| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
ويژگي هاي عبادت امير مؤمنان عليه السلام
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : چهارشنبه 30 اسفند 1391 

چکيده :

از برترين امتيازات اميرمومنان (ع) كه تمام صفات برتر او به نحوي از آن سرچشمه مي گيرد، عبادت و بندگي اوست. عبادت او با همة امور زندگي پيوند داشت، برعكس عده اي كه در طول تاريخ اهل عبادت و رياضت بوده اند، ولي بريده از اجتماع و زندگي و خانواده به سرمي بردند.

اي علي اي بي نهايت بي کران / اي جهان بي کران در تو نهان مي دهد

اي علي اي آفتاب کوي عشق  /  کوي وَلايَت بوي عشق

اي علي اي خضر، اي نوح، اي خليل /   اي نشان از حکمت رب جليل

از برترين امتيازات اميرمؤمنان عليه السلام که تمام صفات برتر او به نحوي از آن سرچشمه مي گيرد، عبادت و بندگي اوست. او عابد شب و شير دلاور روز بود که هرگز از عبادت و بندگي خدا خسته نشد. او در مرکز عبادت، يعني کعبه به دنيا آمد و در حال نماز، در محراب عبادت مجروح گشت و با آن جراحت به شهادت رسيد.

و در حال شهادت نيز جملات نماز را بر زبان داشت که «ماتَ عَلِيٌّ وَ الصَّلوةُ بَيْنَ شَفَتَيْهِ؛ علي از دنيا رفت در حالي که نماز بين دو لبش بود.» با اين حال، علي عليه السلام اهل سياست و حکومت، مَرد رَزْم و جهاد، و اهل اجتماع و مردم داري بود. اين گونه نبود که عبادت، او را از مسئوليتهاي اجتماعي و خانوادگي باز دارد. عبادت او با همه امور زندگي پيوند داشت، بر عکس عده اي که در طول تاريخ اهل عبادت و رياضت بوده اند، ولي بريده از اجتماع و زندگي و خانواده به سر مي بردند.

ضروري مي نمايد که نگاهي به ويژگيهاي عبادت مولا داشته باشيم تا راهنمايي باشد براي جامعه اسلامي، مخصوصا تشيع و آنهايي که مي خواهند عبادت را همراه با مسئوليتهاي ديگر داشته باشند.

الف. اهميت عبادت و بندگي از ديدگاه علي عليه السلام

در فرهنگ قرآن و روايات، عبادت از اهميت والايي برخوردار است تا آنجا که هدف خلقت انسان و جن عبادت و بندگي دانسته شده است.(1) در روايات، از جمله کلمات امير عابدان، علي عليه السلام تعبيرات زيبايي درباره عبادت آمده است که به نمونه هايي اشاره مي شود:

1. محبوب خدا: امام علي عليه السلام فرمود: «اِذا اَحَبَّ اللّهُ عَبْدا اَلْهَمَهُ حُسْنَ الْعِبادَةِ؛(2) هر گاه خداوند بنده اي را دوست بدارد، خوب عبادت کردن را به او الهام مي کند.»

2. قرب الهي: اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: «ما تَقَرَّبَ مُتَقَرِّبٌ بِمِثْلِ عِبادَةِ اللّه؛(3) نزديک نشده است نزديک شونده اي [به خداوند متعال] به [وسيله اي] مانند عبادت خداوند.»

3. فضيلت بزرگان: بزرگي به مال و حسب و نسب نيست، بلکه «فَضيلَةُ السّادَةِ حُسْنُ الْعِبادَةِ؛(4)برتري سروران (و بزرگان) نيکو عبادت نمودن است.»

5. حُرّ واقعي: آزاد واقعي کسي است که از بند هوس رسته و به بندگي مولاي حقيقي در آمده است. امام علي عليه السلام فرمود: «مَنْ قامَ بِشَرائِطِ الْعُبُوديَّةِ اُهِّلَ لِلْعِتْقِ؛(5)هر کس به شرائط بندگي قيام کند، اهليّت (و سزاواري) آزادگي يافته است.»

ب. ويژگيهاي عبادت علي عليه السلام

جامعيّت اوصاف علي عليه السلام در جامعيّت عبادت او نهفته است. اگر آن حضرت تمامي آنچه را که خوبان عالم دارند، داراست، بخاطر آن است که عبادت او تمام اوصاف بايسته و شايسته عبادات را در خود فراهم آورده و برخوردار است که به نمونه هايي اشاره مي شود.

1. عبادت آگاهانه

از مهم ترين ويژگي يک عبادت برتر اين است که عابد آن آگاه به معبود و آگاه به مسئوليت خويش و زمان خود باشد وگرنه، نه تنها ثمربخش نخواهد بود که خطرساز و انحراف آور است.

علي عليه السلام اين حقيقت را با زبانها و بيانهاي مختلفي گوشزد و بيان مي نمود، گاه مي فرمود:

«اَلْمُتَعَبِّدُ عَلي غَيْرِ فِقْهٍ کَحِمارِ الطّاحُونَةِ يَدُورُ وَ لا يَبْرَحُ وَ رَکْعَتانِ مِنْ عالِمٍ خَيْرٌ مِنْ سَبْعينَ رَکْعَةً مِنْ جاهِلٍ لاَِنَّ الْعالِمَ تَأْتيهِ الْفِتْنَةُ فَيَخْرُجُ مِنْها بِعِلْمِهِ وَ تَأْتِي الْجاهِلَ فَتَنْسِفُهُ نَسْفا وَ قَليلُ الْعَمَلِ مَعَ کَثيرِ الْعِلْمِ خَيْرٌ مِنْ کَثير الْعَمَلِ مَعَ قَليلِ العِلْمِ وَ الشَّکِّ وَ الشُّبْهَةِ؛(6) پرستشگر نادان همچون خرِ آسياب است که به گرد خود مي گردد و گامي به پيش نمي رود. و دو رکعت (نماز) از شخص عالم برتر از هفتاد رکعت نماز نادان است؛ زيرا عالم وقتي گرفتار فتنه شود، با علم خود از آن بيرون مي آيد، ولي جاهل وقتي دچار فتنه گردد، غرق شود. و عمل اندک با علم زياد بهتر از عمل بسيار با علم اندک همراه با شک و ترديد مي باشد.»

و گاهي آن حضرت اعلام خطر مي کرد که «مَنْ عَبَدَ اللّهَ بِغَيْرِ عِلْمٍ کَفَرَ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُ؛(7) هر کس بدون آگاهي و معرفت خدا را عبادت کند، از جايي که خود نمي داند سر از کفر در مي آورد.» مصداق بارز اين حديث در تاريخ اسلام، خوارج است که با آن همه عبادت بر عليه امام زمان خويش قيام کردند. اگر هم جاهلي به چنان خطري دچار نشود، لااقل بهره کافي از عبادت نمي برد؛ چنان که علي عليه السلام فرمود: «لا خَيْرَ في عِبادَةٍ لَيْسَ فيها تَفَقُّهٌ؛(8) عبادتي که آگاهانه نباشد، خيري در آن نيست.»

و گاه دردمندانه سفارش مي فرمود: «سَکِّنُوا في اَنْفُسِکُمْ مَعْرِفَةَ ما تَعْبُدُونَ حَتّي يَنْفَعَکُمْ ما تُحَرِّکُونَ مِنَ الْجَوارِحِ بِعِبادَةِ مَنْ تَعْرِفُون؛(9) معرفت و شناخت آن کس را که مي پرستيد، در جان خود جاي دهيد تا حرکتهاي بدني که براي عبادت معبود شناخته شده خويش تحمل مي کنيد، شما را سود رساند.»

و عبادت آن حضرت در اوج عرفان و آگاهي بود. ذِعْلِب عرض کرد: يا اميرالمؤمنين! آيا پروردگارت را ديده اي؟ آن حضرت فرمود: «ما کُنْتُ اَعْبُدُ رَبّا لَمْ أرَهُ. فَقالَ يا اَميرَالْمُؤْمِنينَ! کَيْفَ رَاَيْتَهُ؟ قالَ: وَيْلَکَ يا ذِعْلِبُ لَمْ تَرَهُ الْعُيُونُ بِمُشاهَدَةِ الاَْبْصارِ وَلکِنْ رَأتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقائِقِ الاْيمانِ؛(10) من پروردگاري را که نبينم، نمي پرستم. عرض کرد: يا اميرالمؤمنين! او را چگونه ديدي؟ فرمود: اي ذعلب! واي بر تو! ديده هاي ظاهر او را نتواند ديد، ولي ديده هاي دل به وسيله حقايق ايمان او را مشاهده مي کنند.»

2. عبادت عاشقانه

 

  • ز بارگاه قدس حق يک نفس او کنار نيست

  • علي است عاشق خدا بندگيش شعار نيست

وقتي معرفت و شناخت به معبود اصلي به حد اعلاي خود رسيد، به دنبال آن عشق و محبت آشکار مي شود.

 

  • نقش جمال يار را تا که بدل کشيده ام هر نظري که بگذرد جلوه رويش از نظر

  • يکسره مهر اين و آن از دل خود بريده ام بار دگر نکو ترش بينم از آنکه ديده ام

(11)

را عبادت مي کنم.»

در روايت ديگري، عبادت را به سه گونه تقسيم نموده: عبادت بردگان که ناشي از ترس است، و عبادت تاجران که براي رسيدن به بهشت است، و عبادت آزادمردان، و آن گاه مي فرمايد: «وَ قَوْمٌ عَبَدْوا اللّهَ حُبّا لَهُ فَتِلْکَ عِبادَةُ الاَْحْرارِ وَ هِيَ اَفْضَلُ الْعِبادَةِ؛(12) و گروهي خدا را به خاطر دوستي (و عشق) او مي پرستند، پس اين گونه عبادت، عبادت آزادمردان است و برترين عبادت هم همين است.» و در جاي ديگر فرمود: «لَوْ لَمْ يَتَوَعَّدِ اللّهُ علي مَعْصِيَتِهِ لَکانَ يَجِبُ اَنْ لا يُعْصي شُکْرا لِنِعْمَتِهِ؛(13)اگر [فرضا] خداوند کيفري براي معصيت خود معيّن نکرده بود، سپاس گزاري از نعمتش ايجاب مي کرد که از فرمانش سرپيچي نشود.»

3. عبادت خاشعانه

نماز يکي از مهم ترين عبادات است و از ويژگيهاي مهم يک نماز مطلوب اين است که انسان در حال نماز، خضوع و خشوع داشته باشد. هم اعضا و اندام در خدمت نماز باشد و هم دل در گرو خداوند. قرآن کريم درباره مؤمنان مي فرمايد: «قَدْ اَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ اَلَّذينَ هُمْ في صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ»؛(14) «به راستي که ايمان آورندگان رستگار شدند؛ همانان که در نماز خود [فروتن و [خاشع اند.»

علي عليه السلام بر اين ويژگي نيز تأکيد دارد و به ديگران سفارش مي فرمايد که «لِيَخْشَعِ الرَّجُلُ في صَلاتِهِ، فَاِنَّهُ مَنْ خَشَعَ قَلْبُهُ لِلّهِ عَزَّوَجَلَّ خَشَعَتْ جَوارِحُهُ فَلا يَعْبَثُ بِشَي ءٍ؛(15) آدمي بايد در نمازش خشوع داشته باشد؛ زيرا کسي که قلبش براي خداي عزيز و جليل خاشع شد، همه اعضا و اندامش نيز خاشع گردد. پس با چيزي سرگرم و مشغول نمي شود.»

در جاي ديگر به کميل چنين سفارش نمود: «يا کُميْلُ لَيْسَ الشَّأْنُ اَنْ تُصَلِّيَ وَ تَصُومَ وَ تَتَصَدَّقَ اِنَّمَا الشَّأْنُ أَنْ تَکُونَ الصَّلاةُ فُعِلَتْ بِقَلْبٍ نَقِيٍّ وَ عَمَلٍ عِنْدَ اللّهِ مَرْضِيٍّ وَ خُشُوعٍ سَوِيٍّ، وَ اِبْقاءٍ لِلْجِدِّ فيها؛(16) اي کميل! مقام اين نيست که نماز گذاري و روزه بگيري و صدقه دهي، مقام آن است که نماز همراه قلب پاک انجام شود و مورد پسند الهي بوده، همراه با خشوع متعادل، و دوام جديت باشد.»

و علي عليه السلام خود چنان عبادتي داشت. شاهدش عبادتهاي شبانه اوست که هر شب بر اثر درک عظمت خدا و خوف از او غش مي کرد.

4. عبادت خالصانه

آن گاه که معرفت و عشق وجود انسان را فرا گرفت، بوي شرک و ريا نيز از انسان دور مي شود و عبادت رنگ خلوص به خود خواهد گرفت. علي عليه السلام عبادت خالصانه را اين گونه توصيف مي کند: «اَلْعِبادَةُ الْخالِصَةُ اَنْ لا يَرْجُو الرَّجُلُ اِلاّ رَبَّهُ وَ لا يَخافُ اِلاّ ذَنْبَهُ؛(17) عبادت خالص آن است که آدمي فقط به پروردگارش اميد داشته باشد و جز از گناهش نترسد.»

از آنجا که يقين و باور علي عليه السلام در بالاترين قله معرفت قرار دارد، اخلاص او نيز چنين است؛ چرا که خود فرمود: «سَبَبُ الاِْخْلاصِ اَلْيَقينُ؛(18) سبب و علّت اخلاص ورزيدن، باور است.»

و در جاي ديگر فرمود: «ثَمَرةُ الْعِلْمِ اِخْلاصُ الْعَمَلِ؛(19) ميوه علم و دانش، خالص نمودن عمل است.»

5. عبادت مستمر

علي عليه السلام مي فرمايد: «دَوامُ الْعِبادَةِ بُرْهانُ الظَّفَرِ وَ السَّعادَةِ وَ دَوامُ الشُّکْرِ عُنْوانُ دَرْکِ الزِّيادَةِ؛(20) عبادت دائمي دليل پيروزي و نيک بختي است و سپاس گذاري هميشگي، نشانه دريافت فزوني [نعمت [مي باشد.»

و فرمود: «قَليلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ اَرْجي مِنْ کَثيرٍ مَمْلُولٍ مِنْه؛(21) [عمل[ اندکي که به آن ادامه مي دهي، اميد [سُود دهي] به آن بيشتر از کار بسياري است که ملال آور [و غير دائمي] است.»

6. ميانه روي در عبادت

نکته ديگري که مولا علي عليه السلام به آن توجه دارد، اقتصاد و ميانه روي در عبادات است؛ يعني انسان به قدري که توان دارد و حال و نشاط او را ياري مي کند، به عبادت بپردازد و از افراط و تفريط پرهيز نمايد.

 

  • رهرو آن است که آهسته و پيوسته رود

  • رهرو آن نيست گهي تند و گهي خسته رود

در بخشي از وصيت نامه آن حضرت به فرزندش مي خوانيم: «وَ اقْتَصِدْ في عِبادَتِکَ وَ عَلَيْکَ فيها بِالاْءَمْرِ الدّائِمِ الَّذي تُطيقُهُ؛(22) [پسرم!] در انجام عبادت ميانه رو باش و بر تو لازم است که در انجام عبادت روش دائمي که توانش را داري، پيشه سازي.»

ج. برترين عبادات

در اين بخش به نمونه هايي از برترين عبادات از ديدگاه امير موحّدان عليه السلام اشاره مي کنيم.

1. رکوع و سجود: از ميان عبادات، برترين عبادتي که انسان را بيشتر به خداوند نزديک مي کند، رکوع و سجود است. آن حضرت مي فرمايد: «نِعْمَ الْعِبادَةُ اَلسُّجُودُ وَ الرُّکُوعُ؛(23) بهترين عبادت سجده و رکوع است.»

2. انجام واجبات: آن حضرت فرمود: «وَلا عِبادَةَ کَأَداءِ الْفَرائِضِ؛(24) هيچ عبادتي همچون انجام دادن واجبات نيست.»

اين نکته درخور دقت است، مخصوصا در جامعه امروزي، که خيليها دنبال انجام کارهاي غير واجب، و ترک واجبات هستند. ايام عاشورا خرج مي دهند، ولي خمس مال خويش را نمي پردازند. شبها تا ديروقت عزاداري مي کنند، ولي نماز صبح از دست مي رود. هر سال به مشهد و عمره... مي روند، اما زکات و خمس را نمي پردازند و ... .

3. انديشيدن: امام علي عليه السلام مي فرمايد: «اَفْضَلُ الْعِبادَةِ الْفِکْرُ؛(25) برترين عبادت تفکر است.»

و علم و دانش نيز که باعث پرورش انديشه مي شود، مشمول اين برتري خواهد شد؛ چنان که حضرت رسول صلي الله عليه و آله فرمود: «اَفْضَلُ الْعِبادَةِ الْفِقْهُ؛(26) برترين عبادت فهم [دين] است.»

4. اخلاص: حضرت علي عليه السلام فرمود:«اَفْضَلُ الْعِبادَةِ الاِْخْلاصُ؛(27) برترين عبادت اخلاص است.»

«اَفْضَلُ العِبادَةِ الْعِفافُ؛(28) برترين عبادت پاکدامني است.»

اَلزَّهادَةُ؛(29) برترين عبادت زهدورزي است.»

(30)

فروتني در مقابل اوست.»

8. پيروزي بر عادت: و فرمود: «اَفْضَلُ الْعِبادَةِ غَلَبَةُ الْعادَةِ؛(31) برترين عبادت پيروزي بر عادت است.»

 

  • ز نخلستان بگوش آيد طنيني علي دارد مناجات شبانه به روز واقعه ضرّاب ميدان در آن جا چون نهنگ بحر تقدير گهي انبان زاد و توشه بر دوش ز تاريکي به شب پوشيده رخسار بر آن دستي که خيبر مي گشودي بسي از دهر دون پرور، غمين بود

  • عجائب جان فزا و دلنشيني نداي آتشين و عاشقانه به نخلستان بود گريان و نالان در اينجا آتشين آهش جهان گير يتيمان را نمي کردي فراموش سراغ کودکان رفتي پدروار يتيمان را نوازش مي نمودي شرار آه سروش آتشين بود

1. ذاريات/56.

2. غرر الحکم و درر الکلم، ص198، ح 3935.

3. همان، ص 199، ح 3942.

4. همان، ص 199، ح 3937.

5. همان، ح 3940 و ر. ک: آثار الصادقين، صادق احسان بخش، ج 12، ص 298.

6. سفينة البحار، شيخ عباس قمي، ج 2، ص 114.

7. اعلام الدين، ص 96؛ آثار الصادقين، ص 298.

8. تحف العقول، ص 204؛ منتخب ميزان الحکمة، ص 325.

9. بحار الانوار، ج 75، ص 63.

10. اصول کافي، ج 1، ص 245؛ توحيد صدوق، ص 109؛ سفينة البحار، ج 2، ص 180.

11. تفسير صافي، چاپ قديم، ص 333؛ آثار الصادقين، ص 325؛ نهج البلاغه، حکمت 290.

12. الکافي، ج 2، ص 84، ح 5؛ منتخب الميزان، ص 326؛ نهج البلاغة، حکمت 237.

13. سيري در نهج البلاغة، ص 86.

14. مؤمنون / 1ـ2.

15. بحار الانوار، ح 81، ص 239؛ آثار الصادقين، ج 11، ص 107.

16. بحار الانوار، ج 74، ص 273؛ آثار الصادقين، ج 11، ص 106.

17. غرر الحکم و درر الکلم، ص 199، ح 3945.

18. همان، ص62، ح 746.

19. همان، ص 64، ح 799.

20. آثار الصادقين، ج 12، ص 301؛ ناسخ التواريخ، ج 6، ص 187.

21. بحار الانوار، ج 68، ص 218.

22. همان، ج 68، ص 214.

23. غرر الحکم و دررالکلم، ص 175، ح3355.

24. نهج البلاغة، حکمت 113.

25. غرر الحکم و درر الکلم، ص 56، ح 532.

26. بحار الانوار، ج 67، ص 304؛ آثار الصادقين، ج 12، ص 313.

27. مجموعه ورام، ج 2، ص 109.

28. بحار الانوار، ج 68، ص 269.

29. ميزان الحکمة، ج6، ص20، ح11365.

30. بحار الانوار، ج 75، ص 247؛ تحف العقول، ص 424.

31. غرر الحکم و دررالکلم، ص199، ح 3947.

 

نويسنده : سيدجواد حسيني

آدرس مطلب : نشريه مبلغان شمارة 59 ، مهر و آبان 83



::
 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2897771
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396