| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
جنگ نرم و راهبردهای اسلام از دیدگاه قرآن (قسمت اول)
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : سه شنبه 15 اسفند 1391 

راهکارهای عملیاتی اسلام، رهبران الهی و مسلمانان

جنگ نرم و راهبردهای اسلام از دیدگاه قرآن (قسمت اول)

با نظر به شکست دشمنان انقلاب اسلامی در جنگ نظامی و ورود آنان به جنگ نرم با توجه به اینکه همواره دشمنان دین، از استراتژی ها و تاکتیک های مشابهی در طول تاریخ در برابر انبیاء الهی استفاده می کرده اند و در حال حاضر نیز دشمنان اسلام از همان استراتژی ها و تاکتیک ها بهره می برند لذا بر آن شدیم راهکارهای عملیاتی دشمنان دین الهی و راهکارهای مقابله پیام آوران الهی را از دیدگاه قرآن کریم مورد بررسی و کنکاش قرار دهیم. یادآوری می نماید که این مقاله از دو منظر الف) راهکارهای دشمنان ب) راهکارهای مقابله انبیاء الهی با تاکید بر تفاسیر نمونه و نور به موضوع پرداخته است. (قسمت اول)


الف) راهکارهای عملیاتی مخالفین اسلام علیه اسلام و رهبران الهی

1- ایجاد جنگ روانی و تبلیغاتی علیه پیامبران خصوصا پیامبر گرامی اسلام(ص) و محتوای پیام های آنان:
- تهمت ساحر بودن به پیامبر: آیات 61 و 62 و 71 سوره طه- آیه 51 سوره قلم- آیات 2 و 76 سوره یونس- آیه 13 سوره نمل- آیه 30 سوره زخرف- آیه 109 سوره اعراف- آیه 153 و 185 سوره شعراء- آیه 8 سوره فرقان- آیه 4 سوره ص.
- تهمت سحر به پیام های پیامبران: آیه 13 سوره صافات- آیه 110 سوره مائده- آیه 43 سوره سباء- آیه 34 سوره شعراء- آیه 29 سوره زخرف- آیه 7 سوره انعام- آیه 76 سوره یونس.
- مسخره کردن پیامبران و محتوای پیام ها: آیه 65 سوره توبه- آیه 10 سوره حجر- آیه 10 سوره انعام- آیه 30 سوره یس- آیه 41 سوره انبیاء- آیه 140 سوره نساء- آیه 51 سوره اعراف
- نسبت دروغگویی به پیامبران و محتوای پیام آن ها: آیات 105 و 34 سوره انعام- آیه 150 سوره نساء- آیات 18 و 37 سوره عنکبوت آیات 4 و 25 سوره فاطر- آیات 64 و 66 سوره اعراف- آیات 105، 123، 141 و 189 سوره شعراء- آیه 42 سوره حج- آیه 4 سوره ص.
- تحریف محتوای آیات: آیه 59 سوره بقره.
- دیوانه و مجنون خواندن پیامبران الهی: آیه 6 سوره حجر- آیه 51 سوره قلم- آیه 2 سوره یونس- آیات 66 تا 70 سوره مؤمنون- آیه 27 سوره شعراء- آیه 36 سوره صافات.
- شاعر خواندن پیامبر و شعر خواندن قرآن: آیه 69 سوره یس- آیه 224 سوره شعراء- آیه 36 سوره صافات.
- پیامبران جن زده هستند که تعلیمشان داده اند: آیات 13 و 14 سوره دخان.
- بر انبیاء تهمت می زدند که به خدا افترا زده اند: آیه 35 سوره هود.

2- مردان و زنان منافق از یک قماشند، به منکر فرمان می دهند و از معروف نهی می کنند و دست های خود را (از جهت بخشش و انفاق) می بندند، خدا را فراموش کرده اند چرا که منافقین همان گروه فاسقند.«آیه 67 سوره توبه»
و همچنین قرآن کریم می فرماید: ستمگران یاور یکدیگرند و در موقع به خطر افتادن منافعشان به یاری هم می شتابند. «آیه 19 سوره جاثیه- آیه 73 سوره انفال»

3- سودمداران کفر به مرحله ای از سقوط اخلاقی می رسند که نمی توانند انسان های پاکدامن و صالح را در کنار خود تحمل نمایند لذا می بینیم که قوم فاسد لوط تقاضا داشتند افراد صالح را که نمی خواستند تن به گناه و فساد دهند از خانه و کاشانه شان اخراج نمایند. «آیه 82 سوره اعراف»

4-منافقین با نام مذهب علیه مذهب اقدام می کنند تا جایی که برای ضربه زدن به دین حتی دست به مسجدسازی زده و از مسجد به عنوان خانه تیمی و خرابکاری علیه مسلمانان بهره می گیرند. «آیه 107سوره توبه»

5-کفار از پیامبران تقاضا می کردند که نکات و سخنانی که منافع نامشروعشان را تهدید می کند تغییر داده، حذف و یا اینکه دستورالعملی مطابق خواسته آنان بیاورند. «آیه 15 سوره یونس»

6-مخالفان پیامبران، کتب آسمانی و دستورات داده شده از طرف خداوند به انبیاء را ساخته و بافته خود آنان می دانستند. «آیه 38سوره یونس- آیه 13سوره هود»

7-منافقان و کفار، زور بازو، قدرت اقتصادی، زیادی فرزندان و جمعیت خود را سببی جهت فتنه انگیزی خود دانسته و به آنان افتخار می کردند. «آیات 69 و 82 سوره توبه- آیه 88 سوره یونس- آیه 15 سوره فصلت
- آیه 77 سوره مریم»

8-منافقان در خفا با جاسوسی برای کفار و پیوند با آنان در اجتماعات مسلمانان با کارهایی از قبیل سخنان در گوشی ایجاد جو بدبینی کرده و دست به فتنه گری می زدند. «آیه 78 سوره توبه»

9-سرپرستان کفار، طاغوت ها هستند که آنان را از نور به تاریکی ها (کفر، نفاق، گناه، گمراهی، آتش جهنم و...) سوق می دهند. «آیات 221 و 257 سوره بقره»

10-مخالفان انبیاء و رهبران الهی، اهل اندیشه و تفکر نیستند. «آیه 58 سوره مائده- آیات 42 و 43 سوره یونس»

11-منافقین خود را اصلاح گر و اصلاح طلب معرفی می کردند. «آیات 11 و 12 سوره بقره»

12-منافقین با تکبر و غرور نه تنها ایمان نمی آوردند بلکه طرفداران انبیاء و رهبران الهی را ساده اندیش و سبک مغز قلمداد می کردند. «آیه 13 سوره بقره»

13-هدف نهایی مخالفان انبیاء و رهبران الهی آن است که آنان را به آئین کفر و باطل خود سوق دهند و نور الهی را خاموش سازند و زمانی دست از مخالفت با مسلمانان بر می دارند که مسلمانان اسلام را کنار بگذارند و کاملا تسلیم آنان شوند. لذا نابودی کلیه نمادهای اسلامی و در نهایت نابودی اسلام استراتژی نهایی کفار است. «آیات 8 و 9سوره قلم- آیه 88 سوره اعراف- آیات 217، 114 و 120سوره بقره- آیه 8 سوره صف- آیه 149 سوره آل عمران- آیه 20 سوره کهف» و در آیه 204 سوره بقره قرآن کریم اهداف نهایی منافقین از حکومت و قدرت افساد در زمین را نابودی امکانات، تاسیسات، کشاورزی و نسل های مسلمانان دانسته است.
در آیات 42 و 45 و 46 سوره توبه قرآن کریم منافقین را دنبال غنیمت و منافع حزبی و گروهی دانسته و فلسفه حضور آنان در تمامی صحنه ها را جلب منافع معرفی کرده و ادامه می دهد که آنان مرد سختی ها و میدان های جنگ نیستند بلکه آنان مفت خورند و همچنین آیه 89 سوره نساء می فرماید: منافقان دوست دارند که مومنان نیز همچون خودشان کفر ورزند تا با آنان برابر گردند.

14-مستکبرین و ستمگران اندیشه های باطل خود را با قسمتی از حق به هم می آمیزند تا بدینوسیله باطل بودن اقدامات آنان تشخیص داده نشود. «آیه 96 سوره طه»
این اقدام امپریالیسم خبری از سنت های کفار در طول تاریخ بوده است لذا امروزه قدرت های رسانه ای دشمنان اسلام از این سیستم تبعیت می کنند.

15-منافقین چون با اهل ایمان برخورد می-کنند می گویند ما نیز ایمان آورده ایم ولی هرگاه با همفکران شیطان صفت خود خلوت می کنند، به آنان می گویند ما با شما هستیم و اهل ایمان را فقط مسخره می کنیم. «آیات 14 و 8 سوره بقره» و کفار نیز وقتی به آنان گفته شود (به رسول گرامی اسلام ص) ایمان بیاورید می گویند که ما به پیامبران خودمان ایمان داریم. «آیه91- سوره بقره»
16- مخالفان انبیای الهی انتظار داشتند که خداوند پیامبران را از طبقه ثروتمندان انتخاب کرده و پیامبران شرایط ویژه ای غیر از مردم داشته باشند و تافته جدا بافته ای باشند. «آیه 13 سوره هود»
آیات 31 و 53 سوره زخرف ترسیم می کند که سردمداران کفر رهبران الهی را بی مقدار و خودشان را بزرگ می شمارند و می گویند چرا فرستادگان و رهبران الهی نوکر و زیورآلات و زرق و برق ندارند و چرا آنان (ضعیفان از دیدگاه کفر) از طرف خدا آمده اند؟ چرا ثروتمندان و قدرتمندان انتخاب نشده اند؟

17- سردمداران کفر، انبیاء و رهبران الهی را ضعیف و حقیر و خودشان را برتر و قدرتمندتر از آنان می دانستند. «آیه91 سوره هود- آیه52 سوره زخرف»
و همچنین کفار و مستکبرین طرفداران انبیاء و رهبران الهی را فرومایه و حقیر می پنداشتند و خود و طرفدارانشان را بزرگ دانسته و همواره می خواستند انبیاء و رهبران الهی، مردم فقیر و مؤمن را از کنار خود دور کنند. «آیه 105 سوره شعراء- آیه 27 سوره هود»

18- کفار، گروه مؤمنین را اندک و متفرق و خود و طرفدارانشان را بسیار زیاد و متحد و یکپارچه می دانند آیات 54 و 55 سوره شعراء.

19- کفار با وجود باطل بودن سیستم و قوانین پیشینیان، شتابان راه گذشتگان را دنبال می کنند- آیه 49 سوره صافات- آیه6 سوره ص و در آیات 22 تا 25 سوره زخرف و آیه 109 سوره هود قرآن کریم می فرمایند:
کفار می گویند ما پدران خود را بر آیینی یافتیم و با پیروی از آنان هدایت یافته و وقتی پیامبران به کفار گفتند که ما آئین هدایت بخش تر از نیاکان شما برایتان از سوی خداوند آورده ایم کفار لجوج عنوان کردند که ما به آنچه به آن فرستاده شده اید کافریم.
و در آیه 74 سوره شعراء و آیه 62 سوره هود قرآن کریم می فرمایند: کفار هم خود و هم حوزه فعالیت خود را به اطاعت از روش های پیشینیان دعوت می کنند و اجازه نقد و بررسی روش های پیشینیان را نمی دهند و در آیه 104 سوره مائده و در آیه 43 سوره سبا به تداوم راه پیشینیان توسط کفار اشاره شده است.

20- سران کفر و قدرت های استکباری همواره خود را طرفدار و دلسوز مردم دانسته و همواره وانمود می کنند که نگران دین و اعتقاد مردمند و رهبران الهی را به سبب رد خدایان دروغین و مخالف با قدرت های استکباری و مظاهر شرک به فساد متهم می کنند. «آیات 26 و 29 سوره غافر- آیه 27 سوره اعراف- آیه 68 سوره انبیاء»

21- سردمداران کفر، راه خود را بهترین معرفی می کنند و راه و روش های دیگران را انحراف می دانند. «آیه 29 سوره غافر»
قرآن کریم در آیات دیگری می فرماید: ستمگران خود را اختیاردار مردم دانسته و اطاعت کورکورانه را از آنان خواستارند به طوری که بدون اجازه آنان هیچگونه تصمیم نگیرند. برخوردهای قیم مآبانه و عامی دانستن مردم حوزه فعالیت خود و حوزه های دیگر از نمودهای مستکبران است. «آیه 71 سوره طه- آیه 49 سوره شعراء»
- قدرت های استکباری خود را مالک همه چیز می دانند و برای خودشان عظمت پوشالی قائلند. «آیه 51 سوره زخرف- آیه 123 سوره اعراف»
انحصارطلبی و حسادت مخالفان رهبران الهی به طوری که همه چیز را حق خودشان می دانند و چشم دیدن موفقیت های غیر از خودشان را ندارند. «آیات 53 و 54 سوره نساء»

22- ستمگران و قدرت های طاغوتی، با وجود اختلافات فراوان از نظر روش و راهکارهای عملیاتی، استراتژی یکسانی دارند که همان نابودی حق است، بنابراین در برابر حق جبهه واحدی را تشکیل می دهند. «آیه 24 سوره عنکبوت»

23- منافقین به راحتی آلت دست بیگانگان قرار می گیرند. «آیه 14 سوره احزاب»
- منافقین هر گروه، حزب و قدرتی یا پناهگاهی بیابند زیر چتر حمایتی آنان قرار می گیرند. «آیه 57 سوره توبه»

24- قدرت های طاغوتی با تحقیر و خوار و ذلیل کردن مردم آنان را وادار به اطاعت می کنند. «آیه 54 سوره زخرف»

25- جلوه های استکبار مختلف است. گاهی قارونی است یعنی اقتصادی و گاهی سیاسی یعنی فرعونی یا هامانی یعنی مظهر فرهنگی دارد که همه آن ها در طغیان، سرکشی و لجاجت با حق مشترک بوده و هستند. «آیه 39 سوره عنکبوت»

26- اشاعه گناه و فساد از راهکارهای شیطانی است که مخالفان رهبران الهی از آن بهره می گیرند. «آیه 91 سوره مائده- آیات 19 و 21 سوره نور»

27- منافقین هم سست اراده هستند و هم با نفوذ خود در جبهه حق، عامل کندی و دلسردی رزمندگان و مبارزان می شوند.«آیه 72 سوره نساء»
- منافقین در روز و در ملأ عام در جلسات مؤمنان شرکت می کنند ولی شبانه و مخفیانه جلساتی تشکیل می دهند و با اطلاعات به دست آورده به توطئه و خیانت می اندیشند. «آیات 81 و 108 سوره نساء»
- منافقین در دل هایشان بیماری است. گروهی از آنان اخبار و شایعات بی اساس را دربین مسلمانان درست می کنند. «آیه 60 سوره احزاب» و گروهی دیگر از آنان شایعات را می شنوند و به جای ارسال اخبار به مراکز تصمیم گیری و مسئولین اسلامی آن را جهت تضعیف مسلمانان به سرعت در جامعه پخش می کنند. «آیه 83 سوره نساء»
- وقتی مؤمنین با ناکامی مواجه شدند منافقین می گویند: اگر از راهکارهای ما بهره گرفته بودید این چنین نمی شد: «آیه 68 سوره آل عمران» و به قصد فساد و فتنه انگیزی در جبهه حق نفوذ می کنند. «آیه 47 سوره توبه»
- نفوذ در جبهه حق و دقیق گوش کردن پیام های الهی با نیت جاسوسی برای کفار یا وارونه جلوه دادن و تحریف سخنان با هدف ناامید کردن مسلمان و سد راه حق، از دیگر راهکارهای منافقین داخلی اسلام است. «آیه 41 سوره مائده- آیه 48 سوره توبه»
- منافقین به خدا و پیامبرش کافرند ولی جهت حفظ ظاهر خود به خدا قسم می خورند که طرفدار جبهه حق هستند ولی وقتی موقعیت مناسب باشد ماهیت واقعی آنان معلوم می شود. «آیات 54 و 56 سوره توبه»
- منافقین برای سرپوش گذاشتن بر ترک جهاد و سستی در این کار دست به کمک مالی می زنند تا مسلمانان را فریب دهند. «آیه 53 سوره توبه»
- منافقین از جبهه فرار می کنند و برای این کار توجیهات واهی می آورند و به نرخ روز نان می خورند. «آیات 49 و 50 سوره توبه» و سعی می کنند دیگران را نیز به ترک جهاد وادارند. «آیات 81 و 86 و 94 سوره توبه»
- منافقین برای فرار از انجام وظیفه از پیامبر اجازه بازگشت از جنگ را می خواستند و بهانه می آوردند که خانه های ما بی حفاظ است، درحالی که بی حفاظ نبود. (دفاع از زن و فرزند را بهانه می کردند). «آیه 13
سوره احزاب»

28- کفار به کسانی که ایمان آورده اند می گویند: شما راه ما را پیروی کنید ما مسئولیت اقدامات و عواقب اعمال و گناهان شما را برعهده می گیریم. «آیه 12 سوره عنکبوت»

علی احمدلو

منبع :  روزنامه کیهان، شماره 20128 به تاریخ 5/11/90، صفحه 6



:: ادامه مطلب
پاورپوينت رابطه نماز با امواج الكترومغناطيس
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : سه شنبه 15 اسفند 1391 

این پاورپوینت شامل :

- میدان مغناطیسی بدن و رابطه جالب آن با نماز!

- نماز و بارهای الکتریکی !!

- رفع سردرد و احساس ناراحتی!!!

- رفع تنبلی در کار !!!!

 دانلود

 

منبع : پایگاه اینترنتی نماز



:: ادامه مطلب
نماز و میدان مغناطیسی
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : سه شنبه 15 اسفند 1391 

آنگونه که از تصاویر به دست آمده از میدان مغناطیسی زمین پیداست،  به طور شگفت انگیزی اگر انسان در هر نقطه ای از زمین رو به قبله بایستد،  میدان مغناطیسی بدنش بر میدان مغناطیسی زمین منطبق  می گردد و در مدتی که در نماز است میدان بدنش منظم می شود.

نماز وبارهای الکتریکی:
همان طور که قبلا اشاره شد، بارهای زائدی که در اثر تحریکات الکتریکی  اعصاب به وجود می آیند هم شبیه میدان بدن بر امواج مغزی اثر سوء دارند. این اثرات در نواحی که اعصاب در آن تحرک بیشتری دارند، خطرات جدیتری ایجاد می کنند. و باید هر چه سریعتر از آن نواحی دور شوند.

به طرز حیرت آوری می بینیم که این نواحی، دقیقا نواحی هستند که در وضو شسته می شوند( سر، دست، مچ پا به پایین)  و بنابر تحقیقات صورت گرفته، بهترین راه دفع این بارهای زائد، استفاده از یک ماده رساناست. سریعترین و ارزانترین و بی ضررترین ماده برای این کار، آب است.

جالب این جاست که آب هر چه خالص تر باشد، سریعتر بارهای ساکن را از بدن ما به اطراف گسیل می دهد و هیچ مایعی مثل آب خالصی که در وضو به انسانها سفارش شده این اثر را ندارد.

نماز و امواج مغزی:
با دفع بارهای زائد بدن در وضو، امواج مغزی در ایده آل ترین حالت قرار می گیرند.  علاوه بر آن حالت تمرکزی که در هنگام نماز در انسان به وجود می آید، تشعشع امواج آنها را به اندازه قابل توجهی بالا می برد و توانایی مغز را در تولید این امواج بالا می برد.

حالات نماز

۱- ایستادن در نماز:
ایستادن در نماز، باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده  و قسمت مرکزی مخچه که محل کنترل اعمال و حرکات ارادی است را تقویت می کند. این عمل باعث می شود تا فرد با صرف کمترین نیرو و انرژی به انجام صحیح حرکات بعدی بپردازد.
نماز قسمت فوقانی بدن را پرورش داده و ستون مهره ها را تقویت کرده  و آن را در حالت مستقسم نگاه می دارد.
وقتی چشمها در حالت نماز ثابت می ماند، جریان فکر هم خود به خود آرام شده و در نتیجه تمرکز فکر افزایش می یابد. ثابت ماندن چشم باعث بهبود ضعف و نواقصی چون نزدیک بینی می شود و به لحاظ روانی باعث افزایش مقاومت عصبی فرد شده و بی خوابی و افکار نا آرام را از انسان دور می کند.

۲- رکوع در نماز:
تقویت ماهیچه های شکم، حفظ سلامت دستگاه گوارش و رفع یبویت مزمن، سوء هاضمه و بی اشتهایی از خواص رکوع در نماز است.
کارشناسان می گویند در حالت رکوع ماهیچه های اطراف ستون مهره ها منبسط می شود که در تعادل و آرام کردن سمپاتیک موثر است.
مدت زمان خواندن ذکر رکوع نیز باعث تقویت عظلات صورت، گردن، ساق پا و رانها می شود  و به این ترتیب به جریان خون در قسمتهای مختلف بدن سرعت می بخشد.
تنظیم متابولیسم بدن، فراهم نمودن زمینه از بین رفتن اکثر بیماریها از بدن، کمک به افزایش حالت استواری و استحکام مغز از دیگر خواص رکوع در نماز است.



۳- سجده در نماز:
سجده، ستون مهره های بدن را تقویت کرده و درد های سیاتیک را آرام می کند.
سجده علاوه بر از بین بردن یبوست و سوء هاضمه، پرده دیافراگم را تقویت کرده  و به دفع مواد زاید بدن به دلیل فشرده شدن منطقه شکمی کمک می کند.
سجده همچنین باعث افزایش جریان خون در سر شده،که این امر با تغذیه غدد باعث حفظ شادابی، زیبایی و طزاوت پوست می شود.
حالات سجده به واسطه باز کردن مهره ها از یکدیگر، باعث کشیده شدن اعصابیکه قسمتهای مختلف بدن را به مغز وصل می کند شده و این اعصاب را در یک حالت تعادلی قرار می دهد که این امر برای سلامت انسان بسیار حائز اهمیت است.
اگر فاصله مهر از نمازگزار به اندازه حدودا یک وجب جلوتر از حالت معمولی باشد، کشش بیشتری در کمر حس می شود که باعث مداوای کسانی که دیسک و یا ناراحتی کمر دارند می شود. و اگر کسی که سالم است این کار را انجام دهد، هیچ گاه دچار دیسک و ناراحتی کمر نمی شود.

سجده باعث آسودگی و آرامش در فرد شده و عصبانیت را تسکین می دهد.

سجده قدرت درک و فهم را زیاد می کند. دلیلش این است که در سجده به پیشانی ما فشار می آید و باعث می شود که کاملا روی پیشانی متمرکز شویم ( اگر در این حالت به نوک بینی مان نگاه کنیم، خود به خود به پیشانی فشار می آید )

و این امر اگر با دقت و تمرکز زیاد صورت گیرد، بعد از مدت طولانی سبب بیداری چشم بصیرت شخص می گردد.

در علوم ماوراءالطبیعه به این چشم، چشم سوم گویند که بین دو ابرو و چشم واقع شده است. در علوم یوگا نیز به چاکرای “آجنا” معروف است.

هدف یک یوگی مشتعل کردن انرژی روحانی در چاکراها بلاخص چاکرای آجناست. که بتواند بدون دو چشم طبیعی ببیند.

امروز حتی پزشکان روانشناس نیز مبلغان متجدد دین شده‌اند و گرویدن به دین را توصیه می‌نمایند. یکی از فواید ظاهری نماز و سجده‌های مستحبی و طولانی در نماز شب

پیشگیری از بروز بیماری آرتروز است، زیرا حرکات فیزیکی ویژه‌یی را انجام می‌دهد، در نماز نافله‌ی شب چون فرد در دل شب از خواب بیدار می‌شود و سد استراحت طولانی را در بستر نرم و راحت می‌شکند و حرکات فیزیکی نماز را انجام می‌دهد، جلوی ابتلاء به آرتروز گردن و کمر را می‌گیرد.

در سجده‌های مستحبی طولانی به دلیل اینکه دستها از آرنج تا کف دست روی زمین قرار می‌گیرد و شکم به سمت پایین کشیده می‌شود و پیشانی و گونه‌ها در چند جهت روی مهر یا زمین قرار می‌گیرد، شرایطی ایجاد می‌شود تا از بروز آرتروز مهره‌های گردن و کمر جلوگیری گردد.

از طرفی وقتی پیشانی به مدت طولانی روی مهر یا روی زمین قرار گیرد بدن حالتی پیدا می‌کند که بارو رسپتورهای (Baroreceptor) جدار آئورت و جدار عروق کاروتید گردن در اثر برخورد ستون خون تحریک شده و ازطریق ایجاد سیگنال‌های عصبی مانع افزایش فشارخون در فرد نمازگزار می‌شود، از سوی دیگر در سجده‌های مستحبی طولانی، اگر در قوس شریان آئورت کلسیم به تازگی رسوب کرده باشد، آن را از جا می‌کند ومانع آهکی شدن یا کلسیفیه‌شدن (Calcifie) جدار قوس آئورت می‌شود.

از نظر مذهبی در تمام کتاب‌های دعا و نیایش اشاره شده  که هنگام دعا کف دست‌ها باید به طرف آسمان باشد و علت علمی آن را ذکر نکرده‌اند، استادان مانیوتیزم علاوه بر اعتقاد شخصی، خودشان اینطور آموزشی می‌دهند که همیشه سیاله‌ی عصبی از نوک انگشتان و کف دستها خارج می‌شود وآموزش می‌دهند
که هنگام هر نوع معالجه یا رفع هر گونه دردی باید کف دست را بر موضع دردناک گذاشت.
وقتی کف دستها به طرف آسمان قرار می‌گیرد  مقداری از مانتیزورهای موجود در هوا و فضا از کف دست‌ها جذب بدن می‌شود و به عکس چنانچه کف دست به طرف زمین باشد معتقد هستند که مقداری از مغناطیس شخص از بدن خارج شده و جذب زمین می‌شود.



:: ادامه مطلب
نقش سجده در دفع امواج مغناطیسی مضر بدن
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : سه شنبه 15 اسفند 1391 

نتیجه تحقیقات یک دانشمند غیر مسلمان اروپایی :
بهترین روش برای خارج کردن امواج الکترومغناطیسی مضر بدن ، گذاشتن پیشانی بیشتر از یک بار بر روی
زمین ( خاک ) است !!!!!!!

تصویر


این کار شبیه اتصال ساختمان به زمین است هنگام رعد و برق !!!!
نکته جالب : بهترین حالت این کار : گذاشتن پیشانی روی خاک رو به مرکز زمین است که بر اساس اصول علمی اروپایی ثابت شده است : مرکز زمین مکه است و مرکز مکه خانه ی خدا مکه می

باشد

 

دانلود پاور پوینت



:: ادامه مطلب
نماز زن در خانه ؟
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : سه شنبه 15 اسفند 1391 

در روايتى ديدم كه نماز خواندن زن در خانه، فضيلتش بيشتر از حضور وى در نماز جماعت است علت آن چيست؟ من همه جا شنيده بودم كه اسلام هيچ گاه جلوى حضور زن در اجتماع را به شرط رعايت حجاب و عفاف نگرفته است. لطفا توضيح دهيد.

در خصوص حضور زنان در نماز جماعت وعيدين روايات متعددى وجود دارد از جمله روايت پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) كه فرموده اند: «صَلَاةُ الْمَرْأَةِ وَحْدَهَا فِى بَيتِهَا كَفَضْلِ صَلَاتِهَا فِى الْجَمْعِ خَمْساً وَ عِشْرِينَ دَرَجَة». وسائل الشيعة، ج 5، ص 237.؛ (فضيلت نماز زن به تنهايى و در خانه اش، بيست و پنج برابر نماز جماعت اوست. »
البته روايات متعدد ديگرى نيز وجود دارد كه به طور عام نماز جماعت را افضل از نماز فرادا مى داند. به عنوان مثال رَسُولَ خدا(صلى الله عليه وآله) فرموده اند: صَلَاةُ الْجَمَاعَةِ أَفْضَلُ مِنْ صَلَاةِ الْفَرْدِ بِخَمْسٍ وَ عِشْرِينَ دَرَجَةً». الخصال، ج 2، ص 521.؛ (فضيلت نماز جماعت بيست و پنج برابر نماز فرادى است». اگر چه روايت اخير به طور مطلق بيان گرديده است لكن به وسيله روايات قبل قابل تقييد است يعنى منظور از فرد در اينجا مرد است. برخى فقها بين اين روايات جمع نموده اند. به نظر اين فقها از آنجا كه ممكن است حضور زن در جماعت، با برخى از وظايف و فضيلت هايى كه به لحاظ وظيفه همسرى و مادرى كه با فضيلت ترين وظايف است و ثواب جهاد در راه خدا را دارد. پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) فرمودند جهاد المراه حسن التبعل؛ نيكو همسردارى جهاد زن است. بحار الأنوار، ج 74، ص 166. معارض باشد يا اين كه حضور در جامعه زمينه تعرض به او يا مفاسد ديگر اجتماعى را ايجاد نمايد لذا خداوند متعال بر زن منت نهاده و همان ثواب حضور در مسجد و جماعت را به نماز فراداى زن در خانه اش مترتب نموده است. از اين رو فقها نتيجه گرفته اند كه اگر حضور زن در جماعت مستلزم چنين مفاسدى نباشد و با وظايف و تكاليف متعالى او معارضه اى نداشته باشد نماز جماعتش و حضور در مسجد براى او نيز همان ثوابى را كه براى مردان دارد خواهد داشت.
در آخر به دو نمونه استفتا از حضرت امام خمينى ره در اين زمينه اشاره كنيم.
- زنان نيز در صورت شركت در نماز جماعت از ثواب آن بهره مند خواهند شد. رساله امام (ره)، م 1399 و 1405.
.
- اگر زنان بتوانند كاملاً خود را از نامحرم حفظ كنند، بهتر است در مسجد نماز بخوانند. اجوبة، ج 1، ص 176 و 177 و رساله امام(ره)، م 894..

منبع : پرسمان



:: ادامه مطلب
روش نماز زنان
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : سه شنبه 15 اسفند 1391 

بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه :
نحمده ونصلی علی رسوله الکریم اما بعدا
احقر بنا به سوالی که یکی از خواهران در مورد نماز و تفاوت نماز زن ومرد کرده بودن تصمیمم گرفتم که موضوعی در مورد احکام زنان در وب سایت ایجاد بکنم و امید وارم خداوند به ما توفیق عمل عنایت بفرماید
جواب سوال آیا نماز زن ومرد تفاوت دارد :
در نماز زن ومرد تفاوت هست و نماز زن ومرد یکسان نیست و در هیچ حدیثی یکسان بودن نماز زن ومرد صراختا ثابت  نمی باشد بلکه متفاوت بودن روش نماز زن ومرد از بسیاری از احادیث وآثار صحابه وتابعین ثابت شده است و امام اعظم ابو حنیفه (رح)و امام شافعی (رح)وامام مالک وامام احمد (رح) بر این امر اتفاق نظر دارند وتفصیل مطالب به شرح زیر است :
1.((از حضرت ابن عمر (رض9سوال شد که  زنان در زمان رسول الله چگونه نماز می خواندند ؟ابن عمر فرمودند:در بدو امر چهار زانو می نشستندوسپس امر گردیدند که خود را کاملا جمع نموده و نماز بگزارند.)){اعلاء سنن 28/3(776)
2.((حضرت واعل ابن حجر(رض)میفرماید:رسول اکرم (ص)به من طریقه نماز خواندن را تعلیم داده وفرمودند: ای واعل هنگامی که نماز را شروع کردی دستهایت را تا گوشها بالا ببر وزن دستهایش را تا سینه بالا ببرد.)){صحیح مسلم بشرح النووی ...}
3.از حضرت علی(رض)روایت است که فرمودند :وقتی که زن سجده می کند بر سرین نشسته وهر دو رانش را بهم بچسباند.){المنصف لابن ابی شیبه:270/1}
ودیگر احدایثی که ثابت می کنند نماز زن ومرد تفاوت دارد وبند به نقل همین سه حدیث اکتفا می کنم ولی احادیث دیگری هم هست خداوند توفیق عمل  عنایت بفرماید.

منبع : وبلاگ انجمن اسلامی ویژه



:: ادامه مطلب
چرا زن بايد پشت مرد نماز بخواند؟
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : سه شنبه 15 اسفند 1391 


پرسش جناب عالي را در سه بخش مورد ارزيابي قرار مي دهيم:

1. در خصوص نماز فرادا، فتواي فقهاء در اين زمينه متفاوت است، برخي تأخر زن از مرد در وقت اقامه نماز فرادي را با عبادت احتياط واجب مطرح كرده اند و برخي ديگر چنين تأخري را مستحب مي داند. صورت اصلي مسأله اين است كه اگر در داخل يك اتاق يا هر مكان ديگر زن و مرد در يك زمان اقدام به اقامه نماز انفرادي نمايند،‌ لازم است موضع اقامه نماز زن نسبت به مرد مؤخر باشد به قدري كه موضع سجده زن برابر موضع قدم مرد يا زانوي مرد در حال نماز باشد. يا اين كه فاصله زن و مرد از هم ديگر به اندازه ده زراع باشد در اين صورت زن و مرد مي توانند برابر هم به نماز بايستند. به فرض فتوايي كه تأخر و تقدم زن و مرد را(بنا به مصالحي از قبيل عفت و حيا) لازم مي دانند، در صورتي است كه هر يك از زن و مرد همزمان به نماز بايستند اما اگر يكي از آنها جلوتر به نماز ايستاد وظيفه نفر بعدي است كه بايد فاصله لازم را رعايت نمايد.(وسايل الشيعه، ج3، ابواب مكان مصلي، باب 6و7 و توضيح المسائل آيت الله فاضل لنكراني، ص160 مسأله 901)

2. در خصوص نماز جماعت، تأخر مكاني زن از امام و مأموم مرد،‌ مستحب است؛ در اين كه مأموم نبايد از امام از نظر مكاني مقدم باشد ميان زن و مرد فرقي ندارد، اما اين كه زن عقب تر از امام يا مأموم مرد بايستد، مستحب است، نه واجب(توضيح المسائل مراجع ص802) اگر مأموم فقط يك زن باشد طرف راست امام، مقداري عقب تر از موضع امام بايستد، به گونه اي كه موضع سجده زن موازي قدم هاي امام يا زانوهاي او باشد.(همان)

دليل تأخر مكاني زن نسبت به مرد در نماز:

الف) به طور مسلم تدخر و تقدم مكاني نشانه فضيلت و برتري به حساب نمي آيد،‌ تا از اين رهيافت گفته شود كه ارزش زن كمتر از مرد است، بلكه تقدم و تأخر مكاني براي مرد و زن در نماز حكمت و دلايل ديگري دارد؛ كه مي توان گفت در تمام مهندسي احكام فقهي اسلام، حفظ عفت و حيا براي زن و مرد يك اصل ضروري و مهم به حساب مي آيد. بنابراين تمام احكام عبادي و توصلي تابع اين اصل است: از اين رو متناسب با اين اصل اين است كه در نماز نيز مكان زن و مرد به گونه اي مناسب باشد تا اين اصل رعايت گردد. به همين جهت در نماز جماعت حايل شدن ميان امام مرد و مأموم زن با پرده و چيزهاي ديگر اشكال ندارد، در حال كه اگر مأموم مرد باشد نبايد ميان امام و مأموم حتي پرده اي حايل واقع شود. اين استثناء نشانگر آن است كه بايد ميان مردان و زنان در همه حال از جمله در وقت نماز حريم عفت و حيا به خوبي پاس داشته شود. در واقع اسلام در عبادات و ساير تعامل هاي مربوط به زندگي به گونه اي احكام و تكاليف انسان را طراحي كرده است كه هم با نيازهاي روحي و رواني انسان بسازد و هم بر تعالي اخلاقي و معنوي انسان تأثير گذار باشد. از نظر رواني براي زنان مسئوليت ها و تكاليف مطلوب است كه در منظر و ديد عمومي نباشد، اين خصوصيت رواني زنان در احكام عبادي نيز مد نظر واقع شده است. پس هم در نماز فرادا و هم در نماز جماعت تأخر مكاني زن ناظر به همان ويژگي روحي و متناسب با حفظ حيا و عفت است.

ب) اصل تبعيت مأموم از امام در جماعت:

مي توان گفت كه تأخر مكاني مأمومين زن در نماز جماعت ناظر به تبعيت مأمومين از امام است. در نماز جامعت نبايد مأمومين از نظر مكاني بر امام مقدم باشد و اين اقتضاي منزلت امام و طبيعت جلوداري است. در خصوص زنان نيز اين اصل مطرح شده است كه مقداري مكان مأمومين زن از مكان امام مؤخر باشد، حتي مأمومين مرد نيز از امام مؤخراند.

3. چرا زنان نمي توانند اما جماعت يا جمعه باشند؟

اگر پرسش شما ناظر بر اين معنا باشد كه چرا زنان نمي توانند امام جماعت يا جمعه باشند،‌ در پاسخ به عرض مي رسانيم كه بنا به قول مشهور فقها زن در تمام نمازها از جمله در نمازهاي يوميه، مي توانند براي زنان امامت نمايد، ولي براي مردان نمي توانند امامت كنند. دليل آن اين است كه متناسب با حفظ اصل حيا و عفت، به زنان مسئوليت امامت مردان داده نشده است. به ويژه اينكه  زنان در پاره اي از ايامي كه عادت ماهيانه دارند، اصل تكليف خواندن نماز را ندارند، از اين رو مناسب نيست كه براي مردان امامت نمايند، همچنين زنان در پاره اي از ايام كه وضع حمل مي كنند قادر نيست در مسجد حضور برساند. همه اين محدوديت هاي شرعي و جسماني زن موجب مي شود كه مسئوليت امامت نسبت به مردان را نتواند انجام دهد. البته بديهي است كه اين محدوديت ها نشانه كاهش ارزش زن به حساب نمي آيد زيرا خداي متعال براي زن، نماز خواندن در خانه را ثواب معادل مسجد قرار داده و زايمان زنان را اجر شهيد قرار داده است. به هر صورت اسلام براي كسب ارزش معنوي زنان تسهيلات ويژه اي قايل شده است تا محدوديت هاي جسماني و رواني زن باعث محروميت معنوي آنان از ازرش هاي معنوي نگردد، تكاليف و تسيهلات زنان متناسب را روحيات و واقعيات وجودي آنان بوده و لذا كاملا عادلانه و حكيمانه است و هرگز ويژگي هاي زنانه مانع رشد معنوي و اخلاقي او به حساب نمي آيد. پس اينكه زنان از امامت براي مردان معاف شده اند متناسب با واقعيت هاي وجودي اوست. در نماز جمعه زن حق شركت و كسب فضيلت معنوي را دارد ولي بر او واجب نيست كه در نمازهاي جمعه شركت كند، پس قهرا نمي تواند امام جمعه باشد.

با توجه به مطالب فوق مي توان گفت كه براي زن نماز خواندن در پشت سر مرد، هيچ نقصي براي زن نيست و هيچ فضيلتي براي مرد، بلكه تمام تكليف ها و مسئوليت هاي زن و مرد متناسب با ويژگي هاي رواني و جسماني آنان است كه خداي حكيم به صورت مناسب و عادلانه طراحي و مهندسي كرده است. اميدواريم همواره موفق باشيد.
 

منبع : پرسمان دانشجو



:: ادامه مطلب
 

 


 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2912653
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396