امام حسن، فرزند علی بن ابیطالب(ع)، سرور جوانان بهشت است.
بنا به روایت مشهور بین شیعه و اهل سنت، امام حسن(ع) در شب نیمه ماه مبارک رمضان، سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود.
کنیهاش ابو محمد است. برخی گفتهاند: این کنیه را پیامبر اکرم(ص) به امام حسن(ع) داد. در هفتمین روز ولادتش حضرت فاطمه(س) قنداقه امام حسن را – در پارچهای از حریر بهشتی که جبرئیل برای پیامبر آورده بود – خدمت پدر آورد و پیامبر(ص) نام حسن را بر وی نهاد.
لقبهای آنحضرت عبارتند از: سیّد، زکی، مجتبی و تقی.
هنگام ارتحال ملکوتی پیامبر(ص)، امام حسن(ع) هفت سال و چند ماه، یا هشت سال داشت. زمانی که امامت بعد از علی(ع) به ایشان رسید، ۳۷ ساله بود.
شیخ مفید در کتاب ارشاد میگوید: «زمان بیعت (امامت) امام مجتبی روز جمعه ۲۱ رمضان سال چهل هجری بود».
مدت امامت آنحضرت شش ماه و سه روز به طول انجامید و در سال ۴۱ هـ.ق بین او و معاویه صلحنامه امضا شد. پس از اجرای صلح، امام حسن(ع) به مدینه مراجعت نمود و مدت ده سال آخر عمر شریفش را در آنجا ساکن بود.
درباره تاریخ شهادت امام حسن مجتبی(ع) در منابع اسلامی اختلاف نظر دیده میشود؛ پنجم ربیع الاول، و ۲۸ صفر سال پنجاه هجریکه مشهور همان قول دوم است.
امام حسن(ع) به دست همسرش جعده (دختر اشعث کندی) از طریق سم به شهادت رسید. این حادثه با دسیسه و نیرنگ معاویه و وعده ازدواج با پسرش یزید بن معاویه صورت پذیرفت. سرانجام امام(ع) با نوشیدن زهر به دست همسرش به دیدار حق شتافت و امام حسین(ع) پس از مراسم غسل و کفن، برادرش را در کنار مقبره مادر بزرگشان فاطمه بنت اسد در قبرستان بقیع به خاک سپرد.
انفاق همه مال و نصف مال در راه خدا
حضرت مجتبی صلوات الله علیه در احسان و انفاق در راه خدا قدمی برداشت که منحصر به فرد و از فضائل اختصاصی اوست و آن اینکه: دوبار همه دارایی خویش و سه بار نصف مال خود را در راه خدا انفاق و احسان نمود این مطلب مورد تصدیق همه است، شیعه و اهل سنت آنرا در کتابهای خود نقل کرده اند، عبارت عربی روایت چنین است:
(خرجَ الحسنُ علیه السلام من ماله مرّتین و قاسم لله ماله ثلاث مرّات حتّی انه کان یعطی نعلاً و یمسک نعلاً و یعطی خفاً و یمسک خفاً) یعنی: وقتی که نصف مال خود را در راه خدا می داد چنان دقت می کرد تا جائی که یک نعلین و چکمه را می داد و یک نعلین و چکمه را برای خود نگاه می داشت.
سائل درگاه الهی، سائلی را رد نخواهد کرد
نقل است که امام حسن(ع) هیچگاه سائلی را رد نکرده و در برابر درخواست او «نه» نگفتند و همواره انفاق و بخشش نمودند. وقتی از حضرت پرسش می شود: «چگونه است که هیچ گاه سائلی را رد نمی کنید»
حضرت پاسخ می دهند:
«من سائل درگاه خدا هستم و راغب در پیشگاه اویم و من شرم دارم که خود درخواست کننده باشم و سائلی را رد کنم و خداوند مرا عادت داده که نعمت هایش را بر من فروریزد و من نیز در برابر او عادت کرده ام که به مردم توجه کنم و نعمت های خدا را به آنان ببخشم».
“هنگامی که سائلی نزد من آید به او گویم: خوش آمدی ای کسی که برمن فرصتی است عاجل و کسی که فضیلت او برتر است بر هر فاضل و بهترین روزهای جوانمرد روزی است که مورد درخواست قرار گیرد و کسی از او رفع نیازی بطلبد”.
امام حسن(ع)، نمونه بارز انفاق و ایثار
علاوه بر آن که امام (ع) سه بار کلیه اموال خود را در راه خدا انفاق نمودند در موارد فراوان بخشش های مالی نسبت به نیازمندان می کردند به گونه ای که در نمونه ای از آنها، دو برابر درخواست و نیاز کسی به او مال می بخشند و در موردی دیگر به کسی هزار گوسفند و هزار دینار وجه نقد عطا می کنند تا او را از تنگناهای فقر و نداری نجات دهند و نیازهای گوناگونش را مرتفع نمایند.
امام حسن مجتبی(ع) در حالی این انفاق و بخشش ها را در راه خدا انجام می دادند که دارای دو خصلت نیکوی ممزوج در صفت انفاق و سخاوت بودند.
خصلت اول این گونه تجلی می یافت که وقتی امام (ع) از برکت مالی که بخشوده اند تحسین می شدند می فرمودند: «برکت سائل زیادتر بود که ما را شایسته این کار خیر و بذل و بخشش در راه خدا قرار داد» و خصلت شایسته دیگر این بود که امام (ع) سعی داشتند نیاز نیازمندان را کشف کنند و قبل از درخواست آنان مرتفع نمایند.
امام (ع) می فرمودند: «بخشش و خیر واقعی آن است که بدون سئوال و درخواست باشد».
نمونه هایی از بخشش و رفع نیاز فقرا توسط امام حسن مجتبی(ع):
روزی حضرت مشغول عبادت بود. دید فردی در کنار او نشسته است و به درگاه خدا میگوید: “خدایا! هزار درهم به من ارزانی دار”. حضرت به خانه آمد و برای او ده هزار درهم فرستاد.
آوردهاند روزی امام مجتبی(ع) شنید مردی در دعا با پروردگار خویش با گریه میگوید: «خدایا! ده هزار درهم به من روزی بده.» امام وقتی سخن او را شنید سریع از مسجد به خانه برگشت و به همان مقدار درهم از خانه برداشت و به او داد.
مرد، بسیار خوشحال شد؛ اما وقتی خواست سکهها را ببرد نتوانست آن را حمل کند. رو به امام کرد و گفت: «اکنون دو نفر را صدا بزن که این سکهها را برای من حمل کنند». امام، عبایش را از دوش برداشت و سکهها را درون آن گذاشت و دستور داد تا آن را برای مرد ببرند؛ اما دیگر درهمی در میان نبود که به آن دو نفر بدهد.
غلامان حضرت گفتند والله ما عندنا درهم؛ دیگر(حتى)درهمی نداریم، امام فرمود: (اَکِنِّی أَرْجُو أَنْ یَکُونَ لِی عِنْدَ اللَّهِ أَجْرٌ عَظِیمٌ)؛ “اما من امید پاداشی بزرگ از نزد پروردگار خویش دارم.
امام،در بخشش از خلیفه زمان خود پیشی می گیرد
روزی خلیفه سوم در مسجد نشسته بود که مرد فقیری وارد مسجد شد، نزد او رفت و درخواست کمک کرد، عثمان به او پنج درهم داد، آن مرد نگاهی به سکهها کرد و گفت: «مرا نزد کسی راهنمایی کن [تا کمک بیشتری به من کند].» عثمان او را به امام مجتبی(ع) که همراه حسین(ع) و عبدالله بن جعفر نشسته بودند، فرستاد و گفت: «نزد آن چند جوان برو و از آنها کمک بخواه.» فقیر نزد آنها رفت و نیاز خود را بیان داشت.
مطالب مرتبط:
ارزاق اهدایی و گوسفند قربانی ماه مبارک رمضان: تصاویر
منابع:
۱- شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، ج ۶، ص ۳۹، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ش. شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج ۲، ص ۵، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق؛
۲- طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج ۱، ص ۴۰۲، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۷ق؛ آل یاسین، شیخ راضى، صلح الحسن(ع)، ص ۲۵، بیروت، اعلمى، چاپ اوّل، ۱۴۱۲ق.
۳- ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج ۲، ص ۶۰، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق؛
۴- ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱۰، ص ۲۲۶، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق؛ سبط بن جوزی، تذکره الخواص من الأمه فی ذکر خصائص الأئمه، ص ۱۷۶، قم، منشورات الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
۵- ابن حجر عسقلانی این قول را چنین نقل کرده است: «و قیل فی شعبان منها»؛ الإصابه فی تمییز الصحابه، ج ۲، ص ۶۰٫
۶- الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج ۲، ص ۵٫