بر خلاف تصوّر بعضى كه نماز را تكرار مىدانند، نماز نردبان ترقى است كه هر چه بیشتر با حضور قلب خوانده شود بالاتر مىروى، گرچه در ظاهر ركوع و سجودها تكرار مىشود ولى در حقیقت همانند پلّههاى نردبانى است كه موجب بالا رفتن معرفت و ایمان انسان مىشود.
به تعبیر دیگر این اعمال به ظاهر تكرارى، همانند كلنگى است كه براى حفر چاه مىزنند، كلنگ زدن در ظاهر تكرارى است، امّا در واقع هر كلنگى كه مىزنید به عمق بیشترى مىروید ویك قدم به آب نزدیكتر مىشوید. به هر حال، ظاهر نماز تكرارى است، امّا در واقع عمق بخشیدن و پرواز است.
:: ادامه مطلب
افراد دیگر غیر از خداوند، یا لطفى ندارند یا لطفشان ناچیز و محدود است، یا لطف خود را به دیگران نمىرسانند و یا با هزار منّت ذرّهاى محبّت دارند و اگر لطفى كنند از بهره خودشان كم مىشود. امّا خداوند:
1- لطفش بى نهایت است.
2- باب لطف او همیشه به روى همه باز است.
3- دعوت به ورود هم كرده است.
4- از ورود دیگران در مدار لطفش شاد مىشود.
5 - مردم را بدون هدیه و رشوه و با دست خالى مىپذیرد.
6- رابطه با او و بهرهگیرى از الطاف او نه زمان مىخواهد نه زمین، نه واسطه مىخواهد، نه رابطه و نه هیچ شرطى دیگر، فقط صداقت قلبى كافى است. صادقانه به لغزش خود اقرار كنیم و به درگاه او رو آوریم.
:: ادامه مطلب
قرآن مىفرماید: «و انّها لكبیرة الاّ على الخاشعین»(47) نماز بار سنگینى است مگر براى افراد خاشع.
بنابراین هرگاه احساس كردیم نماز براى ما سنگین است باید بفهمیم روح خشوع نسبت به پروردگارمان نداریم و رفتن خشوع زمینه بى تفاوتى و كبر است.
امام سجّاد علیه السلام در دعاى سحر ماه رمضان كه نامش دعاى ابوحمزه ثمالى است، در ضمن مناجاتهاى خود فلسفه سنگینى نماز را تحلیل مىكند و مىگوید:
خدایا! چرا هنگام نماز نشاط ندارم؟
شاید مرا از درگاه خود راندهاى!
شاید بخاطر یاوه گوئىها توفیقم كم شده!
شاید مرا صادق نمىدانى!
شاید رفیق بد در من اثر گذاشته و ...
به هر حال سنگینى نماز علامت خطر است.
47) بقره، 45.
:: ادامه مطلب
در سراسر نماز، قصد قربت شرط صحیح بودن آن است، حتّى اگر حركت یا كلمهاى از واجبات یا مستحبات نماز را براى غیر خدا انجام دهیم نماز باطل مىشود و اگر مكان نماز یا زمان آن را براى غیر خدا تعیین نمائیم نماز باطل است، اگر حالتى كه هنگام نماز به خود مىگیریم براى غیر او باشد نماز باطل است.
بنابراین عبادت بودن نماز مربوط به آن است كه انسان هیچگونه قصد غیر خدائى نداشته باشد و این قصد قربت از لحظه ورود به نماز تا پایان همچنان ادامه یابد.
ناگفته پیداست كه انسان در لابلاى آن همه زرق و برقها و جاذبههاى زیاد اگر هر روز بتواند از همه چیز دل تهى كند و ریسمان معنوى روح خود را با ذات مقدّس او گره زند و چنان با او خلوت كند كه راه نفوذ غیر را بگیرد، ارزش مهمى را به دست آورده است.
ما در نماز با گفتن «ایّاك نعبد و ایّاك نستعین» به عبودیّت و بندگى خالصانه اعتراف مىكنیم واین اخلاص را از خداوند مىخواهیم.
:: ادامه مطلب
كسانى كه سوار هواپیما مىشوند، همین طور كه بالا مىروند خانههاى بزرگ ومحلّهها و شهرها نزد آنان كوچك مىشود و هر چه پرواز بالاتر باشد، زمین كوچكتر جلوه خواهد كرد.
كسى هم كه خداوند نزد او بزرگ شود، دیگر طاغوتها و قدرتها و مال و مقامها نزد او ارزش نخواهد داشت.
حضرت امیرعلیه السلام در بیان صفات متّقین مىفرماید:
«عظم الخالق فىاعینهم فصغر مادون ذلك فى انفسهم»(46)
چون خداوند در چشم مؤمنین بزرگ شد، غیر او هر چه و هركس باشد كوچك جلوه خواهد كرد. اگر دنیا نزد ما كم ارزش شد وابستگى ما به آن كم مىشود و قهراً براى مال و مقام آن این همه جنایت و خلاف مرتكب نمىشویم.
از سخنان امام خمینىقدس سره این بود كه «آمریكا هیچ غلطى نمىتواند بكند.» این یك تهدید تو خالى و شعار نیست، كسى كه یك عمر باور داشته كه خدا بزرگ است، آمریكا نزدش كوچك جلوه مىكند و هر حادثهاى پیش او ساده است.
حضرت زینب كبرىعلیها السلام عصر عاشورا گفت: «ربّنا تقبّل منّا هذا القلیل» خداوندا! این اندك را از ما بپذیر.
حادثه كربلا و شهادت امام حسین علیه السلام بسیار بزرگ بود، ولى كسى كه خدا را بزرگ ببیند آن حادثه را هم كوچك مىبیند.
و در پاسخ حاكم ستمگر بنىامیّه كه پرسید در كربلا چه دیدید؟ فرمود: «ما رأیت الاّ جمیلا» من جز زیبائى چیزى ندیدم.
آرى در دید عارفان، تمام كارهاى خداوند حكیمانه وزیباست.
46) نهجالبلاغه، خطبه 193.
:: ادامه مطلب
بعد از حدود 15 سال كه مسلمانان به سوى بیتالمقدّس نماز مىخواندند، وقتى به دلائلى قبله به سوى كعبه تغییر كرد، سؤالى براى مسلمانان پیش آمد كه نمازهاى قبلى ما چه حكمى دارد؟ این مسئله را از پیامبر پرسیدند.
آیه نازل شد كه نمازهاى قبلى شما صحیح است و خداوند پاداش نمازهاى شما را ضایع نمىكند.
لكن آیهاى كه نازل شد این بود: «وماكان اللّه لیضیع ایمانكم»(45) خداوند ایمان شما را ضایع نمىكند. یعنى به جاى اینكه بگوید: نمازهایتان از بین نرفته و صحیح است، مىفرماید: ایمانتان ضایع نشده، كه این تعبیر نشان دهنده آن است كه نماز یعنى ایمان و ترك نماز یعنى ترك ایمان.
45) بقره، 143.
:: ادامه مطلب
تنها مشكلى كه دنیاى علم وصنعت امروز آن را حل نكرده، مشكل آرامش روحى است. هر روز آمار بیمارىهاى روانى، و مصرف قرص اعصاب زیاد مىشود. هیچ چیز به انسان آرامش نمىدهد جز یاد خدا و ایمان و اُنس و عشق و توكّل به او.
آرى نماز یاد خداست و فقط با یاد خدا دلها آرامش مىیابد.
افرادى را مىشناسیم كه داراى قدرت، مال و علم هستند، امّا آرامش لازم را ندارند. در مقابل، افرادى تهیدست هستند كه به خاطر ایمان به سرچشمه هستى داراى قلبى آرامند، دید و بینش و اعتقاد خاصّى دارند كه حوادث تلخ و شیرین را مىپذیرند و براى آنها تحلیل منطقى دارند.
آرى با یاد خداوند دلها آرام مىگیرد و بهترین یاد خدا همان نماز است، كمبود امروز بشر علم و تخصصّ نیست، بلكه دل آرام است. نه فرعونها و ابرقدرتها دل آرام دارند، نه قارونها، و نه ابولهبها، و نه منافقان چند چهره.
تنها رهبرى را كه ما در زمان خودمان داراى دلآرام دیدیم، حضرت امام خمینىقدس سره بود كه روز 12 بهمن 57 وقتى در هواپیما نشست تا به ایران بیاید، خبرنگار از او پرسید چه احساسى دارید؟ فرمود: هیچ.
با اینكه هنوز نظام شاهنشاهى سرِ پا بود و احتمال سرنگونى هواپیما داده مىشد.
در وصیّت نامه خود نیز نوشت من با قلبى آرام به سوى خدا مىروم. این دل آرام از زور و پول و مقام نیست، از پیوند با خداست كه بهترین نوع آن نماز است.
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2909457
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396