اول ماه رجب شد جلوه گر ماهی تمام
اولِ ماهِ رجب، شد جلوهگر ماهی تمام
کآمد از هفت آسمان و مِهر گردونش سلام
اختر چار آسمان و آسمانِ هفت مهر
یوسف دو فاطمه، نورِ دلِ خَیْرُ ٱلْاَنام
نسل در نسلش همه خَیْرُٱلْوَریٰ خَیْرُٱلْبَشر
خود امامِ بْنِ امامِ بْنِ امامِ بْنِ امام
مشعلِ بزم معارف باقرِ کُلِِّ علوم
کعبهی دل، قبلهی جان، رهنمای خاص و عام
عالِم هستی که چون لب بر تکلم وا کند
از دَمش جوشد کلیم و از لبش خیزد کلام
شهریارِ مُلْکِ امکان کز تمام ممکنات
ذکر او خیزد هماره فیض او جوشد مدام
در وجود حضرتش کُلِّ محمّد جلوهگر
پیشتر از خلقت نورش محمّد داشت نام
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
گه به نخلستان ورا بیل کشاورزی به دوش
گه به بام آسمان خورشید را گیرد زمام
بی ولای او همه رفتار عالم نادرست
بی وجود او همه طاعات خلقت ناتمام
این عجب نَبْوَد که مولانا علیِّ بْنِ ٱلْحُسَین
گیرد از او همچو پیغمبر ز زهرا احترام
با ثواب خلق اگر زاهد ندارد مهر او
دوزخش بادا حلال و جنّتش بادا حرام
علم، پای کرسی تدریس او دارد جلوس
معرفت، در پیش پای جابرش کرده قیام
تا بُوَد روشن چراغ علم او در سینهاش
روزِ دشمن شام گردد چون به نطق آید هشام
مکتب من باقری و مذهب من جعفری
نیست جز آنم طریق و نیست جز اینم مرام
مهر فرزندان او مانند جان در سینهها
نطق شاگردان او چون تیغ بُرّان در نیام
ای سلاطین را به سوی آستانت اِلتجا
وی خلایق را به دیوار بقیعت ازدحام
باقرِ آلِ محمّد، نَجْلِ زینُ ٱلْعابدین
جدّ و باب و مادر و آباء و اجدادت کِرام
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
رهروانِ فرش را مِهر تو در دل روز و شب
ساکنانِ عرش را مدح تو بر لب صبح و شام
جابرِ جُعْفیٖ که بحر دانشش در سینه بود
بود از دریای عِلمت قطرهای او را به جام
سائل کوی تو تا صبح قیامت مرد و زن
تابع حُکم تو تا پایان هستی خاص و عام
گرچه قبر بیچراغت میدرخشد در بقیع
چون خدا در قلب مردان خدا داری مقام
این عجب نَبْوَد که در بازار علم و حکمتت
راه پیمایی کند یوسف به عنوان غلام
میفروشد ناز، مؤمن بر گلستان بهشت
آیدش بویی گر از خاک بقیعت بر مشام
نی عجب ای کعبهی دل در همه دوران سال
گر طواف آرد به گِرد کعبهات بیتُ ٱلْحرام
شخص پیغمبر تو را از سوی حق گوید درود
جابر از ختم رسل بر حضرتت آرد سلام
چار سالت بود با تیغ بیان و تیر علم
شام را کردی به چشم پور بوسفیان چو شام
با بیان زندهات در قصر بیداد یزید
یافت زخم سینهی آلِ محمّد التیام
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
تا بگویی نیست جایز در بَرِ ظالم سکوت
بر تمام نسلها از کودکی دادی پیام
از تو گشته آفتاب عِلم و ایمان جلوهگر
وز تو باشد مکتب قرآن و عترت را قِوام
در کتابِ نخلِ «میثم» سطرْ سطر و بندْ بند
وصفِ تو حُسْنِ شروع و مدحِ تو حُسْنِ خِتام
اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک
غلامرضا سازگار (میثم)