تحليل اقتصاد صنعت ورزش ايران
![ديدگاه هاي مقام معظم رهبري در خصوص ورزش](http://img.tebyan.net/big/1386/10/1268216219721412523010688101195171456358209.jpg)
نتيجه يك تحقيق نشان داد: سهم صنعت ورزش از GDP ايران 1/1% است كه به طور معنيداري كمتر از شاخص جهاني است. اين تحقيق كه با عنوان «بررسي وضعيت اقتصادي صنعت ورزش ايران در سالهاي 80 تا 84» در ششمين همايش بينالمللي تربيتبدني و علوم ورزشي ارايه شد، وضعيت صنعت ورزش ايران را طي اين 4 سال بررسي كرد.
به گزارش ايسنا، در نتايج اين تحقيق آمده است:« هزينههاي مصرف نهايي خانوارهاي ايراني سال 1380 با 394215 ميلياد ريال (20/53%) از GDP كشور را به خود اختصاص ميدهد. از اين مقدار 311026 ميليارد ريال (90/78%) مربوط به هزينههاي خانوار شهري و 83189 ميليارد ريال (10/21%) متعلق به هزينههاي خانوار روستايي است.
در سال 1384، متوسط هزينههاي خالص سالانه يك خانوار شهري، 2/59 ميليون ريال بوده كه شامل 45 ميليون ريال (9/75 درصد) هزينههاي غير خوراكي و 3/14 ميليون ريال (1/24 درصد) هزينههاي خوراكي و دخاني است و از 45 ميليون ريال هزينه خالص غيرخوراكي سالانه يك خانوار شهري تنها 2/2 ميليون ريال (9/4 درصد) هزينه تفريحات، سرگرميها و خدمات فرهنگي شده است كه ورزش جزو اين قسمت است.
ادامه مطلب
نگاهی به اقتصاد سیاسی فرش دستباف; گره كور بر اقتصاد نیمه جان
وقتی كشوری در سطح ملی الگوهای تولیدی خود را در چارچوب ساخت تولید معیشتی قرار می دهد (اما به دلایل بی شماری كه با عنوان اثر نمایشی یا اثر تظاهر بین المللی (demonstration effect) تحلیل می شود الگوهای مصرفی ما با سرعت و شتاب خارق العاده ای خود را با آخرین استانداردهای روز دنیا هماهنگ می كند، طبیعتاً در نظام تجارت بین المللی ما یك شكافی پدیدار می شود یعنی از یك طرف برای این كه به مصارف مدرن خود پاسخ بدهیم، نیاز به منابع بسیار عظیم ارزی داریم و از طرف دیگر این منابع از طریق تولیداتی كه در چارچوب ساخت تولید معیشتی انجام می شود قابل تامین نیست.
این شكاف بین الگوی تولید كه سنتی و معیشتی باقیمانده و آن مصرف كه به صورت كاملاً پویا خود را با استاندارهای كاملاً نوین جهانی هماهنگ می كند بایستی به گونه ای پر شود، یعنی در واقع ما بایستی مابه التفاوتی بپردازیم، شواهد تاریخی ما نشان دهنده این است كه مابه التفاوتی كه ما پرداخته ایم برای توسعه ملی كشور به طرز وحشتناكی سنگین بوده است. شاید در طول تاریخ بشر كمتر جامعه ای را بشود پیدا كرد كه برای پركردن چنین شكاف هایی، امتیاز انحصاری نشر اسكناس خود را به خارجی ها واگذار كرده باشد.
ادامه مطلب
گره اقتصاد بر سرنوشت فرش دستباف
به نظر می رسد كه زمان آن (اگر چه از بد راهه و بد زمانی) رسیده كه به مسئله فرش با نگاهی علمی تر و واقع بینانه تری نگریسته شود تا به هر طریق سرنوشت و موقعیت این تولید مهم (ولو آن كه عده ای نپذیرند) در رشد و توسعه ملی ما شناخته شود. بنابراین مقاله مفصل جناب مومنی را از چند سو نگاه كرده و نسبت به هر یك نكاتی را مطرح می نمایم.
۱ نگاه اقتصادی
۲ نگاه تكنیكی و فنی به فرش
۳ نگاه هنری
۱ نگاه اقتصادی
با آن كه امیدواریم در طول این مطلب به دام احساسات گرایی نیفتیم ولی باید بگویم خداوند نبخشد آن كسانی را كه فرش دستباف ایران را به زهر نگاه مطلق اقتصاد و تبعات آن یعنی تجارت و دلالی و سودجویی و مفاسد دیگر آلودند و باعث شدند كه طیف گسترده ای از تحلیلگران اقتصادی اعم از اقتصاددانان مطلق گرا كه كالای چندوجهی و تا حدودی سنتی (كه راجع به آن بحث خواهیم داشت) را با پارامترهای فوق مدرن دنیای صنعت سنجیده و كار بافنده فرش را در قیاس با ساخت كامپیوتر و ماشین حقیر می شمارند
ادامه مطلب