| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
تفسیر نماز » حكمت‏هاى سجده‏
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 

 از امیرالمؤمنین على ‏علیه السلام درباره حكمت‏هاى سجده پرسیدند، حضرت فرمود: سجده اوّل، یعنى آنكه در ابتدا خاك بودم و چون سر از سجده برمى‏دارى یعنى از خاك به دنیا آمدم. سجده دوم یعنى دوباره به خاك بازمى‏گردم و سر برداشتن از آن، یعنى در قیامت از قبر برمى‏خیزم و محشور مى‏شوم.(285)
 امام صادق‏علیه السلام مى‏فرمایند: چون سجده براى خداست پس نباید بر خوردنى‏ها و پوشیدنى‏ها كه مورد توجه اهل دنیاست، سجده كرد. سجده باید انسان را متوجه خدا سازد نه شكم و لباس و مادّیات.(286)
 در حدیث مى‏خوانیم: دلیل سجده سهو براى هر كم و زیادى سهو و یا كلام و قیام و قعود نابجا، آن است كه ابلیس تو را گرفتار حواس‏پرتى كرد و در نماز تو خللى ایجاد نمود، پس تو بعد از نماز دو سجده بجاى آور تا بینى او به خاك مالیده شود و بداند هر لغزشى ایجاد كند تو دوباره در برابر خداوند به سجده مى‏افتى.(287)
 حضرت على‏علیه السلام فرمودند: ظاهر سجده، صورت‏گذاردن بر خاك از روى اخلاص وخشوع است، اما باطن آن دل كندن از همه امور فانى و دل بستن به سراى باقى ورهایى از تكبر، تعصّب و تمام وابستگى‏هاى دنیوى است.(288)


285) بحار، ج 85، ص 139.
286) الفقیه، ج 1، ص 272.
287) وافى، ج 8، ص 992.
288) مستدرك وسائل، ج 4، ص 484



:: ادامه مطلب
تفسیر نماز » ركوع اولیاى خدا
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 

 امام صادق ‏علیه السلام مى ‏فرماید: حضرت على‏ علیه السلام به قدرى ركوع خود را طول مى‏داد كه عرق از ساق مباركش جارى مى‏شد.(262)
 خود آن حضرت در اوّلین خطبه نهج ‏البلاغه مى‏فرماید: خداوند فرشتگانى دارد كه همواره در حال ركوعند و هرگز قیام نمى‏كنند.
 البتّه در فرشته خستگى وگرسنگى مطرح نیست، لذا انسان‏هاى عارف و عاشق كه چنین ركوع‏هاى طولانى انجام مى‏دهند، فرشتگان را به تمجید خود وادار مى‏كنند. این حالت اولیاى خداست، امّا حال ما چطور؟ پیامبر اكرم در مسجد نشسته بودند، مردى وارد شد و به نماز ایستاد، اما ركوع و سجودش را ناقص و سریع انجام داد. پیامبرصلى الله علیه وآله فرمودند: او همچون كلاغ نوكى زد ورفت، اگر او با این نماز از دنیا برود بر دین من نمرده است.(263)


262) بحار، ج 85، ص 110.
263) وسائل، ج 4، ص 922.

 



:: ادامه مطلب
تفسیر نماز » تاریخ سجده‏
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 

پس از آنكه خداوند آدم را آفرید به فرشتگان فرمان داد تا براى او سجده كنند،(264) همه سجده كردن جز ابلیس و خداوند او را بخاطر همین نافرمانى از درگاه خود راند.
 این ماجرا را قرآن بارها تكرار مى‏كند و مى‏دانیم كه تكرارهاى قرآن بى‏دلیل نیست. گویا مى‏خواهد بگوید: اى انسانى كه همه فرشتگان بخاطر تو به سجده افتادند! چرا تو در برابر خداوند خالق سجده نمى‏كنى؟ اى انسان، ابلیس بخاطر ترك سجده تو رانده شد، آنوقت تو كه سجده بر خداوند را ترك مى‏كنى چه انتظارى دارى؟
 ابلیس كه بر تو سجده نكرد، مى‏گفت: من از انسان برترم، آیا تو مى‏توانى بگویى: من از خداوند برترم؟ تو كه زمانى هیچ بودى و وقتى هم بدنیا آمدى سراسر وجودت را ضعف و عجز فرا گرفته بود و در نهایت هم، عاجزانه از دنیا مى‏روى، چگونه در برابر آفریدگار هستى تكبر مى‏كنى؟
 به هرحال اولین فرمان خداوند پس از خلقت بشر، فرمان سجده بود.


264) البتّه سجده مخصوص خداست و انسان فقط قبله فرشتگان قرار گرفت.



:: ادامه مطلب
تفسیر نماز » آداب ركوع‏
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 

در روایات مى‏خوانیم كه رسول خداعلیه السلام در ركوع چنان كمر مباركش را كشیده و صاف مى‏نمود كه اگر قطره آبى روى كمرش مى‏ریخت وسط كمر مى‏ماند و به سمتى جارى نمى‏شد.(259)
 سفارش شده است در ركوع گردن خود را بكشید تا رمز این باشد كه من ایمان آورده‏ام گرچه گردنم در راه او برود.(260)
 از دیگر آداب ركوع آنست كه مردان آرنج‏ها را همچون بال پرندگان به بیرون دهند، نه آنكه به پهلوها بچسبانند. كف دست را به زانوها بگذاریم و انگشتان دست را باز كنیم. پاها در یك خط، نه جلو و نه عقب، و میان دو پا به مقدار یك وجب فاصله باشد.
 به هنگام ركوع نگاه به میان دو قدم باشد و پس از ذكر ركوع، در همان حال ركوع بر محمّد و آل محمّد صلوات بفرستیم. البتّه تكرار ذكر ركوع حداقل سه مرتبه مورد سفارش و عنایت است.(261)


259) وسائل، ج 4، ص 942.
260) وسائل، ج 4، ص 942.
261) همه این آداب در جلد چهارم وسائل، از صفحه 920 تا 943 آمده است.



:: ادامه مطلب
تفسیر نماز » آثار ركوع‏
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 

 امام باقرعلیه السلام مى‏فرماید: كسى كه ركوع خود را كامل انجام دهد از وحشت قبر در امان است.(255)
 هرچه در برابر خداوند بیشتر خم شویم، قدرت برخورد با شیطان و شیطان صفتان را بیشتر خواهیم داشت. امام صادق‏علیه السلام مى‏فرمود: ركوع و سجود طولانى، ابلیس را عصبانى كرده و مى‏گوید: واى بر من! این مردم با اینگونه بندگى، دیگر مرا اطاعت نمى‏كنند.(256)
 خداوند به فرشتگان مى‏گوید: ببینید بندگان من چگونه مرا تعظیم مى‏كنند و در مقابل من ركوع مى‏كنند، من نیز آنان را بزرگ خواهم كرد و به آنان عزت و عظمت مى‏بخشم.(257)
 امام صادق علیه السلام مى‏فرماید: ركوع و سجود طولانى در طولانى‏شدن عمر مؤثر است.(258)


255) وسائل، ج 4، ص 928.
256) وسائل، ج 4، ص 928.
257) جامع‏الاحادیث، ج 5، ص 203.
258) وسائل، ج 4، ص 928.



:: ادامه مطلب
تفسیر نماز » «وَ لَمْ یَكُنْ لُهُ كُفُواً اَحَدٌ»
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 

و هرگز براى او همتا و همانندى نبوده است.
 او نه در وجود همانند دارد، نه در كمال و نه در افعال.
 او احد است و احدى كفو او نیست. او تنهاست و همسر و فرزندى ندارد! او همانندى ندارد تا همكار و شریك او باشد.
 چگونه انسان جرئت مى‏كند مخلوق او را شریك او بداند و این ظلم بزرگ را در حقّ او مرتكب شود: «اِنَّ الشِّرْك لَظُلْمٌ عَظیمٌ»(244)
 اى نمازگزار! نه در نعمت‏هایى كه از جانب خدا به تو مى‏رسد دیگران را دخیل و شریك بدان و نه در كارهایى كه انجام مى‏دهى، احدى بجز خدا را منظور بدار. چرا در فكرِ جلب نظر كسانى هستى كه مثل تو هستند، ضعیف و محتاج، بدنبال جلب‏نظر خدائى باش كه نه مثلى دارد، نه ضعفى و نه احتیاجى.
 در پایان سوره اشاره‏اى گذرا به محتواى بلند آن داریم:
 «قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ» او یكتاست هم در ذات هم در صفات، پس در شایستگى معبود بودن نیز یكتا و یگانه است.
 «اَللَّهُ الصَّمَد» او بى‏نیاز وهمه چیز به او نیازمند و در بى‏نیازى یكتاست.
 «لَمْ یَلِدْ» تولید مثل نمى‏كند تا شبیه و نظیرى داشته باشد.
 «وَ لَمْ یُولَد» او ازلى و ابدى است، نه حادث كه از چیزى پیدا شده باشد.
 «وَ لَمْ یَكُنْ لَهُ كُفواً اَحَدٌ» نه همتا دارد نه همسر، نه شبیه ونه شریك.
 این سوره تمام رگه‏هاى شرك، خرافات، اوهام و عقاید انحرافى را از ساحت مقدس خدا نفى مى‏كند وتوحید خالص ناب را به ما عرضه مى‏دارد.
 طبق روایات آیات این سوره، تفسیر یكدیگرند(245) و گویا این سوره در معرّفى خداوند مرحله به مرحله پیش مى‏رود:
 مرحله اوّل: «قُلْ هُوَ» بگو خداى من اوست. او كه از دسترس عقل و فكر بشر بدور واز دیده‏ها غائب و پنهان است.

 در این مرحله تمام توجه به ذات خداست نه صفات او. خود ذات به تنهایى براى محبوب بودن ومعبود واقع شدن كافى است. حضرت على‏علیه السلام مى‏فرماید: «وَ كَمالُ الْاِخْلاصِ نَفْىُ الصِّفاتِ عَنْه»(246) اخلاص كامل آنست كه بدون توجّه به صفات به خدا رو كنى. خدا را بخاطر خودش عبادت كنى نه به جهت نعمتهایى كه به تو ارزانى داشته است.
 مرحله دوّم: «هُوَ اللَّه»، او اللّه است. معبودى كه همه كمالات را داراست.
 در این مرحله، ذات و صفات همراه آمده است. «اللّه» ذاتى است كه همه صفات نیكو را دربر دارد و لذا شایسته عبادت و پرستش است. چنانچه قرآن مى‏فرماید: «وَ لِلَّهِ الْاَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها»(247) تمام صفات و اسماى نیكو براى اوست، پس او را بدان نامها بخوانید.
 شناخت خدا از طریق صفات، مرحله دوّم است كه «اللّه» كلمه جامع تمام آن صفات است. توجه به خدا به واسطه صفات، طریقى است كه در دعاها خصوصاً دعاى جوشن‏كبیر جلوه مى‏كند كه خداوند را با هزار وصف مى‏خوانیم.
 مرحله سوّم: «اَحَدٌ» او یكتاست و در یكتایى یگانه.
 در این مرحله، توحید مطرح مى‏شود، توحید ذات و صفات. هم ذاتش یگانه است، هم صفاتش یگانه و بى‏نظیر، و هم وجودِ ذات و صفات او یكى است، نه آنكه صفاتش وجودى زائد بر ذات داشته باشند.
 او یكتایى است كه دوّمى و سوّمى ندارد. میان «واحِد» و «اَحَد» تفاوت است. اگر گفتیم: احدى نیامد، یعنى هیچ‏كس نیامد و اگر گفتیم: واحدى نیامد، ممكن است دو نفر یا بیشتر آمده باشند. قرآن مى‏فرماید: خداوند «اَحَد» است و نمى‏فرماید: «واحد».
 او «یكتا» است نه «یكى» كه ممكن باشد دوّمى و سوّمى هم داشته باشد.
 مرحله چهارم: «اَللَّهُ الصَّمَدُ» خدا بى‏نیاز است.
 در این مرحله، بى‏نیازى كه محور ذات و صفات الهى است به عنوان یكى از مهمترین اوصاف الهى مطرح مى‏شود. آنهم نه به شكل خبر كه بفرماید: «اَللَّه صَمَدٌ»، بلكه به صورت وصفِ ثابت براى «اللّه» و لذا لفظ «اللّه» تكرار مى‏شود: «اللّه الصَّمَد»
 او یكتاست، امّا بى‏نیاز. غیر او بسیارند، امّا سراسر نیاز، و نظر همه نیازمندان تنها به سوى آن بى‏نیاز!
 مرحله پنجم: «لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَكُنْ لَهُ كُفُواً اَحَدٌ»
 این مرحله طبق روایات، تفسیرِ «اَلصَّمَد» است. او بى‏نیاز است، نه به فرزند نیاز دارد كه بزاید، نه محتاج پدر و مادر است كه زاده شود و نه همسر و همكار و همانندى بخواهد كه در كارها به او كمك كند.
 اگر متولّد شود ازلى نیست و اگر متولّد كند ابدى نیست، زیرا رو به كاهش و اضمحلال مى‏رود. و اگر مثل و مانندى داشته باشد بى‏رقیب نیست. و خداوند از همه این امور منزّه و مبرّاست. «سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِكُونَ»(248)


244) سوره لقمان، آیه 13.
245) تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 714.
246) نهج‏البلاغه، خطبه توحید.
247) سوره اعراف، آیه 180.
248) سوره طور، آیه 43.



:: ادامه مطلب
تفسیر نماز » ركوع
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 

 یكى از اركان نماز ركوع است كه با كم و زیاد شدن آن، خواه عمدى یا سهوى، نماز باطل مى‏شود. كلمه ركعت كه در شمارش بخش‏هاى نماز بكار مى‏رود از همین واژه ركوع است. قبیله بنى‏ثقیف از پیامبراكرم درخواست كردند، در نماز ركوع و سجود نداشته باشند و مى‏گفتند: خم شدن براى ما عار است. آیه نازل شد: «وَ اِذا قیلَ لَهُمْ ارْكَعُوا لا یَرْكَعُونَ»(249) هرگاه فرمان ركوع به آنان داده شود ركوع نمى‏كنند.(250)
 دیگران در برابر انسان‏هایى مثل خود خم مى‏شوند و تعظیم مى‏كنند، امّا شما تنها در برابر خالق خود خم شوید و تعظیم كنید.
 وقتى آیه «فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّك الْعَظیمِ»(251) نازل شد، پیامبر دستور دادند در ركوع خداوند را تعظیم كنید و این ذكر را در ركوع بگویید: «سُبْحانَ رَبِّىَ الْعَظیمِ وَ بِحَمْدِهِ»(252) در روایات مى‏خوانیم: ركوع نشانه ادب است و سجود نشانه قرب به خدا، و تا ادب را خوب انجام ندهید آماده قرب نمى‏شوید.(253)
 ركوع، راهى براى توبه و استغفار و عذرخواهى به درگاه خداوند است: «فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راكِعاً وَ اَنابَ»(254)


249) سوره مرسلات، آیه 48.
250) بحار، ج 85، ص 100.
251) سوره واقعه، آیه 74.
252) جامع الاحادیث، ج 2، ص 922.
253) بحار، ج 85، ص 108.
254) سوره، ص، آیه 24.



:: ادامه مطلب
 

 


 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2912929
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396