ارتباط کلامی میان همسران

همسران باید در ارتباطات خود به ویژگی‌های جنسیتی و رفتاری خاص طرف مقابل توجه کنند. در این‌باره هم وظایف آقایان را برشمردیم و هم وظایف خانم‌ها را، در اين شماره فقط یک هشدار می‌دهیم و چند راه‌کار.

 

یک هشدار

باید زمان مناسبی را برای گوش دادن به صحبت‌ها و درد‌دل‌های خانم اختصاص داد و هرگز نباید این مسأله را به زمان بحران سپرد چون در آن زمان، کنترل و اصلاح زبان، محال یا بسیار مشکل است.

وضعیت خانمی که نتوانسته یا اجازه نیافته در محیط امن خانة خود حرف‌هایش را بزند از دو حال خارج نیست، یا باید به شدت، احساسات درونی خود را کنترل و بر وضعیت موجود صبر نمايد و صحبت‌هایش را در صندوقچه دل خود محبوس کند و یا عنان صبر از دست داده و هر جا نشست و برخاست سفرة دلش را بیرون بریزد و اسرار خانواده را نزد هر کس و ناکسی باز بگوید. در صورت اول، بدیهی است که خانم پس از مدتی تعادل روحی‌اش را از دست بدهد و به بحران روانی دچار شود. در این صورت اوضاع منزل در همة ابعاد متزلزل و دچار تنش و ناسازگاری می‌شود. بحران روانی و خانوادگی حاصل از صورت دوم نیز اگر بیش‌تر از صورت اول نباشد کمتر از آن نیست.



راه‌کار گرفتار نشدن در این بحران و یا برون‌رفت از آن همان است که در شماره‌های پیشین گفتیم یعنی آن‌که زن و مرد باید بتوانند با یکدیگر تبادل عاطفی و کلامی برقرار کنند، درد‌دل کنند، با کمال آرامش به سخنان یکدیگر دل بسپارند و با این روش از هیجانات، احساسات و بار روانی حاصل از مشکلات روزمره زندگی بکاهند.

چند توصیه

اگر خدای نخواسته در این زمینه به بحران رسیدید، توصیه‌های زیر برای بحران‌زدایی از خانواده مؤثر است:

1. شخصیت همسرتان به کنار، اما شما هم نیاز به دوباره‌سنجی باورهای خود درباره زندگی دارید. این اعتقاد که «شما بی‌عیب و نقص نیستید» و «بخشی از بحران منسوب به شماست» یک نوع آمادگی و انعطاف روحی ایجاد می‌کند و برای دست‌یابی به تفاهم، ضرورت بسیار دارد.

2. همه مشکلات زندگی یک‌جور نیستند و از لحاظ موضوع، عمق و پیچیدگی با هم تفاوت دارند؛ از این‌رو زمان مورد نیاز برای بحران‌زدایی درباره هر مشکلی متفاوت است. با مشکلات هرگز عجولانه و شتاب‌زده برخورد نکنید، به زمان، فرصت بدهید و بدانید که مشکلات همان‌طور که به تدریج و به مرور زمان شکل می‌گیرند، به مرور زمان و به تدریج نیز باید حل شوند.

3. بحران‌ها و مشکلات زندگی، محکِ لیاقت و شایستگی شما به شمار می‌آیند. بکوشید با عبور از این بحران، لیاقت، جدیت و توان خود را ثابت کنید. مطمئن باشید حل هر بحران، توان و انگیزة شما را در حل بحران‌های آینده افزایش می‌دهد.

4. اجازه ندهید حوادث و افراد، شما را بکوبند. روحیة خود را دست‌خوش ناملایمات نکنید و در بحران، تلاش کنید که از توان و انرژی روانی و جسمی‌تان کاسته نشود.

5. در برخی موارد، دوباره‌سنجی انتظارات و توقعات شما از همسرتان به کاهش بحران کمک می‌کند؛ مثلاً باید از خود بپرسید این‌که من معتقدم همسرم باید چنین و چنان می‌کرد این بایدها از کجا نشأت گرفته‌اند؟ و چگونه بایدها به قوانین و مقررات تغییرناپذیر زندگی من تبدیل شده‌اند؟ اصلاً چرا این بایدها را متوجه خودم نمی‌کنم؟

این کار در بررسی امکانات همسرتان و ارزیابی قدرت واکنش او به خواسته‌های شما، سودمند است.

6. برای تغییر در روحیة همسرتان و در نتیجه مشکل‌زدایی از زندگی، برخی شرایط حاکم بر خانواده را تغییر دهید مثلاً پیشنهاد یک مسافرت، افزودن برخی برنامه‌های متنوع به زندگی و در صورت امکان تغییر در شرایط و ساعات کار و بازگشت به منزل و تغییر الگوهای ارتباطی با همسر، از این موارد است.

7. فلسفة زندگی را از بدبینی، مانع‌تراشی، انعطاف‌ناپذیری‌های از روی لجاجت به سوی خوش‌بینی، رفع موانع و انعطاف‌پذیری سوق دهید. چنین کاری به مهار کردن عواطف و حفظ قوای حیاتی شما کمک خواهد کرد.

8. برای حوادثی که شاید هرگز روی ندهد یا دست‌کم مربوط به مشکل و بحران حاضرتان نیست، خود و همسرتان را آزار ندهید.

9. از کاه، کوه نسازید و مسایل را بزرگ نکنید، بدانید که در زندگی افراد خوش‌بین، کاه و کوه هر دو وجود دارد ولی در زندگی افراد بدبین فقط کوه وجود دارد، زیرا آن‌‌ها از هر کاه، کوهی می‌سازند و در برابر آن اظهار عجز می‌کنند.

10. در برخی از بحران‌های خانوادگی، هر یک از زوجین با مطرح ساختن خاطرات دردناک، اشتباهات گذشته و به رخ‌ یکدیگر کشیدن آن‌ها و اصرار بر پذیرش آن‌ها از طرف مقابل، مشکل را پیچیده‌تر می‌کنند. در حالی که قضایای گذشته یا ربطی به بحران حاضر ندارند و یا فعلاً زمانی نیست که بتوان چنین پیوندی را بین گذشته و حال برقرار کرد. در این‌گونه موارد بهترین راه‌حل این است که هر یک از دیگری صادقانه بپرسد: بعد از این از من چه انتظاراتی داری؟ این پرسش، پیوند مشکل امروز را با گذشته‌های دور به کنار می‌نهد و با طرح یک پرسش مشخص، در پی پاسخ مشخصی برمی‌آید و در نهایت، مشکل به شیوة معقولی حل خواهد شد.

11. باید توجه کرد که همسران در بسیاری از مشکلات به‌ویژه حالت بحرانی آن‌ها، به دلیل آسیب دیدن ارتباطی (عاطفی، کلامی) توان حل مشکل خود را ندارند و بسیاری از همین زوجین به خاطر جهل به مسأله و عدم درک پیچیدگی مشکل، اصرار دارند که خودشان مشکل خویش را حل کنند و از پادرمیانی نفر سوم جلوگیری می‌‌کنند. ولی این‌گونه زوجین باید بدانند که افراد بحران‌زده، خود در رفع بحران، آمادگی و شرایط لازم را ندارند لذا حضور فرد سومی به عنوان مشاور و متخصص فن می‌تواند در رفع مشکل و بحران آن‌ها مؤثر باشد.

امید است به فضل الهی این نوشتار سودمند واقع شده باشد.

 

»...

 : م . صداقت | سه شنبه 26 آبان 1388  نظرات 4 | لینک مطلب



POWERED BY
RASEKHOON.NET  DESIGNED BY U M S A . I R