| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
مراحل اخلاص
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 4 اسفند 1391 

مرحله اول، اخلاص پیش از عمل است. انسان باید پیش از عمل که همان مرحله «نیت» یا انگیزه کار و فعالیت اوست، در بافته ها و یافته های ذهنی و فعل و انفعالات روحی و درونی خویش بنگرد و در تصمیم گیری هایش انگیزه عمل خود را روشن سازد که در این زمان، مسئله «اخلاص در نیت» و نبود آن جلوه گر می شود و به عمل آدمی جهت می بخشد.

مرحله دوم، اخلاص هنگام عمل است. در این مرحله یکی از این دو حالت روی می دهد: یا ممکن است اخلاص انسان، دستخوش هجوم وسوسه های شیطانی و هواهای نفسانی گردد و این فرد با خواسته های پست، عمل خویش را بی ارزش کند و آن را با آفت هایی چون ریا و شرک و مانند آن درآمیزد و در نتیجه، عمل و تلاش او پوچ گردد و یا اینکه با یاد خداوند و توکل به حضرت حق، کوشش های خویش را خالصانه و برای کسب رضای پروردگار انجام دهد و خدای را در تمام لحظات عمر مراقب و ناظر اعمال خویش بداند و در نهایت، این خداجویی، او را به صواب اندیشی و درستی در گفتار و کردار موفق گرداند.

و مرحله سوم، اخلاص پس از عمل است. در این مرحله، انسان باید متوجه و مواظب باشد که نتیجه زحمت و تلاش خویش را که حاصل عمر اوست، به اندک چیزی از دست ندهد و جایگاه والای روحی خویش و اخلاص در نیت را تداوم بخشد. این مرحله، مشکل تر از دو مرحله پیش است. امام صادق علیه السلام فرمود:

«الابقاء علی العمل حتی یخلص اشدّ من العمل؛ باقی ماندن بر عمل همراه با اخلاص، از آغاز نمودن آن سخت تر است».



:: ادامه مطلب
درجات و مراتب اخلاص
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 4 اسفند 1391 

اخلاص، پالودن عمل از هر شایبه ای همچون ریا و عُجب و مانند آن است. و برای آن سه درجه است:

 درجه نخست آن که سالک، دیدن عمل را از عمل بیرون کند. اعمال نیک و حسنات خود را هیچ انگارد و آن را موهبت الهی بداند و از درخواست پاداش و عوض بر عمل خود رها شود، و از رضا و خشنودی نسبت به عمل خود پایین آید.

 درجه دوم آن که سالک از عمل خود خجل و شرم سار باشد همراه با بذل تمام سعی و تلاش در انجام نیکی ها و اجتناب از بدی ها.

درجه سوم آن است که عمل خود را، با خلاصی و رهایی از عمل، خالص و پالوده گردانی و عمل را رها کنی.

* * *
ابوالقاسم حکیم را پرسیدند از اخلاص کار. گفت: «این بر سه مرتبه است: یکی مرتبه عام است و یکی مرتبه خاص است و یکی مرتبه خاص الخاص است. اما مرتبه عام آن است که از کار منفعت دنیایی نجوید، و مرتبه خاص آن است که ثنای خلق نجوید و مرتبه خاص الخاص آن است که ثواب بهشت نجوید».

 بالاترین مراتب اخلاص آن است که در عمل، قصد عوضی اصلاً نداشته باشد، نه در دنیا و نه در آخرت. و صاحب آن، همیشه چشم از اجر در دو عالم پوشیده، و نظر او به محض رضای حق سبحانه و تعالی مقصور است و به جز او مقصودی و مطلوبی ندارد. و این مرتبه، اخلاص صدیقین است و نمی رسند به آن مگر کسانی که «مستغرق» لُجّه بحر عظمت الهی گشته، واله و حیران محبت او باشند. و ایشان را التفاتی نه به دنیا و نه به آخرت باشد.

گدای کوی تو از هشت خلد مستغنی ست اسیر قید تو از هر دو عالم آزادست و رسیدن به این مرتبه میسر نیست، مگر این که از همه خواهش های نفسانی دست برداری و پشت پا بر هوا و هوس زنی و دل خود را مشغول فکر و صفات و افعال پروردگار خود نمایی و وقت خود را به مناجات او صرف کنی، تا انوار جلال و عظمت او بر ساحت دل تو پرتو افکند و محبت و انس با او در دل تو جای گیرد.

پست ترین مرتبه اخلاص که آن را اخلاص اضافی نامند، آن است که در عمل خود قصد وصول به ثواب، و خلاصی از عقاب داشته باشد و بسا طاعت و عبادت که آدمی در ادای آن ها خود را به تعب می افکند و آن را خالص از برای خدا می پندارد و حال آن که در آن خطا کرده و به آفت آن هم برنخورده.

همچنان که از شخصی حکایت می کنند که گفت: «سی سال نماز خود را که در مسجد در صف اول خوانده بودم قضا کردم، به جهت این که یک روز به جهت عذری به مسجد دیر آمدم و در صف اول جا نبود، در صف دوم ایستادم در نفس خود خجالتی یافتم از این که مردم مرا در صف دوم ملاحظه می کردند. دانستم که در این سی سال، دیدن مردم مرا در صف اول، باعث اطمینان خاطر من بود. و من به آن شاد بودم و به آن آگاه نبوده ام».

و اگر پرده از روی کار برافتد و به دقایق امور هر کس رسیده شود، چه بسیار کم عملی بماند که از همه آفات سالم باشد. و چون روز قیامت شود، و دیده ها بینا گردد، اکثر مردم اعمال حسنه خود را خواهند دید، که همه آن ها به جز از سیئه و معصیت نیست.



:: ادامه مطلب
اخلاص در روضه خوانی
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 4 اسفند 1391 

عالم جلیل القدر میرزا حسین نوری قدس سره می گوید: به مجرد ذکر فضایل و مناقب و حالات و مصائب حضرت سیدالشهداء علیه السلام کسی سمت چاکری و منصب نوکری آن حضرت پیدا نخواهد کرد و گرنه ...؛

روضه خوان آنگاه در قطار چاکران آن حضرت در آید که آنچه گوید برای حق عزوجل و ادای حق اولیائش علیهم السلام باشد؛ و الا کاسبی خواهد بود که آن فضایل و مصایب را سرمایه نموده و با آن مشغول تجارت شده است.

منبع: لؤلؤ و مرجان



:: ادامه مطلب
خلوص نیت و از خود گذشتگی
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 4 اسفند 1391 

در هر مرحله ای از مراحل تمدن و در هر فرازی از فرازهای زندگی انسان ، مردم با مصالح و منافع فراوانی مواجه می شوند که برای رسیدن بآن مصالح باید کوشش و تلاش فراوانی صورت دهند . این مصالح و منافع هر چند انواعشان مختلف و طرز به دست آوردنشان متفاوت باشد و هر چند فواصل زمانی بین آنها فرق هائی بوجود آورده باشد ، ولی می توان همه آنها را به دو نوع مصلحت ، تقسیم کرد :

یکی ) مصالحی که منافع و عوائدش به فرد باز می گردد و تنها فرد هم باید برای بدست آوردنش در خارج تلاش و کوشش کند .

دوم ) مصالحی که نتیجه کار آنها به جامعه باز می گردد و هر کس روی آن ها کار کند ، مستقیما سهمی عایدش نمی شود معمولا هر عملی که برای رسیدن به هدفی بالاتر از وجود عامل آن ، انجام شود از نوع قسم دوم است ، زیرا هر کار اجتماعی را یک فرد نمی تواند انجام دهد بسیاری از کارها وجود دارد که تنها در وقتی کوشش های مداوم افراد زیاد ، روی هم انباشته شد در خارج تحقق می یابد .

در نوع اول برای پیاده کردن کار انگیزه های فردی بهترین ضامن انجام تلاش و کوششهای لازم است . و تا وقتی شخص نتیجه آن را خودش برداشت می کند و مستقیما از آن بهره مند می گردد ، انگیزه کافی برای انجام خدمات آن را هم در خود دارد .

ولی مصالح نوع دوم برای ایجاد انگیزه شخص و حسن نیت در انجام آن ، کافی نیست ، زیرا در اینجا مصلحت مستقیما عاید شخص عامل نمی شود .

در بسیاری از اوقات میزان رنج و زحمتی که در این کارها شخص متحمل می شود ، به مراتب بیشتر از میزان مصلحتی است که غیر مستقیم باو باز می گردد و از اینجا است که انسان نیاز به تربیت خلوص نیت و از خود گذشتگی دارد تا با این انگیزه بتواند در خدمات اجتماعی سهیم باشد یعنی بتواند بخاطر دیگران کار کند . به تعبیر دیگر ، هدفی بزرگتر از وجود او و مصالح مادیش باید باو داد تربیت از خود گذشتگی ، ضرورتش برای انسان های عصر فضا و عصر برق و اتم به همان نسبت است که برای انسان های عصر شمشیر برای جنگ و شتر برای سفر بود ، زیرا این هر دو انسان با مشکلات مشابهی مواجهند . هر دو نیازمندند هدف های بزرگ داشته باشند و هر دو لازم دارند برای رسیدن به این هدف های بزرگ بتوانند خود را فراموش کنند و به دیگران بپردازند . هر دو باید به آینده فکر کنند و برای روزی بذر افشانی کنند که امید برداشت آن را ندارند .

بنابر این هر فردی را باید طوری تربیت کرد که بتواند قسمتی از کوشش ها و تلاش های خود را برای غیر خود ، برای مصلحت جامعه نه برای منافع شخص خود ، بکار برد و با نیت خالص یعنی بدون در نظر گرفتن هیچ گونه پاداشی ، به دیگران کمک کند و آنها را بر خود ایثار نماید .

عبادات نقش مهمی در این تربیت ضروری دارد ، زیرا چنانکه گذشت انسان عابد برای خدا اعمالی انجام می دهد که هر گاه آنها را به قصد مصلحت شخصی اش انجام داده باشد از او پذیرفته نیست . هیچکس مجاز نیست از کاری که برای خدا انجام می دهد قصد برداشت مادی در زمینه بالا بردن شخصیت ، یا شهرت اجتماعی و منافع شخصی اش بنماید از طرف دیگر او نیز نمی تواند عبادتش را به صورتی خشگ و بی محتوا فقط به خاطر اقتصادی محیط ، انجام دهد ، چنین عملی نه تنها عبادت نیست ، بلکه عملی حرام و قابل تعقیب است . خصوصیت قصد خالص به خاطر این است که انسان عادت کند کارها را برای خدا و فقط به نیت خیر انجام دهد و در این راه تجربه و تمرین

صفحه 137

بیاموزد ، عادت کند قصدش را از هر گونه پیرایه و آلایشی پاک سازد و تنها به خاطر احساس مسئولیت بدان دست زند و عبادتش را فقط برای اظهار اخلاص و صداقت به پیشگاه خداوند انجام دهد .

راه خدا همان راه خدمت به خلق است مشروط به اینکه از هر گونه آلودگی و پیرایش صاف و پاک باشد ، زیرا هر عملی بخاطر خدا باشد ، چون خدا از خلقش بی نیاز است ، به خاطر خلق خدا به حساب می آید و چون خداوند حق است و مطلق و بالاتر از هر حد و مقیاسی است و با هیچ گروهی قرابت ندارد و هیچ گونه جهت گیری نمی پذیرد ، از این رو راهش پیوسته راه عموم بشریت است و عملی در راه خدا و به خاطر خدا صورت می گیرد که برای مردم و به خیر همه جامعه باشد و شخص بتواند پیوسته در این راه بتمرین روحی و روانی بپردازد .

اصولا هر آنچه در شرع اسلام به عنوان راه خدا معرفی شده می تواند مقصود از آن راه همه مردم باشد . برای نمونه یکی از مصارف زکات فی سبیل الله است ، سهم فی سبیل الله می تواند شامل هر گونه انفاقی برای خیر انسانیت و به مصلحت نوع باشد که یکی از موارد آن جنگ در راه نجات مستضعفان است و از آن ، جنگ در راه خدا تعبیر شده است .

و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان(12)و چون در کنار این حقیقت بدانیم که عبادت گذشته از توجه معنوی و قصد قربت مستلزم کوشش های مختلفی از ناحیه انسان است ، زیرا در نماز کوششی است جسمانی و در روزه کوششی است روانی ، چنانکه در زکات کوششی است مالی و در جهاد کوششی است تا سرحد فداکاری و جان خود را بخطر انداختن ، در همه ابعاد زندگی ، این تلاش و کوشش ها بر انسان فرض گردیده است .

اینها را که بررسی کنیم می توانیم به گستردگی عبادات و ژرفای تمرین های روحی و روانی ناشی از آنها پی برده آنگاه اهمیت حسن نیت و خلوص قصد قربت در عبادت را و عظمت گذشت و بخشش در راه خدا و انجام خدمت برای بدست آوردن هدفی بزرگتر در همه زمینه های کوشش های بشری را مورد توجه قرار دهیم .

بر این بنیاد است که می بینیم تا چه اندازه فاصله زیاد است بین کسی که تلاش ها و کوشش هایش را صرفا برای خدا بکار می گیرد و تربیتش بر اساس انجام خدمت بدون انتظار پاداش های مادی است ، و بین کسی که تربیتش اقتضا می کند پیوسته کار را به خاطر پاداش مادی اش و بر اساس منافع و مصالح شخصی اش انجام دهد چنین شخصی ارزیابی اش از زبان آمار و ارقام ارزیابی های بازار معاملات تجاوز نمی کند . و در فعالیت های اجتماعی اش در هر زمینه و هر نوع که باشد تاجری بیش نخواهد بود .

اسلام از آنجا که به امر حسن نیت اهتمام کاملی نشان می دهد ، میان ارزش عمل و انگیزه های آن ، ارتباط بر قرار کرده ، عمل را از نتائج مادی آن منفصل می سازد پس ارزش هر کاری در اسلام به نتائجی که از آن کار بدست می آید نیست ، بلکه ارزش آن به انگیزه و محرک آنست و برای شناخت ارزش انگیزه ها باید به میزان حسن نیت و قصد خیر خواهانه آن توجه کرد .

کسی که موفق به کشف داروی بیماری خطرناکی می شود ، و بدین وسیله میلیون ها مریض را از خطر مرگ حتمی نجات می بخشد ، ارزش عمل او را نزد خدا ، با حجم نتائج آن و تعداد کسانی که از مرگ حتمی بواسطه این دارو نجات یافته اند ، نباید سنجیده شود ، بلکه باید با احساسات و انگیزه های کاشف آن ، و تمایلاتی که در دل او رغبت ایجاد کرده تا به خاطر آن تمایلات باین کشف نائل آمده است ، سنجید ، زیرا بدیهی است کسی که کوششهای خود را برای این کشف به خاطر بدست آوردن امتیاز بخرج می دهد ، و می خواهد از طریق فروش آن میلیون ها دولار به دست آورد در ارزیابی این عمل نزد خدا هیچ فرقی با عمل بازرگانی که برای کسب و کار مادی اش دست به یک عملی می زند ندارد ، زیرا در منطق انگیزه های شخصی بین کسی که برای سود شخصی اش دست به کشف داروئی برای نجات از بیماری خطرناکی می زند با کسی که به همین منظور ، وسائل مرگبار و داروی نابود کننده انسانها را برای فروش در بازاری که مشتری دارد فراهم می کند ، فرقی نمی توان گذاشت .

اصولا یک عمل وقتی با ارزش تلقی می شود که از حدود انگیزه های شخصی فراتر رود ، و در راه خدا ، و راه بندگان خدا قرار گیرد . و به همان اندازه که از انگیزه های شخصی فراتر رفت و راه خدا ، و راه بندگان خدا در پیدایش آن تاثیر گذاشت ، به همان اندازه عمل قیمت پیدا می کند و ارزشمند می شود .
12 - نساء/65« چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکان مستضعف جنگ نمی کنید ... » ؟
 

منبع :  کتابخانه همراه با تحول اجتهاد > مقاله چهارم : کلیاتی پیرامون عبادات اسلامی > خلوص نیت و از خود گذشتگی



:: ادامه مطلب
نصح یا خلوص سخن
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 4 اسفند 1391 

در قرآن راجع به ابلاغ و دعوت، کلمه «نصح » از زبان داعیان الهی زیاد آمده است. نصح یعنی خیر خواهی به معنی خلوص، چون نصح در لغت عرب در مقابل غش است. وقتی که در یک جنسی، در یک کالایی از غیر خودش قاطی کنند اصطلاحا می گویند غش داخلش کرده اند.

نصح که در مقابل غش است یعنی سخن باید خلوص داشته باشد، یعنی از کمال خیرخواهی طرف و از سوز دل برخاسته باشد. آن کسی می تواند داعی الی الله و مبلغ پیام خدا باشد که سخنش نصح باشد، یعنی هیچ انگیزه ای جز خیر و مصلحت مردم نداشته باشد، سخنش از سوز دل برخیزد که: «ان الکلام اذا خرج من القلب دخل فی القلب و اذا خرج من اللسان لم یتجاوز الاذان » سخن کز جان برون آید نشیند لا جرم بر دل، و سخنی که فقط از زبان بیرون بیاید و دل از آن بی خبر باشد، از گوشهای مردم تجاوز نمی کند(14). پی در پی پیغمبران می گویند: و انصح لکم(15)، انا لکم ناصح(16)، انی لکما لمن الناصحین(17).

همه اش سخن از این است. وقتی که موسی بن عمران با خدای خودش از سنگینی کار سخن می گوید، آن سنگینی فقط این نیست که من می خواهم در مقابل فرعون با آن قدرت و جباریت سخن بگویم، پس کار سنگین است، نه، یک سنگینیهای دیگر است، خدایا مرا مدد کن که موسایی باشم که موسی دیگر در او وجود نداشته باشد، منی وجود نداشته باشد، خودی وجود نداشته باشد، انانیتی وجود نداشته باشد، در نهایت خلوص بتوانم پیام تو را به مردم عرضه بدارم.
14 - این سخنها در ابلاغ پیام الهی هست ولی در ابلاغ پیامهای دیگر مطرح نیست.15 - اعراف/62.16 - اعراف/68.17 - اعراف/21.

منبع :  مجموعه آثار شهید مطهری جلد 16 > سیری در سیره نبوی > ارزش مساله تبلیغ و شرایط مبلغ > نصح یا خلوص سخن



:: ادامه مطلب
اخلاص در تلاوت قرآن
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 4 اسفند 1391 

از مدت ها پیش دنبال فرصتی می گشت تا دور از هرگونه هیاهو ساعتی را با فراغت بال، با خدای خود مناجات کند . آسمان چشم را به اشک توبه و ندامت بشوید و سراچه ی دل را به آه سینه غبار روبی می کند .

شب فرصت خوبی است و گوشه ی مسجد مکانی مناسب تا در امتداد جاده ی شب مرکب راهوار دل را به مقصد هدایت کند که خدا نیز در همین نزدیکی هاست .

شبی پس از ادای فریضه ی مغرب و عشا فرصت را غنیمت شمرد و در مسجد ماند . همین که مسجد از مردم خالی شد، گوشه ای را انتخاب کرد و مشغول مناجات و دعا گردید .

ساعتی که گذشت، صدایی به گوشش رسید . با خود فکر کرد: لابد کسی است، همانند من که برای عبادت به مسجد آمده است .» اعتنایی نکرده به دعاهایش ادامه داد .

دقایقی که گذشت، این فکر ناگهان به سراغش آمد که: «چه خوب! این مرد لابد مرا خواهد دید و فردا صبح به اهل محل اعلام می کند که فلانی دیشب تا صبح، در مسجد به دعا و مناجات مشغول بود، آن وقت مرم به چشمی دیگر به من نگاه می کنند: عابد شب زنده دار، مرد خدا، کبوتر مسجد و ...»

زاویه ی انحراف از همین نقطه شروع شد و دعا و تضرع مرد با سوز بیش تری همراه گردید، سوزوگدازی که حرارت آن از هیزم ریا و شرک تهیه شده بود .



:: ادامه مطلب
اخلاص در عمل
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 4 اسفند 1391 

آداب واخلاق اهل علم (2)
بحث در آداب واخلاق اهل علم بود. نخستین ادب از آداب مربوط به حوزویان را در نوشتار پیشین , تحت عنوان[ اخلاص در نیت] مطرح نمودیم . دراین بخش , به ادامه آن پرداخته و درباره [ اخلاص در عمل] مطالبی را عنوان می کنیم .

معیارارزش اعمال
اعمال و رفتار آدمی را در رابطه بااهداف واغراض وی , باید ارزیابی کرد.اگر عمل و رفتار با مسائلی همچون : حب مال , جاه طلبی , نام جوئی و تشخص , برتری طلبی در میان همنوعان و ... آلوده شود,انسان را به فرومایگی شخصیت و سقوط ازارزشهای والای انسانی سوق می دهد و خود و زرووبالی بر دوش انسان خواهد بود و در نتیجه انسان را بصورت پست ترین و زیانکارترین افراد در خواهد آورد 1 .

امااگر, هدف و غرض در عمل و رفتار, برخاسته از ضمیری روشن و دور از هرگونه شائبه مادی و نفسانی باشد و آن را با هیچگونه رنگ و صبغه غیرالهی نیامیزد, همانند شجره طیبه ای 2 خواهد بود که آثار وجودش ابدیت پیدا کرده و هیچگاه از میان خواهد رفت . بنابراین محور و کانون ارزش اعمال به اهداف و مقاصد آن بستگی دارد. با توجه به این مقدمه کوتاه , می توان به جایگاه مساله[ اخلاص در عمل] پی برد. عمل خالص , مراحلی دارد که به اجمال اشاره می کنیم :
1. قبل از عمل : انسان باید پیش از عمل که همان مرحله[ نیت] است در بافته ها و یافته های ذهنی و فعل وانفعالات روحی و درونی خویش بنگرد, و در تصمیم گیریهایش انگیزه عمل خود را روشن سازد و علت آغاز عمل را ارزیابی نماید.اینجاست که مساله[ اخلاص در نیت] و عدم آن جلوه گر می شود و به عمل آدمی جهت می بخشد. که در مقاله گذشته به نحو مبسوط از آن یاد کردیم .



:: ادامه مطلب
 

 


 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894203
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396