
تمام احکام و اعمالی که از جانب خداوند برای ما قرار داده شده است؛ دارای فضایل و فلسفههایی است که ما برخی را میدانیم و خیلیها را نیز نمیدانیم. ولی چیزی که مسلم است این که هیچ عملی بدون حکمت نیست. یکی از مواردی که ما انجام میدهیم، نماز است. برای نماز فلسفههای بسیاری ذکر شده است که در اینجا به یکی از حکمتهای نماز عصر اشاره میکنیم.
اولین کسی که نماز عصر را برپا کرد، حضرت یونس(علی نبینا و آله و علیهالسلام) بود. وقتی که آن حضرت از شکم ماهی آزاد شد آن ساعت، وقت نماز عصر بود.
حضرت یونس(علیهالسلام) دید از چهار تاریکی نجات یافت(تاریکی لغزش، تاریکی شب، تاریکی زیر دریا و تاریکی شکم ماهی) و به خاطر شکر این نعمتها، 4 رکعت نماز گزارد و این اشاره است به بنده مومن، که چهار ظلمت در پیش دارد:
1- ظلمت معصیت؛
2- ظلمت قبر؛
3- ظلمت قیامت؛
4- ظلمت دوزخ .
و بنده مومن وقتی این چهار رکعت نماز را اقامه کند، با هر رکعت از یک ظلمت رها میشود .
بارالها ما را از همه تاریکیهای دنیا و آخرت در امان بدار.
برگرفته از: کشف الاسرار، ج1،ص 654 .
گروه دین و اندیشه تبیان، نوشته مهری هدهدی .
:: ادامه مطلب

مقدمه
حقيقت و گستره هر چيز را از درك نحوه هستي آن مي توان بدست آورد، بنابراين از آنجا كه در شب معراج (و در واقع در برزخ نزولي) چهره ملكوتي نماز براي مقام ختم مرتبت جلوه نمود،[1] و در قبر (در واقع در برزخ صعودي) براي مومن نماز گزار متمثل مي شود،[2] بخوبي مي توان فهميد كه نماز فراتر از وجود اعتباري دنيايي كه به صورت اركان مخصوصه تحقق پيدا مي كند، داراي وجود حقيقي و عينيت ملكوتي نيز هست. به دليل اين ويژگي نماز است كه برخي از معارف ديني بخوبي در آن تجلي كرده و در واقع گستره هستي نماز تجليگاه بسيار ديگري از معارف ديني نيز هست كه در اين جا به نمونه هايي از آن اشاره مي شود:
1. نماز نمودار كامل توحيد و يگانه پرستي است، زيرا نماز با تسبيح و تنزيه ذات حق تعالي شروع مي شود و به آن ختم مي گردد. به عنوان مثال، گذشته از تسبيح هاي توحيدي كه در ركوع، سجود، اذان، اقامه، تشهد و ركعت هاي نماز اداء مي شود و نماز گزار با گفتارها و كردارهاي توحيدي يگانه پرستي خود را به منصه ظهور مي رساند، گفتن تكبيرات متعدد در آغاز و انجام نماز زيباترين شعار توحيدي است كه در نماز اداء مي شود، زيرا تكبير گرچه نشانه جمال حق است، ولي جلال الهي نيز در آن نهفته است، چون خود تكبير عين تنزيه الهي است، بدليل آن كه معناي «الله اكبر» اين نيست كه خداوند بزرگتر از اشياي ديگر است، بلكه معنايش اين است كه خداوند بزرگتر از توصيف است. و از آن جا كه در اذان و اقامه و تكبير هاي متعدد افتتاحي و همچنين در تكبيرهاي سه گانه تعقيب نماز خداوند تنزيه مي گردد،[3] پس بدين ترتيب معلوم مي شود كه معارف توحيدي به زيباترين وجه در نماز جلوه كرده است كه شايد در كمتر عبادتي بدان گونه تجلي كرده باشد.
برخي از بزرگان نكته آموز در اين باره مي گويند: «در نماز اين مرقاه (وسيله) وصول الي الله، پس از هر ستايش تكبيري وارد است، چنانچه در دخول آن تكبيري است، كه اشاره به بزرگتر بودن از ستايش است ولو اعظم آن كه نماز است. و پس از خروج تكبير است كه بزرگتر بودن او را از توصيف ذات و صفات و افعال مي رساند.»[4]
2. معارف زكات كه يك عبادت مالي است نيز در نماز نهفته است، زيرا زكات محك محبت است و گذشتن از ملك خود در راه تامين رضاي دوست و فناي هستي خود در هستي او در پرداخت زكات متبلور است، اين اثر در نماز به صورت دل انگيزي تجلي كرده كه اوج آن به هنگام قرائت جمله نوراني «مالك يوم الدين»[5] است.[6]

برخي از بزرگان با اشاره به نمود دل انگيز چهره زكات در كسوت نماز، و اين كه براي صالحان كه با براق نماز به معراج وصال راه مي يابند و اصل قرآني:«لِمن المُُلك اليوم، لِله الواحدِ القهار»[7] قبل از گذارندن عقبه كئود مرگ طبيعي و برزخ براي او جلوه مي كند چنين تصريح كرده اند: «سر نماز در خرق و پاره كردن همه حجاب هاي ظلماني و نوري است و معناي خرق، نديدن است نه نبودن و خرق نهايي عبارت است از خود را نديدن، نه نابود شدن، چون نابودي كمال نيست بلكه نديدن هنر است، سالك كه به مقام فناء تام راه يافت، چيزي جز خدا نمي بيند.»[8] بنابراين اگر گفته مي شود كه زكات به عنوان يكي از احكام و معارف ديني در نماز نيز تجلي كرده است، مراد آن است همان طور كه گذشتن از مال و دادن زكات محك محبت است، هستي خود را نديدن و خويشتن را فاني در هستي مطلق حضرت دوست ديدن كامل ترين زكاتي است كه سالك راه و مال آن را در راه دوست مي پردازد و اين زيباترين و كامل ترين تزكيه است. پس بنابراين اثر زكات نيز در نماز به صورت كامل تر از هر زكاتي در نماز نهفته است.
3. چون همه مفطرات روزه، (چيزهايي كه روز را باطل مي كند) در نماز حرام است و سبب بطلان نماز نيز مي شود، پس نماز اثر و خاصيت روزه را نيز داراست و در واقع احكام و معارف روزه نيز در نماز تجلي كرده است، بخصوص آن كه غير از مفطرات روزه گفتن كلام مخلوق نيز در نماز حرام است.[9]
پس نماز تجلي روزه كامل تر است و هر اندازه كه نماز كامل تر باشد نمودار روزه اي كامل تر خواهد بود، چون در روزه كامل گذشته از امساك هاي عمومي، از شهود غير حق تعالي نيز امساك مي شود و نماز گزار بايد بكوشد با حضور قلب، خود را در حضور و محضر خدا ببيند و تنها او را با قلب و حقايق ايمانش مشاهده كند، در راستاي اين نكته است كه برخي از اهل معنا گفته اند: (طهارت باطني از ناپاكي شرك و پليديِ رويتِ غير، در نماز و روزه همچون ساير عبادت ها شرط است و همه نماز گزاران بايد تلاش كنند تا خود را با زمزم توحيد و نور ايمان و اخلاص از آلودگي ديدن غير خداوند منزه كنند.)[10]
4. مسئله ديگر تجلي معارف حج در نماز است، زيرا حج كه قصد و توجه و سفر به سوي كعبه ظاهري است، در نماز نه تنها حج به مفهوم قصد قبله ظاهر لازم است بلكه توجه به سوي كعبه دل كه بيت المعمور در كشور وجود انساني است نيز تحقيق مي يابد، و اين زيباترين جلوه معارف حج در نماز است،[11] زيرا در اين حج (نماز) قصد جامع و كاملتري با سير معنوي نماز گزار در دو نشئهي افاقي و انفسي (توجه به قبله ظاهر و باطن) انجام مي شود و سالك خانه حضرت دوست با سلوك معنوي خويش كعبه جان را قصد كرده و از آن طريق به وصال جان جانان بار مي يابد.[12]
برخي از بزرگان نكته آموز با اشاره به مطالبي بلند در اين باره چنين تصريح كرده اند:

(اتصاف انسان نماز گزار كه در واقع سالك خانه دوست است به مقام فناء براي او عيدي بزرگ است و بقائي بعد از فنا براي او عيدي كامل تلقي مي شود و نماز اين دو عيد را در مقام خاصي كه عبارت از مقام وحدت حقيقي باشد بجا مي آورد)[13] بنابراين نماز كاملترين جلوه گاه حج است. بخصوص آن كه نماز يك نحوه حركت خاصي است آنهم نه در مقوله هاي عرضي نظير: كيف، متي، اين، و مانند آن بلكه در جوهر نماز گزار، زيرا صحت آن به نيت است و نيت همان انبعاث روح انسان نماز گزار از خلق به سوي حق است.[14]
5. يكي ديگر از معارف دين كه در نماز به صورت بسيار دل انگيز جلوه نموده است، جهاد است، زيرا در اينجا ترديد نخواهد بود كه نماز شورانگيزترين ميدان جهاد است، آنهم نه جهاد اصغر بلكه جهاد كبير و اكبر، بدليل آن كه هرگاه انساني مومن به نماز بر مي خيزد، ابليس همه ذريه خود را بسيج مي كند تا به هر نحو ممكن در نماز او مشكل ايجاد كند، به اين جهت نماز گزار براي اداء نماز واقعي بايد با تمام جنود ابليس و نفساني جهاد كند. برخي از بزرگان اهل معنا در اين باره چنين زيبا گفته اند:
«راه وصول به اين مقام منيع نه تنها به صِرف تحصيل شرايط و آداب و احكام نماز حاصل نمي شود، بلكه با اكتفا به جهاد مستمر با نفس نيز حاصل نخواهد شد، چون جهاد اكبر هم لازم است و هرگز با اكتفاء به جهاد اوسط كه نبرد با نفس مي باشد ميسر نمي شود، و جهاد اكبر همانا نبرد عشق و عقل است كه اگر سالك از قيد عقل مصطلح برهد و به عقل ناب كه همان عشق به عبادت و سپس حصر در معبود است برسد، در جهاد اكبر پيروز شده است.»[15]
پس بدين ترتيب معلوم مي شود كه نماز بزرگترين ميدان جهاد و تجليگاه معارف جهاد نيز هست.
6. احكام و معارف ديني ديگر نيز در نماز نهفته است به عنوان نمونه: پاك بودن و غصبي نبودن لباس و مكان نماز، اقرار به رسالت و امامت در اذان و اقامه و تشهد، اعتراف به معاد و روز واپسين، ذكر و تسبيح و تقديس، دعا و نيايش، طلب رحمت و مغفرت در قنوت نماز و ده ها آموزه ديگر ديني در نماز وجود دارد كه شرح و بيان آن از ظرفيت اين مقاله بيرون است و تنها به عنوان حُسن ختام بايد به كلام نوراني امير مؤمنان درباره خاصيت و اثر گناه شويي نماز اشاره شود كه فرمود: امر نماز را مراعات كنيد، و بر آن محافظت نماييد، و اين عبادت بزرگ را فراوان به جاي آوريد، و با آن به خداوند تقرب جوييد، كه نماز بر مومنان فريضه اي است داراي وقت مخصوص، مگر پاسخ دوزخيان را نشنيديد كه وقتي از آنان پرسيده مي شود: چه چيز شما را وارد جهنم كرد؟ مي گويند: ما از نماز گزاران نبوديم.[16]
نماز گناهان را همچون برگ درختان مي ريزد و ريسمان معصيت را از گردن گناهكاران مي گشايد آن گونه كه مهار از گردن حيوانات باز مي شود، رسول خدا نماز را به چشمه آب گرمي تشبيه كرده كه بر در خانه انسان است و او شبانه روزي پنج بار خود را در آن مي شويد، آيا ديگر هيچ آلودگي در او باقي خواهد ماند؟[17]
آنچه اشاره شد تنها جلوه اي از معارف ديني در نماز بود و بايد توجه داشت كه حقايق و معارف فراوان ديگري نيز در نماز وجود دارد كه در اين مختصر ، مجال بيش از اين نبود.

تهيه و تنظيم: سلطاني
گروه دين و انديشه
[1] . صدوق، علل شرايع، ج2، ص5، باب1. نشر موسسه الاعلمي للمطبوعات، بيروت، 1408 ق.
[2] . مجلسي، بحار، ج6، باب 8، حديث50، ص134، نشر موسسه الوفاء بيروت، 1403ق.
[3] . جوادي آملي، عبدالله، نقل از: سرالصلوه امام خميني، ص19 تا ص20. نشر موسسه نشر آثار امام 1378ش.
[4] . امام خميني، سرالصلوه، ص29، نشر پيشين.
[5] . سوره حمد.
[6] . حسن زاده آملي، هزار و يك نكته، نكته اي 103، نشر مركز فرهنگي رجاء، تهران، 1364.
[7] . سوره غافر، آيه 16.
[8] . جوادي آملي، عبدالله نقل از: سرالصلوه، امام خميني، ص17، نشر پيشين.
[9] . حسن زاده آملي، هزار و يك نكته، نكته 103، ج1، ص101، نشر پيشين.
[10] . سيد حيدر آملي، اسرار شريعه، ص211، نشر موسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي، تهران (بي تا).
[11] . حسن زاده آملي، هزار و يك نكته، نكته 103، ج1. ص100، نشر پيشين.
[12] . سيد حيدر آملي، اسرار شريعه، ص223 و ص233، نشر پيشين.
[13] . سيد حيدر آملي، اسرار شريعه، ص243، نشر پيشين.
[14] . جوادي آملي، عبدالله، نقل از: سرالصلوه امام خميني، ص16، نشر پيشين.
[15] . جوادي آملي، عبدالله، نقل از: مقدمه سر الصلوه امام خميني ص15، نشر پيشين.
[16] . سوره مدثر، آيه 42 و 43.
[17] . نهج البلاغه، خطبه 199
منبع : تبیان
:: ادامه مطلب

چرا در آیه "ایاك نعبد و ایاك نستعین" نون جمع آمده است؟
مفسران در این كه آیه شریفه "ایاك نعبد و ایاك نستعین" «متكلم به» نون جمع است و نمازگزار، در مقام فروتنى و شكستگى؛ چند وجه آوردهاند، و نیكوترین آنها اینست كه: امام رازى در تفسیر كبیر آورده است. و خلاصه آن چنین است كه:
در شریعت مطهر "اسلام" كسى كه چند جنس گوناگون را در یك معامله بفروشد، و برخى از آنها معیوب باشد، مشترى مىتواند، یا همه آنها را بخرد، و یا همه آنها را پس بدهد .اما اختیار ندارد كه معیوبها را پس بدهد و بى عیبها را بردارد و در این مورد، چون نمازگزارى بیند كه عبادت او معیوب و ناقض است، آن را به تنهایى به پیشگاه پروردگار عرضه نمىكند، بلكه آن را به انضمام عبادت همه عبادت كنندگان: از انبیا و اولیا و نیكان ضمن یك معامله عرضه مىدارد. بدان امید، كه عبادت او در این ضمن پذیرفته شود. زیرا كه تمامى آن عبادات رد نمىشود. زیرا هرگاه، برخى پذیرفته شوند، برخى پذیرفته نشوند. پذیرفتن سالم و نپذیرفتن معیوب، تبعیض در یك صفقه (عقد ربیع) است و این، موردى است كه پروردگار، بندگان خویش را از آن، باز داشته است . پس، چگونه شایسته كرم پروردگارى اوست؟ او راهى جز پذیرش همه در پیش ندارد و مراد حاصل است .
منبع : كشكول شیخ بهایی، دفتر اول، با تصرف .
تبیان
:: ادامه مطلب

فیلم نماز آیة الله بهجت(ره)( با کیفیت بالا) و (با حجم پایین)
بیانات آیة الله بهجت(ره) در باب نماز از سخنان ایشان جمع آوری شده و در این جا ارائه می گردد . امید که مورد استفاده قرار گیرد.
- نماز، بالاترین وقت ملاقات و استحضار و حضور در محضر خدا است... نماز برای خضوع و خشوع جعل(قرار داده) شده است با همه مراتب خضوع و خشوع.(1)
- نماز، جامی است از اَلَذّ لذایذ [لذّت بخشترین لذتها] که چنین خمری خوشگوار در عالمِ وجود نیست!(2)
- نماز، اعظم مظاهر عبودیّت است که در آن، توجه به حقّ میشود.(3)
- تمام لذتها روحی است؛ و آنچه از لذات که در طیب [عطر] و یا از راه نساء به صورت حلال تکوینا ً مطلوب است، بیش از آن و به مراتب بالاتر، در نماز است.(4)
- قُرب، مراتبی دارد و بالاترین آنها لقاء است. و هر مرتبه از مراتب قُرب را مقرّبی است که بالاترین آنها نماز است.(5)
- نماز، عروج مؤمن است و عروج، مستلزم قرب و لقاء است... مؤمن بعد از لقای او، نه تنها به سراغ حبشیّه [زن زشت، کنایه از غیر خدا] نخواهد رفت، که خیال او را هم نخواهد کرد.(6)
- ما عظمتی نداریم، همین اندازه عظمت داریم که میایستیم؛ بعد همین را در رکوع، نصفه میکنیم؛ و بعد به سجده و خاک برمیگردیم.(7)
- شاید حکمت تکرار نماز - علاوه بر تثبیت - سیر باشد؛ به این نحو که هر نمازی از نماز قبلی بهتر، و نماز قبلی زمینهساز نماز بعدی باشد.(8)
- قیام بنده در نماز، اظهار عبودیّت و سکون است، و این که هیچ حرکتی از خود ندارد؛ و سجود غایت خضوع است.(9)
- سؤال: اجمالاً بفرمایید حضور قلب، چگونه حاصل میشود؟
جواب: بسمه تعالی، اگر مقصود، حضور قلب است، با نوافل و عبادات مستحبّه تحصیل میشود و از آن جمله، تبدیل فرادا به جماعت است. تحصیل حضور قلب به این میشود که در اوقات غفلت به خود فشار نیاورد؛ و در اوقات حضور، اختیاراً آن را از دست ندهد.(10)
- سؤال: برای حضور قلب در نماز و تمرکز فکر، دستورالعملی بفرمایید؟
جواب: بسمه تعالی، در آنی که متوجه شدید، اختیاراً منصرف نشوید!(11) - اصلاح نماز، مستلزم اصلاح ظاهر و باطن و دوری از منکرات ظاهریّه و باطنیّه است. و از راههای اصلاح نماز، توسل جدی در حال شروع به نماز به حضرت ولی عصر(عج) است.(12)
- گوی سبقت را نماز شبخوانها ربودند مخفیانه!(13)
- سؤال: برای توفیق نماز شب چه کنیم؟
جواب: با قرائت آیه آخر کهف و اهتمام به این امر اگر علاج نشد، تقدیم بر نصف میشود [قبل از نیمه شب به جا آورده میشود.](14)
- سؤال: در نماز شب و سحرخیزی، قدری کسل هستم، لطفاً راهنمایی فرمایید؟
جواب: بسمه تعالی، کسالت در نماز شب به این رفع میشود که بنا بگذارید هر شبی که موفق (به خواندن آن نشدید)، قضای آن را به جا آورید.(15)
- از آیِه شریفه «اِنَّ الصَّلاةَ تَنهَی عَن الفَحشآءِ وَالمُنکَرِ (عنکبوت/45) نماز، انسان را از کارهای زشت و ناپسند باز میدارد.» استفاده میشود که (لا صَلاةَ لِمَن لایَنتَناهی عَن الفَحشاءِ وَالمُنکَر؛ کسی که از کارهای زشت و ناپسند خودداری نمیکند، واقعاً نمازش نماز نیست!)(16)
- این احساس لذت در نماز، یک سری مقدمات خارج از نماز دارد، و یک سری مقدمات در خود نماز. آنچه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود این است که: انسان گناه نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند. معصیت، روح را مکدّر میکند و نورانیّت دل را میبرد. و در هنگام خود نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمی دور خود بکشد تا غیر خدا داخل نشود یعنی فکرش را از غیر خدا منصرف کند.(17)
- یکی از عوامل حضور قلب این است که: در تمام بیست و چهار ساعت، باید حواسّ (باصره، سامعه و ...) خود را کنترل کنیم؛ زیرا برای تحصیل حضور قلب، باید مقدماتی را فراهم کرد! باید در طول روز، گوش، چشم و هم چنین سایر اعضا و جوارح خود را کنترل کنیم!(18)
- اگر بدانیم اصلاح امور انسان به اصلاح عبادت، و در رأس آنها نماز است، که به واسطه خضوع و خشوع و آن هم به اِعراض از لَغو محقّق میشود، کار تمام است!(19)
- همین نماز را که ما با تهدید به چوب و تازیانه و عقوبت جهنمی شدن در صورت ترک آن، انجام میدهیم، آقایان [اولیاء] میفرمایند: از همه چیز، لذیذتر است!(20)
- همین امور ساده و آشکار مثل نماز، بعضی را بر سماوات میرساند، و برای عدهای هیچ خبری نیست! برای بعضی اعلی علّیّین است، و برای بعضی هیچ معلوم نیست که آیا این معجون، شور است و یا شیرین!(21)
- سؤال: میخواهم در نماز، تمام اذکار را درک کنم و بفهمم، و آن نور را درک کنم و ببینم تا با آن نور حرکت کنم.
جواب: بسمه تعالی، با شرایط حضور قلب، اعمالتان را انجام بدهید؛ در پاداش چه خواهند کرد، به ما مربوط نیست!(22)
- سجده، غایت خضوع است؛ یعنی ما هیچ و در پیش تو خاک هستیم.(23)
- سؤال: برای این که در انجام فرمان الهی مخصوصاً نماز، با خشوع باشیم، چه کنیم؟
جواب: در اول نماز، توسل حقیقی به امام زمان(عج) کردن که عمل را با تمامیّت مطلقه [به طور کامل] انجام بدهید.(24)
- سؤال: مستدعی است جمله کوتاه و رسایی درباره نماز، مرقوم فرمایید که نصبُ العین ما قرار گیرد.
جواب: بسمه تعالی، از بیانات عالیه در فضیلت نماز در مرتبه عُلیا، کلام معروف از معصوم (علیهمالسلام) است: (الصَّلاةُ مِعراجُ المُؤمِن؛ نماز، معراج مؤمن است.) برای کسانی که یقین به صدق این بیان نمایند و ادامه دهند طلب این مقام عالی را ...(25)
- اگر کسی با وجود این همه مشوِّقات از قرآن و اخبار برای سیر و کمال، از آنها بهرهمند نشود، در عقل او خلل است... نماز خواندن برای اهلش مانند حلوا خوردن است؛ لذا از نماز خواندن، خسته نمیشوند.(26)
- در کلمات امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) نیز آمده است: (وَاعلَم اَنَّ کُلَّ شَیءٍ مِن عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلاتِکَ؛ بدان که تمام اعمالت، تابع نماز میباشد.) مشاهده کردهایم که علمای بزرگ در حال نماز، عجیب و غریب بودند، به گونهای که گویا آن انسانِ خارج از نماز نیستند!(27)
- از حدیث «تَنَعَّمُوا بِعِبادَتی فی الدُّنیا فَاِنَّکُم تَتَنَعَّمُونَ بها فی الآخِرَة: در دنیا به عبادت من متنعّم شوید، زیرا در آخرت، به همان متنعّم خواهید بود.» بر میآید که عبادات، قابلیّت تنعّم را دارد؛ ولی ما عبادات را به گونهای به جا میآوریم که گویا شلاّق بالای سرِ ما است... گویا داروی تلخی را از روی ناچاری میخوریم.(28)
- سؤال: گاهی اوقات در عبادات، ریا میکنم و بعداً سخت رنج میبرم؛ علاج آن چیست؟
جواب: بسمه تعالی، علاج، این است که ریا بکند؛ ولی اگر در مقابل شاه و گدا است، ریا برای شاه بکند؛ «فَافهَم اِن کُنتَ مِن اَهلِه؛ این نکته را دریاب، اگر اهلش هستی!»(29) - معیار اصلی، نماز است. این نماز، بالاترین ذکر است، شیرینترین ذکر است، برترین چیز است... همه چیز تابع نماز است؛ باید سعی کنیم این نماز را حسابی درستش کنیم... وقتی نماز درست شد، با حال گشت، انسان آدم شده است. بالاخره محک، نماز است!(30)
- وقتی بنده از پیشگاه مقدس حضرت حق باز میگردد، اولین چیزی را که سوغات میآورد، سلام از ناحیه او است. در دعای مسجد کوفه آمده است: «اَللهُمَّ اَنتَ السَّلامُ، وَ مِنکَ السَّلامُ، وَ اِلیکَ یَرجِعُ، وَ یَعُودُ السُّلامُ، حَیِّنا رَبَّنا مِنکَ السَّلام؛ خداوندا، تو خود سلامی و سلام از ناحیه تو است و به سوی تو باز میگردد. پروردگارا، ما را به سلام از ناحیه خود تحیّت گوی!(31)
- چقدر تناسب دارد تکبیر برای ورود به نماز، و تسلیم برای خروج از آن! ... در تکبیر، اکبر مناسب است... یعنی تمام امور دنیا و همه بزرگها را کنار بگذارید، چون خداوند متعال اکبر است... نمازگزار، با تکبیر، در حرم الهی وارد میشود؛ ولی ما چه میدانیم که اینها یعنی چه! در روایت است که: «لَو عَلِمَ المُصَلِّی مایَغشاهُ مِن جَلالِِ الله، لَمَا انفَتَل عَن صَلاتِه؛ اگر نمازگزار میدانست که از جلال الهی چه چیزهایی او را فرا گرفته است، هرگز از نماز روی برنمیگرداند!»(32)
- ذکر خدا در حال نماز، بهترین ذکر است؛ چون نماز به منزله کعبه است؛ و نمازگزار در کعبه و حرم امن الهی داخل شده و بنا گذاشته است که از باب تکبیر، داخل و از باب تسلیم، خارج شود.(33)
- در جایی دارد که: خدا منّت گذاشته که امر فرموده است مخلوق، با خالق خود خلوت کند و این منافاتی ندارد که در مرآی مردم باشد. کانّه وقتی بنده با خدا خلوت میکند، خالق هم با او خلوت کرده است!(34)
- بلی میشود انسان در نماز دست به دعا بردارد و بگویید: «اَللهُمََّ ارزُقنِی زَوجَةً صالِحَةً؛ خداوندا، زن شایستهای را روزی من کن!» یا بگوید: «اَللهُمََّ ارزُقنِی وَلَداً باراً؛ خداوندا، فرزند نیکوکاری را روزی من کن!»(35)
پینوشتها:
1- در محضر بهجت، ج1، ص222 . 2- در محضر بهجت، ج1، ص222 .
3- در محضر بهجت، ج2، ص 377. 4- در محضر بهجت،ج2، ص392.
5- نکتههای ناب، ص 78. 6- نکتههای ناب، ص82 .
7- نکتههای ناب، ص83 . 8- نکتههای ناب،ص81 .
9- نکتههای ناب، ص83 . 10- به سوی محبوب، ص62 .
11- به سوی محبوب، ص63 . 12- به سوی محبوب، ص64 .
13- به سوی محبوب، ص68 . 14- به سوی محبوب، ص77 .
15- به سوی محبوب، ص77 . 16- در محضر بهجت،ج2، ص83 .
17- برگی از دفتر آفتاب، ص133 . 18- برگی از دفتر آفتاب، ص133.
19- برگی از دفتر آفتاب، ص139. 20- در محضر بهجت، ج1، ص122 .
21- در محضر بهجت، ج1، ص283 . 22- به سوی محبوب، ص62 .
23- فیضی از ورای سکوت، ص77 . 24- به سوی محبوب، ص63 .
25- به سوی محبوب، ص64 . 26- نکتههای ناب، ص82 .
27- در محضر بهجت، ج1، ص92 . 28- در محضر بهجت، ج1، ص350.
29- به سوی محبوب، ص70 . 30- در خلوت عارفان، ص103 .
31- نکتههای ناب، ص83 . 32- نکتههای ناب، ص84 .
33- نکتههای ناب، ص84 . 34- نکتههای ناب، ص88 .
35- فریادگر توحید، ص 213 .
گروه دین و اندیشه تبیان، مهری هدهدی
:: ادامه مطلب
اسرار نماز در کلام امیر مومنان علی علیه السلام
جابر بن عبدالله انصارى گوید:
روزى به همراه مولاى متّقیان، امام على علیه السلام بودم، شخصى را دیدیم كه مشغول نماز است، حضرت به او خطاب كرد و فرمود: آیا معنا و مفهوم نماز را مىدانى كه چگونه و براى چه مىباشد؟
اظهار داشت: آیا براى نماز مفهومى غیر از عبادت هم هست؟
حضرت فرمود: آرى، به حقّ آن كسى كه محمّد صلّى الله علیه و آله را به نبوّت مبعوث گردانید، نماز داراى تأویل و مفهومى است كه تمام معناى عبودیّت در آن خواهد بود.
آن شخص عرض كرد: پس مرا تعلیم فرما.
امام فرمود: معنا و مفهوم اولین تكبیر آن است كه خداوند، سبحان و منزّه است از این كه داراى قیام و قعود باشد.
دومین تكبیر یعنى؛ خداوند موصوف به حركت و سكون نمىباشد.
سومین تكبیر یعنى؛ نمىتوان خداوند را به جسمى تشبیه كرد.
چهارمین تكبیر یعنى؛ چیزى بر خداوند عارض نمىشود.
پنجمین تكبیر مفهومش آن است كه خداوند، نه محلّ خاصى دارد و نه چیزى در او حلول مىكند.
ششمین تكبیر معنایش این است كه زوال و انتقال و نیز تغییر و تحوّل براى خداوند مفهومى ندارد.
و هفتمین تكبیر یعنى؛ بدان كه خداوند سبحان همچون دیگر اجسام، داراى أبعاد و جوارح نیست.
سپس در ادامه فرمایش خود فرمود:
معناى ركوع آن است كه مىگویى: خداوندا! من به تو ایمان آوردهام و از آن دست بر نمىدارم، گرچه گردنم زده شود.
و چون سر از ركوع بر مىدارى و مىگوئى: «سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ الحَمْدلله ربّ العالمین» یعنى؛ خداوندا! تو مرا از عدم به وجود آوردهاى و من چیزى نبوده و نیستم، پس هستى مطلق تویى.
و هنگامى كه سر بر سجده فرود آورى، گویى: خداوندا! مرا از خاك آفریدهاى؛ و سر بلند كردن از سجده یعنى؛ مرا از خاك خارج گرداندهاى.
و همین كه دومین بار سر بر سجده گذارى یعنى؛ خداوندا! تو مرا در درون خاك بر مىگردانى؛
و چون سر بلند كنى گویى: و مرا از درون همین خاك در روز قیامت براى بررسى اعمال خارج مىگردانى.
و مفهوم تشهّد، تجدید عهد و میثاق و اعتقاد به وحدانیّت خداوند؛ و نیز شهادت بر نبوّت حضرت رسول و ولایت اهلبیت او علیهم صلوات الله مىباشد.
و معناى سلام، ترحّم و سلامتى از طرف خداوند بر بنده نمازگزار است، كه در واقع ایمنى از عذاب قیامت باشد.
منبع: مستدرك الوسائل، ج 4، ص 105، ح 5/ بحار الانوار:، ج 84، ص 253، ح 38.
:: ادامه مطلب

آخرین مرحله نماز، سلام و درود فرستادن بر پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)، بندگان صالح و همه نماز گزاران است.
«تكبیرة الاحرام» اجازه ورود به نماز و «سلام» اجازه خروج از آن است.
در باره حكمت و فلسفه «سلام» میتوان به موارد زیر اشاره كرد:
1. احساس یگانگی و همدلی مسلمانان
نمازگزار وقتی در سلام نماز به همه مؤمنان و بندگان صالح و بر خودش سلام میدهد، احساس میكند كه تنها نیست و یكی از آحاد امت بزرگ اسلام است و با مردان خدا، در هر جای زمین احساس همبستگی میكند.
2. امان خواستن از خدا ؛
واژه سلام در میان دو معنا مشترك است: 1 ـ درود و تحیت 2 ـ نام مقدس خداوند .
طبق معنای اول، معنای سلامهای نماز روشن است؛ ولی بر اساس معنای دوم ؛ اشاره و كنایه از این است كه نمازگزار به اذن پروردگار، سلامتی و امن از عذاب را برای مؤمنان تفأل میزند.
چنانكه امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «معنی السلام فی دَبر كلّ صلاةٍ الامان ؛ معنی سلام در آخر هر نمازی، امان است» یعنی اگر نماز را در حالی كه قلبش خاضع است به جای آورد از بلاهای آخرت در امان خواهد بود».(1)
3. جلب رحمت الهی،
امام علی (علیه السلام) میفرماید: در معنای «السلام علیكم و رحمة الله و بركاته» از خدا ترحّم خواستن برای خود و همه بندگان است، كه این خود سبب ایمن شدن از عذاب قیامت است»(2)
4. یاد آوری نام الهی؛
امام صادق (علیه السلام) فرموده است: «سلام، یكی از اسمهای خدا است و اگر میخواهی سلام نماز را بهخوبی انجام داده و معنایش را ادا كنی، پس باید از خدا بترسی و دین و قلب و عقلت را سالم نگه داری و آنها را به ظلمت گناه نیالایی.»(3)
5. تلقین نیكی ها و شایستگی ها؛
یكی از درسها و ثمرات نماز این است كه هر نمازگزاری، در هر شبانه روز پنج بار به خود تلقین میكند كه از بندگان نیكوكار و شایسته خداوند است (السلام علینا و علی عبادالله الصالحین). كسی كه نماز میخواند، اگر به معنای این جمله توجّه كند، وجدانش تحت تأثیر قرار میگیرد و سعی میكند با پیام آن تلقین مخالفت نكند و اعمال خلاف مرتكب نشود و خود را هر چه بیشتر به نیكوكاران الگو نزدیك سازد.(4)
6. ارتباط با فرشتگان
سلام، نوعی ارتباط با فرشتگان و اظهار دوستی با آنان است. در تعیین این مطلب، روایتی نقل شده است:
از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند، چرا در وقت سلام، نمازگزار رو به طرف راست بر میگرداند، نه به چپ؟ فرمود: ملكی كه كارهای بد را مینویسد، در طرف چپ است. و چون نماز همهاش خوب است و بدی در او نیست، به طرف راست سلام داده میشود، نه طرف چپ.»
7. پیوند دوستی و محبت با دیگران
سلام، خواستاری سلامتی، امنیت، خیر و بركت و سعادت است. نمازگزار با سلام دادن، نشان می دهد كه دوستدار و خیرخواه همه خوبان و نیكوكاران است و همواره آرزوی سلامتی آنان را دارد. این مسأله باعث نزدیكی قلبها به هم و مستحكمتر شدن دوستیها و برادریها است.
پی نوشت ها:
1- مصباح الشریعة، ص 90، اسرار نماز، ص 162 .
2- میزان الحكمه، ج، 5، ص 395 .
3- آداب الصلاة، ص 399 .
4- رموز نماز، ص 83 .
منبع: ایپرسش
گروه دین و اندیشه تبیان - مهدی سیف جمالی
:: ادامه مطلب
مراد از نیت در اینجا قصد عنوان در باب عبادات نیست ، مانند این كه نیت مى كند نماز ظهر یا عصر بخواند و نیز نیت در باب معاملات مراد نیست ، مانند نیت درپرداخت بدهى یا هبه و بخشش .
چنان كه مقصود از نیت در اینجا قصد وجه ، مانند قصدوجوب و استحباب نیز نیست ، بلكه مراد از نیت در اینجا، تنها خصوص قصد قربت و نزدیكى به خداى سبحان است .
زیرا محور سخن در بحثهاى عرفانى ، كلامى و اخلاقى كه درباره شایستگى قلب و رستگارى آن است ، تنها قصد قربت است .
در خصوص نیت و اهتمام آن ،آیات و احادیثى فراوانى وارد شده است ، مانند:
لا تبطلوا صدقاتكم بالمن والاذى كالذى ینفق ماله رئاء الناس " 1 ".
و مانند و مثل الذین ینفقون اموالهم ابتغاءمرضات الله و تثبیتا من انفسهم كمثل جنة بربوة اصابها و ابل ... " 2 ".
و همچنین قول خداوند متعال در این آیه : قل ان صلاتى و نسكى و محیاى و مماتى لله رب العالمین لا شریك له و بذلك امرت و انا اول المسلمین " 3 ".
نیز همچون احادیثى كه از اهلبیت علیه السلام نقل شده است : على بن ابى طالب علیه السلام از پیامبر صلى الله علیه و آله نقل كرده كه فرمود: لا عمل الا بنیة و لا عبادة الا بیقین و لا كرم الابالتقوى " 4 ". به مضمون این روایت روایات فراوانى وجود دارد كه از كثرت و معروفیت نیازى به ذكر آنها نیست ، مفاد همه آنها این است كه براى عامل ، نصیبى جز به نیت ،و اندازه و چگونگى آن نیست .
گواه این سخن ، روایتى است از رسول خدا صلى الله علیه و آله كه فرمود:
«انما الاعمال بالنیات »پاداش كردار انسان جز بر اساس نیت هانیست
و: «لكل امرء مانوى »؛ براى هر كس همان مى ماند كه نیت اوست ،
كسى كه براى كسب آنچه نزد خداست پیكار مى كند، پاداشش بر عهده خداست ، و كسى كه براى رسیدن به متاع دنیا و به نیت غنیمت به پیكار برخیزد پاداشى براى او جز آنچه در سر داشته نیست " 5 ".
همچنین پیامبر صلى الله علیه و آله در وصیت به ابوذر مى فرماید: و لیكن لكفى كل شى ء نیة حتى فى النوم والاكل " 6 ". ؛ باید براى تو در هر چیز نیتى باشد،حتى در خواب و خوراك .
بنابراین ، نیت به معناى قصد نزدیكى به خداوند سبحان ،روح عمل است ، عمل با آن زنده مى شود و بدون آن مى میرد، و پیداست كه مرده هیچ اثرى ندارد، عبادت با قصد تقرب ، صحیح مى گردد و بدون آن باطل است ، و چون نیت داراى درجاتى است صحت نیز مراتبى دارد، گرچه این مراتب در اصل فرمانبردارى و امتثال ، ودر سقوط اعاده و قضا شریك اند، لیكن بر هر یك از مراتب یاد شده ثواب مخصوصى است ، وتقرب ویژه اى كه از آن فراهم مى آید. این ثواب و تقرب بدون رسیدن بدان مرتبه حاصل نمى شود.
پی نوشت :
1- سوره بقره ، آیه 264؛ صدقه هاى خود را با منت و آزار باطل مكنید، مانند كسى كه مالش را براى خودنمایى به مردم انفاق مى كند
2- سوره بقره ، آیه 265؛ مثل صدقات كسانى كه اموال خویش را براى طلب خوشنودى خدا و استوارى روحشان انفاق مى كنند، همچون مثل باغى است كه بر فراز پشته اى قرار دارد كه اگر رگبار بارانى به آن برسد دو چندان محصول برآورد..
3- سوره انعام ، آیه 162-163؛ بگو در حقیقت نماز و سایر عبادات من و زندگى و مرگ من ، براى خدا، پروردگار جهانیان است ، كه او را شریكى نیست ، و بر این كار دستور یافته ام ، و من نخستین مسلمانم
4- جامع احادیث الشیعة ، ج 1، ص 357، ح 693؛ عمل جز به نیت نیست ، و عبادت كامل جز با رسیدن به مرحله یقین حاصل نمى شود، و بزرگوارى و كرم جز همراه با پارسایى نیست
5- همان ، ص 358، ح 697
6- همان ، ص 359، ح 699
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2895539
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396