البته
اصل هديه دادن از سنتهاي بسيار نيكوي اسلامي و موجب الفت و محبت بيشتر بين
مؤمنين است و در روايات بسياري بر آن تأكيد شده است، همچنين يكي از مصاديق مهم صلهرحم
نيز به حساب ميآيد، اما اينكه اين سنت پسنديده به رسم و رسومي تشريفاتي و بعضاً
اجباري تبديل شود كه هيچ عشق و اخلاصي در آن به چشم نخورد نه مورد رضايت خداست و
نه به صلاح خلق خدا!
به هر
حال، تنها نكته مثبت قضيه آن است كه اين مسأله نوعي معامله پاياپاي و بدهبستان
حساب شده است كه كاملاً حساب شده و دقيق و متناسب با عملكرد گذشته جبهه مقابل
طراحي و مديريت ميشود! اما همين سنت به ظاهر ساده رايج در مواردي دچار چالشهاي
گوناگون فقهي و شرعي ميشود كه اطلاع دقيق از چندوچون احكام آن را لازم ميسازد.
انواع
هديه
در
ابتدا لازم است بدانيم «هبه» يا همان هديه در فقه ما به دو شاخه معوضه و غيرمعوضه
تقسيم ميشود. معوضه يعني هديههايي كه در هنگام دادن، گرفتن چيز ديگري در مقابل
آن يا انجام كاري شرط ميشود، و غيرمعوضه يعني اينكه هديه بدون عوض داده شود، كه در
بين ما معمولاً به همين شكل دوم يعني بدون عوض مرسوم است، اما شكل اول آن هم در
مواردي واقع ميشود مانند آنكه شما از انگشتر دوستتان خوشتان ميآيد و دوست داريد
آن را هديه بگيريد، ولي در عينحال دلتان نميآيد بنده خدا بيانگشتر باشد به همين
خاطر انگشتر خودتان را به او هديه ميدهيد در عوض آنكه او هم انگشترش را به شما
بدهد. از طرف ديگر، هديه دادن به همه افراد هم حكم يكساني ندارد و حكم هديهاي كه
به بستگان يا (رحم) داده ميشود با حكم هديه به ساير افراد متفاوت است كه به آن
اشاره خواهيم كرد.
حتي
پول چايي؟!
نكته
اول: آيا دادن و گرفتن هر هديهاي جايز است؟
در
اين زمينه بايد گفت هديه دادن به خودي خود هيچ اشكالي ندارد يعني اگر فردي بخواهد
مال خود را به ديگري ببخشد هيچ منعي وجود ندارد مگر آنكه اين هديه دادن عنوان
ديگري پيدا كند مانند مسأله رايج پول چايي يا حق حساب دادن كه ظاهرش هديهاي است
كه با كمال ميل داده ميشود اما در حقيقت مصداق يكي از بزرگترين گناهان يعني
«رشوه» است و در روايات متعدد هم آمده كه رشوهدهنده و رشوهگيرنده و واسطه بين آن
دو در آتش جهنم جاي دارند؛ پس اگر فردي بخواهد مال خود را كم يا زياد به ديگري
بدهد و در مقابل، چشمداشت نوعي خدمت غيرقانوني و غيرشرعي از فرد داشته باشد اين
هديه دادن و گرفتن آن حرام است؛ البته مصاديق رشوه هميشه به اين وضوح نيستند كه
فرد از زير ميز پولي را در جيب شما بگذارد، بلكه خيلي دقيق و ظريفتر از اين حرفها
هستند. جواني ميگفت وقتي كارمند يك صندوق قرضالحسنه شدم همسايه دكان پدرم كه
نانوا بود چند تا نان گرم آورد دكان پدرم و استخدام مرا تبريك گفت. من از اين كار
بيسابقه او احساس كردم شايد به نوعي درخواست مساعدت خاص بنده براي وام گرفتن و
مانند آن را دارد به همين خاطر از او تشكر كردم و گفتم من اين نان را به فرد ديگري
خواهم داد.
نمونه
ديگر هديههاي مشكلدار آن است كه وسيلهاي كه ابزار حرام و گناه شمرده ميشود
هديه داده شود مانند ابزار قمار و ديگر آلات لهو و لعب،يا همين آنتن ماهواره كه
ميتواند از مصاديق ابزار حرام و اشاعه فحشا باشد.
اگه
نخواهيم هديه بگيريم بايد كيو ببينيم؟!
نكته
بسيار مهم ديگر اين است كه آيا قبول هديه ديگران لازم است؟ اين مشكل در مواردي به
دغدغه بسياري از افراد تبديل ميشود بهخصوص در روابط جوانها از جمله پسرها و
دخترها، مثلاً دختري ميبيند همكلاسي جنس مخالفش هديهاي را به او تقديم ميكند و
مسلماً قبول اين هديه از طرف او ميتواند عواقبي روحي يا اجتماعي را به دنبال
داشته باشد آيا اصولاً قبول اين هديه لازم است؟
از
ديدگاه فقها، هبه يك عقد دوطرفي است يعني يك دهنده دارد و يك گيرنده و در هر عقدي
قبول، شرط صحت و تحقق آن عقد محسوب ميشود. در نتيجه تا زماني كه طرف مقابل مايل
به قبول هديه نشود اصل عقد هبه يا همان هديه دادن صدق پيدا نميكند. افزون بر اينكه
در هبه علاوه بر قبول كردن، شرط قبض هم وجود دارد مثلاً فردي به شما ميگويد آقا!
اين دوچرخه من مال شما و آن را كنار شما پارك ميكند، شما هم قبول ميكنيد و از او
تشكر مينماييد اما قبل از اينكه سوار آن شويد يا آن را گرفته و همراه خود ببريد
خود آن فرد يا هر كس ديگر ميتواند بدون اجازه شما از آن استفاده كند چون آن
دوچرخه هنوز مال شما نشده است!
پس
اول قبول هر هديهاي لازم نيست (هرچند از نظر اخلاق اسلامي توصيه شده انسان هديه
يك انسان كريم و بخشنده را رد نكند) ثانياً اگر فرد خيلي سمج شد و نتوانستيد آن را
رد كنيد ميتوانيد از او قبول كنيد ولي آن را خودتان نگيريد و مثلاً وانمود كنيد
كه آن را خواهيد برداشت ولي بعد آن را به امان خدا رها كنيد! در اينصورت بعداً ميتوانيد
قسم جلاله بخوريد كه از او هديهاي نگرفتهايد!
تنها
موردي كه در نظر برخي فقها امكان رد هديه وجود ندارد آن است كه فردي به شما
پيشنهاد بدهد همه مخارج حج واجب را به شما ميدهد در اينصورت، شما مستطيع هستيد و
بايد هديه او را قبول كرده حج واجب خود را به جا بياوريد.
وقتي
ورق بر ميگردد!
اما
مشكل رايج در برخي خانوادهها بهخصوص در وقت طلاق مسأله پس گرفتن هديه است. در
مورد بسياري ديده ميشود كه وقتي اوضاع در يك خانواده بر وفق مراد است و همه چيز به
خير و خوشي ميگذرد، همه اعضاي خانواده فداي همديگر شده حتي قربانصدقه گربه و
كبوتر هم ميروند و مال كه چيزي نيست حاضرند براي هم جان بدهند، در نتيجه پدر به
پسر، خانه و زمين و مغازه ميبخشد، برادر و خواهر سهم ارثشان را به هم ميبخشند!
زن مهريهاش را به شوهر ميبخشد و... اما ناگهان ورق بر ميگردد. همان پدر دلسوز ديگر
جواب سلام پسرش را هم نميدهد چه رسد به زمين و باغ و ملك؛ در نتيجه فرد از هديهاي
كه داده پشيمان ميشود و ميخواهد آن را پس بگيرد. در اين مواقع تكليف چيست؟
بايد
توجه داشت يك عقد هبه در صورت عادي مانند هر معامله ديگري قابل به هم زدن است اما
در صورتي كه عقد دو طرفه و به اصطلاح «معوضه» باشد كار مشكل است، زيرا نياز به
توافق طرفين براي برهم زدن عقد وجود دارد، ولي در هديههاي رايج كه يك طرفه هستند
توجه به چند نكته ضروري است:
1.
اگر فرد مقابل هنوز هديه را قبض نكرده و نگرفته در هر صورت ميتوان آن را پس گرفت،
چون در واقع هنوز هديه دادن شكل رسمي و شرعي پيدا نكرده مثلاً پدري به پسرش ميگويد
«زمين فلان منطقه مال تو» ولي نه سند و مدركي به او داده و نه پسر سري به زمين زده
و در آن تصرف كرده در اينصورت پدر ميتواند از نظر قبلياش برگردد.
2.
اگر فرد، هديه را قبض كرد و عملاً مالك آن مال شد در صورتيكه فرد جزو بستگان و
خويشاوندان يعني «رحم» محسوب گردد نميتوان به هيچوجه هديه را از او پس گرفت و
كار تمام شده است.
سؤال:
منظور از (رحم) چه بستگاني هستند؟
منظور،
تنها بستگان درجه يك مثل برادر و خواهر و پدر و مادر و عمو و عمه نيستند بلكه بستگان
دورتر هم (رحم) محسوب ميشوند تا جايي كه عرفاً خويشاوندي بر اين نسبت صدق نكند و
اگر تا حدي دور شود كه عرفاً گفته نميشود اينها خويشاوند هستند ميتوان هديه را
از فرد پس گرفت.
3.
اما اگر فرد مقابل يا گيرنده هديه از بستگان نبود در صورتي ميتوان عقد هديه را بر
هم زد و مال را پس گرفت كه عين همان مال باقي باشد و بهواسطه تصرف و استفاده فرد،
آن مال تغيير نكرده باشد. مثلاً اگر فردي زميني را به دوستش هديه داد و او هم دور
آن را حصار كشيد و درون آن خانه ساخت يا بخشي از آن را فروخت، ديگر امكان بازگشت
مابقي وجود ندارد، اما اگر ماشيني به كسي هديه داده شد و او هم مدتي از آن استفاده
كرد هديهدهنده ميتواند ماشين خودش را كه هنوز سالم و و روپا است، پس بگيرد.
تكليف
اموال تقسيمشده در ازدواجها
طبق
آنچه گفتيم، درباره اموالي هم كه در مراحل گوناگون عقد و عروسي، طرفين به هم ميدهند،
تكليف روشن است، مثلاً طلاها يا حلقه ازدواج و مانند آن كه به عروسخانم پنجة
آفتاب ديروز و وصلهناجور امروز داده شد در صورتي قابل برگشت دادن است كه اولاً
عروسخانم از بستگان نباشد (اين هم از ديگر معايب ازدواجهاي فاميلي!) ثانياً عين
طلاها باقي باشد و عروسخانم سهسوت همه را تبديل به پول يا طلاي ديگري نكرده
باشد.
البته
بهتر آن است كه در اين موارد كه عقد و ازدواج به هم ميخورد طرفين به نوعي با
مصالحه و بخشش هديهها و مهريه تعيين شده، مشكل را حل كنند و نگذارند يك اتفاق نامبارك
همچنان به عنوان يك مصيبت ادامه پيدا كند.
اما
اگر وضعيت عميقتر بود يعني سالها از زندگي گذشت و بعد خداي نكرده طلاق انجام شد
تكليف وسايل منزل چيست؟
در
اين موارد اگر وسايل منزل مانند جهيزيه توسط هر يك از خانوادهها تهيه شده و به هر
يك از عروس و داماد هديه شده است با رعايت شرايط بالا قابل پس گرفتن است و اگر به
هر دوشان هديه شد بايد با هم قسمت كنند، اما از آنجا كه غالب وسايل و اثاث منزل
توسط خانواده دختر تهيه شده و آن هم هديه به خود او محسوب ميشود خانم ميتواند
همه آنها را به هر شكل و صورتي باشد با خود ببرد.
تكليف
هديه بچهها!
اما درباره
هديههايي كه به بچههاي كوچك داده ميشود، مانند چيزهايي كه در وقت تولد بچهها
يا جشن تولد آنها داده ميشود و يا عيديهايي كه بچهها هر سال ميگيرند، آيا پدر
و مادر ميتوانند آن را خرج كنند يا خير؟
اصولاً
بچههاي كوچك حق تصرف در اموال خودشان را ندارند و تكليف اين اموال با ولي آنها
مانند پدرشان است يعني سرپرست كودك ميتواند اين اموال را به شكلي كه در راستاي
ضرر فرزند نباشد مصرف كند. مثلاً آن پول را به نوعي به كار بيندازد يا به نفع كودك
وارد سرمايهگذاري كند تا منافع آن هم به اصل پول اضافه شود، اما اگر پدر اين پولها
را به خرج خود و خانواده رساند و بهقول معروف عيدي بچهها را هپليهپو كرد تكليف
چيست؟
خرج
كردن پول بچهها توسط پدر و مادر اشكالي ندارد اما ولي بچه يعني پدر بايد به شكلي
همان مقدار پول را در لوازمي كه براي فرزندش ميخرد جايگزين كند. مثلاً اگر بعدها
دوچرخهاي براي گلپسرش خريد و در نقش بهترين پدر دنيا ظاهر شد در دل نيت كند كه
پولي كه بابت خريد دوچرخه ميدهد در عوض همه پولهاي هديه و عيدي بچه بيخبرش باشد
و به اصطلاح اين به اون در! البته اين نيت معاوضه در خصوص لباس و غذاي بچهها هم
ممكن است زيرا پدر، تنها در صورتي موظف به اداي نفقه بچههاست كه آنها فقير باشند
و اگر بچه، خودش پول داشته باشد خريدن لباس براي او بر عهده پدر نيست، پس پدر ميتواند
پول لباس فرزندش را در عوض استفاده از اموال بچه در گذشته حساب كند.
ناگفته
نماند بسياري از هديههايي كه براي تولد بچهها و مانند آن داده ميشود در اصل،
هديه به خانواده و والدين كودك است نه خود كودك و مطالبي كه در بالا گفتيم مربوط
به اموالي است كه يقيناً مال خود كودك است.