استرس يعني چه؟ استرس حالتي است كه در آن فرد مجبور به كاري مي شود، يعني هنگامي كه فرد نتواند فشار رواني را كه بر او واقع گرديده است تحمل نمايد، دچار استرس يا تنش مي شود. به عبارتي علمي تر، استرس، يعني دوباره سازگار شدن فرد با شرايط و موقعيت هاي جديد. هر جا كه تغييري در زندگي روي دهد، ما با يك استرس رو به رو مي شويم. ترس از عدم توانايي در تحمل شرايط پيش آمده، اضطراب و نگراني را در وجود انسان شعله ور مي سازد. به طور كلي مي توان گفت كه اضطراب و نگراني يك حس و حالت روحي ناخوشايند از نگراني و ترديد است كه براي مدتي تعادل و ثبات رواني فرد را برهم مي زند. استرس يا هيجان و دلهره، در تمامي حالات زندگي و البته باتوجه به ظرفيت و توان تحمل افراد ممكن است به وجود آيد. افراد مبتلا به استرس چگونه اند؟ افراد مبتلا به استرس، به نظم بيش از حد، سخت كوشي و جدي بودن، بسيار پايبندند. اگر قراري داشته باشند، زودتر از طرف مقابل، در محل مورد نظر حاضر خواهند شد. اگر قرار باشد كاري انجام دهند، با بي قراري به استقبال آن كار مي روند. غذا را سريع تناول مي كنند. در رانندگي، صحبت كردن، راه رفتن و در مجموع انجام كارهاي روزانه، بسيار عجله دارند. به زباني، افراد مبتلا به استرس، بسيار عجول و بي طاقت و نگران عمل مي كنند. نقش خانواده در توليد و ريشه استرس تظاهر استرس، يا هيجانات بالا مي تواند مربوط به زماني باشد كه فرد، دوران كودكي اش را طي مي كرده است، چرا كه شكل گيري و قوام شخصيت كودك به طور معمول، در چهار سال اوليه زندگي صورت مي پذيرد. چنان چه در ميان اين چهار سال، كودك را به لحاظ شيطنت هاي كودكانه اي كه دارد، سركوب نماييم و ترس را به او بشناسانيم و يا تنبيه مداومي را درباره اش به كار ببنديم، كودك را در ضمير ناخود آگاهش، دچار استرس ذخيره شده و پايداري كرده ايم. هم چنين، مشاجره هاي خانوادگي و اوضاع نابسامان و نامطلوب اقتصادي و تزلزل موجود در خانواده نيز از ديگر عواملي هستند كه كودك را دچار استرس پايدار خواهند نمود. البته هجوم ناراحتي ها، مسئوليت ها و معضلات گوناگون در سنين بالاتر را نيز به عنوان عوامل ديگر استرس زا، نبايد از ياد برد.
انواع استرس:
استرس هاي موجود در زندگي افراد بسيار گوناگون و متنوع اند؛ بدين لحاظ مي توان آن ها را در يك طبقه بندي شديد تا خرد(كوچك)، مورد بررسي قرار داد:
1- استرس هاي فاجعه آميز يا شديد. شامل: حوادث و فجايعي هم چون؛ جنگ، آتش سوزي، زلزله، تصادفات، سيل و اتفاقات و پديده هايي از اين دست كه موجب تغييرات و دگرگوني هاي بسيار شديد در زندگي فرد مي شود. زمان ناراحتي، اين نوع استرس ها مي تواند تا مدت هاي مديد، ادامه داشته باشد.
2- استرس هاي عادي زندگي. اين نوع استرس، به طور معمول در زندگي همه افراد، رخ مي دهد، مانند: ازدواج، تولد نوزاد، اشتغال، از دست دادن عزيزان، مشكلات مالي، بيماري، امتحان و كنكور و استخدام و... البته اين دسته از استرس ها، اگر چه عظمت و شدت استرس هاي نوع اول را ندارند، اما بسيار بيشتر و تكراري تر اتفاق مي افتند.
3- استرس هاي خرد(كوچك). همان طور كه از عنوان اين نوع استرس مشخص است شدت آن ها مي تواند بسيار كم و كوچك باشد، اما بروز و به وقوع پيوستن شان بسيار شايع و دايمي و فراوان است، مانند: دير رسيدن براي انجام كاري، معطلي و انتظار در صف هاي مختلف، تحمل صداهاي مزاحم(آلودگي صوتي)، نبود محيط مناسب براي تمركز فكر يا درس خواندن و انجام تكاليف درسي، سرد و گرم بودن كلاس درس و... اگر چه استرس هاي خرد، استرس هاي معمول و ظاهراً قابل توجهي نيستند، اما از آن جا كه تكرار و تحمل شان دايمي مي تواند باشد، قطعاً باعث تخريب روحي و بروز مشكلات زيادي در زندگي افراد خواهند شد.

تقسيم استرس براساس كيفيت
1- استرس هاي منفي: اين استرس ها، حوادث و رخدادهاي ناخوشايندي هستند كه موجبات ناراحتي افراد را با درجات متفاوت، به وجود مي آورند. مانند: از دست دادن عزيزان يا مشكلات خانوادگي و طلاق و بيماري و...
2- استرس هاي مثبت: اين نوع استرس، در اثر اتفاقات و رويدادهايي رخ مي دهد كه خوشايند و شادي آور و مثبت، تلقي مي گردند. مانند: بچه دار شدن، ازدواج عزيزاني چون فرزند، خواهر، برادر، قبولي در كنكور و استخدام، خريد خانه، ازدواج خود فرد و موارد مشابه.
استرس در ازدواج
شايد يكي از بهترين تجارب به دست آمده در زندگي انسان، تجربه ازدواج باشد. ازدواج يكي از استرس هاي معمول و قابل تحمل در زندگي است. ازدواج از اين نظر استرس محسوب مي شود كه موجب به وجود آمدن تغيير و تحول در زندگي دخترو پسر، مي شود. به گونه اي ديگر، دختري كه تا قبل از ازدواج، فقط به تحصيل يا اشتغال در خارج يا داخل خانه مشغول بوده است و همه انتظار و توقع بسيار عادي از او مي داشتند، ناگهان بعد از رخدادهايي چون ازدواج، مي بايد وقت خود را به كارهايي به جز هميشه اختصاص دهد؛ يعني يك فعاليت چشمگير اجتماعي. مضافاً بر اين كه به وظايف همسرداري بپردازد و كارهاي دوران تجردش را محدود سازد. همين طور درباره پسري كه تا قبل از ازدواج، تحصيل يا كار مي كرده و درآمدي براي مخارج يك نفر داشته، بعد از ازدواج بايد متحمل هزينه هاي كمرشكن مسكن و مخارج خانه و خانواده و ده ها خرج غيرقابل پيش بيني شود و بيشتر اوقاتش را در كنار خانواده بگذراند و از معاشرت ها و دوستي هاي زمان تجرد، فاكتور بگيرد و چه بسا براي تأمين زندگي به شغل دوم روي بياورد. بدين ترتيب بسيار طبيعي است كه تغيير و تحولات موجود، موجب بروز استرس شده و تعادل و ثبات رواني و جسمي فرد را برهم زند. كساني كه تصورشان از ازدواج فقط يك روياي شيرين، يا يك رويداد بدون استرس و ناراحتي است، ممكن است در برابر چنين تنگناهايي، متعجب شده و آن ها را دور از ذهن دانسته و فشار ناشي از اين ناراحتي ها را ناشي از وجود و ورود همسرشان به زندگي به ظاهر آرام او، فرض كنند كه بديهي است در صورت چنين تفكري، سوء تفاهمات و اختلافات و ناراحتي هاي قابل توجه و چه بسا غيرقابل جبراني به وقوع خواهند پيوست!