| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
آيه 17 : خدعه منافقين در حال نماز
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

ان المنافقين يخادعون الله و هو خادعهم و اذا اقاموا الى الصلوة قاموا كسالى ير اون الناس و لا يذكرون الله الا قليلا (112)
ترجمه : منافقان به خدا نيرنگ مى زنند در حالى كه او آنها را فريب مى دهد چون به نماز برخيزيد با بى ميلى مى ايستند، در چشم مردم خود نمايى مى كننند و جز اندكى خدا را ياد نمى كنند.
تفسير آيه
در اين آيه شريفه پنج صفت از صفات منافقان را بيان مى كند كه عبارتند:
1- آنها براى رسيدن به اهداف شوم خود از راه خدعه و نيرنگ وارد مى شوند و حتى مى خواهند: ((به داخل خدعه واقع شده اند، زيرا براى بدست آوردن سرمايه هاى ناچيزى سرمايه هاى بزرگ وجود خود را از دست مى دهند )). (ان المنافقين يحادعون الله و هو خادعهم ) تفسير فوق از ( و او) در (( و هو خادعهم )) كه (و او حاليه ) است استفاده مى شود و اين درست شبيه داستان معرفى است كه از بعضى بزرگان نقل شده است كه به جمعى از پيشه وران مى گفت : از اين بترسيد كه مسافران غريب بر شما كلا بگذارند،كسى گفت اتفاقا آنها افراد بيخبر و ساده دلى هستند ما بر سر آنها مى توانيم كلاه بگذاريم ،مرد بزرگ گفت منظور من هم همانست ، شما سرمايه ناچيزى از اين راه فراهم مى سازيد و سرمايه بزرگ ايمان را از دست مى دهيد!
2- آنها از خدا دورند و از راز و نياز با لذت نمى برند و به همين دليل :(( هنگامى كه بنماز بزخيزند سر تا پاى آنها غرق كسالت و بى حالى است )) (و اذا قاموا الى الصلوة قاموا كسالى ).
3- آنها چون به خدا و وعده هاى بزرگ او ايمان ندارند،اگر عبادت يا عمل نيكى انجام دهيد، آن نيز از روى ريا است نه به خاطر خدا! (يراؤ ن الناس ) بلكه براى نشان دادن به مردم است .
4- آنها اگر ذكرى هم بگويند و يادى از خدا از صميم دل و از روى آگاهى و بيدارى نيست و اگر هم باشد بسيار كم است . (و لا يذكرون الله الا قيلا)
5- آنها افرادى سرگردان و بى هدف و فاقد برنامه و مسير مشخص اند، نه جزء مؤ مناند و نه در صف كافران ! طبق آيه بعدى كه دنباله اين آيه مذكور،ذكر شده است ((مذبذبين ذلك لا الى هولاء و لا الى هولاء) پس آنها افراد سرگردان و بى هدف و بى برنامه هستند نه در جزء مؤ منان هستند و نه در صف كافران ! (113)



:: ادامه مطلب
داستان آيه 16 : چه وقت نماز بخوانيم
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

چه وقت نماز بخوانيم  
على فرمود: هر نمازى را در وقت خاصتش كه مقرر شده است بجاى آور،نه براى داشتن وقت آزاد نمازى را زودتر از وقتش بگذار،و نه به دليل در گيريهاى ديگر،نماز را از ميان ويژه اش به تاخير انداز،و بدين نكته توجه داشته باش كه هر كار ديگرت تابع نمازت خواهد بود . (108)
و باز در داستانى از رسول خدا صلى الله عليه و آله سفارش شده است : آگاه باشيد! نماز سفره گسترده خدا و در زمين كه خداوند روزى پنج باز (مراد در اوقات مخصوص ) براى اهل رحمتش (افراد شايسته رحمت ) گواه نموده است براستى آن كسى كه در شبانه روز پنج باز كنار سفره رحمت و لطف خدا مى نشيند، آيا از كنار چنين سفره اى گرسنه و با دست خالى بر مى خيزد؟هر گونه ،بنابراين بياييد،روح و جان خود را در كنار سفره رحمت و با غذاهاى معنوى و ملكوتى اين سفره نيرومند كنيم . (109)
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به ابوذر فرمود:مادام كه در نماز هستى ، در حقيقت در خانه فرمانروا را مى كوبى ،و كسى كه در خانه فرمانروا را زياد بكوبد، آن در به رويش گشوده مى شود (110) و نيز فرمودند:اى ابوذر! هيچ مومنى به نماز نمى ايستد، مگر اينكه بين او تا عرش خدا نيكى بر او فرود مى آيد و خداوند فرشته اى را بر او مى گمارد كه ندا مى كند اى پسر آدم ! اگر بدانى كه چه پاداش عظيمى به خاطر نمازت دارى ؟ و با چه كسى راز و نياز مى كنى ؟ هرگز از نماز خواندن خسته نمى شوى ، و از آن روى بر نمى گردانى . (111)



:: ادامه مطلب
آيه 16 : وجوب اقامه نماز در وقتهاى معين
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

فاذا قضيتم الصلوة فاذكرو الله قياما و قعودا و على جنوبكم فذا اطماءتنم فاقيموا الصلوة كانت على المومنين كتابا موقوتا (102)
ترجمه : و هنگامى كه نماز را به پايان رسانيديد خدا را ياد كنيد در حال ايستادن و نشستن و به هنگامى كه به پهلو خوابيده اند، و هر گاه آرامش يافتند (و حالت خوف زايل گشت ) نماز را (به صورت معمول ) انجام دهيد، زيرا نماز وظيفه ثابت و معينى براى مومنان است .
تفسير آيه  
اهميت فريضه نماز  
اين آيه بدنبال دستور نماز خوف در آيه گذشته (سوره نساء آيه 102) و لزوم بپاداشتن نماز حتى در حال جنگ ، در اين آيه مى فرمايد ((پس از تمام نماز ياد خدا فراموش نكنيد، و در حال ايستادن و زمانيكه بر پهلو خوابيده ايد به ياد خدا باشيد و از او كمك بجوئيد )) (فاذا قضيتم الصلوة فاذكرو الله قياما (103) و قعودا و على جنوبكم )
منظور از ياد خدا در حال قيام و قعود و بر پهلو خوابيدن ، ممكن است همان حالات استراحت و در فاصله هائى كه در ميدان جنگ واقع مى شود باشد و نيز ممكن است به معنى حالات مختلف جنگى كه سربازان گاهى در حال ايستادن و زمانى نشستن و زمانى به پهلو خوابيدن ، سلاحهاى مختلف جنگى از جمله وسيله تير اندازى را بكار مى برند،بوده باشد آيه فوق در حقيقت اشاره به يك دستور مهم اسلامى است ، كه معنى نماز خواندن در اوقات معين است كه در ساير حالات انسان از خدا غافل بماند بلكه ، نماز يك دستور انضباطى است كه روح توجه به پروردگار را در انسان زنده مى كند و مى تواند در فواصل نمازها خدا را به خاطر داشته باشد خواه در ميدان جنگ باشد و خواه در غير ميدان جنگ .(104)
آيه فوق در روايات متعددى به كيفيت نماز گزاردن بيماران تفسير شده كه اگر بتواند ايستاده و اگر نتوانند به پهلو بخوانند و نماز را به جا آورند،اين تفسير در حقيقت يك نوع تعميم و توسعه در معنى آيه است اگر چه آيه مخصوص به اين مورد نيست (105) سپس ‍ قرآن مى گويد:
دستور نماز خوف يك دستور استثنائى است ( و به مجرد اينكه حالت خوف زائل گشت ، بايد نماز را به همان طرز عادى انجام دهيد) (فاذا اطماءنتم فاقيموا الصلوة ) و در پايان سر اين همه سفارش و دقت را درباره چنين بيان مى دارد .
(( زيرا نماز وظيفه و لا يتغيرى براى مومنان است )) (ان الصلوة كانت على الومنين كتابا موقوتا) كلمه ((موقوت )) است بنابراين معنى آيه چنين است كه اگر ملاحضه مى كنيد حتى در ميدان جنگ مسلمانان بايد اين فريضه اسلامى را انجام دهند به خاطر آن است كه نماز اوقات معينى دارد كه نمى توان از آنها تخلف كرد (106) ولى در روايات متعددى كه در ذيل آيه وارد شده است (موقوتا )) به معنى (( ثابتا و واجبا )) تفسير شده است كه البته آن هم با مفهوم آيه سازگار است ، و نتيجه آن با معنى اول تقريبا يكى است .
بعضى مى گويند ما منكر فلسفه و اهميت نماز و اثرات تربيت آن نيستم اما چه لزومى دارد كه در اوقات معينى اوقات انجام شود آيا بهتر نيست كه مردم آزاد گذارده شوند و هر كس به هنگام فرصت و آمادگى روحى اين وظيفه را انجام دهد.
جواب
تجربه نشان داده كه اگر مسائل تربيتى تحت انضباط و شرائط معين قرار نگيرد عده اى آن را به دست فراموشى مى سپارند ،و اساس آن به كلى متزلزل مى گردد،اين گونه مسائل حتما بايد در اوقات معين و تحت انضباط دقيق قرار گيرد تا هيچكس عذر و بهانه اى براى ترك كردن آن نداشته باشد به خصوص اينكه انجام اين عبادات در وقت معين مخصوصا به صورت دسته جمعى داراى شكوه و تاثير و عظمت خاصى است كه قابل انكار نمى باشد و در حقيقت يك كلاس بزرگ انسان سازى تشكيل مى دهد (107)



:: ادامه مطلب
داستان آيه 15 : نخستين نماز خوف در جبهه اسلام
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

نماز خوف در اصطلاح فقه ، مثل نماز مسافر دوم ركعت است يعنى نمازهاى چهار ركعتى مثل نماز ظهر و عصر،دو ركعت خوانده مى شود حتى اگر انسان در وطن خود هم باشد،براى اينكه در حين جنگ و مقابل دشمن است و محال نيست ، اگر چه رزمندگان به نماز بايستند وضع دفاعى به هم مى خورد،پس موظف هستند در حال نماز،نيمى از ركعت را كه خوانده صبر مى كند با آنها يك ركعت ديگر هودشان بخوانند، در حالى كه امام جماعت همين طور منتظر نشسته يا ايستاده است ،رزمندگان ديگر مى آيند و نماز خودشان را با ركعت دوم امام مى خوانند.
علامه مجلسى (ره ) از كازرونى نقل كرده كه ، در ذيل حوادث سال پنجم ، چنين اقاده داشته است : ((و در اين سال ، غزوه ذات الرقاع پيش آمد و آنچنان بود كه كسى به مدينه وارد شد و به پيامبر صلى الله عليه و آله خبر داد كه انمار و ثعلبه جمعيت هاى زيادى فراهم آورده اند كه با مسلمين جنگ كنند اين خبر به پيغمبر صلى الله عليه و آله رسيد. شب شنبه دهم محرم با چهار صد نفر و به قولى هفتصد نفر از مدينه بيرون شد و به محل ايشان در ذات الرقاع ، كه نام كوهى است ، رسيد،ليكن جز چند زن در آنجا كسى را نديد، زنان را كه از آن جمله دوشيزه اى صاحب جمال بودند بگرفتند و اعراب به كوهها بگريختند و مسلمين بيم داشتند كه مبادا اعراب برگردند و بى خبر برايشان بتازند، پس پيغمبر با ياران نماز خوف اقامه كردند، و اين نخستين نماز خوف بوده است در اسلام ...)) (101)



:: ادامه مطلب
آيه 15 : نماز خوف در ميدان جنگ
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

و اذا كنت فيهم فاقمت لهم لصلوه فلتقهم طائفه منهم معك و لياخذا اسلختهم فاذا سجداوا فلينونوا من ورائكم ولتات طائفه اخرى لم يصلوا معك ولياخذ. ا حذرهم واسلحتهم ود الذين كفروا لو تغفلون عن اسلحتكم و امتعتكم فيميلون عليكم ميله واحده و لا جناح عليكم ان كان بكم اذى كن مطر او كنتم مرضى ان تصعوا اسلحتكم و خذوا حذركم ان الله اعد للكافرين عذابا مهينا (95)
ترجمه : و هنگامى كه در ميان آنها باشى و (در ميدان جنگ ) براى آنها نماز برپا كنى ، بايد دسته اى از آنها با تو (به نماز) برخيزند و بايد سلاحهاى خود را با خود برگيرند و هنگامى كه سجده كردند (و نماز را به پايان رسانيدند) بايد به پشت سر شما (به ميدان نبرد) بروند و آن دسته ديگرى كه نماز نخوانده اند (و مشغول پيكار بوده اند) بيايند و با تو نماز بخوانند وبايد آنها وسايل دفاعى و سلاحهاى خود را با خود( در حال نماز) حمل كنند (زيرا) كافران دوست دارند كه شما از سلاحها و متاعهاى خود غافل شويد و يك مرتبه به شما هجوم آورند و اگر از باران ناراحت هستيد و يا بيمار (و مجروح ) باشيد مانعى ندارد كه سلاحهاى خود را بر زمين بگذاريد، ولى وسايل دفاعى (مانند زره و...)
را با خود برداريد، خداوند براى كافران عذاب خوار كننده اى فراهم ساخته است .
تفسير آيه  
اين آيه شريفه كيفيت نماز خوف را كه به هنگام جنگ بايد خوانده شود به مسلمانان تعليم مى دهد، آيه خطاب به پيامبر صلى الله عليه و آله كرده مى فرمايد:(( هنگامى كه در ميان آنها هستى و براى آنها نماز جماعت بر پا مى دارى بايد مسلمانان به دو گروه تقسيم شوند، نخست عده اى با حمل اسلحه با تو به نماز بايستند. (و اذاكنت فهيم فاقمت لهم الصلوة فلتقم طائفة منهم معك و لياء خذوا اسلحتهم ) پس هنگامى كه اين گروه سجده كردند (و ركعت اول نمار آنها تمام شد،تو در جاى خود توقف مى كنى ) و آنها را با سرعت ركعت دوم را تمام نموده و به ميدان نبرد باز مى گردند و در برابر دشمن مى ايستند) و گروه دوم كه نماز نخوانده اند، جاى گروه اول را مى گيرند و با تو نماز مى گذارند (و فاذا اسجدوا فليكونوا من ورائكم و لتاءت طائفة اخرى لم يصلوا فليطوا معك ).
گروه دوم نيز بايد وسائل دفاعى و اسلحه را با خود داشته باشند و بر زمين نگذارند. (و لياء خذوا حذرهم و اسلحتهم ) اين طرز نماز گزاردن براى اين است كه دشمن شما را غافلگير نكند، زيرا دشمن همواره در كمين است كه از فرصت استفاده كند (( و دوست مى دارد كه شما از سلاح و متاع خود غافل شويد )) و يكباره به شما حمله ور شود ( ود الذين كفروا لو تغفلوا عن اسلحتكم و امتعكم فيميلون عليمك ميلة واحدة ) ولى از آنجا كه ممكن است ضرورتهايى پيش بيايد كه حمل سلاح و وسائل دفاعى توليد زحمت كند ،در پايان آيه چنين دستور مى دهد:((و گناهى بر شما نيست اگر از باران ناراحت باشيد و يا بيمار شويد كه در اين حال سلاح خود را بر زمين بگذاريد ))(و لا جناح عليكم ان كان بكم اذى من مطر او كنتم مرضى ان تضعوا اسلحتكم ) ولى در هر صورت از همراه داشتن وسائل محافظتى و ايمنى ( مانند روزه و خود، وامثال آن ) غفلت نكنيد و حتى درحال عذر حتما آنها را با خود داشته باشيد كه اگر احيانا دشمن حمله كند بتواند تا رسيدن كمك خود را حفظ كنيد (و خذوا حذركم )) شما اين دستورات را به كار بنديد و مطمئن باشيد پيروزى با شما است ((زيرا خداوند براى كافران مجازات خوار كننده اى آماده كرده است )) (ان الله اعد للكافرين عذابا مهينا) (96)

چند نكته  
1- روشن است منظور از بودن پيامبر صلى الله عليه و آله در ميان مسلمانان براى بپا داشتن نماز خوف اين نيست كه انجام اين نماز مشروط به وجود شخص پيامبر صلى الله عليه و آله است بلكه منظور وجود امام على عليه السلام و امام حسين عليه السلام نيز نماز خوف بجا آوردند و حتى جمعى از فرماندهان لشگرهاى اسلامى همانند (( حذيفه )) اين برنامه اسلامى را به هنگام لزوم انجام دادند (97)
2- در آيه گروه اول دستور مى دهد كه اسلحه را به هنگام نماز خوف داشته باشند ولى به گروه دوم مى گويد وسائل دفاعى (مانند زره و اسلحه ) را هيچ كدام بزمين نگذراند ممكن است تفاوت اين گروه بخاطر آن باشد كه به هنگام انجام نماز توسط دسته اول دشمن كاملا آگاه از برنامه نيست و لذا احتمال ضعيف تر است ولى در مورد دسته دوم كه دشمن متوجه انجام مراسم نماز مى شود،احتمال هجوم بيشتر است .
3- منظور از (حفظ امتعه )) در آيه شريفه اين است كه علاوه بر حفظ خويش بايد مراقب حفظ وسائل سفر و مواد غذايى و حيواناتى كه براى تغذيه همراه داريد نيز باشيد.
4- مى دانيم كه نماز جماعت در اسلام واجب نيست ولى از مستحبات فوق العاده ماكد است و آيه فوق يكى از نشانه هاى زنده تاكيد اين برنامه اسلامى است كه حتى در ميدان جنگ براى انجام آن از روش نماز خوف استفاده مى شود، اين موضوع هم اهميت ((اصل نماز )) و هم اهميت ((جماعت ))را مى رساند و مطمئنا تاثير روانى خاصى هم در مجاهدان از نظر هماهنگى در هدف ، و هم در دشمنان از نظر مشاهده اهتمام مسلمانان به وظايف خود حتى در ميدان جنگ دارد . (98)
كيفيت خواندن نماز خوف در ميدان جنگ  
در آيه فوق كه درباره كيفيت نماز خوف ،توضيح زيادى به چشم نمى خورد،و اين روش قرآن كريم است كه كليات را بيان كرده و شرح آن را به ((سنت )) واگذار مى كند.
طريقه نماز خوف آنچنان كه از سنت ما استفاده مى شود اين است كه نمازهاى چهار ركعتى تبديل به دو ركعت مى شود،گروه اول ،يك ركعت را با امام مى خوانند و امام پس از اتمام يك ركعت توقف مى كند، و آن گروه يك ركعت ديگر را به تنهائى انجام مى دهند،و به جبهه جنگ باز مى گردند، سپس
گروه دوم جاى آنها را مى گيرند و يك ركعت نماز خود را با امام و ركعت دوم را به طور فرادى انجام مى دهند (درباره كيفيت نماز خوف نظرهاى ديگرى نيز هست اما آنچه در بالا گفتيم مشهورترين نظر است ). (99)
شاءن نزول آيه  
هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله با عده اى به عزم (مكه ) وارد سرزمين (مدينه ) شدند و جريان به گوش قريش رسيد، خالد بن وليد و سر پرستى يك گروه دويست نفرى براى جلوگيرى از پيشروى مسلمانان به سوى مكه در كوههاى نزديك مكه مستقر شد، هنگام ظهر (بلال ) اذان گفت و پيامبر صلى الله عليه و آله با مسلمانان نماز ظهر را به جماعت ادا كردند،خالد از مشاهده اين صحنه در فكر فرو رفت و به نفرات خود گفت در موقع نماز عصر كه در نظر آنها بسيار پر ارزش است و حتى از نور چشمان خود آن را گرامى مى دارند بايد از فرصت استفاده كرد و با يك حمله برق آسا و غافلگيرانه در حال نماز كار مسلمانان را يكسره ساخت در اين هنگام آيه فوق نازل شد و دستور داد (نماز خوف ) را كه يكى از نكات اعجاز قرآن است كه قبل از اقدام دشمن ،نقشه هاى آنها را نقش بر آب كرد، و لذا گفته مى شود خالد بن وليد با مشاهده اين صحنه ايمان آورده و مسلمان شد. (100)



:: ادامه مطلب
داستان آيه 14 : امام خمينى (ره ) در مسافرت و نماز
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

امام خمينى (ره ) در مسافرت و نماز  
اين خاطره مربوط به وقتى است كه از عراق مى خواستيم به كويت برويم . زمانيكه مانع از رفتن ما شدند، برگشتيم . امام آن زمان 80 سالشان بود، از ساعت پنج صبح براى اينكه نجف اشرف با خبر نشوند. بين الطلوعين حركت كرديم به سوى كويت ،در مرز كويت ما را راه نداند، ما برگشتيم به مرز عراق ، در آنجا به بدترين وجه با امام برخورد كردند، حتى يك اتاق كه امام استراحت بكند به ما ندادند. سرانجام امام عبايشان را انداختند در كنار يك اتاق مخروبه كه آنجا بود و دراز كشيدند. ساعت يازده دوازده شب بود كه از بغداد گفتند به بصره بر گرديد. ما به بصره برگشتيم ، ساعت يك يا يك و نيم بعد از نيمه شب به بصره رسيديم ، يك ساعتى طول كشيد تا مقدمات كار را انجام بدهيم بالاخره ساعت دو بود كه امام خوابيد طولى نكشيد كه من يك مرتبه ديدم زنگ ساعت به صدا درآمد، وقتى ساعت را نگاه كرد ديدم ساعت چهار بعد از نيمه شب است و امام براى نماز شب بلند شدند. يك پير مرد كه از پنج صبح تا ساعت دو بعد از نصف شب نخوابيده ،وقتى كه مى خواهد بخوابد بارى اينكه يادش باشد ساعت را كوك مى كند كه براى نماز شب بيدار شود (94)



:: ادامه مطلب
آيه 14 : نماز قصر در مسافرت
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

و اذا ضربتم فى الارض فليس عليكم جناح ان تقصروا من الصلوه ان خفتم ان يفتنكم الذين كفزوا ان الكافذين كانوا الكم عدوا مبينا (86)
ترجمه : و هنگامى كه سفر كنيد گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد اگر فتنه (و خطر) كافران بترسيد، زيرا كافران دشمن آشكار شما هستند.
تفسير آيه  
اين آيه درباره نماز مسافر سخن مى گويد: در اين آيه شريفه از سفر تعبير به (ضرب فى الارض ) شده است ، زيرا مسافر زمين را به هنگام سفر با پاى خود مى كوبد (87) پس در اين ايه شريفه مى فرمايد هنگامى كه مسافرت مى كنيد مانعى ندارد كه نماز را كوتاه كنيد،
در اينجا سوالى پيش مى آيد و آن اينكه در آيه فوق مسئله نماز قصر،مشروط به ترس از خطر دشمن شده است در حالى كه در مباحث فقهى مى خوانيم نماز قصر حكم عمومى است و تفاوتى در آن مبان سفرهاى خوفناك يا امن و امان نمى باشد، روايات متعددى كه از طرق شيعه و اهل تسنن در زمينه نماز قصر وارد شده است نيز اين عموميت را تاييد مى كند. (88)
در پاسخ بايد گفت : ممكن است مقيد ساختن حكم قصر به مسئله ((خوف )) به خاطر يكى از چند جهت باشد.
الف - اين قيد ناظر به وضع مسلمانان آغاز اسلام است و به اصطلاحى قيد غالبى است ،يعنى غالبا سفرهاى آنها توام با خوف بوده و همانطور كه در علم اصول گفته شده ((قيود غالبى )) مفهوم ندارند، چنانچه در آيه (و ربائبكم اللاتى فى حجوركم ) (89) (دختران همسرانتان كه در دامنتان بزرگ مى شوند بر شما حرامند). نيز با همين مسئله روبرو مى شويم زيرا ((دختر همسر)) مطلقا جز محارمند، خواه در دامان انسان بزرگ شده باشند يا نه ، ولى چون غالبا زنان مطلقه اى كه شوهر مى كنند جوانند و فرزندان خردسالى دارند كه در دامان شوهر دوم بزرگ مى شوند قيد (فى حجوركم ) (در دامانتان ) در آيه مزبور ذكر شده است .
ب - بعضى از مفسران معتقدند كه مسئله نماز قصر نخست به هنگام خوف (طبق آيه فوق ) تشريع شده است ، سپس اين حكم توسعه پيداكرده و به همه موارد عموميت يافته است
ج - ممكن است اين قيد، جنبه تاكيد داشته باشد يعنى نماز قصر براى مسافر همه جا لازم است اما به هنگام خوف از دشمن تاكيد بيشترى دارد و در هر حال شك نيست كه با توجه به تفسير آيه در روايات فراوان اسلامى نماز مسافر اختصاصى به حالت ترس ندارد و به همين دليل پيامبر عليه السلام نيز در مسافرتهاى خود و حتى در مراسم حج (در سرزمين منى ) نماز شكسته مى خواند. (90)
نكته ديگر اينكه در بعضى از روايات نيز به اين موضوع اشاره شده است كه كوتاه خواندن نماز در سفر يك نوع تخفيف الهى است ، ادب ايجاب مى كند كه انسان اين تخفيف را رد نكند و نسبت به آن بى اعتنايى به خرج ندهد،در روايات اهل تسنن از پيغمبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه درباره نماز قصر فرمود:
((صدقه تصدق الله بها عليكم فاقبلوا صدقته )) (91)
(اين هديه اى است كه خداوند به شما داده است آنرا بپذيريد) نظير اين حديث در منابع شيعه نيز وارد شده است ،
امام صادق عليه السلام از پيامبر نقل مى كند كه فرمود ((افطار در سفر و نماز قصر از هداياى الهى است ، كسى كه از اين كار صرفنظر كند هديه الهى را در كرده است . (92)
نكته ديگر كه بايد به آن توجه داشت اين است كه بعضى چنين تصور كرده اند كه آيه فوق حكم نماز خوف (نماز در ميدان چنگ و مانند آن ) را بيان مى كند و تعبير به (ان خفتم ) را گواه براى مطلب گرفته اند. ولى جمله (اذا ضربتم فى الارض ) مفهوم عامى دارد كه هرگونه مسافرتى را شامل مى شود خواه مسافرت عادى باشد يا مسافرت براى جهاد،به علاوه حكم نماز خوف به طور جداگانه اى و مستقل در آيه بعد آمده است و تعبير به (آن خفتم ) همانطور كه گفتيم يك نوع قيد غالبى است كه در غالب مسافرتهاى آن زمان براى مسلمانان وجود داشته است بنابراين دلالتى بر نماز خوف ندارد،به علاوه در ميدان جنگ هميشه خوف و از حملات دشمن وجود دارد و جاى اين نيست كه گفته شود ((اگر بترسيد كه دشمن به شما حمله كند )) و اين خود گواه ديگرى است كه آيه اشاره به تمام سفرهايى مى كند كه ممكن است خطراتى در آن وجود داشته باشد ضمنا بايد توجه داشت كه شرايط نماز مسافر، مانند شرايط و خصوصيات ساير احكام اسلامى در قرآن نيامده است بلكه در سنت به آن اشاره شده است از جمله اينكه نماز قصر در قران نيامده است بلكه در سنت به آن اشاره شده است از جمله اينكه نماز قصر در سفرهاى كمتر از هشت فرسخ نيست ، زيرا در آن زمان مسافر در يك روز معمولا هشت فرسخ راه را مى كرد و نيز افرادى كه هميشه در سفرند و يا سفر جز برنامه زندگانى آنها شده است از اين حكم مستثنى هستند زيرا مسافرت براى آنها جنبه عادى دارد نه جنبه فوق العاده . و نيز كسانى كه سفرهايشان سر معصيت است مشمول اين قانون نمى باشند. زيرا اين حكم يك نوع تخفيف الهى است و كسانى كه در راه گناه ،راه مى پرسند نمى توانند مشمول اند باشند. و نيز مسافر تا به حد ترخيص نرسد (نقطه اى كه صداى اذان شهر را نشنود و يا ديوارهاى شهر را نبيند ))نبايد نماز قصر بخواند، زيرا هنوز از قلمرو شهر بيرون نرفته و عنوان مسافر به خود نگرفته است و همچنين احكام ديگرى در كتب فقهى مشروحا آمده و احاديث مربوط به آن را محدثان در كتب حديث ذكر كرده اند. (93)



:: ادامه مطلب
 

 


 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2900170
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396