گام‌هاي   عملي   نظم‌آموزي براي كودكان

مجيد همتي

 

گام   1 : مشخص كنيد چه رفتاري   را   مي خواهيد   تغيير   دهيد.

مرتب به كودك‌تان نگوييد «مرتب باش!»، بلکه براي او توضيح دهيد كه مي‌خواهيد پس از برخواستن از خواب، رختخوابش را جمع کند يا بعد از نقاشي كردن، مداد رنگ‌هايش را دوباره در جعبه‌اش بگذاريد. با بچه‌ها كلي‌گويي نكنيد.

 

گام   2 : هم   انتظارتان را بگوييد و هم چگونگي انجام آن را

اگر چيزي براي هر چيزي گریه و زاري مي‌كند و حوصله شما را سر مي‌برد، به جاي غر زدن، به او نشان دهيد چگونه بايد خواستة خود را بيان کند. وقتي قدم به قدم كودك‌تان را راهنمايي مي‌كنيد و چگونگي انجام رفتاري را به او نشان مي‌دهيد، او دقيقاً مي‌فهمد كه چه انتظاراتي از او داريد.



گام 3: دستورات را به‌صورت بازي درآوريد

براي فرمان‌هايي كه صادر مي‌فرماييد، بحث نكنيد. گاهي زماني كه براي انجام‌دادن كاري لازم است كمتر از وقتي است كه صرف بحث‌كردن درباره آن‌ها مي‌شود. اگر از دوران خردسالي بچه‌ها شروع به كمك ‌خواستن از آن‌ها كنيد آن‌ها به وظايف خود به چشم يك بخش طبيعي از زندگي‌شان نگاه خواهند كرد بعداً شما مي‌توانيد با اندازه‌گيري زمان پاسخ، آن را تبديل به يك بازي كنيد مثلاً «‌چقدر طول مي‌كشه رختخوابتو مرتب كني؟ شروع مي‌كنيم، يك، دو، سه...عاليه! كارتو در چهار و نيم دقيقه تمام كردي. واقعاً كه مي‌تونم روي كمكت حساب كنم؛ خيلي ممنون!» با اين روش، ضمن اين‌که كودك بازي مي‌كند و از كارش لذت مي‌برد، وظايفش را هم انجام داده است.1

 

گام 4: رفتار كودك (نه خود كودك) را مورد تشويق يا انتقاد قرار دهيد

به‌ جاي اين‌که بگوييد «حالا بچة خوبي شدي» بگوييد «چه‌قدر خوب است كه آرام نشسته‌اي.» تحسين يا عدم تأييد خود را بر رفتار كودكان متمركز كنيد؛ زيرا اين‌ دقيقاً همان چيزي است كه بايد كنترل شود. اين توصيه دربارة رفتارهاي نامطلوب اهميت بيش‌تري دارد. برای نمونه، اگر از اين‌که كودك‌تان رختخوابش را جمع نمي‌كند، ناراحتید به او نگوييد «دختر بدي هستي» بلکه به‌جاي آن بگوييد «از اين‌که رختخوابتو جمع نمي‌کني، ناراحتم».

 

گام 5: پاداشها، برنامهريزي شده نباشد.

درست است كه مي‌توان از پاداش به‌صورت منظم و با اعلام قبلي استفاده کرد، اما نه هميشه، گاهي پاداش‌ها نبايد برنامه‌ريزي شده باشد؛ برای مثال، نبايد پدر با برنامه‌ريزي پیشین به فرزندش بگويد «اگر رختخوابتو جمع کردي، تو رو پارک ‌مي‌برم.» بلكه بايد پاداش، بدون اعلان قبلي باشد، و مثلاً بگويد «به‌به! چقدر خوبه که رختخوابتو جمع مي‌کني. امشب تو رو به‌خاطر اين کار پارک مي‌برم».

هرچه بيش‌تر از پاداش استفاده کنيد، اثربخشي آن کاهش مي‌يابد، زيرا معناي خود را براي کودک بيشتر و بيشتر از دست مي‌دهد. تشويق برنامه‌ريزي شده اغلب سبب مي‌شود که کودکان روش خودخواهانه‌اي را در پيش گيرند. پدر و مادر بايد تلاش كنند که کودکان، بي‌نياز از پاداش، وظیفه‌ي خود را انجام دهند. پس در ابتدا چند نوبت پی‌درپی، به او پاداش دهيد، اما در مراحل بعدي بايد تنها در مواقع خاصي این کار را بکنید.

 

گام 6: تا زماني كه رفتار جديد نيازمند پشتيباني است، به تشويق ادامه دهيد

تشويق رفتارهاي صحيح كودكان، انتظارات شما را از آن‌ها مشخص می‌كند. برای آموزش مؤثر به كودكان بهترين راه اين است كه انتظارات خود را از آنان به‌صورت الگو و نمونه در‌آورید و در اين راه ادامة تشويق، سبب تحكيم رفتار صحيح و استمرار آن مي‌‌شود.

 

گام 7: از جنگ قدرت با كودك خود بپرهيزيد 

اين‌قدر با بچه كشمكش نكنيد. مثلاً اگر مي‌‌خواهيد آقازاده رختخوابش را جمع کند، به وسيلة تنظيم زنگ ساعت از روش «مهلت زماني» بهره بگيريد. ساعت، به كاهش كشمكش ميان شما و كودك كمك مي‌كند، چون قدرت خود را به يك مرجع بي‌طرف، يعني ساعت منتقل كرده‌ايد.

 

گام 8: در صحنه حاضر باشيد

منظورمان اين نيست كه شبانه‌روز كنار فرزند خود باشيد، بلكه همراهي و نظارت مستمر يادتان نرود. مثلاً در بازي‌كودك، والدين مي‌توانند هم بر وقت بازي، نظارت داشته باشند و هم در آموزش رفتار صحيح با دیگر كودكان و حتي قواعد بازي، به او كمك كنند.

 

گام 9: يادآور رفتارهاي نادرست نباشيد 

با بچه‌ها مثل بچه‌ها باشيد آن‌ها مثل ما و به اندازه ما با خاطرات بد، زندگي نمي‌كنند. شما هم رفتارهاي نامناسب آنها را فراموش کنید و از يادآوري مداوم آن‌ها به كودك بپرهيزيد. يادآوري پيوستة رفتارهاي نادرست، تنها به ايجاد انزجار، رنجش و تنفر در كودك می‌انجامد و احتمال تكرار مجدد آن اشتباه را بيشتر مي‌كند. اتفاق‌های پیشین تمام شده است و يادآوري آن‌ها تنها سبب مي‌شود كه آن اشتباهات در ذهن کودک بماند. امام علي‌‌(ع) ‌در اين‌باره مي‌فرمايند «زياده­روي در سرزنش‌کردن، آتش لجاجت را شعله‌ور مي‌کند».2

 

گام 10: از داد و فرياد و تنبيه استفاده نکنيد

اميدوارم شما از آن دسته والديني نباشيد كه از نافرماني كودكان خود خسته و ناامید مي‌شوند، و يا خداي‌‌نكرده متوسل به داد و فرياد. اگر خشم و تنبيه بدني را پاسخ‌هاي طبيعي به بدرفتاري كودكان بدانيم، می‌توان نتیجه گرفت كه ما در برابر آن‌ها ضعيف و ناتوانیم.  تنبيه، اغلب بيش از آن‌كه مشكلي را حل کند، سبب مشكلات بيش‌تري مي‌شود. با تنبيه و مجازات، كودك اغلب رفتار بد خود را متوقف نمي‌‌كند بلکه آن را مخفی می‌کند.

يكي از روان‌شناسان بزرگ مي‌گويد «پايين‌ترين سطح فرمان‌بري از مقررات، اجتناب از مجازات است، و بالاترين سطح آن پيروي از مقررات به‌دليل درستي و صحت آن‌هاست.» وقتي كودكان پیوسته به‌دلیل بدرفتاري تنبيه مي‌شوند، يعني در پايين‌ترين سطح رشد اخلاقي متوقف شده‌اند. از این رو، تنها به گريز از مجازات علاقه‌مند مي‌شوند و به انجام كار خوب يا صحيح تمايلی نشان نمي‌دهند. 

يادمان هم نرود كه تنبيه‌بدني نخستین تجربة آشنايي كودك با خشونت است. كودكان با الگويي كه بزرگسالان ارائه مي‌کنند، رفتار خشونت‌آميز را مي‌آموزند. وقتي والدين كودكان خود را براي رفتاري كتك مي‌زنند، ديگر نمي‌توانند آنان را از این کار باز دارند. از آن‌جا كه كودكان، دنيا را به‌صورتي واقعي و مشخص مي‌بينند، زماني كه شاهد باشند كتك‌زدن يك کودک براي بزرگسال مجاز است، تصور مي‌كنند كتك‌زدن يك کودک يا بزرگسال براي او نیز مجاز است. خشونت، بستر خشونت است و باعث خشم و قطع ارتباط كودكان و والدين مي‌شود.

تحقيقات نشان مي‌دهد، کساني که بيشترين تنبيه را در دوران نوجواني از سوی والدين خود تجربه کرده‌اند، در مقایسه با کساني که آن را تجربه نکرده‌اند، چهار برابر بيشتر براي کتک‌زدن آمادگي دارند.3

 

پي‌نوشت‌ها

1. استيفن گاربر، چگونه با كودكم رفتار كنم، ص 142.

2. منتخب ميزان‌الحكمه، ح 5666.

3. توماس گوردن، خود انضباطي كودك و نوجوان، ص 109.

 

»...

 : م . صداقت | یک شنبه 17 آبان 1388  نظرات 1 | لینک مطلب



POWERED BY
RASEKHOON.NET  DESIGNED BY U M S A . I R