مردی نزد"دیزرائیلی"نخست وزیر مشهور"ملکه ویکتوریا"رفت وتقاضا
نمود که به او لقب "لرد"ی بدهند."دیزرائیلی"هرچه فکر کرد،دید صلاح
ملک ومملکت نیست که آن شخص محتکر را جزء رجال واعیان در
آورد.پس از روی سیاست به او گفت:
_من متاسفم که نمی توانم این پیشنهاد را به ملکه تقدیم دارم،ولی...
_ولی چه؟
_ولی کار بهتری می توانم برای شما انجام دهم.
_چه کاری؟
_شما از طرف من اجازه دارید به دوستان خود بگویید که نخست وزیر
برای من لقب "لرد"ی پیشنهاد کرد