بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
مسعده بن صدقه گويد: شنيدم شخصى از امام صادق عليه السّلام پرسيد: «چرا شما زناكار را كافر نمى ناميد ولى ترك كننده نماز را كافر مى ناميد؟»
حضرت در پاسخ فرمود: «زناكار و نظير او، اين كار را به جهت غالب شدن غريزه جنسى و شهوات انجام مىدهند، ولى تارك نماز آن را ترك نمى كند مگر به خاطر استخفاف و سبك شمردن نماز.»(33)
آرى زناكار به خاطر لذّت و كاميابى به سوى زن اجنبى مىرود، ولى كسى كه نماز را ترك مىكند، در اين كار لذّتى را نمى جويد بلكه مسبب ترك آن، سبك شمردن فعل است و وقتى كه استحقاف و سبك شمردن محقق شد، كفر به سراغ او خواهد آمد.
:: ادامه مطلب
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
در زمان رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله زنى در غياب شوهرش زنا كرد، ولى پس از اين عمل زشت، سخت پشيمان و ناراحت شد و در حالى كه بسيار پريشان بود، در يكى از كوچه هاى مدينه مىگذشت و فرياد مىزد: «دلونى على رسول اللّه» (مرا به سوى رسول خدا راهنمايى كنيد).
پيامبر صلّى اللّه عليه وآله او را ديد و پرسيد: «چرا اين گونه پريشان هستى و فرياد مىزنى؟» زن عرض كرد: «در غياب همسرم زنا كردم؛ پس از مدتى صاحب فرزندى شدم؛ بعد از تولد، او را در داخل خمره پر از سركه گذاشتم و سپس سركه را فروختم .
مرتكب سه گناه شده ام : 1)زنا كرده ام ، 2) كودك را كشته ام ، 3) سركه آنچنانى را فروخته ام .
«فهل لى من توبه؟» (آياتوبه ام پذيرفته است!».رسول اكرم صلّى اللّه عليه وآله فرمود: «زنا كرده اى، پس بايد سنگسار شوى؛ مرتكب قتل شده اى كه كيفرش دوزخ است؛ سركه آنچنانى را فروخته اى و در نتيجه گناه بزرگى كرده اى. اما گمانم آن است كه نماز عصر را ترك كرده بودى و به خاطر ترك نماز عصر و سهل انگارى در نماز، آن گونه منحرف شده بودى كه چنين گناه بزرگى را مرتكب شدى.»(32)
:: ادامه مطلب
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
گويند هنگامى كه امام حسن مجتبى عليه السّلام براى نماز آماده مىشد، بهترين لباسهاى خود را مىپوشيد. از آن حضرت پرسيدند: «چرا بهترين لباسهاى خود را مىپوشيد؟» امام عليه السّلام در پاسخ فرمود:
انّ اللّه جميل و يحب الجمال، فاتحمل لربّى و هو يقول: خذو زينتكم عند كل مسجد.(30)
همانا خداوند زيباست و زيبايى را دوست مىدارد، پس من نيز لباس زيبا براى راز و نياز با پروردگارم مىپوشم و هم او فرمود: «به هنگام رفتن در مسجد خود را به زينت دربرگيريد».(31)
بر همين اصل، طبق روايات مستحب است كه انسان، براى نماز نيكوترين جامه خود را بپوشد، خود رامعطّر كند و با رعايت نظافت و در كمال طهارت به نماز و راز و نياز با خداى بزرگ بپردازد.
:: ادامه مطلب
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
مرحوم كلينى و شيخ طوسى و طبرسى از «زهرى» نقل كرده اند كه گفت: مدّتهاى مديد در طلب حضرت مهدى عليه السّلام بودم و در اين راه اموال فراوانى (در راه خدا) خرج كردم اما به هدف نرسيدم تا اينكه به خدمت محمّد بن عثمان (28) رسيدم و مدتى در خدمت او بودم تا روزى از او به التماس خواستم كه مرا به خدمت امام زمان عليه السّلام ببرد. محمّد بن عثمان پاسخ منفى داد، ولى در مقابل تضرع بسيار من، سرانجام لطف كرد و فرمود: «فردا اول وقت بيا.»
فرداى آن روز، اول وقت به خدمت محمّد بن عثمان رفتم، ديدم جوانى خوش سيما و خوشبو همراه اوست و به من اشاره كرد كه اين است آن كس كه در طلبش هستى. به خدمت امام زمان عليه السّلام رفتم و آنچه سؤال داشتم، مطرح كردم. ايشان جواب مرا فرمود تا به خانه اى رسيديم و داخل خانه شد و ديگر حضرتش را نديدم. در اين ملاقات، ايشان دوبار به من فرمود:
«از رحمت خدا بدور است كسى كه نماز صبح را چندان به تأخير بيندازد تا ستاره ها ديده نشوند و نماز مغرب را بقدرى به تأخير بيندازد تا ستاره ها نمايان شوند.»(29)
:: ادامه مطلب
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
نماز جماعت با پيامبر صلّى اللّه عليه وآله برپا شده و يكى از مسلمانان مدينه نيز در آن شركت كرده بود كه در عين نماز خواندن گناه نيز مىكرد. اين مطلب را به پيامبر صلّى اللّه عليه وآله خبر دادند. آن حضرت فرمود: «انّ صلوته تنهاه يوما» يعنى قطعا نماز باعث مىشود كه او روزى سرانجام از كارهاى ناشايست خود دست بردارد.(27)
:: ادامه مطلب
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام به كميل بن زياد نخعى درباره خصوصيّات و كيفيّت اقامه نماز مىفرمايد:
«اى كميل، شأن و قدر و منزلت در عبادت و اطاعت خدا به اين نيست كه نماز بگزارى و روزه بدارى و صدقه بدهى، بلكه شأن و منزلت در اين است كه نماز را با قلب پاك بگزارى و سليم النّفس باشى و عملى خداپسندانه را با خشوعى انجام دهى كه سراپاى وجودت را فرا گيرد.(25) بنگر در آن چيزى كه در آن و بر آن به نماز ايستاده اى كه اگر غصبى و حرام باشد، نماز قبول نيست و فايده اى ندارد.»(26)
آرى، نمازگزار نمى تواند اموال مردم را خائنانه تصرف كند و مالك آن شود. حتى اگر در نماز از كمترين چيزى استفاده كند كه صاحب آن راضى نباشد، نمازش باطل است و بايد اعاده شود. بنابراين، نماز آدمى را از تجاوز به مال و ناموس مردم و حقوق آنها بر حذر مىدارد و آدمى را به يك زندگى صحيح و مرضىّ خداوند بزرگ موفق و پايدار مىگرداند.
:: ادامه مطلب
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
آقا سيّد محسن جبل عاملى از علماى بزرگ شيعه و نواده برادر مرحوم آقا سيّد جواد صاحب مفتاح الكرامه است. ايشان در دمشق مدرسه اى تأسيس كرده اند كه دانش آموزان شيعه در آن مدرسه تحت نظر آن جناب تحصيل مىكنند. حاج سيّد احمد مصطفوى كه يك از تجّار قم است گفت من از خود سيّد محسن امين شنيدم كه مىگفت يكى از تربيت يافتگان مدرسه ما براى تحصيل علم به آمريكا مسافرت كرد، از آنجا كاغذى براى من نوشت به اين مضمون:
چند روز پيش شاگردان مدرسه ما را امتحان مىكردند، من هم براى امتحان رفتم. مدتى نشستم تا نوبت به من رسيد. بسيار طول كشيد تا اينكه وقت دير شد، ديدم اگر بنشينم نماز فوت مىشود. از جا حركت كردم كه بروم نماز بخوانم، آنهايى كه در آنجا بودند پرسيدند كجا مىروى، چيزى نمانده كه نوبت تو برسد. گفتم من يك تكليف دينى دارم، وقتش مىگذرد. گفتند امتحان هم وقتش مىگذرد، اگر اين جلسه برگزار شود، ديگر جلسه اى تشكيل نخواهند داد و براى خاطر تو هرگز هيئت ممتحنه جلسه خصوصى تشكيل نمى دهند. گفتم هر چه بادا باد! من از تكليف دينى خود صرف نظر نمى كنم. بالاخره رفتم. از قضا هيئت ممتحنه متوجه شده بودند كه من به اندازه اداء يك وظيفه دينى غيبت نموده ام، انصاف داده و اظهار كرده بودند كه چون اين شخص در وظيفه خود جدى است، روانيست او را معطّل بگذاريم، براى قدر دانى از اينكه عمل به وظيفه نموده بايد جلسه اى خصوصى برايش تشكيل دهيم. اين بود كه جلسه ديگرى تشكيل دادند، من حاضر شدم و امتحان دادم.
آقاى سيّد محسن امين پس از نقل داستان فرمود: من در مدرسه چنين شاگردانى تربيت كرده ام كه اگر به دريا بيفتند دامنشان تر نمى شود.(24)
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894246
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396