چکيده :
از برترين امتيازات اميرمومنان (ع) كه تمام صفات برتر او به نحوي از آن سرچشمه مي گيرد، عبادت و بندگي اوست. عبادت او با همة امور زندگي پيوند داشت، برعكس عده اي كه در طول تاريخ اهل عبادت و رياضت بوده اند، ولي بريده از اجتماع و زندگي و خانواده به سرمي بردند.
اي علي اي بي نهايت بي کران / اي جهان بي کران در تو نهان مي دهد
اي علي اي آفتاب کوي عشق / کوي وَلايَت بوي عشق
اي علي اي خضر، اي نوح، اي خليل / اي نشان از حکمت رب جليل
از برترين امتيازات اميرمؤمنان عليه السلام که تمام صفات برتر او به نحوي از آن سرچشمه مي گيرد، عبادت و بندگي اوست. او عابد شب و شير دلاور روز بود که هرگز از عبادت و بندگي خدا خسته نشد. او در مرکز عبادت، يعني کعبه به دنيا آمد و در حال نماز، در محراب عبادت مجروح گشت و با آن جراحت به شهادت رسيد.
و در حال شهادت نيز جملات نماز را بر زبان داشت که «ماتَ عَلِيٌّ وَ الصَّلوةُ بَيْنَ شَفَتَيْهِ؛ علي از دنيا رفت در حالي که نماز بين دو لبش بود.» با اين حال، علي عليه السلام اهل سياست و حکومت، مَرد رَزْم و جهاد، و اهل اجتماع و مردم داري بود. اين گونه نبود که عبادت، او را از مسئوليتهاي اجتماعي و خانوادگي باز دارد. عبادت او با همه امور زندگي پيوند داشت، بر عکس عده اي که در طول تاريخ اهل عبادت و رياضت بوده اند، ولي بريده از اجتماع و زندگي و خانواده به سر مي بردند.
ضروري مي نمايد که نگاهي به ويژگيهاي عبادت مولا داشته باشيم تا راهنمايي باشد براي جامعه اسلامي، مخصوصا تشيع و آنهايي که مي خواهند عبادت را همراه با مسئوليتهاي ديگر داشته باشند.
:: ادامه مطلب
مسجد نمونه اسلام عهده دار نقشهاي مهمّي در عرصه هاي عبادي، تربيتي، فرهنگي، اجتماعي، سياسي و نظامي است. مطالعه اين نقشها، سيماي مسجد نمونه را براي ما روشن مي كند. اكنون در چند فراز به بررسي اين رسا لتهاي مهمّ مي پردازيم.
الف ـ ويژگي هاي عباديِ مسجد نمونه
در فرهنگ ديني نام مسجد يادآور بندگي كرنش در پيشگاه خداوند متعال است. مسجد يعني جايگاه سجده؛ و سجده اوج عبادت و بندگي انسان براي خداست؛ كه: «السُّجودُ مُنتَهَي العِبَادَة مِن بَني آدَمَ».[1]
در حقيقت در آيين پاك محمّدي ـ صلّي الله عليه و آله ـ با آن كه همه گستره خاك، مسجد است كه: «جُعِلَت لِيَ الاَرضُ مَسْجِداً ....»[2] ولي برترين و اصيل ترين محفل براي عبادت و تقرّب جستن به خداوند متعال مسجد است.
از اين رو، در قرآن كريم بر جنبه هاي عبادي مسجد بيش از هر بُعد ديگر آن تأكيد شده است.
مسجد جايگاه عبادت و پرستش خالصانه خداوند است. «وَ اَنَّ الْمَساجِدَ لِلّهِ فَلا تَدْعُو مَعَ اللَّهِ أَحَداً»[3]
در گفتار معصومان ـ عليهم السّلام ـ كه ترجمان قرآن است ـ نيز بر اين بُعد مسجد فراوان تأكيد شده است.
بر پايه حديثي قدسي از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ خداوند مسجد را زيارتگاه خويش برشمرده؛ كه:«اَلا طُوبَي لِعَبْدٍ تَوَضَّأ فِي بِيْتِهِِ ثُمَّ زارَني فِي بَيْتي»[4]: خوشا به حال بنده اي كه در خانه خويش وضو بگيرد، آنگاه مرا در خانه ام زيارت كند.»
اين زيارت و اُنس و قُرب در سايه عبادت خالصانه مؤمنان در مسجد فراهم مي آيد. انوار تابناك اين پرسش پاك و بي آلايش، براي عرش نشينان پرتو افكني مي كند؛ آنسان كه ستارگان آسمان براي ما خاك نشينان نور افشاني مي كنند. كه:«اِنَّ بُيُوتي في الأرْضِ المَساجِدُ تُضِيءُ لِأهْلِ السَّماء كَمَا تُضِيءُ النُّجُومُ لِاَهْلِ الاَرْضِ.»[5]
حضور در مساجد و عبادت در خانه خدا افزون بر آن كه خود توفيقي بزرگ و كما لي ارزشمند است، كمالات روحي ديگري را نيز در پي دارد. رحمت خاصّ خداوند، [6] آمرزش ا لهي[7]، بهشت برين،[8] همنشيني و همدمي با فرشتگان ا لهي[9] از آن جمله است.
كوتاه سخن آن كه يكي از نقشهاي اساسي مسجد آن است كه زمينه را براي عبادت پر حضور و خا لصانه فراهم نمايد؛ تا مؤمنان در آنجا با پرداختن به نماز و ذكر و دعا، زنگار غفلت از دل و جان بشويند و با خداوند متعال به معناي واقعي كلمه اُنس بگيرند. پس هر اندازه مسجد در ايفاي اين نقش حياتي موفّقتر و كار آمدتر باشد، به مسجدي كه قرآن و سنّت آن را ترسيم نموده، يعني همان«مسجد نمونه» نزديكتر است.
ب ـ ويژگيهاي تربيتي مسجد نمونه
پس از جنبه هاي عبادي مسجد، نوبت به بررسي ابعاد تربيتي آن مي رسد. ا لبتّه از نگاهي آنچه در بخش پيشين، تحت عنوان جنبه هاي عبادي مسجد مورد بحث قرار گرفت، نيز به گونه اي به ابعاد تربيتي مسجد ـ به معناي عامّ آن ـ باز مي گردد؛ زيرا عبادت پرورش دهنده روح و روان آدمي و پاسخ گفتن به يك نياز طبيعي و مهمّ اوست. كسي كه نيازهاي جسمي و رواني خود را به طور منطقي پاسخ گويد، شخصيّتي متعادل مي يابد. برعكس، عدم پاسخ منطقي به نيازهاي واقعي و فطري، شخصيّت انسان را دچار تباهي و يا دست كم، نقصان و كمبود مي كند.
عبادت و راز و نياز با خداوند، نياز واقعي و فطري هر انسان و مكمّل، بلكه مقوّم شخصيّت اوست. گر چه عبادت در هر مكاني اين نياز روحي را به طور نسبي تأمين مي كند؛ ولي اين نياز در مسجد و عبادتگاه بهتر و كاملتر تأمين مي شود.
بر اين پايه، انسان بنا به فطرت خويش معبد و مسجد را دوست مي دارد و بدان عشق مي ورزد. تاريخ نيز به درستي اين سخن گواهي مي دهد؛ پژوهش هاي تاريخي نشان مي دهد كه معبد با انسان همراه و همزاد بوده است.
از همين رو معصومان ـ عليهم السّلام ـ در سخنان خويش مسجد را آشيانه و پناهگاه مؤمن بر شمرده اند؛[10] پناهگاهي كه انسان در آن جا از دغدغه و اضطراب فاصله مي گيرد و به آرامش و سكون دست مي يابد.
آري مسجد گرد ملال و اندوه را از چهره جان مي زدايد. «افسردگي» را كه يك بيماري شناخته شده روحي است، برطرف مي كند و شادماني و نشاط را كه نشان سلامت و تكامل روحي است، جايگزين آن مي كند.
از اين رو امام صادق ـ عليه السّلام ـ به مسلمانان سفارش مي كنند كه به هنگام رويارويي با مشكلات و اندوههاي دنيويّ، به نماز و مسجد پناه ببرند.[11] راز اين امر روشن است. آن گاه كه مؤمن به مسجد وارد مي شود، در فضايي آكنده از قُدس و طهارت قرار مي گيرد؛ خانه اي ساده و عاري از پيرايه هاي مادّي امّا انباشته از جلوه هاي معنوي و الهي.
با آن كه گناه در همه جا نكوهيده و زشت است، اما در مسجد قباحتي دو چندان مي يابد؛[12] پس مؤمن بايد تلاش و كوشش بيشتري كند تا در آن مكان مقدّس به گناه آلوده نشود؛ سخنان ظالمان بر زبان نياورد؛[13] به آبروي ديگران تجاوز نكند؛[14] غيبت[15] و سخنان لغو و بي فايده را كنار نهد[16] و از گفت و گوهايي كه بوي دنيا پرستي و دنيا خواهي مي دهد، پرهيز كند.[17]
در حقيقت، مواظبت بر به كار بستن اين گونه امور، خود نوعي تمرين بر كارهاي خير و دوري از بديهاست. همان گونه كه حاجي با احرام بستن، دوري از دنيا و گناه را تمرين مي كند و نمازگزار آن گاه كه تكبيرة الاحرام مي گويد، در آزمون بريدن از خلق و پيوستن به خالق شركت مي كند. آثار سازنده و تربيتي حضور در مسجد رفته رفته به ديگر اعمال مؤمن نيز سرايت مي كند زيرا حضور در مسجد، حضور در خانه خداست به طور طبيعي كسي كه با خانه خدا اُنس دارد، تلاش مي كند تا در خارج از مسجد نيز عملكردي متناسب و همگون با حضور در مسجد داشته باشد. اين نقش تربيتي، آن گاه مؤثّرتر خواهد بود كه مؤمن به ياد آورد كه هنگام حضور در مسجد بايد علاوه بر زينتهاي مادّي، زينتهاي معنوي خويش همچون صدق و صفا و خلوص را نيز با خود برگيرد و فرمان:«خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ»[18] را با عمل پاسخ گويد و گر نه پروردگار، او را به خانه خود راه نمي دهد؛ و اولياي بزرگ خدا نيز دست ردّ به سينه اش خواهند زد.[19] از جنبه هاي ديگري كه در حقيقت به ابعاد تربيتي مسجد برمي گردد، نقش مؤثّري است كه اين كانون مقدّس در پيوند دادن دلدادگان خود با انسانهاي صالح و برگزيده ايفا مي كند. امروزه از نظر آگاهان مسائل تربيتي، نقش دوست خوب در سعادت انسان، نقشي ممتاز به شمار مي آيد.
مسجد با ايجاد آشنايي و پيوند ميان مؤمن با نخبگان و صالحان جامعه، بستري مناسب براي پرورش و تربيت روحي انسان فراهم مي كند. كسي كه با خوبان پيوند خورد، حتّي اگر به آنان درجه از تكامل نرسد كه به سبب ترس از خداوند به گناه دست نيازد، دست كم از سر حيا و شرم از برادران ديني خود، راه انحراف را در پيش نمي گيرد.
در مكتب تربيتي اسلام و بسياري ديگر از مكتبهاي تربيتي، «انزوا طلبي» و«جمع گُريزي» يك بيماري روحي شناخته مي شود؛ در حالي كه اجتماعي بودن و جمع گرايي ـ در حد معقول آن ـ نشان سلامت روح و روان انسان و تعادل فكري او به حساب مي آيد. مسجد با فرا خواني پيوسته مسلمانان به جمع، روح جمع گرايي، انعطاف و نظم پذيري را در آنان تقويت مي كند و درون گرايي افراطي و بيگانگي از جمع را از آنان مي زدايد.
افزون بر آنچه گذشت، مسجد معمولاً جايگاه طرح مشكلات و نارسايي هاي اجتماعي است. به طور طبيعي، حضور در چنين مكاني روح تعهّد و دردمندي را در فرد مي دمد. پرورش اين خوي پسنديده در اشخاص، خود نوعي مبارزه با روح بي تعهّدي و بي تفاوتي است؛ روحيه اي كه هر گاه در افراد جامعه اي ـ بويژه نسل جوان آن ـ پيدا شود، آسيبهاي اساسي بر پيكر آن اجتماع وارد خواهد شد.
ج ـ ويژگي هاي فرهنگي ـ آموزشي مسجد نمونه
اكنون به بررسي نقش فرهنگي ـ آموزشي مسجد نمونه مي پردازيم.
مي توان گفت: اين نقش مسجد پس از حنبه هاي عبادي آن، سرآمد ديگر ابعاد است.در حقيقت بناي مسجد النّبي كه مسجد نمونه اسلام است، تنها تأسيس يك عبادتگاه نبود؛ كه به شهادت مورّخان و محققّان و حتّي خاورشناسان، پي ريزي يك مدرسه بزرگ اسلامي بود.
كشورهاي اسلامي از آغاز اسلام تا چند قرن پس از آن، با پديده اي به نام مدرسه روبرو نبودند. تاريخ تأسيس مدارس هر وقت كه باشد، محقّقان و مورّخان پذيرفته اند كه پيش از پيدايش مدرسه، مسجد يگانه مركز مهم آموزشي ـ فرهنگي در كشورهاي اسلامي بوده است.
هر چند برخي محقّقان از جايگاههاي آموزشي ديگري مانند مكتبهاي خانگي و دارالقرّاء نيز ياد كرده اند.[20]
شايد خوانندگان عزيز تعجّب كنند روزگاري اين مسأله در ميان فقيهان مطرح بوده كه آيا تأسيس مدرسه جايز است يا نه؟[21]
گرچه طرح اين مسأله در فضاي كنوني براي ما شگفت انگيز مي نمايد؛ ولي اين مسأله در زمان خود كه مسجد يگانه پايگاه آموزشي بوده و به ناگاه سخن از ايجاد مدارس به ميان آمده، دست كم مسأله اي قابل طرح بوده است.
البتّه فقيهان اعمّ از شيعه و سنّي هيچ گاه منعي در احداث مدارس نديده اند؛ آنان همواره گسترش مدارس را مورد تأييد قرار داده اند؛ بلكه برخي از آنان به بناي مدارس مهمّي دست زده اند. غرض از طرح اين نكته، تنها تأكيد بر اين است كه روزگاري مسجد، يگانه پايگاه مهمّ آموزشي در كشورهاي اسلامي بوده است.
[1] . بحارالانوار، علاّمه محمد باقر مجلسي، ج 82، ص 164، مؤسسة الوفاء، بيروت، دوره 110 جلدي، چاپ دوّم، 1403 هـ .ق.
[2] . وسائل الشيعة، محمّد بن حسن عاملي، ج 3، ص 422، باب 1 از ابواب مكان المصلّي، روايت 2، دوره 20 جلدي، اسلاميّه تهران، چاپ ششم، 1403 هـ .ق.
[3] . جنّ سوره 72، آيه 18.
[4] . وسائل الشيعة، محمّد بن حسن عاملي، ج 1، ص 268، باب 10 از ابواب وضو، روايت 5،
[5] . همان.
[6] . اشاره به حديث:«من اختلف الي المسجد اصاب احدي الثمان ... او رحمة منتظرة» ـ (همان، ج 3، ص 480، باب 3 از ابواب احكام المساجد، روايت 1.)
[7] . اشاره به حديثي در مستدرك الوسائل، ميرزا حسين نوري، ج 3، ص 361، باب 3، از ابواب احكام المساجد، روايت 13. تحقيق و نشر مؤسسة آل البيت، چاپ اوّل، 1408 هـ .ق، مشهد.
[8] . همان.
[9] . وسائل الشيعة، محمّد بن حسن عاملي، ج 5، ص 372، باب 1 از ابواب صلوة الجماعة، روايت 7.
[10] . مستدرك الوسائل، ميرزا حسين نوري، ج 3، ص 361، باب 3، از ابواب احكام المساجد، روايت 14.
[11] . وسائل الشيعة، محمّد بن حسن عاملي، ج 5، ص 263، باب 31 از ابواب بقيّة الصلوات المندوبة، روايت 3.
[12] . ر.ك: كشف الغطاء، شيخ جعفر جناحي حلّي، كتاب الصلاة، ص 211، دارالطباعة سيّد مرتضي، 1317.
[13] . اشاره به حديثي در بحارالانوار، علاّمه محمّد باقر مجلسي، ج 80، ص 377.
[14] . اشاره به حديثي در «روضة الكافي» محمّد بن يعقوب كليني، ص 39، دارالتعارف، بيروت، 1411 هـ .ق.
[15] . اشاره به حديثي در وسائل الشيعة، محمّد بن حسن عاملي، ج 3، ص 85، باب 2 از ابواب المواقيت، روايت 4.
[16] . اشاره به حديثي در همان منبع، ص 86، روايت 8.
[17] . همان، ج 3، ص 493، باب 14 از ابواب احكام المساجد، روايت 4.
[18] . اعراف، سوره 7، آيه 31.
[19] . ر.ك: وسائل الشيعة، محمّد بن حسن عاملي، ج 6، ص 12، باب 3 از ابواب ما تحب فيه الزكاة و ما تستحبّ فيه، روايت 7.
[20] . همان، ص 40 به بعد.
[21] . ر.ك: همان كتاب، ص 217 به بعد.
رحيم نوبهار
منبع : تبیان
:: ادامه مطلب
استوارى دين
1 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : نماز، ستون دين شماست.
2 ـ امام علىّ عليه السّلام : خدا را! خدا را!در باره نماز،كه ستون دين شماست.
3 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : برپادارنده دين، نماز است.
4 ـ نماز، مانند ستون خيمه است؛ اگر ستون بر پا باشد، ريسمانها و ميخها و پرده سود مى رساند و هنگامى كه ستون بشكند نه ريسمان سودى دارد و نه ميخ و پرده.
5 ـ جايگاه نماز در دين، مانند سر در كالبد است.
6 ـ معاذ مى گويد : پيامبر به من فرمود: آيا تو را از سر امر ( اسلام )و ستون آن خبر نكنم؟ گفتم: چرا اى پيامبر خدا. حضرت فرمود: سر امر و ستون آن، نماز و قلّه اش جهاد است.
7 ـ امام صادق عليه السّلام : مردى به خدمت پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله رسيد و گفت: اى پيامبر خدا، مرا از اسلام آگاه كن،از اصل و فرع و قـلّه و اوج آن.
پيامبر فرمود: اصل آن، نماز و فرع آن، زكات و قلّه و اوجش ، پيكار در راه خداوند متعال است.
8 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : نشانه ايمان، نماز است[1].
9 ـ هر چيز، سيمايى دارد و سيماى دين شما، نماز است.
10 ـ امام علىّ عليه السّلام : شش چيز از پايه هاى دين است: يقين خالص، نصيحت مسلمانان و بر پا داشتن نماز ...
11 ـ امام باقر عليه السّلام : اسلام بر پنج چيز بنا شده است: نماز و زكات و روزه و حجّ و ولايت و به هيچ چيز چون ولايت دعوت نشده است.
12 ـ امام صادق عليه السّلام : سه چيز، سنگ بناى اسلامند: نماز و زكات و ولايت و هيچيك جز به همراه بقيه درست نيست.
5 / 2
بهترين دستور
13 ـ ابوذر : به پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله عرض كردم : شما مرا به نماز امر كردى، نماز چيست؟ حضرت فرمود: بهترين موضوع است، هر كه خواهد كم و هر كه خواهد زياد بخواند.
14 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : خود را نجات دهيد، عمل كنيد و بهترين عملهايتان، نماز است.
15 ـ ابو امامه: مردى از انصار خدمت پيامبر اسلام رسيد و گفت: فلانى زراعت كرده و محصولش دو برابر شده است (يا شبيه چنين چيزى). حضرت فرمود: چه مى گويى ؟ دو ركعت نماز مختصر، از همه اين و از دنيا و آنچه در آن است براى تو، بهتر است.
16 ـ ابو هريره: پيامبر بر قبر شخصى تازه دفن شده، گذشت . پس فرمود: اگر اين شخص بتواند دو ركعت نماز مختصر ـ از همانها كه كوچك و اضافى مى شمريد ـ بر اعمالش بيفزايد، برايش محبوب تر از بقيه دنيايتان است.
17 ـ عبدالله بن عمرو: مردى به خدمت پيامبر آمد و از برترين كارها پرسيد؟ پيامبر خدا فرمود: نماز. سپس گفت: ديگر چه ؟ فرمود : نماز. باز گفت : ديگر چه ؟ گفت : نماز ـ تا سه بار ـ . پس از آن كه همچنان بر پرسش خود پاى فشرد، پيامبر گرامى فرمود: پيكار در راه خدا.
18 ـ امام علىّ عليه السّلام : برترين وسيله اى كه متوسلان بدان چنگ زده اند: ايمان به خدا و پيامبرش، پيكار در راه خدا ، كلمه اخلاص كه فطرت است، و كامل خواندن نماز كه دين مى باشد.
19 ـ خدا را! خدا را! در باره نماز، كه بهترين كار و ستون دين شماست.
20 ـ امام صادق عليه السّلام : محبوبترين كارها نزد خداى جلّ جلاله ، نماز است و آن آخرين سفارش همه پيامبران است.
21 ـ از سفارشهاى لقمان به پسرش اين بود: روزه اى كه تو را از نماز بازمى دارد، نگير؛ چون نزد خدا، نماز محبوبتر از روزه است.
22 ـ فرمانبردارى خداى جلّ جلاله ، خدمت او در زمين است و هيچ خدمتى برابر با نماز نيست. از اين روست كه فرشتگان، زكريّا را در حالى ندا دادند كه در محراب به نماز ايستاده بود .
23 ـ معاوية بن وهب: از امام صادق عليه السّلام پرسيدم: برترين وسيله تقرب بندگان به خدايشان و محبوبترين آن نزد خدا چيست؟ حضرت فرمود: پس از معرفت، برتر از اين نماز، چيزى نمى شناسم. نمى بينى كه بنده شايسته خدا ، عيسى بن مريم عليه السّلام ، گفت: «خدا مرا تا زنده ام به نماز و روزه سفارش كرده است.»
5 / 3
روشنى چشم پيامبر صلّى الله عليه و آله
24 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : روشنى چشم من، در نماز نهاده شده است.
25 ـ جبرييل به من گفت: نماز را محبوب تو ساخته اند. پس هر اندازه مى خواهى از آن، برگير.
26 ـ خداوند متعال، روشنى چشم مرا در نماز نهاده است و آن را محبوب من ساخته، همانگونه كه خوراك براى گرسنه و آب براى تشنه گوارا گشته است. همانا گرسنه پس از خوردن غذا سير و تشنه پس از نوشيدن آب، سيراب مى گردد، ولى من از نماز سير نمى شوم.
27 ـ هنگامى كه آيه «نماز را در دو سوى روز به پا دار» نازل شد ـ فرمود: دوست ندارم به جاى نماز، آنچه خورشيد بر آن مى تابد، داشته باشم.
5 / 4
نخستين واجب الهى
28 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : نخستين چيزى از دين، كه خدا بر مردم واجب كرد و آخرين چيزى كه باقى مى ماند، نماز است.
29 ـ نخستين چيزى كه خدا بر امتم واجب كرد، نمازهاى پنجگانه است.
30 ـ ابن اثير: نخستين دستور اسلام كه خداوند مقرّر كرد، پس از اقرار به يگانگى خداوند و دورى از بتها، نماز بود . هنگامى كه نماز بر پيامبر واجب شد، جبرييل نزد او در بالاى شهر مكّه آمد وبرايش پاشنه پا را در گوشه اى از درّه بر زمين كوبيد، چشمه اى جوشيد و جبرييل پيش روى پيامبر وضو گرفت، تا چگونگى طهارت براى نماز را نشان دهد. پس پيامبر همچون او وضو گرفت. سپس جبرييل برخاست و با آن [ وضو نماز خواند و پيامبر هم با او نماز گزارد.
31 ـ ابن شهر آشوب: در مدتى كه پيامبر در مكّه بود، هيچ عبادتى تشريع نشد مگر طهارت و نماز كه بر او، واجب و براى امت، سنّت (مستحب مؤكّد) بود. پس از معراج و در سال نهم بعثت، نمازهاى پنجگانه واجب شد. هنگامى كه پيامبر به مدينه هجرت كرد ، در شعبان سال دوّم هجرت، روزه واجب گشت، قبله تغيير كرد و زكات فطريه و نماز عيد نيز واجب شدـ فريضه نماز جمعه در سال نخست هجرت جايگزين نماز ظهر شده بود ـ سپس زكات دارايى ها واجب شد. پس از آن حج و عمره و حلال و حرام و منع واجازه و استحباب و كراهت و نيز جهاد و ولايت امير مؤمنان مقرر شد.
32 ـ هنگامى كه پيامبر سى و هفت ساله شد، خواب مى ديد، كسى او را فرستاده خدا خطاب مى كند، امّا نمى توانست بپذيرد. مدتى طولانى اين چنين سپرى شد تا روزى در ميان كوهها، هنگام شبانى گله ابوطالب، نگاهش به شخصى افتاد كه او را فرستاده خدا خطاب مى كرد. از او پرسيد: كيستى؟ گفت: من جبرييل هستم. خداوند مرا به سويت روانه كرده تا تو را فرستاده خود قرار دهد. پس پيامبر خديجه را از موضوع آگاه كرد. خديجه گفت: اى محمّد. اميدوارم كه اينگونه باشد. سپس جبرييل بر پيامبر نازل شد و براى او آبى از آسمان آورد و به او وضو و ركوع و سجود را آموخت و آنگاه كه پيامبر چهل ساله شد، چگونگى نماز را بدون وقتهاى آن به او ياد داد. پس پيامبر در هر وقت ، نمازهاى دو ركعتى مى خواند.
33 ـ جبرييل پيام خداوند را به پيامبر رساند ... سپس جبرييل نزد پيامبر مى آمد و جز با اجازه اش به او نزديك نمى شد. روزى نزد پيامبر در بالاى مكّه آمد، پاشنه پايش را در گوشه اى از درّه به زمين كوبيد. چشمه اى جوشيد . جبرييل وضو ساخت و پيامبر طهارت گرفت و نماز ظهر را خواند و آن نخستين نمازى بود كه خداوند واجب كرد.
5 / 5
نخستين آموزش واجب
34 ـ ابو مالك اشجعى از پدرش: نماز، نخستين چيزى بود كه پيامبر به افراد تازه مسلمان، مى آموخت.
35 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله ـ هنگام فرستادن معاذ به يمن ـ فرمود : تو بر كسانى وارد مى شوى كه اهل كتابند . پس بايد نخستين چيزى كه آنان را بدان مى خوانى، بندگى خداوند باشد. سپس هنگامى كه خدا را شناختند، آگاهشان كن كه خداوندپنج نماز در شبانه روز بر ايشان واجب كرده است.
5 / 6
نخستين مورد باز خواست
36 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : نماز ستون دين و نخستين عمل انسان است كه در آن مى نگرند. پس اگر صحيح بود، اعمالش را مى بينند و اگر صحيح نبود، بقيه كارهايش ديده نمى شود.
37 ـ نخستين چيزى كه در روز قيامت، بازخواست مى شود، نماز است. پس هر كس پاسخ داد، مرحله هاى بعد بر او آسان مى شود و هر كس پاسخ ندهد، بر او سخت مى گردد.
38 ـ روز قيامت كه در رسيد، بنده را مى خوانند و نخستين چيزى كه از او مى خواهند، نماز است. اگر آن را درست بياورد [ كه رستگار شده است ] و گر نه در آتش انداخته مى شود .
39 ـ نخستين عمل انسان كه در روز قيامت محاسبه مى شود، نماز است. پس اگر نيكو بود، رستگار و كامياب مى گردد و اگر باطل بود، محروم و زيانكار مى شود.
40 ـ هنگامى كه بنده در پيشگاه خداوند مى ايستد، نخستين چيزى كه از او مى خواهند نماز است. پس اگر پاكيزه بود بقيه اعمالش هم پاكيزه مى گردد و اگر پاكيزه نبود، اعمال ديگرش هم پاكيزه نمى شود.
41 ـ امام باقر عليه السّلام : نخستين چيزى كه از بنده بازخواست مى شود، نماز است. پس اگر پذيرفته شد، بقيه [ اعمال ] هم پذيرفته مى شود[2].
(1) در نقل تاريخ بغداد به جاى «ايمان» «اسلام» است.
(2) همين حديث از امام صادق عليه السّلام نقل شده و دنبال آن چنين آمده است:« و اگر برگردانده شد، ديگر اعمالش هم برگردانده مى شود».
:: ادامه مطلب
«نماز شب» در اسلام جايگاه والايي دارد و در آيات بسياري از قرآن مجيد بدان سفارش شده است. [1]
در گفتار گهربار ائمه اطهار عليهم السّلام، به « نماز شب» اهميت بسياري داده شده و در عظمت آن دهها حديث وارد شده است، ما در اين جا درصدد بيان آن آيات و روايات نيستيم و خوانندگان گرامي را به کتابهاي مفصّل حواله مي دهيم.
شاعران متعهد و مسلمان نيز، در توصيف راز سحرگاهي و سوز شب و صلاة الليل، اشعار بسياري سروده اند و نويسندگان پراحساس شيعي کتابها و رساله هاي گوناگون در عظمت «نماز شب» ساخته و پرداخته اند.
از جمل اين اشعار، عزلي است که اديب اريب، دانشمند فقيد حجة الاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ محمد علي انصاري قمي ـ ره ـ سروده است، که ما در اينجا براي مزيد حظّ خوانندگان، به نقل آن مبادرت مي ورزيم.
جسم خاکي را به خاک تيره سازم واگذار / وز روان و جان عقلي، هم گذر خواهم گرفت
چون هما اين استخوان با کرکسان خواهم گذاشت / با پر همّت سوي بالا سفر خواهم گرفت
اختر غمّاز آن ساعت که گرم چشمک است / من ز غير دوست آن دم ديده برخواهم گرفت
از صداي پا نگيرد تا رقيبم سر ز خواب /
گر نگارم نيمه شب در خانه اش را هم نداد /
خانه دلدار را رشک کليسا مي کنم / زيب آن را درّ و ياقوت بصر خواهم گرفت
غمزه و ناز اربت من آورد از حدّ فزون / من ره عجز و تضرّع بيشتر خواهم گرفت
زاه آتشناک، سوزم خرمن افلاک را / چرخ را از سوز دل زير شرر خواهم گرفت
خانه اش را ز اشک، رشک نيل سازم / عاقبت شاهد مقصود دولت را ببر خواهم گرفت
شام هجران را کنم تبديل بر صبح وصال / حاجت خود را از آن رشک قمر خواهم گرفت
هر که «انصاري» نبندد ديده از فيض سحر /
نظر ز حور و قصور بهشت خواهي دوخت / مکان به منزل يار از صفا تواني کرد
به طور عشق سحرگه قدم چون موسي / زن که عرض حال سحر با خدا تواني کرد
به صبحدم ز شکر خواب اگر ببندي / چشم هزار کار فرو بسته، وا تواني کرد
هزار صيد سماوي درآوري به کمند / مقام در حرم کبريا تواني کرد
ز راه عجز نهي بر زمين چو پيشاني / ز اشک، ديد دل پرجلا تواني کرد
در آسياي رياضت چو تن فنا گردد /گذر ز جان به ديار بقا تواني کرد
هجوم لشگر پيري نمود «انصاري» / کجا تو توبه دگر از خطا تواني کرد
25 مهر 1320 شمسي
مقاله اي که در پيش روي شما است به معرفي اجمالي کتابهايي که وسيل نويسندگان شيعي اختصاصاً دربار «نماز شب» نوشته شده، پرداخته است.
اين مقاله به معرفي 70 کتاب در دو بخش فارسي و عربي پرداخته است و هر بخش کتابهاي چاپي و خطي را در بر مي گيرد.
از درگاه خداوند متعال اميد آن داريم که به هم ما توفيق «شب خيزي» و «نماز سحرگاهي» را عطا فرمايد و نام ما را در زمر «شب بيداران» و «توبه کنندگان در سحر» ثبت بفرمايد. بمنّه و کرمه، انّه قريب مجيب.
:: ادامه مطلب
1 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : هيچ بنده اى به وقتهاى نماز و جايگاههاى خورشيد، اهتمام نمى ورزد ، جز اينكه براى او راحتى هنگام مرگ ، قطع پريشانى ها و اندوهها ونجات از آتش را ضمانت مى كنم.
2 ـ نماز از آيينهاى دين است، در آن خشنودى پروردگار جلّ جلاله است، راه روشن پيامبر است و نمازگزار محبّت فرشتگان را با خود دارد. هدايت وايمان، نور معرفت، بركت در روزى، آسايش تن، ناپسندى براى شيطان، سلاحى برابر كافر، پذيرش دعا، قبولى اعمال، توشه مؤمن از دنيا به سوى آخرت، شفيع ميان او و فرشته مرگ، انس او در گورش، فرش زيرش و پاسخ منكر و نكير است. ونماز بنده هنگام محشر، تاجى بر سر اوست و نورى بر چهره اش، پوشش كالبدش، پرده اى ميان او و آتش، حجّتى ميان او و پروردگار بزرگ و با شكوهش، نجات تنش از آتش، برگه عبور از صراط، كليدى براى بهشت، مهريه حورالعين و بهاى بهشت است. بنده با نماز در فراز مى آيد، زيرا نماز تسبيح و تهليل (لا اله الا الله گفتن و گواهى به يكتايى خدا) و سپاس و بزرگداشت و مدح و تنزيه و سخن گفتن(باخدا) و دعاست.
3 ـ نماز، ستون دين و در آن ده ويژگى است: زينت چهره، نور دل، آسايش تن، انس گورها، فروآورنده رحمت، چراغ آسمان، سنگينى ميزان، خشنودى پروردگار، بهاى بهشت و پرده اى از آتش است. هر كس آن را بر پا كند، دين را بر پا داشته و هر كس آن را رها كند، دين را نابود كرده است.
4 ـ خداوند فرشته اى به نام سخائيل دارد كه براى نمازگزاران هنگام هر نماز براتهايى از پروردگار بزرگ جهانيان مى گيرد. پس هنگامى كه مؤمنان صبح بر مى خيزند و وضو مى گيرند و نماز صبح را مى خوانند، براتى را براى آنان از خداى جلّ جلاله مى گيرد كه در آن نوشته شده است: من خداى جاويدم . بندگانم ، شما را در پناه خود قرار دادم و در سايه حمايت و نگاهبانى خود در آوردم . به عزّتم سوگند، شما را وانمى گذارم و گناهانتان تا ظهر آمرزيده شده است . پس هنگام ظهر كه بر مى خيزند و وضو مى گيرند و نماز مى خوانند، براى آنان برات دوّم را از خداى جلّ جلاله مى گيرد كه در آن نوشته شده است: من خداى توانايم . بندگانم ، بديهايتان را به نيكى تبديل كردم و گناهان كوچكتان را آمرزيدم و به سبب خشنوديم از شما، در منزلگه شكوه جايتان دادم.
پس هنگام عصر كه بر مى خيزند و وضو مى گيرند و نماز مى خوانند، برات سوّم را براى آنان از خداى جلّ جلاله مى گيرد كه در آن نوشته شده است: من خداى بزرگم . يادم شكوهمند و قدرتم بسيار است. بندگان من ، كالبدهايتان را بر آتش حرام كردم و شما را در جايگاه نيكان، نشاندم و با رحمتم تبهكارى تبهكاران را از شما دور كردم.
پس هنگام مغرب كه بر مى خيزند و وضو مى گيرند و نماز مى خوانند، برات چهارم را براى آنان از خداى جلّ جلاله مى گيرد كه در آن نوشته شده است: من خداوند چيره، بزرگ و والايم . بندگان من ، فرشتگانم از نزد شما با خشنودى بالا آمدند . بر خود واجب كردم كه شما را خشنود سازم و روز قيامت، آرزويتان را برآورده سازم.
پس هنگام عشاء كه بر مى خيزند و وضو مى گيرند و نماز مى خوانند، برات پنجم را براى آنان از خداى جلّ جلاله مى گيرد كه در آن نوشته شده است: همانا من خداوندم، نه خدايى غير از من هست و نه پروردگارى جز من. بندگان من ، در خانه هاى خود طهارت ساختيد و به سوى خانه هاى من گام برداشتيد و در ياد من فرو رفتيد و حقّ مرا شناختيد و واجباتم را انجام داديد . اى سخائيل و ديگر فرشتگانم، شما را گواه مى گيرم كه من از آنان خشنود شدم.
پس سخائيل هر شب، پس از نماز عشاء، سه بار فرياد سر مى دهد: اى فرشتگان خداوند، همانا خداوند تبارك و تعالى، نمازگزاران يكتاپرست را آمرزيد . پس هيچ فرشته اى در آسمانهاى هفتگانه نمى ماند جز اينكه براى نمازگزاران آمرزش مى طلبد و براى مداومتشان بر اين كار دعا مى كند. هر كس ـ مرد يا زن ـ نماز شب روزيش شود و فقط براى خداى جلّ جلاله برخيزد، وضويى كامل بگيرد و براى خداى جلّ جلاله با نيّتى راست و دلى پيراسته و تنى افتاده و چشمى گريان، نماز بگزارد، خداوند تبارك و تعالى، پشت سر او، نُه صف از فرشتگان قرار مى دهد كه تعداد فرشتگان هر صف را جز خداى تبارك و تعالى نمى داند، يك طرف صف در شرق و طرف ديگرش در غرب است و هنگامى كه (از نمازش) فارغ شد، براى وى به عدد اين فرشتگان، درجه نوشته مى شود.
نویسنده : محمد محمدي ري شهري
منبع : تبیان
:: ادامه مطلب
1 ـ علىّ بن يحيى بن خلّاد از طريق پدرش از عموى خود نقل مى كند: با پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله در مسجد نشسته بودم، مردى داخل شد و دو ركعت نماز خواند ، سپس نزد پيامبر آمد و سلام كرد، پيامبر كه او را هنگام نماز زير نظر داشت ، پس از جواب سلام، به وى گفت: بازگرد و نماز بخوان كه نماز نخوانده اى (واين كار تكرار شد) تا اينكه در نوبت سوم يا چهارم ، آن مرد گفت: سوگند به آن كه كتاب را بر تو فرو فرستاد،كوشش بسيار كردم و شوقم فزون گشته است، به من نشان ده و آگاهم كن .
حضرت فرمود: هر گاه خواستى نماز بخوانى وضويى نيكو بساز . سپس رو به قبله كن و تكبير بگو و پس از قرائت به ركوع برو تا اينكه در ركوع آرام گيرى . سپس بلند شو تا اينكه راست بايستى . سپس به سجده برو تا اينكه در سجده آرام گيرى . سپس برخيز تا اينكه آرام بنشينى . سپس به سجده برو تا اينكه آرام گيرى . سپس برخيز. پس اگر نمازت را اينگونه به پايان بردى تمام است و آنچه از اين ها كم كردى ، از نمازت كم گذارده اى.
2 ـ محمّد بن عمرو بن عطا: شنيدم ابوحميد ساعدى در ميان ده نفر از اصحاب پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله كه از جمله آنان ابوقتاده بود، گفت :من از همه شما به نماز پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله داناترم. گفتند: چطور؟ به خدا سوگند، تو نه بيشتر از ما با پيامبر بوده اى و نه پيشتر . گفت: چرا، گفتند: عرضه كن .
گفت: پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله هنگامى كه به نماز مى ايستاد دستانش را تا برابر شانه هايش بالا مى آورد سپس تكبير مى گفت تا اينكه هر استخوان در جاى خودش راست مى شد و پس از آن به قرائت مى پرداخت . سپس تكبير مى گفت و دستانش را تا برابر شانه هايش بالا مى آورد . سپس ركوع مى كرد و كف دستانش را بر زانوانش مى نهاد . سپس خود را كشيده و صاف مى كرد بى آنكه سرش را پايين اندازد و يا كج كند و هنگامى كه سر از ركوع برمى داشت مى گفت: خداوند به كسى كه او را مى ستايد ، گوش مى دهد . سپس دستانش را تا برابر شانه هايش ـ كشيده و راست ـ بالا مى آورد و تكبير مى گفت . سپس به زمين مى افتاد و دستانش را از پهلوهايش دور مى نمود . سپس سر بر مى داشت و پاى چپش را خم كرده بر آن مى نشست. در سجده، انگشتان پايش را باز مى نمود و پس از سجده تكبير مى گفت و برمى خاست و پاى چپش را خم كرده رويش مى نشست ، تا هر استخوانى به جاى خود باز گردد . سپس در سجده ديگر نيز چنين مى كرد. هنگام برخاستن از هر دو ركعت تكبير مى گفت و دستانش را تا برابر شانه هايش بالا مى آورد همانگونه كه در آغاز نماز مى كرد. در بقيه نماز هم اين ها را انجام مى داد تا اينكه در سجده اى كه پس از آن سلام نماز بود ، پاى چپش را عقب مى كشيد وبر سرين و طرف چپ بدنش مى نشست. (اصحاب) گفتند: راست گفتى . اينگونه نماز مى خواند .
3 ـ امام سجاد عليه السّلام : حق نماز آن است كه بدانى درآمدن بر خداوند جلّ جلاله است و تو در پيشگاه خداوند جلّ جلاله ايستاده اى . پس اگر اين را دانستى ، همچون بنده اى خوار و كوچك، خواهان و هراسان، اميدوار و ترسان، بيچاره و گريان، با وقار و اطمينان به بزرگداشت همو كه در برابرش ايستاده اى، مى پردازى و با دلت به او رو مى آورى و نماز را با حدود و حقوقش برپا مى دارى[1] .
4 ـ امام باقر عليه السّلام : هنگامى كه در نماز مى ايستى، پاهايت را به هم نچسبان و ميانشان فاصله اى به اندازه حد اقل يك انگشت و حد اكثر يك وجب بده و شانه هايت را فرو انداز و دستانت را رها كن و انگشتانت را درهم نياويز بلكه بر رانهايت و در راستاى زانوانت باشند و نگاهت به سجده گاهت باشد.
هنگامى كه ركوع مى كنى دو پايت را در يك رديف بگذار و ميانشان فاصله اى به اندازه يك وجب مى دهى و زانوانت را در كف دستانت بگير و دست راستت را بر زانوى راستت و پيش از دست چپت مى نهى و با سر انگشتانت برآمدگى زانويت را نيك در بر گير و هنگامى كه آن ها را بر زانوانت نهادى از هم بازشان كن .اگر سر انگشتانت را در ركوع به زانوانت رساندى كفايت مى كند ولى من بيشتر دوست دارم زانوانت را در كف دستانت بگيرى و انگشتانت را بر برآمدگى زانوانت بنهى و آن ها را از هم باز كنى. كمرت را راست نگه دار و نگاهت به ميان قدمهايت باشد.
هنگامى كه خواستى به سجده بروى دستانت را به تكبير بلند كن و به سجده بيفت و دستانت را با هم و پيش از زانوانت بر زمين بنه و ساعدهاى دستانت را چون درندگان بر زمين نگستران و بر زانوان و رانهايت نيز مگذار بلكه با آرنجهايت بال بساز و كف دستانت را به زانوانت نچسبان و به صورتت نيز نزديك مگردان ، بلكه ميان آن دو و در راستاى شانه هايت باشد ، نه روبروى زانوانت بلكه اندكى از آن ها انحراف داشته باشد. دستانت را كاملا بر زمين بگستران و (پس از سجده) به سوى خود باز گردان و اگر زير آن ها پارچه اى بود اشكالى ندارد، گر چه به زمين رساندنشان بهتر است و در سجده، انگشتانت را از هم باز مكن ، بلكه به هم بچسبان.
هنگامى كه براى تشهد نشستى ، زانوانت را به زمين بچسبان و كمى ميانشان را باز كن و بايد روى پاى چپت بر زمين باشد و روى پاى راستت بر كف پاى چپت قرار گيرد و سرينت و نيز سر انگشت شست پاى راستت بر زمين باشد و هيچگاه بر هر دو پايت منشين كه به تو آزار مى رساند و نيز با (نشيمنگاه) بر زمين منشين كه بخشى از تنت بربخشى ديگر قرار مى گيرد و نمى توانى براى تشهّد و دعا صبر كنى.
5 ـ ابراهيم بن هاشم از حمّاد بن عيسى: روزى امام صادق عليه السّلام به من فرمود: اى حمّاد، آيا مى توانى خوب نماز بخوانى؟ به امام عرض كردم: اى سرور من! كتاب حريز را كه درباره نماز است در حافظه دارم. حضرت فرمود: عيبى ندارد ، اى حمّاد! برخيز و نماز بخوان.
حمّاد گويد: در برابر حضرت بپاخاستم و رو به قبله نماز را شروع كردم به ركوع رفتم و سجده كردم. آن گاه امام فرمود: اى حمّاد! نيكو نماز نمى خوانى! چه قدر زشت است فردى از شما شصت يا هفتاد سال بر او بگذرد و يك نماز با آداب و حدود كامل نخواند!
حمّاد گويد: در خود احساس خوارى كردم و به امام گفتم: فدايت شوم، نماز را به من بياموز. پس امام برخاست، رو به قبله ايستاد و هر دو دستش را بر روى ران خويش نهاد، در حالى كه انگشتانش را بسته بود و دو پاى خود را نزديك هم قرار داد به گونه اى كه ميان دو پايش به اندازه سه انگشت باز فاصله بود و انگشتان پا را رو به قبله داشت و آن ها را از قبله منحرف نساخت و با فروتنى تكبير گفت. سپس حمد و «قل هو الله احد» را شمرده خواند. آن گاه به اندازه يك نفس، در همان حال ايستادن، درنگ كرد . سپس دو دست خود را تا رو بروى صورت بالا آورد و در همان حال ايستادن تكبير گفت. آن گاه به ركوع رفت و با دستانى كه انگشتانش باز بود ، زانوى خود را گرفت و زانو را به عقب داد تا پشت حضرت كاملاً صاف شد ، به گونه اى كه به سبب صافى پشت و كشيدگى گردن، اگر قطره اى آب يا روغن بر پشت حضرت ريخته مى شد، از جايش تكان نمى خورد . دو چشمش را بست؛ سپس سه بار شمرده فرمود: «سبحان ربّى العظيم و بحمده». آن گاه راست ايستاد و چون استقرار كامل پيدا كرد، فرمود: «سمع الله لمن حمده». سپس در حال ايستاده تكبير گفت و دست ها را تا رو به روى صورت بالا آورد . آن گاه سجده كرد و دست ها را در حالى كه انگشتانش كنار هم و بدون فاصله بود ، در جلوى زانو و برابر صورت نهاد و سه بار گفت: «سبحان ربّى الاعلى و بحمده» و در حالت سجده هيچ جاى بدن را بر جاى ديگر قرار نداد و بر هشت استخوان سجده كرد : دو كف دست، دو زانو، دو انگشت شست پا، پيشانى و بينى و فرمود: لازم است سجده بر هفت تاى اين ها قرار گيرد و اين همان است كه خداوند در قرآن فرموده است كه: «و همانا سجده گاهها براى خداست پس در كنار خداوند هيچ كس را مخوان» واين هفت جا، پيشانى و دو كف دست و دو زانو و دو شست پاست و نهادن بينى بر زمين مستحب است. سپس امام سر از سجده برداشت و چون درست به حالت نشسته درآمد تكبير گفت. آن گاه بر ران چپ نشست و روى پاى راست را بر كف پاى چپ قرار داد و فرمود: «استغفر الله ربّى و اتوب اليه». سپس در حال نشسته تكبير گفت و سجده دوم را به جاى آورد و در سجده دوم مانند سجده اول رفتار كرد و در حال ركوع و سجود هيچ جاى بدن را بر جاى ديگر آن نگذاشت و در حال سجده دست ها را چون دو بال باز مى كرد و ساعد را بر زمين نمى گذاشت. اين چنين امام دو ركعت نماز گزارد و انگشتان دو دست حضرت در حال تشهّد بسته بود و چون از تشهد فارغ شد، سلام داد و فرمود: اى حمّاد! اينگونه نماز بخوان!
(1) در تحف العقول چنين آمده است: «با سكون و سكوت و فروتنى و نرمى با او راز و نياز مى كنى و از او مى خواهى كه تو را از بند خطا و هلاكت گناهانت رها كند ، كه جز خدا، قدرتى نيست».
نویسنده : محمد محمدي ري شهري
منبع : تبیان
:: ادامه مطلب
نماز هديه معصومين عليهم السلام
1 - هشت ركعت نماز در روز جمعه به جا آورد؛ يعنى بعد از هر دو ركعت ، سلام بگويد. چهار ركعت آن را هديه به حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم ) و چهار ركعت ديگر را به حضرت فاطمه (عليها السلام ) هديه نمايد.
2 - در روز دوشنبه چهار ركعت نماز بخواند و به حضرت اميرالمومنين (عليه السلام ) هديه نمايد.
3 - هر روز از هفته را چهار ركعت بخواند و به امامى هديه كند، به ترتيب آن ها تا آنكه در روز پنج شنبه چهار ركعت به امام جعفر صادق (عليه السلام ) هديه گرداند.
4 - در روز شنبه چهار ركعت به حضرت امام موسى (عليه السلام ) هديه كند.
5 - هر روز چهار ركعت نماز بخواند و به امامى هديه نمايد؛ به ترتيب ، تا روز پنج شنبه چهار ركعت را هديه امام عصر (عليه السلام ) كند و مابين هر دو ركعت از اين نمازها، اين دعا را بخواند: اللهم انت السلام منك السلام ... كه در مفاتيح الجنان آمده است .(468)
نماز زيارت معصومين عليهم السلام
حداقل آن دو ركعت است كه ثواب آن به آن معصومى كه به زيارتش رفته اند، هديه مى شود. وقت آن نيز بعد از داخل شدن به حرم و سلام كردن به معصوم (عليهم السلام ) يعنى بعد از زيارت او است . ناگفته نماند كه تاءخير نماز از زيارت در صورتى است كه از نزديك امام را زيارت كند؛ ولى اگر از دور و از شهر خودش بخواهد زيارت كند بايد نماز را قبل از زيارت بخواند. افضل مكان ها در حرم ، بالاى سر حضرت است .
1 - نماز زيارت حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم )
از راه دور: چهار ركعت نماز زيارت است به دو سلام . (فرقى نمى كند چه سوره اى بخواند) بعد از نماز نيز تسبيح حضرت فاطمه زهرا (عليها السلام ) بگويد.(469)
2 - نماز زيارت ائمه بقيع عليهم السلام
شيخ طوسى در تهذيب فرمود: بعد از آن هشت ركعت نماز زيارت بخوان . يعنى براى هر امامى دو ركعت .(470)
3 - نماز اميرالمومنين (عليه السلام )
شش ركعت نماز به جا آور! دو ركعت آن را هديه به اميرالمومنين (عليه السلام ) كن ! در ركعت اول بعد از حمد، سوره رحمن بخوان و در ركعت دوم سوره يس . بعد از نماز تسبيح حضرت زهرا (عليها السلام ) را بخوان ، از خدا طلب آمرزش و براى خود دعا كن . و چهار ركعت ديگر را به نيت هديه به حضرت آدم و نوح بخوان ، سجده شكر به جا آور.(471)
4 - نماز بعد از زيارت عاشورا
دو ركعت است و مانند نماز صبح خوانده مى شود.
سه نماز ديگر
نماز جعفرطيار(472)
از مستحبات مؤ كد و از نمازهاى مشهور بين عامه و خاصه است . از چيزهايى است كه پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) به خاطر محبت و بزرگوارى نسبت به پسر عموى خود هنگام بازگشت از سفرش به او عطا فرمود. همچنين از امام صادق (عليه السلام ) نقل است كه در روز فتح خيبر، هنگامى كه جعفر از حبشه آمد، پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) به او فرمود: آيا جايزه اى به تو ندهم ؟ آيا بخششى به تو نداشته باشم ؟ آيا به تو هديه اى نكنم ؟ پس جعفر گفت : چرا يا رسول اللّه (صلى الله عليه و آله و سلم )! حضرت صادق (عليه السلام ) فرمود: مردم گمان كردند كه پيغمبر به او طلا يا نقره مى دهد، لذا گردنها را كشيدند تا ببينند چه مى دهد. پس پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: چيزى به تو عطا مى كنم كه اگر آن را هر روز انجام دهى ، برايت از دنيا و آنچه در آن است ، بهتر خواهد بود و اگر هر دو روز يك مرتبه به آن عمل كنى ، خداوند گناه بين آن دو روزت را مورد مغفرت قرار مى دهد، يا اگر در هر جمعه يا هر ماه يا هر سالى عمل نمايى خداوند گناه بين آنها را مى بخشد. با فضيلت ترين وقت خواندن نماز جعفر طيار روز جمعه ، وقت بالا آمدن آفتاب است .
كيفيت نماز:
اين نماز چهار ركعت است ؛ دو سلام دارد (دو تا دو ركعتى ). نمازگزار در هر ركعت ، حمد و سوره مى خواند. پس پانزده مرتبه مى گويد: سبحان اللّه و الحمد لله و لا اله الا اللّه و اللّه اكبر. همين تسبيح را ده مرتبه در ركوع و همچنين ده مرتبه بعد از سر برداشتن از ركوع و ده مرتبه در سجده اول و ده مرتبه بعد از سربرداشتن از سجده اول و ده مرتبه در سجده دوم و ده مرتبه بعد از سر بلند نمودن از سجده دوم مى گويد.
مستحبات نماز جعفر طيار
1 - در ركعت اول بعد از حمد، سوره زلزال و در ركعت دوم ، سوره عاديات و در ركعت سوم ، سوره نصر و در ركعت چهارم ، سوره توحيد بخواند.
2 - مستحب است كه نمازگزار در سجده دوم ركعت چهارم ، بعد از تسبيحات بگويد: يا من لبس العز و الوقار يا من تعطف بالمجد و تكرم به يا من لا ينبغى التسبيح الا له يا من احصى كل شيى علمه يا ذالنعمة و الطول يا ذالمن و الفضل يا ذالقدره و الكرم ، اءسئلك بمعاقد العز من عرشك و منتهى الرحمة بكتابك و باءسمك الاءعظم الاءعلى و كلماتك التامات اءن تصلى على محمد و آل محمد و افعل بى كذا و كذا
سپس حاجت هايش را بگويد. (به فارسى هم مى تواند حاجتش را درخواست كند.)
3 - بعد از فارغ شدن از نماز، مستحب است دعايى را كه شيخ طوسى و سيد بن طاووس از مفضل بن عمر نقل كرده اند، بخواند.(473) در حديث رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) در مورد مقام كسى كه نماز جعفر طيار بخواند، آمده است كه اگر انسان مانند ريگ بيابان و كف دريا گناه داشته باشد، حق تعالى گناههاى او را مى آمرزد.(474)
نماز حضرت سلمان
ده ركعت است ؛ به صورت پنج نماز دو ركعتى به شرح زير خوانده مى شود:
1 - در هر ركعت بعد از حمد، سه بار سوره توحيد و سه بار سوره كافرون قرائت مى شود.
2 - بعد از هر دو ركعت ، دست ها را بلند كرده اين دعا را مى خوانند: لا اله الا اللّه وحده لا شريك له ، له الملك له الحمد يحيى و يميت و هو حى لا يموت بيده الخير و هو على كل شيى قدير سپس اين دعا را مى خوانند: اللهم لا مانع لما اءعطيت و لا معطى لما منعت و لا ينفع ذا الجد منك الجد پس دستها را به روى خود مى كشند.(475)
نماز عيد غدير
دو ركعت است كه در هر ركعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره توحيد، ده مرتبه آيه الكرسى و ده مرتبه سوره قدر خوانده مى شود. بهتر است اين نماز نزديك ظهر به جا آورده شود و قبل از آن غسل انجام گيرد.
امام صادق (عليه السلام ) فرمودند: كسى كه اين نماز را بخواند، ثواب صد هزار حج و صد هزار عمره را مى برد و هر حاجتى از خدا درخواست كند خداوند آن را برآورده مى نمايد.(476)
نمازهاى ايام هفته
1 - نماز شب شنبه
از رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) نقل شده است : هر كس در شب شنبه ، چهار ركعت نماز بخواند، به نحوى كه در هر ركعت سوره حمد، يك مرتبه و سوره توحيد هفت مرتبه ، نوشته شود براى او ثواب هر ركعت ، هفتصد حسنه و عطا كند خداى تعالى به او شهرهايى در بهشت .
2 - نماز روز شنبه
از رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) نقل شده است كه فرمود: هر كه در روز شنبه ، چهار ركعت نماز بخواند در هر ركعت حمد، يك مرتبه و سوره كافرون سه مرتبه و بعد از فارغ شدن ، يك مرتبه آيه الكرسى را بخواند، خداى عز و جل از براى او، به هر حرفى ثواب يك شهيد بنويسد.(477)
3 - نماز شب يكشنبه
شش ركعت است ؛ هر ركعتى بعد از حمد، هفت مرتبه سوره توحيد دارد.
4 - نماز روز يكشنبه
وقت چاشتگاه كه آفتاب بالا آمده باشد، دو ركعت نماز مى خوانى . در ركعت اول بعد از حمد، سه مرتبه سوره كوثر و در ركعت دوم بعد از حمد، سه مرتبه سوره توحيد را مى خوانى .(478)
5 - نماز شب دوشنبه
دو ركعت است ؛ كه نمازگزار بايد در هر ركعت بعد از حمد، آيه الكرسى و سوره توحيد، فلق و ناس هر يك را يك مرتبه خوانده و بعد از فارغ شدن از نماز، ده مرتبه استغفار نمايد. براى او، ده حج و ده عمره خالص از طرف خداى عزوجل نوشته شود.
6 - نماز روز دوشنبه
چهار ركعت است ؛ در ركعت اول بعد از حمد، يك مرتبه آيه الكرسى ، در ركعت دوم يك مرتبه حمد، يك مرتبه سوره توحيد و در دو ركعت ديگر ركعت اول بعد حمد سوره فلق يك مرتبه و ركعت دوم بعد از حمد سوره ناس يك مرتبه خوانده شود و بعد از فارغ شدن از نماز ده مرتبه استغفار نمايد.(479)
7 - نماز شب سه شنبه
دو ركعت است ؛ ركعت اول بعد از حمد، يك مرتبه سوره قدر و ركعت دوم بعد از حمد، هفت مرتبه سوره توحيد دارد.
8 - نماز روز سه شنبه
دو ركعت است كه در هر ركعت ، حمد يك مرتبه و سوره والتين و سوره توحيد و فلق و ناس هر كدام يك مرتبه خوانده مى شوند.(480)
9 - نماز شب چهارشنبه
دو ركعت است ؛ در هر ركعت بعد از حمد، آيه الكرسى و سوره قدر و نصر يك مرتبه و سوره توحيد سه مرتبه قرائت مى شود.
10 - نماز روز چهارشنبه
دو ركعت است و در هر ركعتى بعد از حمد، سوره زلزلت يك مرتبه و سوره توحيد سه مرتبه خوانده مى شود. كسى كه اين نماز را بخواند، خداوند از او تاريكى قبر را تا روز قيامت رفع كند.(481)
11 - نماز شب پنج شنبه
شش ركعت است ؛ در هر ركعت بعد از سوره حمد، آيه الكرسى و سوره كافرون هر كدام يك مرتبه و سوره توحيد را سه مرتبه و بعد از تمام شدن ، سه مرتبه آيه الكرسى را بخواند.
12 - نماز روز پنج شنبه
دو ركعت است ؛ در هر ركعت ، حمد يك مرتبه و سوره نصر و كوثر هر كدام پنج مرتبه و بعد از عصر، چهل مرتبه سوره توحيد را بخواند و چهل مرتبه استغفار نمايد. كسى كه اين نماز را بخواند، به عطا شود حسنات ، به تعداد آنچه در بهشت و جهنم است .(482)
13 - نماز شب جمعه
از رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) نقل شده است كسى كه دو ركعت نماز بخواند و در هر ركعت ، حمد يك مرتبه و سوره توحيد هفتاد مرتبه و بعد از نماز، هفتاد مرتبه ((استغفر اللّه )) بگويد. قسم به آن كسى كه مرا مبعوث كرده ! به حق كسى كه اين عمل را انجام دهد و استغفار كند براى تمام امت من ، خداوند دعاى او را مستجاب كند و تمام امت را وارد بهشت كند.
14 - نماز روز جمعه
از اميرالمومنين (عليه السلام ) حديث است هر كه در اين روز، هشت ركعت نماز به جا آورد هنگامى كه به قدر يك تيزه آفتاب بلند شده باشد يا بيشتر، خداى تعالى براى او هزار درجه در بهشت بلند نمايد.
نماز روز جمعه به نقل از اميرالمومنين (عليه السلام ) چهار ركعت است . نمازگزار بايد در هر ركعت حمد و آيه الكرسى را پانزده مرتبه بخواند و چون از نماز فارغ شد هفتاد مرتبه ((استغفر اللّه )) و پنجاه مرتبه ((لا حول و لا قوة الا بالله )) بگويد.(483)
نماز ماههاى سال
نمازهاى مشترك هر ماه
1 - نماز شب اول هر ماه :
دو ركعت است و در هر ركعت بعد از حمد، سوره انعام خوانده مى شود.(484)
2 - نماز روز اول هر ماه :
مستحب است كه در روز اول هر ماهى ، نماز خوانده شود. وقت آن از اول صبح تا مغرب بوده و آن دو ركعت است . در ركعت اول بعد از حمد، سى مرتبه سوره توحيد و در ركعت دوم بعد از حمد، سى مرتبه سوره قدر بخواند. بعد از نماز نيز هر مقدارى كه مى تواند صدقه بدهد. با اين عمل ، سلامتى آن ماه را براى خويش خريده است .(485)
نمازهاى ماه رجب
فضيلت ماه رجب :
نبى گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود رجب ماه بزرگ خداست و ماهى در فضيلت و حرمت به آن نمى رسد، جنگ و مبارزه با كافران در اين ماه حرام است . همچنين اضافه نمود: رجب ماه خدا، شعبان ماه من و رمضان ماه امت من است .(486)
امام كاظم (عليه السلام ) فرمود: رجب نام نهرى در بهشت است كه از شير سفيدتر و از عسل شيرين تر مى باشد؛ هر كسى يك ماه رجب را روزه بدارد، از آن نهر بياشامد.(487)
1 - نماز در هر شب ماه رجب :
دو ركعت است ؛ نمازگزار بايد بعد از حمد، سه مرتبه سوره كافرون و يك مرتبه سوره توحيد بخواند و چون سلام داد دست ها را بلند كند و بگويد: لا اله الا اللّه وحده لا شريك له ، له الملك و له الحمد يحيى و يميت و هو حى لا يموت بيده الخير و هو على كل شيى قدير و اليه المصير و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم لا حول و لا قوة الا بالله اللهم صل على محمد النبى الامى و آله
و دست ها را به صورت خود بكشد. ثواب اين نماز، ثواب شصت حج و شصت عمره مى باشد.(488)
2 - نماز اولين شب جمعه رجب :
اولين شب جمعه اين ماه ((ليلة الرغائب )) نام دارد كه داراى فضيلت بسيارى است . دستور اين نماز چنين است : روز پنج شنبه را روزه گرفته و بين نماز مغرب و عشاء دوازده ركعت نماز دو ركعتى به ترتيب زير خوانده شود:
الف ) در هر ركعت بعد از حمد، سه مرتبه سوره قدر و سيزده مرتبه سوره اخلاص خوانده شود.
ب ) بعد از نمازها گفته شود: اللهم صل على محمد النبى الامى و آله .
ج ) پس سجده كرده و هفتاد مرتبه گفته شود: سبوح قدوس رب الملائكه و الروح سپس از سجده برخاسته و قرائت شود: رب اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم انك انت العلى العظيم .
د) بار ديگر به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذكر گردد: سبوح قدوس رب الملائكه و الروح و در خاتمه نيازمنديهاى خود از خداوند طلب شود.(489)
3 -نماز در روز جمعه رجب :
از رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) آمده است : كسى كه چهار ركعت نماز بخواند و ما بين ظهر و عصر جمعه ، در هر ركعت سوره حمد يك مرتبه ، آيه الكرسى هفت مرتبه و سوره توحيد پنج مرتبه و بعد از نماز ده مرتبه بگويد: استغفر اللّه الذى لا اله الا هو و اءساءله التوبة بنويسد براى او خداى تعالى هر روز هزار حسنه تا بميرد و عطا مى فرمايد خدا به او به اندازه هر آيه كه قرائت كرده شهرى در بهشت از ياقوت سرخ و به هر حرفى قصرى در بهشت از در سفيد و تزويج مى فرمايد خداى تعالى به او حورالعين ، و راضى مى شود از او به رضايى كه سختى و غضبى بعد از او نباشد و نوشته مى شود از عبادت كنندگان و ختم عمرش به سعادت و مغفرت است .(490)
4 - نماز در روز اول رجب :
نماز حضرت سلمان كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به او فرمود: اين نماز را بخوان ! كه ده ركعت است و به صورت پنج نماز دو ركعتى و به شرح زير خوانده مى شود:
الف ) در هر ركعت بعد از حمد، سه بار سوره اخلاص و سه بار سوره كافرون را بخواند.
ب ) بعد از هر دو ركعت دستها را بلند كرده و اين دعا را بخواند: لا اله الا اللّه وحده لا شريك له ، له الملك و له الحمد يحيى و يميت و هو حى لا يموت بيده الخير و هو على كل شيى قدير.
ج ) سپس بگويد: اللهم لا مانع لما اءعطيت و لا معطى لما منعت و لا ينفع ذا الجد منك الجد. پس دست ها را روى خود بكشد.(491)
5 - نماز يك شب در رجب :
از رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت شده كه فرمود: هر كس در يك شب از ماه رجب دو ركعت نماز، و در اين دو ركعت صد مرتبه سوره توحيد را بخواند، ثواب آن اين است كه صد سال روزه گرفته است در راه خدا و عطا كند خدا به او صد قصر در بهشت و در هر قصرى در جوار يكى از پيغمبران عليهم السلام .(492)
نماز شب هاى ماه رجب
1 - نماز شب اول :
بعد از نماز مغرب ، بيست ركعت به جا آورد؛ هر دو ركعت به يك سلام . و در هر ركعت سوره حمد و توحيد يك مرتبه خوانده شود.(493)
2 - نماز شب دوم :
ده ركعت است و در هر ركعت حمد و سوره كافرون را يك مرتبه بخواند.(494)
3 - نماز شب سوم :
ده ركعت است ؛ در هر ركعت ، حمد يك مرتبه و سوره نصر را پنج مرتبه بخواند. كسى كه اين نماز را بخواند بنا مى كند خدا براى او قصرى در بهشت كه عرض و طولش هفت مرتبه از دنيا وسيع تر است و ندا مى كند يك منادى از آسمان ، كه بشارت باد دوست خدا را به كرامت عظيمى و رفاقت نبيين و صديقين و شهداء و صالحين .(495)
4 - نماز شب چهارم :
صد ركعت است : يعنى پنجاه نماز دو ركعتى ، در هر ركعت اول ، بعد از حمد سوره فلق و در هر ركعت دوم بعد از حمد، سوره ناس يك مرتبه خوانده مى شود.
5 - نماز شب پنجم :
شش ركعت است ؛ حمد يك مرتبه و سوره توحيد بيست و پنج مرتبه ذكر مى گردد. رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: كسى كه اين نماز را به جا آورد خدا به او عطا مى كند ثواب چهل پيغمبر و چهل شهيد و مى گذرد بر صراط مثل برق درخشنده بر يك اسبى از نور.
6 - نماز شب ششم :
دو ركعت است و در هر ركعت بعد از حمد، آيه الكرسى را هفت مرتبه ، بخواند.
7 - نماز شب هفتم :
چهار ركعت است و در هر ركعت بعد از حمد، سوره توحيد، ناس و فلق هر يك سه مرتبه و بعد از نماز ده مرتبه صلوات و ده مرتبه تسبيحات اربعة قرائت مى شود.
8 - نماز شب هشتم :
بيست ركعت است و در هر ركعت بعد از حمد، سوره فلق و ناس هر يك سه مرتبه بخواند.
9 - نماز شب نهم :
دو ركعت است ؛ در هر ركعت بعد از حمد، پنج مرتبه سوره تكاثر قرائت مى گردد.(496)
10 - نماز شب دهم :
دوازده ركعت است و بعد از نماز مغرب خوانده مى شود. و بايد بعد از حمد، سه مرتبه سوره توحيد بخواند.(497)
11 - نماز شب يازدهم :
دوازده ركعت است ؛ كه بايد حمد يك مرتبه و دوازده مرتبه آيه الكرسى ذكر شود.
12 - نماز شب دوازدهم :
دو ركعت است و حمد يك مرتبه ، آيه ((آمن الرسول )) تا آخر سوره بقره ، كه اين دو آيه را بايد ده مرتبه در هر ركعت بخواند.
13 - نماز شب سيزدهم (شب ولادت حضرت على (عليه السلام )
ده ركعت است ؛ در هر ركعت اول بعد از حمد، سوره عاديات و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره تكاثر را بخواند. (پنج تا دو ركعت ). پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: بيامرزد خدا گناهانش را، و اگر عاق والدين بوده باشد راضى مى شود خداوند سبحان از او، در قبر منكر و نكير نزديكش نمى آيند و نمى ترسانند او را، و مى گذرد بر صراط مثل برق جهنده ، و نامه عملش را به دست راستش مى دهند و سنگين مى شود ميزانش ، و عطا كرده مى شود در جنت فردوس هزار شهر.
14 - نماز ديگر شب سيزدهم :
دو ركعت است و در هر يك بعد از حمد، سوره يس و ملك و اخلاص خوانده شود.(498)
15 - نماز شب چهاردهم :
سى ركعت است ؛ در هر ركعت بعد از حمد، سوره توحيد و آيه آخر سوره كهف ، يعنى ((قل انما اءنا بشر مثلكم )) را تا آخر سوره بخواند.(499)
16 - نماز شب پانزدهم :
دوازده ركعت است ؛ بعد از حمد، هر سوره اى كه خواستى بخوان و وقتى كه از نماز فارغ شدى ، سوره حمد را يك مرتبه و سوره فلق ، ناس و توحيد و آيه الكرسى ، هر يك را چهار مرتبه بخوان و بعد از تسبيحات اربعه ، چهار مرتبه بگو: اللّه اللّه ربى لا اشرك به شيئا ما شاء اللّه لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم .(500)
17 - نماز روز پانزدهم :
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به سلمان فرمود: ده ركعت ، در هر ركعت ، حمد يك مرتبه و سوره توحيد و كافرون هر يك را سه مرتبه بخوان . وقتى كه سلام نماز را دادى ، دست ها را به سوى آسمان بلند كن و بگو:لا اله الا اللّه وحده لا شريك له ، له الملك و له الحمد يحيى و يميت و هو حى لا يموت بيده الخير و هو على كل شيى قدير الها واحدا فردا صمدا لم يتخذ صاحبة و لا ولدا. پس دست ها را به صورتت بكش .(501)
18 - نماز شب شانزدهم :
سى ركعت است و در هر ركعت بعد از حمد، سوره توحيد را ده مرتبه بخوان .(502)
19 - نماز شب هفدهم :
مثل شب قبل ، سى ركعت است ، در هر ركعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره توحيد را بخوان .(503)
20 - نماز شب هجدهم :
دو ركعت مى باشد؛ در هر ركعت بعد از حمد، سوره توحيد، فلق و ناس هر يك را، ده مرتبه بخوان .(504)
21 - نماز شب نوزدهم :
چهار ركعت مى باشد و بعد از حمد، پانزده مرتبه آيه الكرسى و پانزده مرتبه سوره توحيد را بخوان .(505)
22 - نماز شب بيستم :
دو ركعت است و بعد از حمد در هر ركعت سوره قدر را بخوان .
23 - نماز شب بيست و يكم :
شش ركعت است ؛ در هر ركعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره كوثر و ده مرتبه سوره توحيد را بخوان .(506)
منبع : تبیان
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894279
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396