مي گويد ما تمام آرايشمان يک سرخاب بود؛ آن هم وقتي که عروس مي شديم يا عروسي مي رفتيم، تازه چه قدر خجالت مي کشيديم از شوهر و بچه هامان! حالا يک دختر ۱۴، ۱۵ ساله هم کلي رنگ به خودش مي زند و پسرها هم حتي... سرش را تکان مي دهد؛ از آن تکان هايي که يعني اصلا نمي توان حرفاش را زد، نگاهي به بيرون مي اندازد و دوباره مي گويد: «موهايشان را چه طوري که ديگر درست نمي کنند... چند قلم که به خودشان نمي مالند. آخر کسي نيست به آنها بگويد براي چه؟ شما که جوانيد و خوشگل، بدتر خودتان را با اين کارها زشت مي کنيد که!»
● جلب توجه و تقليد
امروزه سن استفاده از لوازم آرايش، پايين آمده است. دختران نوجوان از سن ۱۵ سالگي و کمتر دوست دارند خود را بيارايند. وقتي دختر و پسر به سن بلوغ مي رسند تمايل به جلب توجه جنس مخالف در آنها زياد مي شود. آنها از اين راه سعي دارند که خيلي سريع دوران کودکي را پشتسر گذاشته به بزرگسالي برسند و نشان دهند که مستقل شده اند. آنها نمي دانند که جواني خود زيبايي و طراوت به همراه دارد، بنابراين با استفاده از لوازم آرايشي سعي دارند زيباتر و جالب تر شوند.
زمان او گذشته، جوان هاي دوران او، به قول خودش، اگر يک ذره سرخاب به صورتشان بود، وقتي نگاهشان به کسي مي افتاد، آنقدر سرخ و سفيد مي شدند که سرخابشان معلوم نبود اصلا. مردها هم که اصلا و ابدا. اما زمانه عوض شده انگار. آدم ها عوض شده اند. جوانها فرق کرده اند. اما هر فرقي را نمي توان به حساب زمان و مکان گذاشت. وقتي سر برميگرداني و مي بيني خيلي از جوان هاي اطرافات- فرقي نمي کند که زن يا مرد- تا چه اندازه روي ظاهرشان حساس شده اند و تن به انواع گوناگون عمل هاي زيبايي مي دهند تا آنجا که ايران قطب جراحي زيبايي بيني دنيا مي شود و سالانه بيش از ۳۶ هزار ايراني جراحي زيبايي با هزينه هاي گزاف مي کنند... کار به همينجا ختم نمي شود. رواج آرايش هاي خاص بين ايرانياني که به زيبايي در دنيا معروف شده اند، چشم روزنامه نگارهاي خارجي را هم به تعجب باز مي کند.
اشپيگل آنلاين در گزارشي مي نويسد: «سرزميني که زنان اش از قرن ها پيش به دليل زيبايي طبيعي شان زبانزد بوده اند گويا باور خود را به بي همتا بودن از دست داده اند.» فاکس نيوز به آرايش هاي هاليوودي موي مردان ايراني اشاره مي کند و آمارها رتبه شکني ايران را در زمينه مصرف و خريد مواد آرايشي نشان مي دهند. کار به جايي ميکشد که بعضي آرايشگاه هاي مردانه به علت آرايش غيرمتعارف مشتريان توسط پليس پلمپ مي شوند و اين قصه سردراز پيدا مي کند و البته اين سوال، آدم را قلقک مي دهد: «چرا؟ چرا زنان و مردان سرزميني که زيبايي شان زبانزد بوده- و البته هنوز هست- تا اين حد به سمت استفاده از وسايل آرايشي، اعمال جراحي زيبايي و... رفته اند؟» آنچه مي خوانيد مروري است بر همين موضوع.
در اين سن، توجه به گروه همسالان بسيار زياد است. نوجوانان به نوعي از هم تقليد مي کنند. براي آنها نظر دوستان و قضاوت همسالان از همه چيز مهم تر است، بنابراين براي عقب نماندن از بقيه به آنها ملحق مي شوند يا از اشخاص معروف به عنوان مثال (ورزشکاران، خوانندگان، هنرپيشگان) الگوبرداري و تقليد مي کنند؛ مثلا مدل مو، صورت و ابروي خود را مانند فلان فوتباليست يا هنرپيشه درست مي کنند.
● منع
از منظر روانشناسي، گاهي وقتي فرد را از چيزي منع مي شود، بيشتر به آن سمت کشيده مي شود. وقتي در خانواده اي سخت گيري و فشار بدون منطق و آگاهانه روي افراد از لحاظ پوشش و آرايش وجود دارد، فرد (مخصوصا جوان و نوجوان) به طور ناخودآگاه سعي مي کند به هر طريقي قوانين را نقض کرده و به اصطلاح لجبازي کند. معمولا با اجبار نمي شود افراد را به کاري وادار کرد بلکه بايد فرهنگ اين مساله را به وجود آورد.
فرهنگ سازي در رفع اين معضل بسيار مهم است. وقتي افراد عميقا بپذيرند و باور کنند که کجا و چگونه بپوشند و آرايش کنند که شايسته تر باشد، خود، بدون زور و اجبار به آن عمل خواهند کرد. بايد سعي کنيم آگاهانه و با منطق ارزش ها و زيبايي هاي واقعي فرزندانمان را در درون خانواده با آنها در ميان بگذاريم.
● کمک به اعتماد به نفس
يکي از دلايل آرايش زياد، از لحاظ رواني کمبود اعتماد به نفس است. بسياري از افراد احساس مي کنند در صورت و بدن خود نقص و کمبودي دارند، بنابراين سعي مي کنند با آرايش و حتي عمل هاي جراحي زيبايي آن را اصلاح کنند. احساس کمبود موجب مي شود شخص به راه هايي متوسل شود تا اين مساله را جبران کرده و اعتماد به نفس بگيرد. شايد اگر افراد جامعه بدانند يا از لحاظ روحي و ذهني به اين نتيجه برسند که شايستگي فرد، با توجه به توانايي هاي او سنجيده مي شود و نه زيبايي، کمتر دچار مسايل اين چنيني شده و سعي کنند با آرايش کمبود شخصيت خود را جبران کنند.
● فرهنگ خودنمايي
خانواده، به خصوص پدر و مادر نقش اساسي در تربيت فرزندان دارند. اينکه پدر و مادر به فرزند خود آموزش مي دهند تا چه طور در اجتماع ظاهر شود، بسيار مهم است. فرزندان از پدر و مادر خود ياد مي گيرند. وقتي در جامعه اي فرهنگ خودنمايي رو به افراط گذاشت، مسلما اين نوع رفتار از پدران و مادران به فرزندان منتقل مي شود. بچه ها از والدين تقليد مي کنند.
همه انسان ها در ذات خود تمايل به خودنمايي و خودپرستي دارند اما وقتي به حد افراط مي رسد، فاجعه به بار مي آورد. مادري که با نوع آرايش و لباس پوشيدن سعي دارد به اصطلاح، چشم همه را خيره کند، خواسته و ناخواسته الگويي براي رفتار آينده فرزند خود خواهد بود.
● شخصيت نمايشي
گاهي اوقات تمايل به آرايش فوق العاده زياد و جلب توجه از اختلال شخصيت ناشي مي شود که به آن اختلال شخصيت «نمايشي» مي گويند. شيوع اين اختلال در جامعه بين ۲ تا ۳ درصد بوده و در زنان قدري شايع تر است. اين افراد رفتار نمايشي داشته و هميشه مي خواهند در کانون توجه قرار گيرند. براي همين از ظاهر فيزيکي خود براي جلب توجه ديگران استفاده مي کنند. وقتي آرايش زياد براي يک شخص به حد اعتياد مي رسد، به حدي که لحظه اي را نمي تواند بدون آرايش و يا نگراني در مورد ظاهر خود سر کند، احتمال بيماري و اختلال شخصيت در اين فرد زياد است و نياز به درمان دارد.
● پيروي از مد
يکي از مسايل مهم ديگر در نوع آرايش و پوشش، پيروي از مد است. مد (به خصوص براي جوانان و نوجوانان) شيوه هاي لباس پوشيدن و آرايش کردن و رفتاري که از نظر ديگران شايسته و تاييد شده، زيبا و عاقلانه است را نشان مي دهد. مهم نيست آنچه که مُد است شما را زيباتر کند، فقط براي اينکه در جامعه و در بين دوستان پذيرفته باشيد و در جامعه اُمُل به نظر نرسيد، بايد از مد پيروي کنيد. وقتي شخصي گرفتار مد مي شود، هيچ چيز نمي تواند به او ثابت کند آنچه که مد مي شود لزوما شايسته فرهنگ و جامعه ما نيست بلکه يک فرهنگ وارداتي است که از سوي کشورها و جوامع پيشرفته براي رونق بازار اقتصادي و کالاهايشان ارايه مي شود. جوانان ما اهميتي نمي دهند که اين مدل مو و يا آرايش را در کشورهاي اروپايي متناسب با فرهنگ خودشان و در جاي مناسب استفاده مي کنند.
جوانان ما آن را مناسب همه جا، کوچه، خيابان، مدرسه، دانشگاه و محل کار مي دانند. مسلما براي به روز بودن و مطابق روز رفتار کردن، مد ديروز زشت، مد فردا ناراحت کننده و مد روز نيک است. مد، موجب شباهت افراد از هر طبقه و سطح اجتماعي و اقتصادي مي شود و به واقع نوعي تقليد است، يعني تقليد ناشي از رقابت است و رفته رفته برابري ايجاد مي کند. مد به خودي خود چيز بدي نيست، وقتي با فرهنگ، سنت ها و عرف جامعه هماهنگ باشد. مدي که از واردات کشورهاي ديگر و مخصوص قشر خاص مثلا هنرپيشهها و مدلها و مانکن هاي آنها است، مناسب استفاده در سطح جامعه، محل تحصيل يا کار نيست.