مقدمه
«اقمالصّلوه انّ الصّلوة تنهی عنالفحشاء و المنكر و لذكر اللهاكبر.».(عنكبوت/ 45)
نماز را برپا دار، زیرا نماز انسان را از كارهای زشت و ناپسند باز میدارد و یاد خدا بسیار بزرگتر است.
بحران اصلی جوان امروز، بحران هویّت است، بیخویشتنی است.
او آن چنان اسیر عالم مُلك شده است كه به ملكوت نميپردازد؛ گاه گاهی كه سـرش را از زیر بـرف بیـرون ميآورد، احسـاس تنـهایی و بـیكسی ميكند،گویا گمشدهای دارد؛ عجیب است، گمشده ای كه گمشدهای دارد!
ابزار و وسایل آسایش و آرایش، فراوان، امّا دریغ از سایبان آرامشی.
به راستی آرامش چیست و كجاست؟
چه چیزی انسان، این خلیفهي خدا و مظهر جمال الهی را به بن بست كشانده است؟
چرا انسان امروز از درون تهی است؟
پاسخ و گمشدهي انسان در درون خود اوست، مشكل این جاست كه ما به همه جا نگاه ميكنیم، حقیقت، خداوند و گمشدهي خود را در همه جا جست و جو ميكنیم جز در آیینهي دلمان و غافلیم از: «من عرف نفسه فقد عرف ربّه».
ای مخزن اســـرار الهی كه تـــوی و ای آینــهی جمال شـاهـی كـه تـوای
بیرون زتو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هر آنچه خـواهی كه توای
(مرصاد العباد)
نگارنده در این مقاله بر آن است تا با یاری خداوند بزرگ، ضمن برشمردن اهمیّت و تأثیرات مستقیم نماز بر زندگی انسان و به ویژه جوانان، استفاده از زبان هنر و ادبیات را یكی از راهكارهای مهمّ و تأثیر گذار در هدایت، رستگاری و جذب جوانان به نماز و مسجد نشان دهد. در پایان نیز به استناد احادیثگران قدر امام علی(ع) باز نماید كه نمازِ همراه با معرفت و عشق، عالی ترین وسیلهي تقرّب و راه نجات بشریّت و جوانان از بن بست كنونی است.
:: ادامه مطلب
الف) ( تبيين نياز دروني انسان ها به نيايش و پاسخ اين نياز توسط نماز )
براي هر قشري به زباني بايد سخن گفت : مخصوصا با جوان ها ، دانش آموزان دبيرستاني و دانشگاهيان، بايد با زبان خاصي صحبت کرد اگر در برخورد با آنان فقط به ترجمه ي اين آيه اکتفا کنيم که : « ان الصلوه تنهي عن الفحشاء و المنکر» (1) شايد کافي نباشد ، چون معلوم نيست که او چندان از فحشا و منکر که بدان آلوده شده ناراحت باشد ، هنوز به گرفتاري هاي آن دچار نشده ، بايد ما اين آيه را توضيح بدهيم و بگوييم چرا نماز ، انسان را از فحشا و منکر باز مي دارد .
نماز به تو چه مي دهد که تو به سراغ فحشا و منکر نمي روي .
سعي کنيم جوانان را با طعم شيرين نماز آشنا کنيم
مسئله ي نماز ، مسئله نيايش است و بايد از نيازي که انسان به نيايش دارد سخن به ميان آوريم ما بايد جوان ها را متقاعد کنيم که به نيايش در برابر خداوند احتياج دارند.
بايد نماز را در ارتباط با انسان و نيازهاي حقيقي انسان براي آنها تعريف کنيم که انسان موجودي است که با اين دنياي مادي و ظاهري و ظواهر و مظاهر آن سيراب و اقناع نمي شود ، انسان در اين جهان خود را غريب و تنها احساس مي کند ، لذا به هر چيزي رو مي کند .
تا وقتي به خواسته ي خود نرسيده گمان مي کند که آرزوهايش را برآورده مي کند ؛ ولي وقتي به آن مي رسد دچار پوچي مي شود .
اين تصوير سراب گونه ي جهان را ما بايد ترسيم کنيم .
اين بيان قرآني را ما بايد ترسيم کنيم که در اين دنيا تا زماني که دل شما متوجه خدا نشود به هر چيزي که روي آوريد ناکام مي مانيد .
اين نياز انسان به ثبات ، اين نيازي که انسان به جاودانگي دارد ، به حيات مطلق دارد ، به زيبايي مطلق دارد .
و اين نياز حقيقي وقتي محقق مي شود که اين انسان با خداوند در ارتباط باشد .
به نيايش به درگاه خداوند بپردازد و بر آستان او سر فرود آورد .
و اين انسان در جست و جوي نامتناهي است و به تعبير « دکارت » يکي از فلاسفه ي اروپا « در وجود انسان هيچ نشانه اي از جانب خداوند گوياتر از نامتناهي حقيقي خداست .
وقتي انسان سجاده اي مي افکند و به نماز مي ايستد در حقيقت در مقابل آن نامتناهي حقيقي سجده مي کند ، در برابر حيات نامتناهي ، زيبايي نامتناهي ، علم نامتناهي و قدرت نامتناهي که در اين دنيا پيدا نمي کند و سرگشتگي همه در دنيا به علت آن است که نيازهاي نامتناهي را سراغ امر متناهي برده اند و آن معشيت ضنک که قرآن مي فرمايد: « و من أعرض عن ذکري فان له معيشه ضنکا » ؛ (2) هر کس از ياد من اعراض کند ، پس به تحقيق براي او زندگي سختي قرار داده مي شود.
تجلي با ارزش در همين سرگشتگي است و اين همان سرگشتگي است که انسان غربي با همه ي ترقي ها و کشف ستاره و ماه و فضا باز به آن مبتلا است و اين همه بيماري و گرفتاري براي اين است که از اين امر نامتناهي حقيقي غافل اند و آن ميل نامتناهي را متوجه امر محدود کرده اند. (3)
پي نوشت ها:
1. عنکبوت (29) آيه 45 .
2. طه (20) آيه 124 .
3. ر.ک : نماز نشانه حکومت صالحان ، مجموعه ي مقالات ارائه شده در سمينار نماز مشهد ، ص 95 - 104 سخنراني جناب آقاي دکتر غلامعلي حداد عادل .
نويسنده:محمد وحيدي
پایگاه مذهبی صلات
:: ادامه مطلب
برپايي نماز جماعت
آيين اسلام از جنبههاي اجتماعي مهمي برخوردار است و با توجه به بركات وآثار يگانگي و يكپارچگي، در بسياري از برنامههاي آن بر وجود اين جنبه پافشاري شده است. برگزاري نمازهاي روزانه واجب به صورت جماعت، يكي از اين برنامههاست كه افزون بر جنبه اجتماعي آن، ثواب معنوي فراواني دارد. رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم درباره اهميت جماعت فرمود:
«يك نماز با جماعت، بهتر از چهل سال نماز فرادا در خانه است». پرسيدند: يك روز نماز؟ فرمود: «بلكه يك نماز».) مستدرك الوسائل، ج 1، ص 488. (
اكنون در پاسخ به اين پرسش كه «چرا برخي به نماز جماعت نميروند؟» بايد گفت شركت نكردن افراد در نماز جماعت، دليلهاي گوناگوني دارد كه به بيشتر آنها نبايد توجه كرد. هرچند شايستگي علمي و اخلاقي پيشنماز، آموزنده بودن محيط مساجد و برخورد شايسته و احترامآميز با شركتكنندگان در نماز بهويژه كودكان و نوجوانان، در جذب آنان به اين كانون يگانگي و معنويت سهم زيادي خواهد داشت، ولي اگر مربيّان، آموزگاران، پدران و مادران، در اين جماعتها شركت كنند و در برابر شاگردان و فرزندان به نماز بايستند، الهامبخش خواهد بود. همچنين مساجد بايد در نهايت پاكي، پاكيزگي و زيبايي معنوي بوده و از هرنوع پليدي به دور باشد. پاكيزگي مساجد به اندازهاي در اسلام اهميت دارد كه پاكيزه ساختن مسجد مايه آمرزش گناه شمرده ميشود.
:: ادامه مطلب
• بيان آثار نماز
از ميان شاخصهاي دينداري در دين اسلام، نماز جايگاه اساسي و ويژهاي دارد و در متون اسلامي نسبت به ديگر واجبات از اهميت بيشتري برخوردار است.
از اينرو، براي دلبسته ساختن فرزندان به نماز بايد از آيات و رواياتي بهرهگيريم كه در اينباره وارد شدهاست تا هرچه بيشتر به عبادت گرايش پيدا كنند.
امام علي عليهالسلام ميفرمايد:
اَلصَّلوةُ حِصنٌ من سَطَواتِ الشَّيطان.1
نماز، دژي است كه انسان را از هجوم شيطان در امان نگاه ميدارد.
و باز فرمود:
اَلصَّلوةُ حِصنُ الرَّحْمنِ وَ مُدْحَرَةُ الشَّيطانِ.2
نماز، دژ خداي مهربان و وسيله دور كردن شيطان است.
همچنين نماز آثار پرورشي فراواني دارد كه به نمونههايي از آن اشاره ميكنيم:
الف ـ آمرزش گناهان
امام علي عليهالسلام فرمود:
و اِنَّها لَتَحُطُّ الذُّنُوبَ حَطَّ الوَرَقِ وَ تُطَّلِقها اِطلاقَ الرّبق وَ شِبَّهِهِا.3
نماز چون ريختن برگ درختان، گناهان را ميريزد و چنان كه كسي را از بند بگشايند، گناهكار را آزاد ميكند.
ب ـ پيشگيري از خودبيني
امام علي عليهالسلام فرمود:
وَ الصَّلاةَ تَنزيها عَنِ الكِبر.4
نماز، وسيلهاي براي پاك شدن از خودبيني است.
ج ـ جلب رحمت پروردگار
لو يَعلُم المُصلّي ما يَغشاهُ مِن جَلالِ اللّهِ ما سَرَّهُ اَن يُرفَعَ رأسُهُ مِن سُجُوده.5
اگر نمازگزار ميدانست كه چگونه رحمت او را فرا گرفته است، از سجده سر بر نميداشت.
د ـ نزديكي به خدا
امام علي عليهالسلام فرموده است:
تَعاهَدُوا اَمْر اَلصَّلاةِ وَ حافِظُوا عَلَيْها وَ اسْتَكْثِرُوا مِنها وَ تُقَرِّبُوا بِها.6
امر نماز را بر دوش بگيريد و آن را حفظ كنيد و بسيار به جاي آوريد و با آن به خدا نزديكي جوييد.
همچنين آن حضرت ميفرمايد:
الصَّلاةُ قُربانُ كُلِّ تَقِّي.7
نماز، مايه نزديكي هر پرهيزكاري است.
رستگاري خود و فرزندانمان جز با نماز و نزديكي به خدا، از راه ديگري به دست نميآيد. نزديكي انسان به خدا؛ يعني دريافت بخشايش او و اطمينان و اعتماد به بخشايش او و ادراك حق.8
اگر بخواهيم فرزنداني منظّم، با ادب، پركار و رها از ويژگيهاي زشت پرورش دهيم و سبب افتخار خود، آنان و جامعه اسلاميمان شويم، لازم است آنها را دلباخته نماز سازيم.
امام خميني رحمهالله ميفرمود:
نماز را كوچك حساب نكنيد. نماز و ساير احكام براي تربيت شماست، براي هدايت شماست.9
در قرآن، واژه نماز (صلاة) و مشتقاتش، 114 بار به كار رفته و در 15 مورد به آن امر شدهاست. در كتاب «چهارصد سخن پيرامون نماز» آمده است: «بر خلاف تصور بعضي كه نماز را تكرار ميدانند، نماز نردبان ترقي است. هرچه با حضور قلب بيشتري خوانده شود، انسان بالاتر ميرود».10
استاد مطهري نيز در اينباره مينويسد:
هر اندازه ايمان مذهبي انسان بيشتر باشد، بيشتر به ياد خداوند است و هر اندازه انسان به ياد خداوند باشد، كمتر معصيت ميكند. معصيت كردن و نكردن داير مدار علم و آگاهي نيست، داير مدار غفلت و تذكر است. به هر اندازه كه انسان غافل باشد، خدا را فراموش كرده و بيشتر معصيت ميكند و به هر اندازه خداوند بيشتر در نظرش باشد، معصيت كمتري ميكند. عبادت براي آن است كه انسان زود به زود به ياد خدا بيافتد و يادآوري هرچه بيشتر باشد، انسان بيشتر پايبند اخلاق و حقوق خواهد بود.11
با نگاه از اين زاويه و توجه به جنبه پرورشي و پاكسازي نماز، يكي از رازهاي پافشاري اسلام بر آن و معرفي نماز به عنوان پايه ايمان را ميتوان بازداشتن جامعه اسلامي از زشتيها و پاكسازي اخلاقي مسلمانان دانست.
اِنَّ الصَّلوة تَنهي عَنِ الْفَحشاءِ وَ الْمُنكَرِ. (عنكبوت: 45)
به درستي كه نماز[،انسان را] از كار ناشايست و ناپسند باز ميدارد.
علامه طباطبايي ميفرمايد:
نماز شامل ذكر خداوند است و اين ذكر، ايمان به وحدانيت خداوند، رسالت پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم و روز جزا را به نمازگزار تلقين ميكند و نيز او را وادار ميكند كه از خدا استعانت بجويد و با روح و بدن خود متوجه او شود. نماز، انسان را از فحشا و منكر باز ميدارد.12
به طور كلي بايد گفت:
نماز، رهايي از تنبلي و تنپروري است.
نماز، رهايي از حواسپرتي و بيتوجّهي است.
نماز، رهايي از نژادپرستي است.
نماز، رهايي از چاپلوسي است.
نماز، رهايي از پرستش بتها است.
نماز، رهايي از همه ويژگيهاي زشت و برخورداري از صفات خدايي است.
نماز، رهايي از گناه و تباهي است.
نماز، رهايي از زندگي سخت است.
نماز، رهايي از زندان تن است.
نماز، رهايي از حصار جهان ماده و منتقل شدن به عالم ملكوت است.
نماز، رهايي از خود و پيوند با خدا است.
نماز، رهايي از خشم و سخط پروردگار است.
نماز، رهايي از سخت جان كندن است.
نماز، رهايي از عذاب برزخ است.
نماز، رهايي از كوري روز رستاخيز و عذاب روز حساب است.
نماز، رهايي از آتش دوزخ و رسيدن به خوشبختي بهشت است.13
پی نوشت :
1. شرح غررالحكم و دررالكلم، ج 2، ص 166.
2. همان، ص 167.
3. بحارالانوار، ج 33، ص 449.
4. نهج البلاغه، حكمت 252.
5. الخصال، ج 2، ص 632.
6. نهجالبلاغه، خطبه 199، ص 829.
7. كافي، ج 1، ص 265.
8. نماز، محمدصادق حائريشيرازي، تهران، انتشارات دانشجويان مسلمان پيرو خطامام، ص 6.
9. صحيفه نور، روحاللّه موسوي خميني، تهران، انتشارات وزارت ارشاد اسلامي، 1368، ج 19، ص 207.
10. چهارصد سخن پيرامون نماز، سيدجواد بهشتي، تهران، ستاد اقامه نماز، 1374، ص 80.
11. گفتارهاي معنوي، مرتضي مطهري، ص 85.
12. تفسيرالميزان، سيدمحمدحسين طباطبايي، برگردان: محمدباقر موسوي، تهران، انتشارات عمومي، 1363، چ 1، ص 210.
13. نمازشناسي1، ص 182.
منبع : پایگاه مذهبی صلات
:: ادامه مطلب
• الگوآفريني مناسب
نقش الگوهاي رفتاري بسيار مهم است.
كودكان هنگامي كه ميبينند الگوهايشان نسبت به برخي موضوعها، توجّه بيشتري دارند، آنان نيز به آن موارد، واكنش مثبت نشان ميدهند.
بنابراين، بهترين الگو در درجه اول، رفتار و منش پدر و مادر است.
آنان پيش از آنكه به امر و نهي بپردازند، كارهايشان در نگاه تيزبين كودك جلوه ميكند.
همان زماني كه پدر و مادر فكر ميكنند فرزندانشان چيزي را نميفهمند، كودك در حال الگوبرداري است.
افزون بر اين، اسلام نيز بر اين امر تأكيد ورزيده و مراقبت بيشتر پدر و مادر را در اوقات خلوت با يكديگر گوشزد كرده است.
در درجه دوم، پدر و مادر بايد در پي پيدا كردن دوستان و همبازيهاي خوبي براي فرزند خود باشند؛ زيرا نقش دوست
و همسال در پرورش كودك از اهميّت شاياني برخوردار است.
• ويژگيهاي الگو يا پيام دهنده
الگوهاي رفتاري فرزند بايد چه شرايطي داشته باشند؟
فرستنده پيام، پدر است يا مادر يا آموزگار.
آنان هركس كه باشند، اگر بخواهند عهدهدار تلقين آموزههاي مذهبي ـ مانند نماز ـ به فرزندان شوند، بايد داراي صفات و شرايطي باشند كه مهمترين آنها عبارتند از: آگاهي و شناخت، ايمان و باورداشت، عمل كردن، داشتن اخلاق خوب و انس گرفتن با كودك.
الف ـ آگاهي و شناخت
آگاهي گسترده شامل جنبههاي زير است:
1. آگاهي از فلسفه و رمز و راز مذهب.
2. آگاهي از شرايط ذهني و رواني، توان درك و اراده، دلبستگيها و ديدگاه و انديشه كودك درباره امور و مسايل جاري و نيز استعداد و زمينههاي بالقوه كودك و نوجوان.
3. آگاهي از وظايف انسان نسبت به خود، خدا، مذهب و... .
4. آگاهي از شرايط جامعهاي كه كودك در آن زندگي ميكند.
5. آگاهي از روش پرورش، كشش و جلب كودك به آموزههاي ديني.
ب ـ ايمان و باورداشت
مربّي بايد خود به آنچه ميگويد و ديگران را به آن فرا ميخواند، ايمان داشته باشد؛ زيرا «سخني كه از دل برآيد، لاجرم بر دل نشيند».
ج ـ كردار نه گفتار
يك مربّي بايد بيش از آن كه سخن بگويد، اهل عمل باشد.
در دين اسلام و در بسياري از آيات قرآن، همواره پس از ايمان، به عمل دستور داده شده و ايمان و دعوت بدون عمل، كاري بيهوده و بيحاصل به شمار آمدهاست.
امام علي عليهالسلام فرمودهاست:
الدّاعي بِلا عَملٍ كَرّامي بِلا وَتَرٍ.( من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 416. )
دعوت كننده بيعمل مانند تيرانداز بدون تير است.
مربّي بايد الگوي عملي سخني باشد كه از آن دفاع ميكند.
طبيعي است كه عمل او بايد شايسته، محكم و استوار باشد.
براي نمونه، پدر و مادر و مربيان بايد هنگام نماز همه كارهاي خود را كنار نهند و با شنيدن اذان، به سرعت آماده نماز شوند. اين رفتار، زمينهساز آموزش عملي دين به كودكان و نوجوانان خواهد شد و هيچگاه از فكر و جانشان بيرون نخواهد رفت.
د ـ اخلاق خوش و انس گرفتن با كودك
از ديگر شرايط موفقيت براي نفوذ در روح كودك و نوجوان، اخلاق خوش، خو گرفتن با او و در پيش گرفتن رفتارهاي جذّاب است.
در آغوش گرفتن كودك، به هنگام خواب در كنار بستر او نشستن، همراه با نوازش به تنهايي با او حرف زدن و با دقت به حرفهايش گوش سپردن، براي جلب توجه او و نفوذ در قلب و ژرفاي وجودش لازم است.
همچنين هنگام بيدار كردن كودك و نوجوان براي نماز صبح، دست كشيدن بر سر و صورت او و بيدار كردنش در نهايت محبت، در دلبستگي او به نماز بسيار تأثيرگذار است.
پايدارترين و خوشايندترين يادگيريها، يادگيري غيرمستقيم يا مشاهدهاي است.
فراموش نشود كه در اين نوع يادگيري، يادگيرنده بر اساس انگيزههاي خود، آگاهانه و بدون هيچگونه جبر و فشار رواني و كمترين فشار ذهني و خستگي، همه حواس خود را متوجّه رفتار مورد نظر ميكند.
(روشهاي پرورش احساس مذهبي نماز در كودكان و نوجوانان، ص 15 )
يكي از عوامل مهمّ پرورش ديني، همانندسازي و الگوسازي است.
گفتني است فرد با كسي همانندسازي ميكند كه با او پيوند عاطفي برقرار كردهباشد.
پس هرقدر پيوند عاطفي ميان فرد و الگو بيشتر باشد، ويژگيها و صفات بيشتري از او را در درون خود نهادينه ميكند.
ناگفته نماند كه اين همانندسازي، ممكن است فرد را در سير بهنجاري يا نابهنجاري هدايت كند. در مجموع بايد گفت:
الگو، اصلي براي شدن است.
( تربيت مكتبي، ص 17. )
كودكان نسبت به رفتار الگوهاي دلخواهشان، دلبستگي و كنجكاوي ژرفي دارند، ولي بايد توجه داشت كه به گفته موريسدبس: «كنجكاوي كودك، داراي رنگي از يگانگي عاطفي است و آن عبارت از گونهاي احساس يگانگي نموداري با فعاليتهاي ديگران است.
سادهترين نمونه اين احساس يگانگي در تماشاگران فوتبال ديده ميشود.
كساني كه به گونهاي ژرف، جريان بازي را دنبال ميكنند، هنگام تماشاي بازي، بدون اراده، حركت پا و بدن بازيكنان را با پا و بدن خود در هوا مجسّم ميكنند.
در اينجا همدلي، واكنش اثرپذيرانه و احساس يگانگي، واكنشي حركتي است».
(مراحل تربيت، موريس دبس، برگردان: علي محمد كاردان، ص 74. )
درباره تأثير مثبت الگو در شكلگيري شخصيّت انسان، سخنان فراواني گفته شدهاست.
در اينجا يادآوري خاطرهاي مربوط به يكي از عارفان بزرگ ميتواند نمونهاي نيكو براي اين موضوع باشد:
«روزي از سهل شوشتري كه از عارفان بزرگ و اهل كرامت بود، پرسيدند: چگونه به اين مقام رسيدي؟
او در پاسخ گفت: من در كودكي نزد داييام زندگي ميكردم. هنگامي كه هفتساله بودم، نيمه شب به دستشويي رفتم. در برگشت، داييام را ديدم كه رو به قبله نشسته، عبايي به دوش كشيده، عمامهاي دور سرش پيچيده وسرگرم نماز خواندن است.
از حالت او خوشم آمد. كنارش نشستم تا نمازش تمام شد.
آنگاه از من پرسيد: پسر چرا نشستهاي؟
برو بخواب. گفتم: از كار شما خوشم آمد و ميخواهم پهلوي شما بنشينم.
گفت: نه! برو بخواب.
رفتم و خوابيدم. شب بعد نيز از خواب بيدار شدم.
هنگامي كه از دستشويي بر ميگشتم، باز هم داييام را در آن حال ديدم و كنارش نشستم.
به من گفت: برو بخواب.
گفتم: دوست دارم هرچه شما ميگوييد، من نيز تكرار كنم.
او گفت: يك مرتبه بگو «يا حاضر و يا ناظر». من هم تكرار كردم، سپس به من گفت: براي امشب كافي است، حالا برو بخواب.
اين كار چند شب تكرار شد و من هر شب عبارت «يا حاضر و يا ناظر» را چند بار تكرار ميكردم.
كم كم وضو گرفتن را هم آموختم و پس از وضو مينشستم و هفت مرتبه «يا حاضر و يا ناظر» را ميگفتم.
سرانجام كار به جايي رسيد كه من بيآن كه نزد داييام بروم، خودم پيش از اذان صبح بيدار ميشدم.
پس از نماز، تسبيح در دست ميگرفتم، پيوسته ذكر را تكرار ميكردم و از اين كار خود لذت روحاني ميبردم
تاكنون»
(روشهاي پرورش احساس مذهبي، نماز در كودكان و نوجوانان، ص 19. )
گفتيم كه كودك به اشخاصي همچون دايي، خاله، عمه و پدر و مادر خود توجه دارد و از نظر رفتار عاطفي كه با او داشتهاند، به كارهاي آنان سخت كنجكاو و دلبسته ميشود و همانندسازي ميكند.
چهره گشاده ايشان همراه با لبخند، مايه كشش كودك به آنان ميشود و نتيجه آن در نوجواني، در دلبستگي به
عبادت، دينداري و رفتن به مسجد نمايان خواهدشد.
مربّي بزرگوار با اين آگاهي كه دوره كودكي، دوران بازي، آقايي و مهرخواهي است و طولاني شدن نماز، ممكن است از خوشايندي آن بكاهد، به كوتاهترين زمان بسنده ميكند و كودك هم با احساس زيبا و لطيف خود، آرزوي تكرار دوباره
همين تجربه خوشايند را دارد. (روشهاي پرورش احساس مذهبي، نماز در كودكان و نوجوانان، ص 20. )
• ويژگيهاي كودك يا پيام گيرنده (نماز)
مربيّان پرورشي يا پدر ومادر در آغاز بايد چند عامل را در كودك جستوجو كنند، سپس از او تكليف بخواهند.
اين عوامل عبارت است از:
1. آمادگي و سلامت جسمي، نداشتن خوابآلودگي و خستگي مفرط پس از بازي و بيماريهايي چون سرگيجه، دلدرد و... .
2. آمادگي براي سخن گفتن به اندازهاي كه بتواند عبارتهاي نماز را هرچند به گونهاي ناقص بگويد.
3. آمادگي عاطفي؛
يعني كودك در آن حال از پدر و مادر يا ديگران خشمگين نباشد.
اگر كودك درحال ترس، اضطراب، كينه و تهديد از كتك خوردن يا ترس از حمله حيوانات باشد، نماز برايش لذّتبخش نخواهدبود
• چگونه كودك و نوجوان را به نماز فرا خوانيم؟
هنگام فراخواندن كودك و نوجوان به نماز بايد به نكات زير توجه شود:
(مقاله «اقامه نماز در دوران كودكي و نوجواني»، علي قائمي، مجله پيوند، شماره 186، صص 28، 29 و 46.)
الف ـ آمادگي محيطي
همه مكانهايي كه نماز در آن برپا ميشود، محيط به شمار ميآيد.
در خانه و مدرسه، شعارها و آراستنها بايد عطر و بوي نماز دهند؛ زيرا در محيط نامناسب، گرايش به نماز ايجاد نخواهدشد.
ب ـ آمادگي عقيدتي
پدر و مادر بايد براي شكوفايي سرشت مذهبي كودكان، از خردسالي برنامهريزي كنند و همراه با رشد او، اين برنامه هاي پرورشي نيز رشد تكاملي يابند.
پدر و مادر و مربيان بايد پيش از رسيدن كودكان به سن تكليف، آنان را در فراگيري احكام و شرايط برپايي نماز ياري
كنند و زماني كه در دل آنان گرايشي ايجاد شد، زمينه انجام برخي مستحبات را برايشان فراهم سازند.
ج ـ ميانهروي
يكي از سفارشهاي اسلام، ميانهروي در عبادت است.
به ويژه در مورد كودك و نوجوان، نماز و ديگر اعمال عبادي براي او نبايد خستهكننده شود.
امام صادق عليهالسلام فرمود:
اِجْتَهَدْتُ في العِبادةِ وَ اَنَا شابٌ فَقالَ لي ابي يا بُني دُونَ ما اراك تصنع فَاِنّ لِلّهِ عَزّ و جَلّ اذا اَحَبَّ عبدا رَضِي مِنهُ بِاليَسيرِ (اصول كافي، ج 2، صص 86 ـ 87. )
هنگامي كه جوان بودم و در عبادت بسيار ميكوشيدم، پدرم به من فرمود: كمتر از اين اندازه عبادت كن؛ زيرا هنگامي كه خداوند بندهاي را دوست بدارد، با عبادت كم نيز از او راضي ميشود.
افزون بر آن، بايد از سرزنش و نكوهش كودكان و نوجوانان در امر عبادت ـ بهويژه نماز ـ و مقايسه آنان با كودكان ديگر جلوگيري شود.
همچنين نبايد نماز خواندن ديگران را به رخ فرزند بكشيم؛ زيرا اين امر سبب پيدايش احساس حسادت و خودكمبيني در آنان ميشود.
گفتني است در صورت سستي ورزيدن فرزندان در اقامه نماز، بايد با آرامش و يادآوري بههنگام، ايشان را به نماز فراخوانيم.
پایگاه مذهبی صلات
:: ادامه مطلب
• با توجه به شيوههاي موفق تبليغ دين از سوي خداوند و اولياي او، بهترين شيوه جذب به نماز همان شيوه ائمه دين است. در اين مقاله، قصد نداريم كه با ارائه يك شيوه واحد، همگان را به نماز و عبادت جذب كنيم؛ زيرا اين كار عملاً انجام شدني و موفقيتآميز نيست.
براي جذب ديگران به نماز، بايد دو مسئله را در نظر داشت: يكي، نياز ما كه به شناخت و اطلاعات ما برميگردد و ديگري، مخاطب ما كه در حقيقت، تعيين كننده شيوه عمل ما در برابر اوست.
براي جذب افراد به امور معنوي از جمله نماز، توجه به اين نكتهها ضروري است:
الف) شناسايي هدف
ما تا هدف را مشخص نكنيم، نميتوانيم برنامه متناسب بان آن را اجرا كنيم. با مروري اجمالي درمييابيم كه در دين، هدف از نماز تنها به جا آوردن آن نيست، بلكه هدف، اقامه ستون دين است؛ چه بسا آيات و روايتهايي كه نمازگزاران را شايسته سرزنش و تهديد به آتش كردهاند. بنابراين، تزيين فضاي ظاهر جامعه به نماز كافي نيست؛ زيرا اسلام از نمازگزاران خود، ضربههاي بسيار سنگيني خورده است تا از دشمنان بيروني خود.
ب) شناسايي كامل مخاطب
ما براي موفقيت در جذب، بايد آگاهيهاي كافي در مورد جنس، موقعيت سني، گرايشهاي فرهنگي خانواده، وضعيت روحي و شرايط كنوني فرد داشته باشيم و نيز راه و شيوه ارتباط با او را دريابيم. براي مثال، شخصي كه تصور غلطي ازدين و نماز دارد و با ديده نفرت به آن نگاه ميكند، حديث و آيه در او چندان تأثيري ندارد، بلكه بايد به سخنان معقول وحكيمانه بزرگان دين كه موافق طبع اوست، استناد كرد. هر چند افرادي نيز هستند كه هرگز قابل هدايت نيستند. ازاين رو، نبايد خيلي درصدد جذب آنان باشيم، بلكه بايد با پيآمدهاي منفيِ افكار و افكار آنها مبارزه كنيم.
قرآن به پيامبر اكرم صلياللهعليهوآله ميفرمايد:
فَذَرْهم يَخوضوا وَ يَلْعَبوا حَتّي يُلاقوا يَوْمَهُمْ الّذي يوُعدون (زخرف:83)
پس رها كن آنان را تا اينكه (در گناه و ماديات) فرو روند و به بازي دنيا مشغول شوند تا اينكه ملاقات كنند روزي كه وعده داده شدهاند.
ج) شناسايي شيوههاي هدايت
پيامبر اسلام صلياللهعليهوآله براي مبارزه با كفار بهترين شيوه را برگزيده بود:
«قولوا لا اله الا الله تفلحوا؛ بگوييد جز خدا، خدايي نيست تا رستگار شويد». ايشان نخست با بتپرستي مبارزه كرد، سپس به مجادله و گفتوگو و موعظه حسنه و نيكو پرداخت و مؤمنان را از توهين به خدايان آنها و حتي از حضور در جمع آنها بازداشت تا مبادا مشكلاتي پيش آيد.
آموزههاي عبادي واخلاقي اسلام در عين عبادي بودن، سياسي و روانشناسانه و... است كه به كارگيري دقيق آنها، نتيجه مطلوب خواهد داد. در حالي كه ما چندان به اين مسائل و روانشناسي اسلامي توجهي نميكنيم، ولي جوامع استكباري براي سادهترين امور خود از روانشناسان و مسائل روانشناسي استفاده ميكنند.
در عرفان اسلامي، قلوب انسانها به دو دسته شوقي و خوفي تقسيم ميشود كه از لحاظ روش جذب، نقطه مقابل هم هستند؛ يعني گروهي را بايد با تشويق و تبشير و گروه ديگر را با وعيد وانذار متوجه حقايق كرد. (مشهور است كه حضرت عيسي عليهالسلام، شوقي و حضرت يحيي عليهالسلام، خوفي بود و معمولاً از خوف گريه ميكرد).
خانوادهها يا مذهبي يا غيرمذهبي (بياعتقاد) هستند؛ خانوادههاي معتقد هم يا همه افراد آن اهل نمازند(كه بايد كيفيت نماز آنها را تقويت كرد و به سوي نماز واقعي كشاند) يا بعضي اهل نمازند و يا هرگز نماز نميخوانند كه از روي عمد و عناد نيست.
افراد جامعه هم همينگونهاند و هر گروه را با يك روش خاص بايد به نماز فراخواند؛ يعني گروهي را بايد با استفاده از آيات و روايات و گروه ديگر را با استناد به سخن بزرگان و دانشمندان ديني، به نماز دعوت كرد.
معجزات انبياي الهي هم بر اساس مسائل روز بوده است. حتي كشتن گاو در بني اسرائيل بر اساس حكمت و اقتضاي آن روز بوده است.
آيات قرآن نيز به دو گونه است. قرآن در جايي ميفرمايد: «واي برنمازگزاران...» (ماعون:4) و در جايي ديگرمي فرمايد: «آيا شما را به تجارتي دلالت كنم كه شما را از عذاب نجات دهد؟». (صف:10)
بنابراين، شيوه جذب، متناسب با فرد و شرايط او متفاوت خواهد بود، ولي مهمترين ويژگي شيوههاي تبليغ دين، رفتار صحيح و محترمانه و پرهيز از راههاي طرد كننده و ناصحيح است.
منبع : پایگاه مذهبی صلات
:: ادامه مطلب
رهبران اجتماع
«مراد از رهبران اجتماع، كساني هستند كه نقش مهمي در جامعه دارند و كارشان، امر و نهي كردن و دستور دادن است. نقش اين گروه از رهبران جامعه كه رهبرهاي مذهبي و عقيدتي اجتماع را نيز به عهده دارند، در هر مقامي، مهم و سرنوشتساز است. چنانچه صالح باشند، جامعه صالح خواهد بود و اگر فاسد باشند، جامعه نيز فاسد خواهد شد. افراد عادي اجتماع نميتوانند در مورد نقش و رفتار آنها و رابطه آن با باور خود، جدايي قايل شوند. پس اگر آنها را در معرض فساد ببينند، بدبين ميشوند.
براي نمونه، فردي كه از يك پليس كجروي ببيند، به قانون و قانونگذار بدبين ميشود. همچنين در مورد مديران اجرايي و ادارات وضع به همينگونه است. اگر آنها ستم و تبعيضي روا دارند، مايه بدبيني مردم فراهم خواهد شد».( نحوه رفتار والدين با فرزندان، ص 19. )
پس هرگاه افراد جامعه به ويژه كودكان و نوجوانان پي ببرند كه حاكمان و مديران كشورشان به مذهب و اصول آن پايبند هستند، آنان نيز همان گونه رفتار خواهند كرد و به سلامت روششان اميدوار خواهند شد.
نهاد آموزش و پرورش
مدرسه، خانه دوم كودك و نوجوان است و بناي رفتارهاي علمي، اجتماعي و اخلاقي كودك در آنجا مورد بازبيني قرار ميگيرد و نتيجه آن ممكن است آباداني يا ويراني شخصيت او باشد.
اخلاق و رفتار آموزگار، شيوه انديشيدن او، سطح فرهنگي، چگونگي برخورد، روش تدريس، شيوه انضباطي، جاذبه و دافعه، تشويق و تنبيه و نظم و پرورش همه و همه در رفتار كودك و نوجوان اثر ميگذارد. شيوه برخورد آموزگار ممكن است براي فرزندان ما عقدههاي رواني ايجاد كند و يا به حل عقدههاي رواني گذشتهشان ياري رساند.( نحوه رفتار والدين با فرزندان، ص 18 )
بنابراين، آموزگاران و مديران مذهبي كه دستورهاي اسلامي را باور دارند و به آنها پايبند هستند، شاگرداني مذهبي و پايبند به حدود الهي پرورش خواهند داد و در گرايش شاگردان خود و دلبستگي آنان به دين به ويژه نماز تأثيرگذار خواهند بود.
منبع: پایگاه مذهبی صلات
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2943863
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396