حکمت 461 نهج‌البلاغه،غیبت نشانه ناتوانی
نظرات(0) |

┈┈•• 🌿🌺🌿••┈┈

بسم‌الله الرّحمن الرّحیم

••••••••••••••••••••••••••••

شبی با نهج‌البلاغه سعید بهشتی در گروه بیان معنوی تلگرام

شهید مطهری ونهج البلاغه (72)

موعظه و خطابه در نهج‌البلاغه

موعظه با خطابه متفاوت است. سروکار خطابه با احساسات است اما خطابه برای تهییج و بیتاب کردن احساسات است و موعظه برای رام ساختن و تحت تسلط درآوردن. خطابه آنجا به کار آید که احساساتْ خمود و راکد است و موعظه آنجا ضرورت پیدا می‌کند که شهوات و احساسات خودسرانه عمل می‌کنند.

خطابه احساسات غیرت، حمیت، حمایت، سلحشوری، عصبیت، برتری‌طلبی، عزت طلبی، مردانگی، شرافت، کرامت، نیکوکاری و خدمت را به جوش می‌آورد و پشت سرخود حرکت و جنبش ایجاد می‌کند اما موعظه جوشش‌ها و هیجان‌های بیجا را خاموش می‌نماید. خطابه زمام کار را از دست حسابگری‌های عقل خارج می‌کند و به دست طوفان احساسات می‌سپارد اما موعظه طوفان‌ها را فرومی‌نشاند و زمینه را برای حسابگری و دوراندیشی فراهم می‌کند. خطابه به بیرون می‌کشد و موعظه به درون می‌برد. خطابه و موعظه هر دو ضروری و لازم است. در نهج‌البلاغه از هردو استفاده‌شده است. مسئله عمده موقع‌شناسی است که هرکدام در جای خود و به‌موقع مورداستفاده واقع شود. خطابه‌های مهیج امیرالمؤمنین علیه‌السلام در موقعی ایرادشده که احساسات باید برافروخته شود و طوفانی به وجود آید و بنیادی ظالمانه برکنده شود آن‌چنان‌که در صفین در آغاز برخوردِ معاویه خطابه‌ای مهیج و آتشین ایراد کرد. (نهج‌البلاغه خطبه 51) اما مواعظ حضرت در شرایط دیگر انجام‌یافته است در دوره خلفا و مخصوصاً در زمان عثمان براثر فتوحات پی‌درپی و غنائم بی‌حساب و نبودن برنامه خوب برای بهره‌برداری از آن ثروت‌های هنگفت و مخصوصاً برقراری اریستوکراسی و حکومت اشرافی و بلکه قبیله‌ای در زمان عثمان فساد اخلاق و دنیاپرستی و تنعم و تجمل در میان مسلمین راه یافت، عصبیت‌های قبیله‌ای از نو جان گرفت، تعصب عرب و عجم بر آن مزید گشت. در میان آن غوغای دنیاپرستی و غنیمت و آز و کام‌جویی و تعصب، تنها فریاد ملکوتی موعظه‌ای که بلند بود فریاد علی بود.

عناصری که در مواعظ علی علیه‌السلام وجود دارد عبارت‌اند از تقوا، دنیا، طول امل، هوای نفس، زهد، عبرت از احوال گذشتگان، اهوال مرگ، اهوال قیامت و غیره

حکمت 461 نهج‌البلاغه،غیبت نشانه ناتوانی

 (اخلاقی، اجتماعی)

وَ قَالَ علی علیه‌السلام: الْغِیبَةُ جُهْدُ الْعَاجِز

 و درود خدا بر او، فرمود: غیبت کردن تلاش ناتوان است

نکته‌ها

1- در این حکمت به یکی از عیوب مهم غیبت اشاره‌شده است که همان ناجوانمردی و ضعف و پستی انسان را می‌رساند، فرد ناتوان و فاقد شخصیت با تمام قدرت از پشت خنجر می‌زند

2-مطابق آیه 12 سوره حجرات پیرامون بحث غیبت، شدیدترین تعبیر آمده است که همان خوردن گوشت برادر مرده است

3-غیبت یعنی اینکه از دیگری در غیاب او چیزی بگویی که اگر بشنود ناراحت شود

4-غیبت حق‌الناس است ولی اگر طلب حلالیت سبب فتنه و فساد و یا اذیت وازار بیشتری شود دعا و استغفار و کار خیر کافی است، درهرصورت غیبت کننده از این عمل خود نزد خداوند توبه نماید (بحارالانوار ج 72 ص 242)

منابع

________________________________________

نهج البلاغة (للصبحی صالح)، 1 جلد، هجرت - قم، چاپ: اول، 1414 ق.ص 556

نهج البلاغة / ترجمه دشتی، 1 جلد، مشهور - ایران؛ قم، چاپ: اول، 1379 ش.ص 739

پیام امام استاد مکارم شیرازی جلد 15 صفحه 615، انتشارات امام علی بن ابی‌طالب علیهماالسلام

مجموعه‌آثاراستادشهیدمطهری، ج 16، ص: 500

________________________________________

اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُم

🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷





نویسنده : مسعود شاکری
تاریخ : شنبه 25 آذر 1396 
زمان : 10:26 PM


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.