![]() |
یا أَیهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِی الْحَمِیدُ
اى مردم! اين شماييد كه به خداوند نياز داريد و (تنها) خداوند،بىنياز و ستوده است
«سوره فاطرایه 15»
چه سخن مهم و پر ارزشى كه موقعيت ما را در عرصه عالم هستى در برابر هستى بخش روشن مىسازد، و بسيارى از معماها را مىگشايد، و به سؤالات زيادى پاسخ مىگويد جمعى از فلاسفه اين آيه را اشاره به برهان معروف" فقر و امكان" يا" امكانو وجوب در مورد اثبات واجب الوجود دانستهاند، گرچه آيه در مقام بيان استدلال بر اثبات وجود خدا نيست، بلكه اوصاف او را بازگو مىكند ولى برهان مذكور را مىتوان به عنوان لازمه مفاد آيه دانست.(1) منظور از فقر در این آیه، فقر مالی نیست؛ بلکه فقر ذاتی است؛ بنابراین عالم امکان، عالم فقر است؛ چراکه حضرت حق غنی مطلق و ما فقیر مطلق هستیم؛ پس آیا شایسته است کسانی که فقر ذاتی دارند، متکبر باشند و فخرفروشی کنند؟انسان هر زمان که می خواهد خود را مطالعه کند، باید بنا را بر این بگذارد که فقیر مطلق است؛ چراکه همه چیز دست خداست و دست ما خالی است اگر انسان این آیه را مطالعه کند، به معاد یقین پیدا خواهد کرد؛ یقین به معاد بسیار مشکل است و با ایمان به معاد، بسیاری از گناهان و خطاها جمع خواهد شد(2) اگر در ذيل آيه خدا را به صفت حميد ستود، براى اشاره به اين بود كه خداى تعالى غنى است و افعالش پسنديده است، چه عطا كند و چه منع، براى اينكه اگر عطا كند (مانند ما انسانها) براى عوض عطا نمىكند چون بىنياز از شكر و جزا است، و اگر عطا نكند (باز مانند ما انسانها)، مورد ملامت قرار نمىگيرد، چون احدى از خلايق حقى بر او ندارد، و از او چيزى را مالك نيستند(3)
پیام ها
1- هيچ كس از خدا بى نياز نيست. «يا أَيُّهَا النَّاسُ»
2- همهى موجودات فقيرند، ليكن چون انسان ادّعا و سركشى مىكند بايد مهار شود. «يا أَيُّهَا النَّاسُ»
3- نقش واسطهها و وسايل و علل را قبول داريم، امّا تمام اسباب و علل نيز در تأثيرگذارى به او محتاجند. «هُوَ الْغَنِيُّ»
4- غنّى واقعى و مطلق و كامل، تنها اوست. «وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ»
5- معمولًا اغنيا، محبوب نيستند و در تيررس جسارتها، حسادتها، رقابتها و سرقتها هستند امّا خداوند، غنى حميد است. «وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ»
6- خداوند غناى خود را در راه رفع نياز و نفع مخلوقات به كار مىبرد و لذا مورد ستايش است. «الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ»(4)
منابع
(1)تفسيرنمونه ج18ص 223
(2)آیت الله العظمی سبحانی درس خارج۲۰/۱۰/۹۶
(3) ترجمه تفسير الميزان ج17ص 47
(4)تفسيرنورج7 ص 486

