اما مجله همشهري جوان
يه چند وقتيه كه تنور جشنواره و مسابقه و هديه و اين چيزا در فضاي گسترده وب داغ شده
و بحث مسابقه وبلاگ نويسي هم كلا  تو ايران خوب باب شده !
 توي اين اوضاع بر و بچه هاي همشهري جوان هم از قافله عقب نموندند و يك جشنواره راه انداختند خوب منم كه از مشتريان قديمي و پر و پا قرص اين نشريه ي وزين و جوان بودم !!
بد نديدم كه مختصري در رابطه با اين مجله بنويسم.
اما، اما اولين باري كه همشهري جوان خوندم 3 سال پيش بود، از همون اول بخاطر طرح متفاوتي كه اين نشريه داشت توجه منو به خودش جلب كرد و فهميدم كه با بقيه مجله ها كه فقط براي سرگرمي و پول در آوردن چاپ ميشدند كلي فرق داره و كلن يه چيز ديگه اس .
وقتي كه اين نشريه رو براي اولين بار خوندم بخاطر اينكه يه تازگي داشت بين مجلات  ديگه و اينكه مطالبش نو و جديد بود و كلي دليل ديگه كه اينجا مجال نوشتنش نيس بعد مدتي معتادش شدم!
آخه كلا توش ازهمه چيز نقد ميكرد وبا كسي تعارف نداشت اگه بخام ازهمه صفات خوبش  بنويسم شايد يه كتاب بشه اما  زياد سرتونو درد نميارم فقط بگم من ازين مجله خيلي خاطره درام
ولي مهمترين امتياز و وجه تمايز اون با بقيه مجلات به نظر من طرح جلد روي مجله است كه با همه مجلات ديگه فرق
 مي كنه و اصلا بيشتر اين نشريه به خاطر طرح جلداي متفاوت و زيباش معروف شد،  اين يعني شاهكار طراح اين نقشهاي زيبا روي صفحه اول  .
 حتي من از همين طرحها هم خيلي خاطره دارم ،مثلا يكيش همين طرح اعلاميه ترحيم علي دايي بعد از اخراج از تيم ملي بود كه كلي واسه من خاطره داشت شايد باورتون نشه اما با همون اعلاميه ساختگي علي دايي تا يه مدتي پدرم رو كه خيلي به علي دايي علاقه داشت روسر كار گذاشتم و گفتم كه علي دايي مرده تا اينكه بعدا متوجه شد و يا طرحهاي زيباي ديگش
به هر حال اون چيزي كه تو همشري جوان واسه ي بعضي ها فقط يه طرح و يه مجله معموليه براي ما خاطره است
به امي اينكه سالهاي سال با همشري جوان روزگارمونو شيرين بگزرونيم و شاهد جشن صد سالگي همشهري جوان باشيم  

به اميد اونروز      

ادامه مطلب

 

حالت سوخته را سوخته دل داند و بس....شمع دانست که جان دادن پروانه ز چیست.
. حسين در عاشورا به خون غلتيد تا خاک کربلا تازه مفهوم پيدا کند...مقدس شود... ملکوت را بفهمد... هيهات...هيهات...کجاست ياري گري که ياريت کند؟؟
 آيا اين گوشها همان گوشهاييند که قرار است در آدينه روزي نداي " انا المهدي" فرزند برومندت را از کعبه حرم امنِ دل شنوا باشند؟؟... ؟؟...نداي"هل من ناصر" ات همه جا را در نورديده...به گوش همه عالميان رسيده از ملک تا ملکوت وجود را پر کرده...اما کيست که بشنود؟؟
اى مهربان! ........... بگذار تا در ميان شبهاى عزلت و تنهايى با تو سخنى داشته باشيم
 خدايا حسين براي چه شهيد شد؟
 اي دوستان شيعه من فرزند زهرا براي كه شهيد شد؟
براي مايي كه اكنون از حسين(ع) و محرم و عاشورا و حماسه شهادتش فقط سياه به تن كردن ظاهري و سينه زدن از روي بي معرفتي نسيبمان شده واز درك واقعي حماسه عاشورا عاجز مانده ايم . اي خدا پس ما كي بايد بفهميم كه پيام امام حسين در عاشورا چه بوده؟ پس كي پي به اين مهم ببريم كه هدف حسين (ع) از شهادتش چه بوده؟ آيا جز اين بوده كه ما آيندگان و ما شيعيان حضرتش اكنون دست از گناه بكشيم و از بيعت با يزيديان زمان بپرهيزيم و نداي هل من ناصر فرزندش را لبيك گوييم؟ .
آيا اين انصاف است كه ما در شب شهادتش برايش سينه بزنيم اما در روزهاي ديگر با هر نگاه به نامحرم و يا هر گناه ديگري تيري به قلب امام حسين (ع) بزنيم و پيام امام حسين در روز عاشورا را كه فرمود الهي رضا برضاﺌك و تسليما بامرك را در زندگي خود اجرا نكنيم و به فراموشي بسپاريم واقعا درست است؟
پس برادران و خواهران شيعه من بياييد همگي دست بدست هم دهيم تا فرصت درك محرم وصفر را از دست نداده ايم با هم سوار بر كشتي نجات حسين(ع) شويم و با او به عرش رويم و با خداي خود آشتي كنيم. و از اين به بعد عهد ببنديم با خداي خود كه ديگر دل امام حسين(ع) وامام زمانمان را نشكنيم و از ياران خاص آن حضرتان شويم.
به اميد روزي كه ديگر يزيد و يزديان در زمان نباشند و همگي سرباز و پاسدار نهضت عاشورا باشند.
انشاالله

ادامه مطلب