تأثير محرم و عاشورا در دفاع مقدس ( اخذ از هگمتانه ) جمعه 24 دی 1389 نوشته شده توسط :نیکبخت تأثير محرم و عاشورا در دفاع مقدس ( اخذ از هگمتانه ) بيشك فرهنگ عاشورا در ايجاد و تداوم انقلاب اسلامي تأثير فراوان داشته و به فرمايش حضرت امام خميني (ره) ما هر چه داريم از محرم و صفر است و اما در اين گفتار كوتاه به گوشهاي از نقش فرهنگ محرم و عاشورا در دفاع مقدس ميپردازيم. براي پي بردن به عمق تأثير فرهنگ عاشورا در دفاع مقدس بايد جلوهها و يادگارهاي دفاع مقدس يعني وصيتنامهها، نوشتهها و خاطرات شهدا همچنين تابلوهاي جبهه و جنگ، اسامي اماكن، مقرها، سنگرها، مناطق عملياتي و محورها، لشكرها گردانها، گروهانها و عليالخصوص عملياتها و رمز عملياتها و شعرها و شعارهاي جنگ را مطالعه و بررسي كرد. با بررسي اينگونه مصاديق و آثار به جا مانده از دفاع مقدس به اين نتيجه برسيم كه جبهههاي دفاع مقدس همچون چشمههايي بودند كه از قلههاي مرتفع كربلا سرچشمه ميگرفتند و گويي خوني كه در روز عاشورا بر خاك كربلا چكيد در رگهاي نوجوانان و جوانان رزمنده جاري بود. براي نمونه شواهدي از تاريخ زرين دفاع مقدس و پيوند آن با فرهنگ عاشورايي را ارائه ميكنيم. در بخش نامها، در سراسر جبهههاي دفاع مقدس و مقرهاي پشت جبهه نام امام حسين (ع) و ياران باوفا و باصفاي آن حضرت زينتبخش تابلوها بود كه نمونههاي آن عبارتند از: نام برخي لشكرها، تيپها و گردانها مانند لشكر سيدالشهدا، لشكر 25 كربلا، لشكر 31 عاشورا، لشكر ثارا...، لشكر انصارالحسين (ع)، لشكر 14 امام حسين، تيپ 44 قمر بنيهاشم؛ تيپ 57 ابوالفضل. تيپ 61 محرم، گردان علياكبر، گردان 10 سيدالشهدا، گردان حبيب ابن مظاهر و ... نام برخي از محورهاي عملياتي مانند محور كربلا، محور عاشورا، محور امام حسين نام برخي سنگرها و حسينيهها مانند حسينيه عاشقان كربلا، حسينيه حضرت ابوالفضل (ع) نام اعزامهاي سراسري به جبههها: در اعزامهاي سراسري به جبههها، پرچمها و پردههايي در اهتزاز بود با عناويني مانند راهيان كربلا كه در تاريخ 23/8/64 به جبهه اعزام شدند، كاروان قاريان كربلا در ديماه 64 با تعداد 150 قاري قرآن شكل گرفت، كاروان انصارالحسين، كاروان وارثان عاشورا در 26 مهر 65، كاروان طلايهداران عاشورا در 4 آبان 65 و كاروان نينوايي در 17 آبان 65 شكل گرفت. نام رمز عملياتها: عمليات حسينابن علي با رمز جوادالائمه در منطقه ميمك در تاريخ 26/6/61، عمليات مسلمابن عقيل با رمز يا ابوالفضلالعباس در غرب سومار در تاريخ 9/7/61، عمليات محرم با رمز يا زينب در منطقه عملياتي شرهاني، عملياتهايي به صورت پشت سر هم با نامهاي تكراري مقدس مثل عاشوراي يك تا چهار و كربلاي يك تا پنج تماماً با رمز اسامي مقدس اهل بيت (ع). از مجموعه 95 عمليات كوچك و بزرگ دفاع مقدس 27 عمليات نام و يا رمز عاشورايي و كربلايي دارند (19 عمليات نام و 14 عمليات رمز عاشورايي دارند). پيشاني بندها و لباس نوشتهها اين پيشاني بندها و لباس نوشتهها حكايت از آرمانهاي رزمندگان بود كه زينت بخش پيشاني و لباس آنها بود. عباراتي مانند يا اباعبدا...، يا حسين، زائر كربلا، يا حسين شهيد، مسافر كربلا، يا لثارات الحسين، لبيك يا اباعبدا...، يا زيارت يا شهادت، يا زينب (س)، فداي لب تشنه حسين، كربلا كربلا ما داريم ميآييم و ... تابلو نوشتهها در طول جادهها و مسيرها عباراتي در تابلوها نوشته شده بود كه حاكي از مقصد و مقصود رزمندگان بود. عباراتي مانند هيهات مناالذله، يا ثارا...، تا زندهايم رزمندهايم، هل من ناصر ينصرني، الموت اولي من ركوب العار، اني سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم، گاهي تابلوها فاصله تا كربلا را نشان ميداد مثلاً تا كربلا راهي نمانده و ... وصيتنامه شهدا بنا به اظهار رئيس بنياد شهيد در يك نمونه آماري از وصيتنامه شهيدان به طور ميانگين 400 درصد راه خود را به امام حسين (ع) يا كربلا و يا عاشورا و ياران نزديك امام حسين پيوند دادهاند و آنها را الگوي خود قرار دادهاند. براي نمونه شهيدي در وصيتنامه خود مينويسد: «من چو سربازان امام حسين (ع)، آن 72 تن ميگويم اي حسين به خدا اگر مرا هزاران بار قطعه قطعه كنند دست از دين خدا و حمايت از روح خدا بر نميدارم و اگر با تكه تكه شدن من اسلام عزيز باقي ميماند، اي گلولهها، اي خمپارهها، اي توپها، اي راكتها و اي آتشها مرا دريابيد و خاكسترم كنيد.» اين سخنان يادآور سخنان زهيربن قين يكي از ياران وفادار اباعبدا... خطاب به امام در عصر روز تاسوعا بود. تطابق الگوهاي عاشورا با جبههها در جبهههاي نبرد از سنين مختلف حضور داشتند كه تداعي كننده، سنين مختلف ياران امام حسين بود. سيماي پيراني كه در جبهه ميجنگيدند حبيبابن مظاهر را تداعي ميكرد، نوجوانان به حضرت قاسم تشبيه ميشدند. سرداران به حضرت ابوالفضل و جوانان به حضرت علياكبر و مادران شهيد صبوري را از حضرت زينب ميآموختند حتي كودكاني كه در حملات هوايي به شهادت ميرسيدند به حضرت علياصغر تشبيه ميشدند. زيستن و تنفس در فضايي همانند عاشورا، روضهخواني، زيارت عاشورا و تكرار هر روز اين يادها و زيارتها تصوير كربلا را مقابل چشم و ذهن و احساس رزمندگان قرار ميداد. پيرمرداني كه در جبهه بودند احترام زيادي ميان رزمندگان داشتند. برخي از پيران براي رزمندگان نقش پدري داشتند. همه را براي نماز صبح بيدار ميكردند. و گاه متواضعانه لباس رزمندگان را ميشستند و برخي كارهاي فرهنگي ميكردند و با شركت خود در عملياتها روحيه به رزمندگان ميدادند. آزادگان جلوههاي عاشورايي در اسارت سالهاي دشوار اسارت برخي از رزمندگان يادآور روزهاي دردناك اسيران كوفه و شام بود. آنها به ياد مصائب اهل بيت مصائب اسارت را به جان خريده و تحمل ميكردند و خانواده خود را هم در نامههاي خود به صبر و شكيبايي دعوت ميكردند. شعرها و شعارها مداحي و محتواي مداحي زمان دفاع مقدس رنگ و بوي ديگري داشت. تلفيقي از آموزههاي عاشورا و فرهنگ دفاع مقدس بود. و رنگ و بوي حماسي و عزت آفرين بود. براي نمونه چند بيت از سرودههاي شعراي دفاع مقدس را ميخوانيم. در دايره بلا بلي بايد گفت / لبيك به نعره جلي بايد گفت اي صف شكنان مكتب ثارا... / جنگ شرف است يا علي بايد گفت عالم همه خاك كربلا بايدمان / پيوسته به لب خدا خدا بايدمان تا پاك شود زمين از ابناي يزيد / همواره حسين مقتدا بايدمان نداي هل من ناصر حسيني / لبيك يا خميني بين به سوي حرم حسيني / لبيك يا خميني صداي دلنشين مداحان اهل بيت مانند حاج صادق آهنگران بسيار شورانگيز و عامل فضاي حماسي همراه با معنويت فرهنگ عاشورايي بود و در عزم راسخ بسيجيان تأثير فراواني داشت. طوري كه اغلب وي كه ايشان خوانده بود رزمندگان دفاع مقدس از حفظ ميخواندند. در پايان نمونهاي از جملات حماسي امام كه انقلاب و دفاع مقدس را با فرهنگ عاشورا پيوند زده بيان ميكنيم. «مردم ما ديگر به هيچ وجه حاضر نيستند تن به خواري و ذلت بدهند و مرگ سرخ را بر زندگي ننگين ترجيح ميدهند ما براي كشته شدن حاضريم و با خداي خود عهد نمودهايم كه دنباله رو امام خود سيدالشهدا باشيم.» «تكليف ما ها را حضرت سيدالشهدا معلوم كرده است در جنگ از قلت عدد نترسيد، از شهادت نترسيد، هر مقدار كه عظمت داشته باشد مقصود و ايده انسان به همان مقداري بايد تحمل زحمت بكند. اين كلمه «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا» يك كلمه بزرگي است كه اشتباهي از او ميفهمد آنها چنان ميكنند كه يعني هر روز بايد گريه كرد لكن اين محتوايش غير از اين است، كربلا چه كرد؟ ارض كربلا در روز عاشورا چه نقشي را بازي كرد؟ همه زمينها بايد اينطور باشد. نقش كربلا اين بود كه سيدالشهدا با عدهاي محدود آمدند كربلا و در مقابل ظلم يزيد، در مقابل دولت جبار و در مقابل امپراطور زمان ايستادند و فداكاري كردند و كشته شدند ولي ظلم را قبول نكردند و شكست دادند يزيد، همه جا بايد اين طور باشد و همه روز بايد اينطور باشد. در خصوص مجالس عزاداري فرمودند: اين مجالس عزاي سيدالشهدا است و مجالس دعا و دعاي كميل و ساير ادعيه است كه ميسازد اين جمعيت را. «ما هر چه داريم از اين محرم است و اين مجالس تبليغ ما هم از محرم است. از اين قتل سيدالشهدا است و شهادت اوست. ما بايد به عمق اين شهادت و تأثير اين شهادت در عالم برسيم و توجه كنيم كه تأثير آن امروز هم هست ... الان هم ميبينيد كه در جبههها وقتي كه نشان ميدهند آنها را هم با اسم امام حسين (ع) است كه دارند جبههها را گرم نگه ميدارند.» «جوانهاي ما حاضر باشند كه هر وقت آنها را خواستند بروند و از اسلام دفاع كنند ... تكليف بزرگ است و همه بايد اين تكليف بزرگ را بپذيريم. آخر مطلب شهادت است و وصول به بقاءا...، به حضور در محضر حضرت سيدالشهدا و امثال او و اين غايت آمال اشخاصي است كه عشق به خدا دارند. نتيجه اينكه جملات گهربار حضرت امام خميني (ره) و فرهنگ حاكم بر 8 سال دفاع مقدس گوياي اين مطلب است كه پيام عاشورا عامل اصلي پيروزي در 8 سال دفاع مقدس بود. شجاعت، رزمندگان، ايثار و فداكاري آنها آن هم بدون هيچ چشمداشت مادي و تحمل سختيهاي جنگ نابرابر ما با دشمن همگي مرهون فرهنگ عاشورايي بود و كربلاي جبههها پيوند عجيبي با كربلاي حسيني داشت و با پيروزيهاي مكرر چشم جهانيان را خيره نموده بود و اكنون كه جهان كفر به رهبري امريكا و رژيم صهيونيستي در برابر جهان اسلام به رهبري ايران قد علم كرد. تمسك به فرهنگ عاشورايي و نهراسيدن در مقابل دشمن و عدم ذلت در برابر دشمن عامل پيروزي خواهد بود. علياصغر آخوندي بازديدها [] - نظرات [0]
وجوه مشترک عاشورا و دفاع مقدس جمعه 17 دی 1389 نوشته شده توسط :نیکبخت وجوه مشترک عاشورا و دفاع مقدس رویدادها در تاریخ، هرچه از زمان وقوع و ولادت خویش فاصله می گیرند، کم رنگتر و بی فروغتر می شوند و سرانجام به سایه روشنی از یک خاطره یا حادثه در ذهنها بدل می گردند، امّا تنها، یک حادثه را می شناسیم که در روزی داغ، در سرزمینی کوچک و گمنام به نام «کربلا» رخ داد و امروز پس از قرنها و روزگاران دراز، دامنگستر و تأثیر گذار و حرکت آفرین، به سمت فردایی درخشانتر راه می سپارد. شور و شکوه و شرارهای که عاشورا آفرید، هنوز و هماره قلمرو قلب و ذهن انسانها را فتح می کند و خون خیزش و حرکت در رگها می دواند. این ویژگی، این سخن پیامبر را به یاد می آورد: ان لقتل الحسین حراره فی قلوب المومنین لا تبرد ابدا[1] از شهادت حسین، آتشی در قلب مؤمنان افروخته شود که هرگز سردی و خاموشی نمی پذیرد. کربلا، زنده، زاینده و فزاینده است؛ کوثری است که می جوشد و هر عصر و نسلی به نسبت توان و تکاپو و ظرفیت خویش از آن بهره میگیرد. کربلا به روحها طراوت، زیبایی، سرزندگی و شیوه خوب زیستن می آموزد که حسین (علیه السلام) یعنی خوب، یعنی زیبا. کربلا، اساسنامه ایمان، فهرست همه خوبیها و فرهنگنامه قبیله معرفت و عشق است. هیچ کس نیست که با کربلا انس و الفت بیابد و شکفتن و بالیدن و جوشش و حیات را در خود احساس نکند. جامعهای نیز که با فرهنگ عاشورا پیوند و آشنایی بیابد، سرشار پویایی، زایایی و توانایی خواهد شد. به همین دلیل است که کربلا، بهترین پایگاه الهام برای حرکت و خیزش و قیام است و آنان که معرفت عاشورایی یافته اند، انسان هاییاند که حرّیت، عزّت، جوانمردی، پاکبازی، اخوّت، صمیمیّت، عرفان، ایمان وشهادت، درون مایه زیستن و قانون زندگی و جهت گیریهاشان خواهد شد. انقلاب اسلامی ایران و درون مایه آن نیز مُلهَم و متأثَّر از فرهنگ عاشورا است. خون شهیدان انقلاب اسلامی در زلال کربلا ریشه دارد و انقلاب ما بارقه و شعاعی از آتش ستم سوزی است که در سال 61 هجری در ساحل فرات شعله کشید. امام خمینی(قدس سره) در یکی از سخنرانی های خویش فرموده است: اگر سید الشهدا نبود، این نهضت (انقلاب اسلامی) هم پیش نمی برد، سید الشهدا همه جا هست «کل ارض کربلا» همه جا محضر سید الشهدا است، همه منبرها محضر سیدالشهدا است، همه محرابها از سید الشهدا است... . امام حسین نجات داد اسلام را، ما برای یک آدمی که نجات داده اسلام را و رفته کشته شده هی سکوت کنیم؟ ما هر روز باید گریه کنیم، ما هر روز باید منبر برویم برای حفظ این مکتب، برای حفظ این نهضتها؛ این نهضت ها مرهون امام حسین (علیه السلام) است. [2] رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنهای نیز می فرماید: شما ببینید این نصف روز حادثه(کربلا)، چه قدر در تاریخ ما برکت کرده و تا امروز هم زنده و الهام بخش است... . این در انقلاب و جنگ و گذشته تاریخ ما محسوس بوده است... . ما اگر نخواهیم هشت سال جنگ خودمان را با آن هشتـ نه ساعت عاشورای امام حسین مقایسه کنیم یا آن را خیلی درخشانتر بدانیمـ که واقعاً هم همین است، یعنی من حادثهای را در تاریخ نمیشناسم که با فداکاری آن نصف روز قابل مقایسه باشد؛ همه چیز کوچکتر از آن استـ لیکن بالاخره طرحی از آن یا نمی از آن یم است[3]. شباهت و همسانی انقلاب عظیم عاشورا و انقلاب بزرگ اسلامی، این همه ایثارها، شجاعتها، صبوریها و عظمتها را رقم زد و صحنههایی آفرید که در آنها، شور، شعور، شوکت و شکوه عاشورایی را می توان یافت. همانگونه که در سخن دقیق و روشن حضرت امام (قدس سره) دیدیم، همه نهضتهایی که امروزه در جهان رخ می دهند و با انقلاب اسلامی همراهند، تأثیر فرهنگ را در خویش دارند. رزمندگان ما که در هشت سال دفاع مقدس حماسه آفریدند و امّت بزرگ ما، که صبورانه در مقابل شدائد و سختیها ایستاد و رهبری که ناشر همان فرهنگ و بر دوشدارنده همان رایت بود، نشان داد که عاشورا نه تنها حادثه سال 61 هجری نیست، که در هر زمان و مکان تکرار پذیر است و به هر نسبت که یک حادثه هویت فرهنگی عاشورا را بیابد، تأثیر، دوام و عمق خواهد یافت. شاید بتوان گفت در طول قرنها مبارزه در تاریخ شیعه، هیچ انقلاب و حرکتی همچون حرکت انقلاب اسلامی و هیچ صحنههایی همچون صحنههای دفاع مقدّس، شبیه انقلاب عاشورا و کربلای حسینی نیست. هزاران آیت و نشانه در جبهههای دفاع مقدّس، امروز را به دیروز عاشورا پیوند می زد و بوی کربلا را به شامّهها می رساند. درنگ و تأملی اندک در شعارها، وصیّت نامهها، عملیّات ها، نام عملیّاتها، شبهای عملیّات، نامهها، مزارنوشتهها، سخنان رهبر و امام و مقتدای رزمندگان خانواده شهیدان، خاطرات، تابلو نوشتهها و همه مظاهر و جلوههای جبههها، نشان میدهد که می توان پیوندی شگفت و قابل مطالعه میان این دو قطعه تاریخی یافت. مطالعه و پژوهش در این زمینه و نشان دادن این مشترکات و همسانیها نه تنها ترسیم و تبیین «زایندگی و تأثیر گذاری و حیات فرهنگ عاشورا»، که نشانه سلامت، عظمت، ارجمندی و قداست سالهای دفاع مقدّس و بزرگی و بزرگمنشی امّت امام برزگوار و انقلاب عاشورایی اسلامی است. در یک نگاه کلّی، برخی از وجوه مشترک دو فرهنگ عاشورا و دفاع مقدّس عبارتنداز: یک ـ هر دو برای دفاع از حریم ارزشها و حفظ اسلام و رضای پروردگار رویاروی دشمن می ایستند؛ دو ـ رهبر هر دو حرکت، فرزندان پیامبرند. همان صلابت، پایداری، ذلّت ناپذیری، شهادت پذیری و روح ایثار که در وجود مبارک اباعبدالله (علیه السلام) هست، در وجود امام خمینی(قدس سره) تجلّی یافته است. امام به پیروی از سرور و سالار شهیدان، از هیچ فداکاری در راه مکتب و آرمانهای الهی دریغ ندارد؛ سه ـ یاران امام خمینی (قدس سره)همچون شهیدان کربلا، کانون عرفان ومحبّت الهی و سرشار از شوق شهادت و فداکاریاند؛ چهار ـ دشمن رویارو با دو جریان، در نهایت قساوت، پستی، دنیاپرستی و خودخواهی است؛ پنج ـ همان مظاهر روز و شب عاشورا در جبهه های دفاع مقدّس دیده می شود؛زمزمه های عاشقانه، نماز، عبادت، قرائت قرآن و آمادگی برای وصل و پیوند با محبوب؛ ششم ـ پایداری و شکیبایی زنان امّت امام خمینی و نقش روشنگری و صبوری آنان، جلوهای از صبوری و پیام رسانی قافله اسیران کربلا است؛ هفت ـ هر دو جریان رسواگر ستم شدند و نقاب از چهره دروغ و تزویر ونفاق برافکندند؛ هشت ـ در هر دو جریان از شهیدان شیرخوار تا پیران سالخورده می توان یافت؛ نه ـ صحنهها و موقعیتهایی همچون صحنههای کربلا بارها در جبهههای دفاع مقدّس اتفاق افتاد؛ مانند تشنگی، جدا شدن سرها، اسارت و ... . این صحنه ها هماره ذهن ها را به صحنههای کربلا پیوند می زند؛ ده ـ جبهههای هشت سال دفاع مقدّس جلوهگاه اخلاق، فضایل و ارزشهای الهی و سازندهترین و پرشکوهترین درسها بود؛ درسهایی که رزمندگان در مکتب عاشورا آموخته بودند. معمولاً، در جبههها همه ارزشهای اخلاقی، با کربلا تطبیق داده می شد؛ یازده ـ پایان هشت سال دفاع مقدّس، همچون پایان عاشورا، تمام شدن و توقّف راه نبود، بلکه پس از آن، ایمانی که محصول خلوص و فداکاری رزمندگان بود، هشیاری، تحرّک و بیداریهای بزرگی را رقم زد که نه تنها تضمین سلامت جامعه، که الهام بخش مبارزات در گوشه و کنار جهان شد. تأثیر این ایثار و خلوص را در رزمندگان لبنان نیز می توان یافت. دوازده ـ همچنان که انقلاب عاشورا تضمین بقا و سلامت مکتب و اسلام نوپایی شد که محصول 23 سال تلاش پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) و مجاهدت صحابه بزرگ بود، مجاهدتهای هشت سال دفاع مقدّس نیز تضمین بقا و سلامت انقلاب اسلامی شد. با بررسی مظاهر عاشورایی در دفاع مقدّس، وجوه اشتراک این دو نهضت و دو نمونه بزرگ تاریخی را باز می یابیم. هر چند قلمرو تحقیق، دوران هشت ساله دفاع مقدّس است، امّا به دلیل پیوندی که انقلاب اسلامی با نهضت عاشورا دارد، حضور این ویژگیها را در سالهای پس از دفاع مقدّس نیز می توان در جامعه احساس کرد؛ به ویژه آن که برخی از مسائل هشت سال دفاع مقدّس مانند بازگشت آزداگان، بازگشت پیکر مطهر مفقودالاثرها، شهادت نیروهای تفحّص و به طور کلّی استمرار جریان شهادت، این باب را همچنان مفتوح نگاه می دارد. از این فراتر، نمی توان ارزشهای انقلابی را که نمادها و نمودهای خویش را از کربلا و عاشورا دریافت کرده است، در حصار زمان، محدود و محصور کرد و این انگاره که ارزشهای دفاع مقدّس را تنها در همان سالهای جنگ خلاصه و در همان فرصت تاریخی بررسی و مطالعه کنیم، نه علمی، نه مقبول و مطلوب و نه امکانپذیر است. یافتن وجوه مشترک و به زبان دیگر، جلوههای عاشورا در دفاع مقدّس، برای تاریخ فردا و آیندههایی که جهاد و دفاع، ناگزیر با سرنوشت و حیات جامعهها پیوند می خورد و به آنها الگویی مناسب نیازمند می شوند، بایسته و ضروری است. محمد رضا سنگری- پیوند دو فرهنگ [1] . مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، ج 10، ص 318؛ جامع احادیث الشیعه، ج 12. ص 56. (این روایت از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است.) [2] . قیام عاشورا در کلام و پیام امام خمینی( تبیان آثار مو ضوعی، دفتر سوم)، ص 76 ـ77. [3] . حدیث ولایت. مجموعه رهنمودهای مقام معظم رهبری ج7 ص236ـ 237 . بازديدها [] - نظرات [1]
نامهای نینوایی جمعه 17 دی 1389 نوشته شده توسط :نیکبخت نامهای نینوایی یك ـ نام لشكرها، تیپها و گردانها از دیگر نمودها و جلوههای عاشورا در فرهنگ دفاع مقدّس، نامگذاری لشكرها، گردانها، گروهان، پادگانها، قرارگاهها و حتّی سنگرهای رزمندگان به نامهای آشنای كربلا، یاران و یا مظاهر فرهنگی عاشورا است. این نامگذاریها در روان و شخصیّت رزمندگان و حتّی نحوه عملیّات جبههها مؤثر بود. وقتی نام گردان حبیب بن مظاهربود، این نام، رزمندگان را وامی داشت تا درباره شخصیّت حبیب و نقش او را در انقلاب عاشورا آگاهی و آشنایی بیشتری كسب كنند. كسانی نیز كه به آن گردان قدم می گذاشتند، به ویژه مبلّغان روحانی، بر همان شخصیّت تكیه و از او یاد می كردند؛ این تكرار و تلقین و تبیین، زمینه ساز انس و الفت بیشتر رزمندگان با شخصیّت كسی میشد كه نام او زینت گردان یا آن مجموعه بود. به برخی از این نامها اشاره می كنیم: الف ـ لشكرها: 10 سید الشهدا، 25 كربلا، 31 عاشورا، 41 ثارالله، 32 انصارالحسین و 14 امام حسین؛ ب ـ تیپهای مستقل و غیر مستقل: 44 قمر بنی هاشم، 57 ابوالفضل، 61 محرم، 10 محرّم، 115 تكاوران نینوا، 27 حضرت عباس، 9 ابوالفضل، یكم ثارالله، 2 عاشورا، 3 كربلا، 79 ابا عبدالله، 8 محرّم، نینوا (ناوتیپ) فرات، 2 كربلا و 3 عاشورا؛[1] ج ـ گردانها: علی اكبر از لشكر10 سید الشهدا، زهیر از لشكر10 سید الشهدا، علی اكبر از لشكر 31 عاشورا و لشكر10 سید الشهدا، قمر بنی هاشم از لشكر 10 سید الشهدا، حبیب بن مظاهر از لشكر 27 حضرت رسول، مسلم از لشكر 27 حضرت رسول، عاشورا از لشكر 6 ویژه پاسداران، امام حسین از لشكر8 نجف، زینب از لشكر10 سید الشهدا، ابوالفضل از تیپ امیر المؤمنین بوشهر، امام حسین از لشكر 110 خاتم الانبیاء، بریر از لشكر 10 سید الشهدا، امام حسین از لشكر 28 روح الله، امام حسین از تیپ حرّ، 61 علقمه از لشكر 27 حضرت رسول، ذوالجناح و راكبان كربلا. مناطق آزاد شده و محورهای عملیاتی در طول سالهای دفاع مقدّس نیز عمدتاً نامهایی كه با فرهنگ عاشورا پیوند داشت، می یافتند: مانند محور كربلا، محور عاشورا، محور امام حسین، محور زین العابدین ( نزدیك هویزه) و ... . [2] گاه نام رزمندگان، در لشكرها و گردان ها و گروهانها و حتّی دستهها، پیوندی خاص با نام مجموعه می یافت؛ از آن جمله نام شهید حسین خرّازی فرمانده شجاع لشكر امام حسین، با نام لشكرش، الهام بخش شعارها و سخنها قبل و پس از شهادتش شده بود. گاه رزمندگان در انتخاب واحد رزمی، تناسب نام خود با واحد را لحاظ می كردند؛ برای مثال، اكبریاعلی اكبر در گردان علی اكبر یا حبیب در گردان حبیب. دقائق و ظرائف دیگری نیز در این میان هست كه میزان عشق و ایمان رزمندگان را به كربلا و فرهنگ عاشورا نشان میدهد. نام لشكرها، تیپها، گردان ها و گروهان ها بر روحیّات، بافت مجموعه، شعارها و حتّی نام افراد اثر داشت. برای مثال، حبیب گردان حبیب، پیرترین چهره بود. در این گردان برای گرفتن صلوات می گفتند: بر « حبیب » خدا، محمد مصطفی، صلوات (با تأكید برحبیب). در لشكر سید الشهدا ، امام حسین علیه السلام بیشتر با عنوان سید الشهدا مطرح می شد و در گردان ابوالفضل، تیپ ابوالفضل یا گردان قمر بنی هاشم، شعار صبحگاهی و نیز سوگندها به نام ابوالفضل بود. بیشترین روضهها نیر به نام قمر بنی هاشم و ابوالفضل خاتمه می یافت. در جبهه، سنگرهای جمعی و حتّی سنگرهای انفرادی عمدتاً به نام اباعبدالله متبرّك می شد. تقدّس و حرمت این نام بیش از هر چیز پاس داشته می شد. نمازخانه ها و «حسینیّهها» نه تنها محفل و مجلس یاد اباعبدالله و مصائب عاشورا بود، كه نام و عنوانهای كربلایی را همراه داشت؛ مانند حسینیّه عاشقان كربلا و حسینیّه ابوالفضل. نام شهیدان نیز بر پیشانی مساجد و حسینیّه ها می نشست. مسجدها و حسینیّه ها هر گردان و گروهان و دستهای، به نام شهیدان خود، به ویژه فرماندهان شهید، نامگذاری میشد. در ایّام محرم، جز مسجد و حسینیّه، تكیه نیز بر پا می شد. تكایا هماره عنوان شهیدان كربلا را داشتند؛ مانند تكیه علی اكبر، تكیه ابوالفضل، تكیه قاسم و... . پادگانها و قرارگاهها كه برخی مانند پادگان دو كوهه وقرارگاه كربلا هنوز میعادگاه و كعبه عشّاق و زیارتگاه مسافران به جبههها است نیز از نمادها و نمودها و نامهای عاشورایی و جلوهگاه فرهنگ حسینی سرشار بود. دو ـ نام اعزامهای سراسری اعزام های سراسری رزمندگان اسلام و اعزام های محلّی و منطقه ای چه به لحاظ شیوه اعزام و چه به لحاظ نامی كه بر پیشانی هر اعزام می درخشید، راوی عاشورا اندیشی و شوریدگی و شیفتگی به كربلا بود. كاروانها، با بدرقه پرشكوه مردم در طنین صلوات، زیارت عاشورا وشعارهای حماسی راهی جبهه میشدند ودر پیشاپیش آنها پرچمهایی در اهتزاز بود كه عنوانهایی چون راهیان كربلا، انصارالحسین و وارثان عاشورا بر آنها نقش بسته بود. نخستین اعزام بزرگ، كاروان«راهیان كربلا» بود كه در تاریخ 23/8/64 به جبهه ها اعزام شد و عملیّات پیروزمندانه و افتخارآمیز والفجر8، ره آورد آن بود. این اعزام تا فروردین 65 یعنی حدود 5 ماه، به منظور پاسداری از افتخارات و دستاوردهای این عملیّات استمرار یافت. كاروان «قاریانكربلا»، حركت نمادینی بود كه در دی ماه 64 با 150 تن از قاریان برگزیده قرآن كریم به جبههها اعزام شد. این كاروان در جبههها با تشكیل كلاس آموزش قرآن، رزمندگان را با قرائت و تفسیر و مفاهیم و مضامین قرآنی آشناتر می كرد. برگزاری شبهای قرآن و تداعی شب عاشورا و تلاوت قرآن اصحاب، از دیگر برنامههای این كاروان بود. درست درهمان سال وهمان ماه، كاروان«انصارالحسین» از شهرهای گوناگون كشور با نامهای انصارالحسین، وارثان عاشورا و طلایه داران نینوایی با بدرقه گرم و شورانگیز مردم به جبههها اعزام شدند. امتداد این اعزام در روزهای دیگر نیز قوّت قلب رزمندگان و مایه یأس دشمن و امید بخش مردم مؤمن و پاكبازی بود كه چشم به جبههها، عملیّات وپیروزیهای رزمندگان دوخته بودند. اعزام كاروان «وارثان عاشورا» در 26 مهرماه، «طلایهداران عاشورا» در 4 آبان و «كاروان نینوایی» در 17 آبان 65، تصویر دیگری شور و حضور و قدرت امّت اسلام و لبّیك گویی به ندای امام برای گرمی و سرزندگی جبههها بود.[3] سه ـ نام ورمز عملیّاتها با شروع تهاجم دشمن در 31 شهریور 59 و آغاز جنگ، عملیّات چریكی، ایذایی، كلاسیك و غیر كلاسیك محدود و سپس عملیّات گسترده غیر كلاسیك آغاز شد. اوّلین عملیّاتی كه با نام و عنوان انجام شد، عملیّات «امام مهدی» در 26 اسفند ماه 59 در غرب سوسنگرد بود. از این عملیّات تا عملیّات «ثامن الائمه»كه در تاریخ 5/7/60 انجام شد، حدود ده عملیّات محدود در جبهههای گوناگون رخ داد كه عملیّاتهای «فرمانده كلّ قوا، خمینی روح خدا»، «رمضان»، و «شهید مدنی» از آن جملهاند. عملیّات((ثامن الائمه)) اوّلین عملیّاتی است كه رمز داشت. این عملیّات در شمال آبادان و با رمز«نصر من الله و فتح قریب» انجام شد و در آن، حدود 150 كیلومتر مربّع از خاك خوزستان از لوث وجود دشمن پاك گردید. اوّلین عملیّاتی كه رمز آن با فرهنگ عاشورا پیوند دارد، عملیّات «طریق القدس» است كه به آزادسازی شهر بستان انجامید. رمز این عملیّات، «یا حسین» بود. نامها و عنوان های دیگر در طول هشت سال دفاع مقدس كه بر پیشانی عملیّات ها وجود دارد و پیوند با فرهنگ عاشورا دارد، عبارتند از: ـ عملیّات «ام الحسنین» در منطقه كرخه نور در تاریخ 24/12/60؛ ـ عملیّات «حسین بن علی» با رمز« یا جواد الائمه» در منطقه میمك در تاریخ 26/6/61؛ ـ عملیّات « مسلم بن عقیل» با رمز «یا ابوالفضل العبّاس» در غرب سومار در تاریخ 9/ 7/61؛ ـ عملیّات «محرم» با رمز «یا زینب» در منطقه عملیّاتی شرهانی، زبیدات و بیات در تاریخ 10/ 8/61؛ ـ عملیّات میمك با رمز «یا اباعبدالله الحسین» در ارتفاعات مرزی میمك در تاریخ 25/ 7/ 63؛ ـ عملیّات «عاشورای1» در منطقه عملیّاتی تكاب و صائین دژ در شمال كردستان در تاریخ 23/ 5/64؛ ـ عملیّات «عاشورای 2» با رمز «یا مهدی ادركنی» در جنوب مهران در تاریخ 24/5/ 64 ؛ ـ عملیّات «عاشورای3» با رمز«یا سیّد الشهدا» در شمال فكّه در تاریخ 25/ 5/ 64؛ ـ عملیّات «عاشورای4»در غرب دریاچه «ام النعاج» در هورالهویزه در تاریخ 30/ 7/64؛ ـ عملیّات«كربلای1» با رمز «یا اباالفضل العبّاس ادركنی» در منطقه مهران در تاریخ 10/ 4/65؛ ـ عملیّات «كربلای2» با رمز «یا ابا عبدالله الحسین» در منطقه عمومی حاج عمران در تاریخ10/6/65؛ ـ عملیّات «كربلای 3» با رمز« حسبنا الله ونعم الوكیل» در تاریخ 11/ 6/ 65؛ ـ عملیّات نامنظم فتح1 با رمز «یا زینب» در تاریخ19/7/65؛ ـ عملیّات «كربلای4» با رمز«محمّدرسول الله» در غرب اروندرود درتاریخ3/10/65 ؛ ـ عملیّات«كربلای 5 » با رمز « یا زهرا» در منطقه شلمچه و شرق بصره در تاریخ19/10/65؛ ـ عملیات « كربلای6» بارمز« یا فاطمه الزهرا» در شمال سوماردر تاریخ 23/10/65؛ ـ عملیات« كربلای7» در حاج عمران در تاریخ 12/ 12/ 65؛ ـ عملیات« كربلای8 » با رمز« یا صاحب الزمان» در شرق بصره در تاریخ 18/ 1/ 66؛ ـ عملیات« كربلای9» بارمز «یا مهدی ادركنی» در منطقه قصر شیرین در تاریخ 20/ 1/66؛ ـ عملیّات « كربلای10» با رمز «یا صاحب الزّمان ادركنی» در منطقه ماووت عراق در تاریخ 30/ 1/66؛ ـ عملیّات نصر2 با رمز «یا حسین مظلوم» در میمك در تاریخ 13/ 3/66؛ ـ عملیّات نصر 6 با رمز«یا اباعبدالله الحسین» در میمك در تاریخ 10/ 5/ 66؛ ـ عملیّات فتح 10 با رمز «یا ابا عبدالله الحسین» در شمال اربیل عراق در تاریخ 13/6/ 66؛ ـ عملیّات نامنظم ظفر 2 با رمز « لبیّك یا حسین» در شهر كفری از استان كركوك عراق در تاریخ12/7/ 66؛ ـ عملیّات بیت المقدّس4 با رمز«یا ابا عبدالله » در منطقه سلیمانیه، عراق در تاریخ6/ 1/ 67؛ ـ عملیّات بیت المقدّس 5 با رمز «یا ابا عبدالله الحسین » در منطقه عمومی پنجوین در تاریخ 22/1/67؛ ـ عملیّات بیت المقدّس7 با رمز «یا ابا عبدالله الحسین» در منطقه عمومی شلمچه در تاریخ 23/ 3/ 67؛ از مجموع 95 عملیّات كوچك و بزرگ دفاع مقدّس (از عملیّات امام مهدی در تاریخ 26/12/59 تا عملیّات مرصاد در تاریخ 5/5/67 ) 27 عملیّات نام یا رمز و یا نام ورمز عاشورایی و كربلایی دارند از این تعداد، نام 19 عملیّات و رمز 14 عملیّات عاشورایی است. این نام گذاریها، از ارادت، ایمان و معرفت عاشورایی سر چشمه میگیرند و گواه آنند كه نام حسین و عاشورا و كربلایش، الهام بخش، راهنما و پیشوانه روحی وفكری هشت سال دفاع مقدّس بوده است.[4] محمد رضا سنگری- پیوند دو فرهنگ [1] . در مجموع حدود نیمی از نام لشكرها و تیپها، ملهم از فرهنگ عاشورا است. [2] . اطلاعات تكمیلی در این زمینه، از نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیز بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس گرفته شده است. [3] . البته از نام دیگر معصومان (علیهم السلام) نیز در اعزامهای سراسری استفاده می شد. در آذرماه 65، اعزام بزرگ «سپاه محمّد» برای عملیّات كربلای 5، نمایش دیگری از وفاداری، پایفشاری بر ایمان وپیمان و عشق به اباعبدالله و جبهه وجهاد بود. در دی ماه سال 66«سپاه حضرت امیر»، در بهمن ماه «سپاه حضرت زهرا» و در اسفند ماه همان سال «سپاه امام حسن مجتبی» نیروهای لازم برای عملیّات گسترده والفجر 10 در جبهههای غرب را تدارك دیدند كه تصویری دیگر از شوق و شور و شكفتگی امّت ما را ترسیم می كرد. [4] . این بخش با بهره گیری از كتاب «كارنامه عملیّات سپاهیان اسلام در هشت سال دفاع مقدّس» نگاشته شده است. بازديدها [] - نظرات [0]