مسأله تحقيق و شناخت پيش از ازدواج از مسائل بسيار مهم و داراي نقش سرنوشت ساز براي خانوادههاست. برايانجام اين مهم و گريز از مشکلاتي که پيرامون آن طرح کردهايد، راههاي متعددي وجود دارد؛ ليکن قبل از اشاره به آنها چندنکته را بايد در نظر گرفت: 1- وقتي سخن از شناخت و تحقيق به ميان ميآيد، هرگز نبايد انتظار يافتن راهي را داشت که به طور کامل بتوان طرفمقابل را شناخت. چنين چيزي به سادگي ممکن نيست؛ چه بسا کساني سالها با يکديگر زندگي کرده و هنوز شناخت دقيقي از هم ندارند. بنابراين بايد در جست و جوي راهي بود که حداکثر اطلاعات لازم را در اختيار انسان قرار دهد. 2- در اين جست و جو، بايد آسيبهاي مسأله را به خوبي در نظر داشت، چه بسا برخي از راهها بتواند پاسخگوي بسياري از پرسشها باشد، ولي در کنار آن مفاسد و ضررهاي ديگري پديد آيد. بنابراين بايد راهي را پيمود که کمترين پيامدهاي ناگوار را در بر داشته باشد. 3- راههايي که معمولا پيشنهاد ميشود، اتکاي زيادي به شخص عامل و چگونگي به کارگيري آن نيز دارد؛ يعني، چهبسا شيوه واحدي را دو نفر به کار گيرند و يکي بر اثر هوش و فراست و کار بست صحيح آن، بتواند بهترين نتايج را به دستآورد؛ ولي ديگري به نتايج لازم و کافي نرسد. 4- به کارگيري راههاي پيشنهادي لزوما به معناي تضمين زندگي سالم در آينده نيست، بلکه به معناي آن است که دقتدر به کارگيري آنها، موجب کاسته شدن اختلافات خانوادگي ناشي از عدم شناخت ميشود. بنابراين در اين مسائل نبايدانتظار همه يا هيچ داشت؛ يعني، نميتوان در جست و جوي چيزي بود که بدون استثنا نتيجه بخش باشد و اگر چنيننتيجهاي نداد بگوييم پس ديگر هيچ؟! به نظر ما بهترين راهي که اکنون ميتوان پيشنهاد کرد، روش ترکيبي «مشاوره» به اضافه «رابطه کنترل شده و هنجاري»است. اين روش دوگانه به طور سنتي در جامعه ما معمول بوده است و امروزه نيز با گسترش و سازمان يافتگي بخش اول، بايد آن را تکميل کرد. توضيح آنکه: به طور سنتي ازدواج در ايران چنين بوده که نزديکترين افراد خواستگار، براي يافتن همسر به وي مددرسانده و در يافتن شخص و معرفي به وي و بيان خصوصيات، او را مدد رسانده و به رايزني ميپرداختهاند. اين امر معمولا در ازدواجهاي فاميلي و منطقهاي و در محيط هاي کوچک که فرد مورد نظر براي نزديکان خواستگار شناخته شده ميباشند، بسيار روش خوبي است، ولي با توجه به گسترش شهرها، ازدياد جمعيت و يا ازدواج با افراد دوردست و از شهر و دياريديگر، عوامل فوق نميتوانند کارآيي لازم را داشته باشند. مرحله دوم که رابطه کنترل شده و هنجاري است، همان گونه که از دير زمان در جامعه ما معمول بوده، ميتواند هم اکنوننيز ادامه يابد؛ يعني، پس از بررسيهاي لازم، طرفين مدتي نامزد پيش از عقد ميشوند و تا مدتي به طور محدود و حسابشده و با آگاهي و نظارت خانواده دو طرف، رفت و آمدهايي آغاز ميشود. در اين مدت شخص ميتواند بررسيهايدقيقتري به عمل آورد و آگاهيهاي افزونتري کسب نمايد و خود را براي ازدواج آماده سازد و يا اگر خداي نخواسته طرفمقابل را مناسب نديد ترک ازدواج نمايد. افزون بر آنچه ذکر شد راههايي براي چگونگي تحقيق و شناخت در امر ازدواج پيشنهاد شده است. براي آگاهي بيشتر ر . ک : «جوانان و انتخاب همسر» علي اکبر مظاهري. گردآوري : گروه اينترنتي نيک صالحي تبيان اردبيل