| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
چرا گاهي فرزندانمان نماز نمي خوانند؟
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 11 اسفند 1391 

پيش از پرداختن به اين پرسش که چگونه فرزندانمان را به برپايي نماز صبح دعوت کنيم، بايد بپرسيم چرا، گاه فرزندان نماز نمي خوانند؟

 علل و عواملي چند در اين بازدارندگي يا سهل انگاري و بي رغبتي مؤثرند:

۱- عوامل و علل اعتقادي: وقتي کودک و نوجوان فاقد باور عميق و ريشه دار نسبت به خدا و معاد باشد نه پشتوانه اي از عشق دارد تا او را برانگيزد و نه انگيزه اش چون خوف و هراس از بازخواست اخروي تا او را به اداي تکليف ديني وادارد.

آن که صبحگاهان با وجود همه جاذبه هاي خواب، بستر را رها مي کند و به نماز مي ايستد يا از سر عشق و شيفتگي و معرفت به پروردگار است يا لااقل ترس از مجازات و آن که روشني يقين در دل ندارد شوق برپايي نماز نخواهد داشت.

۲- نمادها و نمودهاي نامطلوب دينداران:

کودکان و نوجوانان کنجکاوانه و دقيق زندگي ما را مي کاوند، اگر ما به نمازشان بخوانيم و آنها ا را به عنوان نمازگزار در ارتکاب گناه و ناشايسته بي پروا ببينند ميان "نماز" و "رفتار" به جست وجوي رابطه مي پردازند و احيانا چنين داوري و نتيجه گيري مي کنند که نمازگزاران چنين اند.

همين کافي است که نماز را متهم کنند و از آن گريز و پرهيز پيدا کنند.

۳- رفتارهاي گناه آلود و ناروا:

اگر نماز از فحشا و منکر باز مي دارد، فحشا و منکر نيز مي تواند بازدارنده از نماز باشد!

 وقتي فضاي زندگي ما از دروغ، فريب، حرام خواري، غيبت و حرمت شکني تباه و سياه شود، بازتاب آن نه تنها در نماز ما که در نماز و کنش هاي ديني فرزندانمان محسوس و مشهود است.

نه خود گناه کنيم و نه فضايي لغزاننده و گناه زا براي فرزندانمان فراهم کنيم. رهاورد چنين فضاي مهذبي اقبال فرزندان به نماز خواهد بود.

هنگام نشاط، بهترين فرصت براي عبادت

۴- جزر و مدها و زيرو بم هاي دروني: روح انسان دستخوش دگرگوني هاي دائمي است.

عناصر و عوامل گوناگوني در جان انسان آشوب مي آفرينند.

در هنگام اقبال و نشاط بهترين فرصت براي دعوت به عبادت حتي عبور از مرز "فرائض" به نوافل است و در هنگام بي نشاطي يا ادبار، خط قرمز ورود به حوزه نوافل و درنگ و توقف در قلمرو فرائض.

شناخت اين جزر و مدها و ايجاد ارتباط سنجيده در آن موقعيت، در رفتارها، موضع گيري ها و نگرش هاي آينده فرد بسيار مؤثر است.

والدين از نماز استفاده ابزاري نکنند

۵- انتظار و تلقي ناروا از نماز:

وقتي جايگاه نماز درست تحليل و تبيين نشود ممکن است بعد از مدتي نماز کنار گذاشته شود يا منظم برپا نشود که اين نيز به حذف نماز مي انجامد.

گاه از نوجوان مي پرسيم چرا نماز نمي خواني؟ و پاسخ اين است که هرچه از خدا خواستم که به فلان خواسته و آرزويم برسم، نرسيدم و ديگر نماز نمي خوانم، يا مدتي نماز خواندم و ديدم مشکلم حل نشد يا به خواسته ام نرسيدم، ديگر نمي خوانم! استفاده ابزاري از نماز، القاي خانواده ها که اگر نماز بخواني، در امتحان قبول مي شوي و نماز را در حد مشکل گشاي مسائل عادي زندگي حتي گاه خواسته هاي نامعقول تلقي کردن، آفت و آسيب بزرگ براي نماز خواندن است.

مشهور آن است که در فصل امتحان، نماز خواندن دانش آموزان رايج تر مي شود و پس از امتحان به خصوص اگر با ناکامي مواجه شوند تعطيل مي شود! چنين تصوير و تصوري از نماز و فرو کشيدن آن در حد گره گشايي از مشکلات معمول، ستمي بزرگ است.

گزارش هايي از مدارس دريافت مي شود که گاه معلمان و مربيان در چنين القائاتي با ديگران هم داستان و هم زبان مي شوند.

۶- تجربه هاي تلخ از نماز يا محيط مذهبي:

 کودک و نوجوان با اشتياق به مسجد مي آيد اما در مسجد با برخورد ناروا مواجه مي شود، گاه فضاي مسجد ذوق وشوق و طبع حساس او را برنمي انگيزد و خاطره تلخ، چاشني آمدن مي شود.

اين رويداد که گاه تا هميشه بر روح و نگرش انسان سايه مي اندازد، گريزگاه وي مي شود و جدايي و حتي نفرت وي را برمي انگيزاند، بايد تجربه هاي نخستين کودکان از مسجد با شيريني و لطافت همراه باشد و از تحقير، تمسخر، توهين و هر حرکتي يا حادثه اي که تند و تلخ و شکننده باشد پرهيز شود.

قدرت گروه همسالان را دست کم نگيريد

۷- تاثير منفي دوستان و گروه همسالان:

کودک و نوجوان چشم به دهان دوستان مي دوزند و رفتارهاي "جمعي دوستان" آنان را بشدت جذب و به همساني رفتار مي کشاند. آن ها مي خواهند صرفا به کارهايي بپردازند که "همه" آن را انجام مي دهند.

بي ترديد شما نيز مي توانيد به ياد بياوريد که زماني چنين بوده ايد.

هيچ گاه قدرت گروه همسالان را دست کم نگيريد.

آسان نيست که متفاوت عمل کنيم و يا اين که در مقابل اکثريت باشيم. مراقبت در طيف دوستان، مداخله سنجيده و هشيارانه در انتخاب دوستان و حتي تاثير در حلقه آنان، نوعي مصونيت بخشي معنوي خواهد آفريد که نمازگزاري فرزندان را تضمين مي کند. خانواده هايي که فرزندان رها شده دارند و مراقبت و دقت در معاشرت ها و روابط فرزندان ندارند دچار مشکلات حاد رفتاري و ريزش هاي معنوي فرزندان خواهند شد.

۸- انباشت پرسش ها و ترديدها:

کودک و نوجوان پرسشگر و کنجاوند. براساس حق پرسشگري و کنجکاوي، کودک و نوجوان از نماز هم مي پرسند، چرا نماز؟ چرا اين گونه؟ چرا هر وقت دلم خواست نخوانم؟ چرا به هر سمت نخوانم؟ چرا هر مقدار دوست داشتم و کشش داشتم نخوانم؟ اصلا چرا بخوانم؟ و چرا ....

اگر اين پرسش ها، پاسخ دقيق و مجاب کننده نيابند يا پرسشگر به دليل سؤال، تحقير و تمسخر و متهم شود و يا پاسخ ها انحرافي باشد، موريانه ترديد، شک، تزلزل و در نهايت پرهيز و ستيز وجود وي را پرخواهد کرد

. ايجاد موقعيت ها و فرصت هايي براي سؤال، حتي طرح سؤالات احتمالي در فضايي سرشار از عاطفه و

 محبت، تشويش ها و ترديدها را مي زدايد.

در هنگام خستگي اصرار در برپايي نماز نکنيم

۹- خستگي و سستي:

نماز بايد با نشاط و سرزندگي بر پا شود. در سستي و رخوت، در بي حالي و بي رغبتي حتي اگر نماز برپا شود چندان مناسب نيست.

در هنگام خستگي و رخوت اصرار در برپايي نماز نکنيم.

حتي توصيه کنيم که هم اکنون نماز نخوان، خسته اي.

به استراحت نياز داري، خودم براي نماز بيدارتمي کنم. اين جملات ملاطفت آميز و آرام به جاي نمازي شتاب زده نمازي با آرامش را رقم مي زند.

نماز اول وقت بايد به فرهنگ تبديل شود

۱۰- تاخير و تسويف:

گاه به هر دليل، نماز به تاخير مي افتد. جاذبه اي فراوان در زندگي کودک و نوجوان، مشغوليت هاي آني، قرار گرفتن در موقعيت هاي لذت بخش بويژه بازي با دوستان موجب مي شود که نماز به بعد موکول شود!

اول وقت خواندن نماز بايد به فرهنگ تبديل شود.

وقتي ما بزرگ تر ها و مربيان و متوليان تربيت به نوعي تقييد در نماز اول وقت برسيم و فضاي مناسب را نيز فراهم کنيم از چنين ضايعه اي جلوگيري خواهيم کرد.

 بايد دقت شود نماز اول وقت طولاني يا همراه با چاشني هاي وقت گير نباشد.

۱۱- بي اعتنايي خانواده به نماز:

مشاهده و تقليد رفتارهاي والدين در دوران کودکي، بارزترين رفتار کودک در خانه است.

کودکان و نوجوانان گاه دچار تعارض ها و ناهمخواني هاي خانه و مدرسه هستند، در مدرسه نماز جماعت

 هست اما در خانه از اين فضيلت ها و ارزش ها نيست.

 خانواده هايي که به نماز بي اعتنا باشند هرگز نمي توانند انتظار داشته باشند که فرزندانشان به نماز پايبند و متعهد باشند.

صبح را با خبرهاي هيجان آميز و شيرين همراه کنيد

در خانواده هاي ما بسياري اوقات، شب لبريز از خبر وخاطره است، تلفن زدن ها، شوخي ها، ميهماني ها و گفت و گوها در شب اتفاق مي افتد، اگر صبح با برخي خبرهاي هيجان آميز و شيرين همراه باشد، باز کردن يک هديه به صبح موول شود و ... انگيزه هايي براي بيداري کودک و نوجوان فراهم مي شود.

شب ها زودتر بخوابيد!

زندگي مدرن امروز، چند شغلگي و دير به منزل رسيدن پدر و مادر و ديگر اعضاي خانواده، ميهماني هاي شبانه، تماشاي برنامه هاي تلويزيون و ديگر سرگرمي هاي شبانه در برنامه خواب فرزندان نيز اثر مي گذارد.

نبود صميميت و صراحت در طرح مساله بلوغ

يکي از مشکلات فرهنگي جامعه ما نبود آموزه هاي درست، بموقع و همه جانبه بلوغ است.

در نظام آموزش و پرورش هنوز هيچ برنامه مشخص و روشني در اين باره وجود ندارد.

شرم و حجب و حياي حاکم بر خانواده ها مانع طرح اين مساله مي شود.

 دوران بلوغ دختران مسئوليت هاي ويژه شرعي و موقعيت هاي خاصي را همراه دارد و اگر پدر و مادر، آگاهي بخشي و آگاهي يابي کافي از اين مساله نداشته باشند ممکن است به تعطيلي تکاليف در ديگر موقعيت ها منجر شود.

در مدارس راهنمايي، پسران جوان صبح وقتي برمي خيزيد و نيازمند نظافت و غسل هستند به علت نبود زمينه سازي خانواده ها دچار مشکل مي شوند و گاه به ناگزير با همان وضعيت نماز برپا مي کنند.

بلوغ مثل هر رويداد ديگر بايد در خانواده ها مطرح شود و پدر ومادر راهنمايي هاي لازم و درست در اختيار فرزندان قرار دهند. اگر چند بار نوجوان صبح نتواند نماز بخواند به علت احتلام صبحگاهي، ممکن است نه تنها نماز صبح که به "همه نماز" آسيب برساند.

پرتگاه افراط و تفريط در مسير تربيت نسل جديد قرباني فراوان مي گيرد.

گاه خانواده ها همه "شدت" اند و گاه همه "رحمت".

مهرباني و رحمت، انعطاف و نرمش لازمه تربيت سازنده اند اما نبايد غافل بود که گاه "قاطعيت" ضرورت تربيت است. جالب است که در روايات بارها به جدي گرفتن نماز در کودکي و دوران بلوغ تاکيد شده است.

 اميرالمؤمنين" فرموده اند:

از هفت سالگي نماز را به بچه ها آموزش دهيد ولي از وقتي که به تکليف رسيدند بسيار جدي بگيريد.

" اگر خانواده ها براي نماز جدي باشند و خود در وقت نماز به هيچ چيز ديگر نپردازند و با لحني آميخته با

 جديت و قاطعيت – نه تندي وخشونت و تحقير – ديگران را به نماز دعوت کنند، فرزندان در مي يابند که نماز، از برنامه هاي خانواده است و به آن پايبند خواهند شد.

 وقتي از قاطعيت سخن مي گوييم، بال دوم تربيت يعني رحمت و محبت بيشتر بايد ديده شود.

وقتي صبح با محبت، نرمي و مهرباني، کشيدن دست لطف بر پيشاني و بوسه کودک را بيدار مي کنيم و سپس "نماز" او را ستايش مي کنيم، خاطره اي شيرين و موقعيتي مثبت براي استمرار برپايي نماز فراهم کرده ايم.

انتظارات ناهمخوان با واقعيت

آنچه ما از ديگران بويژه از فرزندان مي طلبيم عمدتا آرمان طلبانه است تا واقع بينانه. وقتي انظارات بالا مي رود و کودک و نوجوان نمي توانند انتظارات را برآورده کنند ممکن است مورد تحقير و شماتت قرار گيرند.

پيش زمينه نماز صبح از شب فراهم نشود

اگر بگوييم هر کس مي خواهد صبح اول وقت بيدارش کنم، اعلام کند، از همان شب طمينه فراهم شده است، اين برخاستن ديگر تحميل نيست، "خواسته" است.

اگر بگوييم ساعت را تنظيم کنيد يا اراده کنيد که صبح برخيزيد، نوعي تلقين فراهم شده است.

مراقب بايد بود نماز صبح، نماز شروع است، اگر برپا نشود، به برپايي نماز ظهر و عصر چندان اميدي

 نيست. بهتر است "ما" بيدار نکنيم يا لااقل هميشه ما اين مسئوليت را به عهده نگيريم. گاه فرزندان خود مسئول  و چاره انديش بيداري خودشان باشند.

محسن کاظمی/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان

http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

 



:: ادامه مطلب
روش‌های مؤثر در جذب كودك به نماز
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 11 اسفند 1391 

فرزندی كه در خانواده‌ای لبریز از یاد و محبت خدا به دنیا می‌آید، هیچ‌گاه نیازی ندارد كه آموزش ویژه برای نماز ببیند. در خانه‌ای كه اهل آن همگی مقید به آداب دینی هستند، چگونه ممكن است فرزندشان گریزان از خدا باشد؟!

 به گزارش فارس، سوال «روش‌های مؤثر در جذب كودك به نماز و آموزه های دینی كدام است؟»، دغدغه بسیاری از مادران و مربیان در جامعه امروزی است و از آنجا كه درباره روش‌های موثر در جذب كودك به آموزه‌های دینی سخن فراوان است و بنای ما بر اختصار است، به صورت مختصر چند روش كاربردی كه والدین می‌توانند، با به كارگیری آنها اثر مثبت در نهادینه نمودن نماز در فرزند خود به جا بگذارند، توضیح داده می‌شود.
از روش‌هایی كه امروزه بیشترین خروجی و تاثیر را در جامعه ما دارد می‌توان موارد زیر را نام برد:

الف) الگو دهی
از جمله روش‌های مؤثر و سریع‏الانتقال مطرح در روانشناسی رشد، روش الگوپذیری است، اگر پدر و مادر، والدین و اولیاء قبل از اینكه بخواهند كودك را با آداب اسلامی آشنا كنند، خود متخلق به اخلاق نبوی و اسلامی باشند و خود عمل كنند، كودك نیز تقلید كرده و عمل خواهد كرد، زیرا از سن 1 تا 7 سال كودك بدون دانستن فلسفه كار صرفاً  آن را تكرار می‌كند و این مساله در همه جوامع پذیرفته شده است و حتی نسبت به افراد بزرگسال نیز تاثیرگذار است، لذا در آموزه‌های دینی بر آن تاكید شده است، مثلاً در روایتی از صادق آل محمد علیهم‌السلام آمده است «كونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَیرِ اَ لسِنَتِكُم، لِیَرَوا مِنكُم الوَرَعَ وَالجتِهادَ وَالصَّلاةَ وَالخَیرَ، فَاِنَّ ذلِكَ داعیَةٌ»؛ «مردم را به غیر از زبان خود، دعوت كنید، تا پرهیزكارى و كوشش در عبادت و نماز و خوبى را از شما ببینند، زیرا اینها خود دعوت كننده است».[1]
بنابراین اگر در محیط خانواده فرهنگ نماز گسترش و ژرفا یابد، اگر ترنم نماز فضای خانه را معطر كند، اگر فرزندان پدر و مادر را به قصد نماز بیابند، بی هیچ تردید آنان نیز الگوی خویش را از خانواده خواهند گرفت و انس و الفت با نماز خواهند یافت كه ره آور آن پرهیز از فحشا و منكر و گریز از آلودگی و همسایگی با پاكی و تهذیب صفا و صداقت خواهد بود.

ب) فضاسازی معنوی
فرزندی كه در خانواده‌ای لبریز از یاد و محبت خدا به دنیا می‌آید، هیچ‌گاه نیازی ندارد كه آموزش ویژه برای نماز ببیند، زیرا از همان آغاز تولد در گوشش اذان و اقامه می‌گویند و او را به «صلوه» و «فلاح» و «خیرالعمل» دعوت می‌كنند، در خانه‌ای كه والدین به مناجات شبانه بر می‌خیزند و اهل خانه همگی معتقد و مقید به آداب دینی هستند، چگونه ممكن است فرزندشان گریزان و روی گردان از خدا باشد؟
جابر بن عبدالله انصاری از رسول خدا سوال كرد «یا رسول الله! دانستیم كه چگونه خود را از آتش جهنم نگه داریم؟ با انجام واجبات و پرهیز از محرمات! اما ندانستیم كه فرزندان و خانواده خود را چگونه از آتش جهنم حفظ كنیم؟»، آن حضرت در پاسخ فرمودند:
«1- اعملو الخیر، خود عامل عمل خیر باشید،
2- واذكروهم بالله، یاد خدا را در دل‌هایشان زنده كنید،
3- وامروا هم بالمعروف، (این گونه نباشید كه آنها را رها كنید، بلكه با رفق و مدارا و ملایمت) آنها را به معروف هدایت و راهنمایی كنید؛
4- وانهاهم عن المنكر،(آنها را در میان امواج متلاطم دنیا رها نكنید)بلكه او را از آنچه فساد و تباهی می‌كشد، بازدارید».
وقتی فرزند محبت لازم را داشت، آرام، آرام به این كار انس می‌گیرد، لطف خدا را در نماز در می‌یابد و پرده غفلت برای او كنار می‌رود.

ج) پاسخ به كنجكاوی‌های كودك
كنجكاوی كودك یك ویژگی طبیعی اوست كه پاسخ آن ضمن ایجاد آرامش روحی و روانی كودك، فرصت مناسب در اختیار والدین قرار می‌دهد تا بتوانند رفتارهای مناسب و مطلوب در او به وجود آورند، بر این اساس وقتی كه فرزندان از مادر در مورد مسائل اعتقادی و نماز می‌پرسند، فرصت مناسب برای ما به وجود آورده‌اند، تا بتوانیم با پاسخ‌های مناسب و یا طرح سؤالات مؤثر در او اثر تربیتی بگذاریم، به عنوان مثال وقتی كه فرزندی از پدر یا مادر خود سوال می‌كند « این میوه چقدر شیرین و خوشمزه است، از كجا آمده و یا درست شده است؟، این ماهی چگونه در آب زندگی می‌كند و نمی‌میرد؟، این آسمان و ستاره‌های زیبا را چه كسی آفریده است؟ و هزاران سؤال دیگر، به همین شكل كه همه ناشی از حس كنجكاوی كودك است، از طریق همین سوال‌ها با همان زبان كودكانه كه مناسب دریافت اوست می‌توان او را به سازنده و خالق رهنمون كرد، به او در مقابل همه این داده‌ها و نعمت‌ها آموخت كه چگونه باید تشكر و قدردانی كرد و به نماز به عنوان بهترین شیوه تشكر كردن اشاره كرد.
 
د) آموزش مستقیم
پدر و مادر باید این را باور كنند كه همان گونه كه در تامین نیازهای مادی كودك مسؤولیت دارند، در قبال تامین نیازهای معنوی نیز موظف هستند، امام باقر علیه‌السلام در یك گفتار حكیمانه مراحل تربیت معنوی فرزندان را شرح داده و چگونگی تربیت آنان را در سنین مختلف بیان می‌دارد، طبق رهنمود آن حضرت، والدین باید در سه سالگی كلمه توحید «لا اله الا الله» را به كودك یاد دهند، در چهار سالگی كلمه رسالت «محمد رسول الله» را به او بیاموزند و در پایان پنج سالگی او را آزمایش كنند، اگر راست و چپ را می‌شناسد، صورتش را به سوی قبله متوجه ساخته و به او بگویند رو به سوی قبله سجده كند، در شش سالگی اجزاء نماز، ركوع و سجده صحیح را یادش دهند تا سن او به آخر سال هفتم برسد، در آن موقع به او بگویند: دست‌ها و صورتش را بشوید و آنگاه به نماز بایستد».[2]

ه) حضور در مجامع و محافل نماز
مشاهدات انسان یكی از عوامل مؤثر در تربیت انسان است، قرآن در آیات متعدد انسان ها را به «دیدن» و «فكر كردن» دعوت می‌كند، بین «دیدن» و «باور كردن» رابطه مستقیم وجود دارد، باید كاری كنیم كه فرزند ما با صحنه‌های گوناگون اقامه نماز و آماده شدن برای اقامه نماز مواجه شود، شركت در نمازهای جماعت مسجد محله، شركت در نماز جمعه و موارد مشابه آن می‌تواند در تقویت روحیه نمازگزاردن فرزندان ما مؤثر باشد.

و) زیبا سازی نماز
انسان یك موجود زیبا دوست است و به دنبال زیبایی‌ها می‌رود و این ویژگی را خداوند در وجود آدمی قرار داده است، به خصوص كودك و نوجوان كه بیش از بزرگسالان زیبایی‌ها را می‌بیند و دوست دارد، با ترتیب دادن یك سجاده زیبا و چادر نمازی قشنگ برای دختران، جانماز و لباس زیبا برای پسران می‌توان رغبت آنها به نماز خواندن و حضور در جمع نمازگزاران را فزونی بخشد، هرقدر والدین بتوانند زیبایی‌ها را با نماز خواندن پیوند بزنند، به همان اندازه موفق‌تر خواهند بود.

ز) تشویق
همان گونه كه قرآن انسان‌ها را به انجام اعمال پسندیده ترغیب می‌كند و از ارتكاب اعمال زشت به شدت بر حذر می‌دارد، سخنان پدر، مادر و مربی نیز باید این گونه باشد، جای جای قرآن كریم وعده به بهشت است كه نمونه‌ای بارز برای تشویق به عبادت است،
پدر و مادر نیز با روش‌های مختلف و وعده برآورده ساختن نیازهای فرزند به اسباب بازی و رفتن به سینما، پارك شادی و ... او را به نماز تشویق كنند، البته این تشویق نباید به گونه‌ای باشد كه فرزند برآورده شدن نیازها را نتیجه نماز بداند كه این آسیب جدی در امر تشویق است.
 
ح) انسان دائم در معرض فراموشی و اشتباه است
لذا در قرآن كریم مدام سخن از تنبیه خداوند نسبت به افراد ناشایست است، همین تنبیه برای انسان نیاز است تا او را به كار ناشایستش آگاه سازد، برای همین در روایتی از پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم آمده است « أدب صغار أهل بیتك بلسانك علی الصلاه و الطهور، فاذا بلغوا عشر سنین، فاضرب و لا تجاوز ثلاثا»؛[3] «فرزندان خردسالت را با زبان بر نماز و وضو انس و عادت دهید و آن گاه كه به ده سالگی رسیدند، آنها را به خاطر سستی و سهل انگاری در نماز بزن، ولی از سه ضربه فراتر نرو».
از این روایت استفاده می‌شود كه قبل از ده سالگی، زدن كودك برای نماز جایز نیست،. البته سنی كه بدین منظور مشخص شده، در روایات، متفاوت ذكر شده است -هفت، هشت، نه و سیزده سالگی-بنابراین، لزوم رعایت جانب احتیاط اقتضا دارد كه تا آن جا كه ممكن است از زدن اجتناب كرده و از روش‌های مناسب‌تر استفاده كرد.
اما در مورد تنبیه، توجه به سه نكته زیر الزامی است:
1. روایات اسلامی تنبیه بدنی را فقط در موردی تجویز می‌كند كه جنبه تربیتی و هدایتی داشته باشد، نه این كه هرگاه فرزند به دلخواه پدر و مادر و طبق سلیقه‌های شخصی یا تمایلات نفسانی آنان عمل نكرد، مجاز باشند، او را تنبیه بدنی بكنند؛ زیرا دیگر تنبیه به عنوان عامل بازدارنده از كارهای بد و وادار شدن به كارهای خوب مطرح نیست، بلكه فقط وسیله ای است، برای فرو نشاندن خشم و غضب والدین.
2. والدین مجاز نیستند، كودكان كمتر از هفت سال (و بلكه برای رعایت احتیاط، كودكان كمتر از سیزده سال) خود را برای وادار كردن به نماز خواندن كتك بزنند.
3. حداكثر تنبیه بدنی كودكان شش ضربه است، البته معلم و مربی حق ندارد، بیش از سه ضربه بزند و اگر بیشتر از این اندازه بزند، علاوه بر این كه مرتكب حرام شده، بلكه باید قصاص هم بشود.
آری انسان بر فطرتی پاك آفریده شده است، بنابراین فقط لازم است آن زنگارهایی كه روی آن را پوشانده، كنار زنیم، تحقیقات میدانی حاكی از آن است بیش از 70 در صد افرادی كه میل به نماز ندارند، بر اساس عدم تربیت صحیح خانواده به نماز بی‌رغبت شده‌اند.
 
پی نوشت‌ها:
[1] كافى، ج 2، ص 78، ح 14
[2] مكارم الاخلاق، ص 222 .
[3]مجموعه  ورام، ص

منبع : وبلاگ وصال پروانه ها



:: ادامه مطلب
روش مسجدی کردن کودکان
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 11 اسفند 1391 

حجت‌الاسلام محمدحسن راستگو، پژوهشگر کودک و نوجوان با اشاره به اینکه دوران کودکی کارآمدترین و پربازده‌ترین زمان برای جذب به مسجد است، به خبرنگار شبستان گفت: ورود و آشنایی با مسجد مختص سن خاصی نیست و ترغیب کودک به مسجد به خانواده، عملکرد بستگان و اهالی مسجد بستگی دارد.

وی با بیان اینکه فضای مسجد باید آن چنان جذابیت داشته باشد که زمینه حضور هرچه بیشتر کودکان در مسجد را فراهم کند، افزود: نزدیک بودن مسجد به منزل، استفاده از رنگ‌های روشن، نور کافی، گستردگی فضای مسجد و مرتب بودن آن از جمله مواردی است که زمینه‌ حضور هرچه بیشتر کودک در مسجد را موجب می‌شود.
حجت‌الاسلام راستگو اظهار کرد: برخورد مناسب و همراه با ملاطفت و گشاده‌رویی امام جماعت در ترغیب کودک به مسجد نقش تأثیرگذاری دارد، البته مربیان و خود والدین نیز در تشویق کودک به حضور در مسجد نقش مهمی دارند که هدیه دادن و تبیین ضرورت حضور در مسجد از جمله این موارد است که باید از سوی والدین رعایت شود.

وی اذعان کرد: مساجد در صدر اسلام نه تنها محلی برای عبادت به شمار می‌رفت بلکه مکانی برای پی‌گیری و رفع مشکلات مردم بودند، به طوری که در زمان امام علی (ع) مسجد محل قضاوت، بیعت با مردم، اعزام به جنگ و جبهه و رسیدگی به وضعیت اقتصادی مردم بود که امروز نیز باید مساجد همان کارکرد صدر اسلام را داشته باشند و تبدیل به یک مجتمع عبادت شوند.

حجت‌الاسلام راستگو با تأکید بر اینکه مساجد باید برطرف‌کننده نیازهای اعتقادی، فرهنگی و فکری افراد جامعه به ویژه کودکان شود، ادامه داد: مجهز بودن مسجد به کتابخانه، سیستم رایانه‌ای و اینترنتی، کلاس‌های تقویتی و علمی، تجهیز به آزمایشگاه، پرورش زنبور عسل و پرورش ماهی در مسجد که خود ابزاری برای خداشناسی و توحید هستند، وجود فضا و امکاناتی برای مشاوره و نابسامانی‌های درونی افراد و مهد کودک برای نگهداری کودک و صندوق قرض‌الحسنه به عنوان یک ضرورت در مساجد احساس می‌شود چرا که ایجاد چنین مساجدی در جامعه اسلامی به ویژه ایران باید مورد توجه قرار گیرد.

رییس مرکز تربیت مربی کودک و نوجوان دفتر تبلیغات اسلامی حورزه علمیه قم معماری مساجد را در جذب هرچه بیشتر کودک به مسجد مهم ارزیابی کرد و گفت: اگر معماری مساجد با نیازهایی که احساس می‌شود ایجاد شود، به عنوان مثال مهد کودکی کنار مسجد ایجاد و متناسب با سن کودک طراحی و معماری شود و مکانی برای بازی‌های رایانه‌ای و بازی‌های ورزشی کودک منطبق با فضای به روز در مسجد ایجاد شود، بدون شک با استقبال گسترده روبرو می‌شود.

وی به کار بردن کاشی‌کاری‌ها و خطوط و کتیبه‌های مختلف اسلامی در معماری مسجد را از دیگر زمینه‌های ترغیب و تشویق کودکان به مسجد نام برد و گفت: نگاشتن آیات قرآن کریم، فرمایشات ائمه معصومین(ع) با خطوط نستعلیق و زیبایی‌های خطی و معماری ایرانی و اسلامی با توجه به جنبه معنوی مساجد و مسایل عرفانی در بنای مساجد را از دیگر مؤلفه‌هایی دانست که زمینه حضور مردم به ویژه کودکان در مساجد را فراهم می‌کند.
حجت‌الاسلام راستگو نقش رسانه‌ها، مطبوعات، حوزه‌های علمیه، مدارس، آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها را در آگاه کردن مردم نسبت به فضیلت و ارزش حضور در مسجد مهم ارزیابی کرد و افزود: تجهیز مساجد به امکانات روز و توسعه مساجد در مناطق محروم باید به یک عنوان یک اولویت کاری مورد توجه همگان قرار گیرد.

اهم برنامه هایی که می تواند در جذب دانش آموزان به مساجد و پیوند مستحکم تر آنها با این مکان مقدس کمک کند را در چند مولفه می توان اعلام کرد:

۱- ارتباط امام جماعت مساجد و حسینیه های همجوار با مدارس به شیوه های زیر:
- حضور امام جماعت مسجد در مراسم نماز جماعت مدراس همجوار حداقل هفته ای یک بار برای برقراری ارتباط بادانش آموزان دعوت برای حضور امام جماعت در جلسات ستاد نماز مدرسه، انجمن اولیاء و مربیان، شورای معلمین و ارائه مباحث مربوط به مسجد، نماز و ... و هماهنگی های لازم بین عوامل مسجد و مسولین مدرسه دعوت از امام جماعت مسجد برای شرکت در مراسم مناسبت های مذهبی، ملی و انقلابی مدرسه.
- دعوت از امام جماعت مسجد محل برای اهداء هدایا به دانش آمووزان ممتاز درسی و اخلاقی در مدرسه .

۲- اجرای برنامه مراسم جشن ها و اعیاد و جلسات انجمن اولیاء و مربیان در مساجد و حسینیه های محل .

۳- توجیه خادمین محترم و اهالی مساجد برای برخورد خوب و مناسب با کودکان، نوجوانان و جوانان.گاهی شاهدیم که بعضی از خادمین برخوردهای تندی با کودکان و نوجوانان دارند که باعث زدگی آنها از مسجد می شود و این به خاطر عدم اطلاع آنها از روحیات و خصوصیات سنی این سنین است که لازم است توسط امام جماعت محترم توضیحات لازم داده شود.

۴- دادن مسئولیت به کودکان، نوجوانان و جوانان:
دانش آموزی که مسئولیتی در مسجد به او داده می شود خود را متعلق به مسجد و مسجد را متعلق به خود می داند و تمام تلاش خود را برای انجام وظیفه که به او سپرده شده بکار می بندد لذا ضروری است فعالیتهای مساجد به دست آنها سپرده شود و هیأت امناء و امام جماعت مدارس نظارت و رهبری را به عهده گیرند.

اهم مسئولیت هایی که می توان به کودکان، نوجوانان و جوانان داد شامل: مسئولیت کتابخانه، اذان، اقامه، قرائت قرآن،دعا پس از نماز، کفشداری، پهن کردن سجاده ها، سیستم صوتی، برنامه ریزی و اجرای مناسبتها، تزئینات و تبلیغات و زیبا سازی مساجد، مسئولیت فنی مسجد (با توجه به تخصص دانش آموزان بخصوص رشته های فنی).

۵- تجلیل از دانش آموزان ممتاز درسی و اخلاقی در مساجد: بعضی از مدیران محترم مدارس برای ایجاد پیوند دانش آموزان با مساجد برنامه های تشویقی خود را در مساجد محل انجام می دهند که کار بسیار شایسته ای است. دانش آموزان در مساجد حضور یافته و همراه با انجام سایر برنامه ها از دست مدیر و امام جماعت هدایا و لوح تقدیر خود را دریافت می کنند.

۶- اذان شعار اسلام و اعلام وقت نماز است چه خوب است که مؤذنین مساجد از بین کودکان، نوجوانان و جوانانی که قبلاً تمرین مؤذنی کرده اند و اذان را زیبا و صحیح بیان می کنند انتخاب شوند. متأسفانه در تعدادی از مساجد افرادی اذان می گویند که از نظر صوت نازیبا و از نظر صحت قرائت نیز اذان را غلط بیان می کنند. با یک برنامه ریزی مختصر و در اختیار گذاشتن یک نوار و یا سی دی اذان تعدادی از دانش آموزان را می توان هماهنگ کرد تا مؤذنین خوبی برای مساجد پرورش یابند. به امید روزی که گلبانگ اذان در مساجد هم زیبا و جذاب و هم صحیح خوانده شود.

۷ -ارتباط صمیمی امام جماعت مسجد با کودکان، نوجوانان و جوانان یکی از مهمترین عوامل جذب و استحکام حضور آنان در مساجد می باشد. اگر امام جماعت چند دقیقه ای مانده به اذان در مسجد حضور داشته باشد و گفتگویی دوستانه، خیرخواهانه، پدرانه با کودکان، نوجوانان و جوانان داشته باشد در جذب آنها و یا تداوم حضور آنها بسیار مؤثر است.

گاهی یک لبخند روحانی به یک جوان، گاهی یک گفتگوی دوستانه، گاهی یک دست به شانه ی نوجوان زدن، یکی دو قدم با او هم قدم شدن و صحبت های نوجوان را شنیدن مسیر زندگی او را تغییر می دهد.

اگر امام جماعت مسجد حلقه هایی از گروه های مختلف علمی، مذهبی را تشکیل دهند و ارتباط چهره به چهره را با کودکان، نوجوانان و جوانان داشته باشد بسیار در جذب آنها مؤثر است.

۸- مساجدی که کمک هایی از موقوفات دارند یا به نحوی می توانند نسبت به تهیه پذیرایی اقدام کنند، به منظور تبلیغ و جذب دانش آموزان می توانند در مناسبتهای مختلف بسته های پذیرایی تهیه و به اسم مسجد و با هماهنگی مدیران مدارس بین دانش آموزان توزیع کنند.

۹- امام جماعت مسجد از فرزندان مإمومین برای شرکت در برنامه ها دعوت به عمل آورند معمولاً در مساجد افراد مسن حضور می یابند که هر یک از آنها اگر یک نفر از فرزندان یا نوه های خود را به مسجد بیاورند حضور کودکان و نوجوانان و جوانان در مساجد رونق می گیرد.

۱۰- گروه های همسال بخصوص دانش آموزان عضو تشکلها می توانند قرارهای ملاقات رسمی و غیر رسمی خود را با هماهنگی مسئولین مدرسه در محل مساجد بگذارند.

۱۱- برگزاری مسابقات مختلف، از جمله عوامل مؤثر بر جذب کودکان، نوجوانان و جوانان به مساجد است. مسابقاتی از قبیل احکام، قرآن، نهج البلاغه، حفظ حدیث، خطاطی، نقاشی، تهیه روزنامه دیواری و مسابقات ورزشی( دو،دوچرخه سواری و فوتبال ) نقش بسیار سازنده ای دارند.

۱۲- یکی از مشکلات موجود نحوه اطلاع رسانی فعالیت های مساجد به دانش آموزان است.

متولیان امر بخصوص امام جماعت مسجد و هیئت امنا می توانند برنامه های مسجد را با همکاری مدیران و مربیان مدارس به اطلاع دانش آموزان برسانند و تبلیغات لازم در این خصوص انجام گیرد.

۱۳ - برگزاری اردوهای علمی، تفریحی، زیارتی و ... برای نوجوانان و جوانان توسط هیأت امناء مساجد و با حضور امام جماعت و با همکاری مدارس در جذب و تربیت دینی دانش آموزان بسیار مؤثر است.

۱۴- جلب مشارکت خیرین در برنامه های فرهنگی مساجد، خیرین عزیز با تأمین بخشی از هزینه های اجرایی فعالیتهای اردویی و فرهنگی مساجد می توانند نقش بسیار مهمی در سازندگی نوجوانان و جوانان داشته باشند.

۱۵- برنامه ریزی برای تجلیل از کودکان، نوجوانان و جوانانی که در مساجد حضور می یابند بر تداوم حضور آنها می افزاید.

۱۶- استفاده از شیوه های تبلیغی جدید: معمولاً در انجام تبلیغات به اولین چیزی که فکر می کنیم سخنرانی است. هر چند که سخنرانی در جای خود با رعایت اصول آن بسیار مؤثر است اما با توجه به روحیه کودکان، نوجوانان و جوانان، آنان حوصله و علاقه ای برای شنیدن از خود نشان نمی دهند و باید از شیوه های تبلیغی دیگری استفاده کرد.

۱۷ -طولانی نشدن نماز جماعت از عوامل مؤثر برای جذب کودکان، نوجوانان و جوانان و حفظ و تداوم حضور آنها در مساجد می باشد. چه خوب است که امام جماعت مسجد به واجبات نماز جماعت اکتفا کنند و مستحبات را برای بعد از نماز بگذارند.

۱۸- تقویت کتابخانه مساجد با کتاب های مفید و ارائه فهرست کتاب های موجود در کتابخانه مساجد به مدارس. اگر معلمین و مسئولین مدارس از فهرست کتابهای موجود در کتابخانه مساجد مطلع باشند می توانند تحقیقاتی که به دانش آموزان می دهند در آن راستا باشد تا دانش آموزان بتوانند از امکانات موجود مساجد نیزاستفاده کنند.

۱۹-تبلیغات گسترده در خصوص نماز و بیان فلسفه نماز: تعدادی زیاد از نوجوانان و جوانان علت اینکه چرا باید نماز بخوانند را نمی دانند. باید به روشهای مناسب و قابل درک فلسفه نماز توسط معلمین، دبیران، مسئولین مدرسه و امام جماعت مسجد بیان شود.

۲۰- نقش والدین در ترغیب فرزندان به نماز بسیار مؤثر است وقتی قول و عمل والدین در مورد نماز یکی باشد و نوجوان ببیند که والدین او به نماز بیش از هر چیزی اهمیت می دهد. او نیز به این امر الهی ترغیب می شود.

 در این دنیای کنونی که بسیاری از آسیب های روحی، روانی و حتی جسمی جوانان و نوجوانان را تهدید می کند مثل بیماری خطرناک ایدز، اعتیاد به مواد مخدر، اعتیاد به روان گردانها ، انحرافات اخلاقی و ... تنها راه نجات فرزندان متصل کردن آنها به خدا با وسیله نماز می باشد. طبق تحقیقات انجام شده باورهای دینی ومذهبی نقش بسیار مهمی در آلوده نشدن نوجوانان و جوانان به انواع انحرافات دارد. خداوند این مطلب را در قرآن مجید بیان نموده که نماز انسان را از کار زشت و ناپسند باز می دارد.



:: ادامه مطلب
علل بی توجهی نوجوانان به نماز و راه حل ها
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 11 اسفند 1391 

معصومه سادات حسینی کلهرودی

تربیت انسان پیچیدگی ها و ظرافت هایی دارد و نیازمند شناخت واقعی شرایط ، زمینه ها ، موانع ، چگونگی به کارگیری روش ها ، و از همه مهمتر ارزیابی مجموعه فعالیت های تربیتی است .
اگر تک تک رفتار والدین و کودکان به دقت مورد ارزشیابی قرار گیرد ، به راحتی می توان علت موفقیت ها و شکست ها را دریافت و برای شکست ها ، راه حل های مناسبی اتخاذ کرد .
کودک و نوجوان با قلب پاک ، فطرت سالم ، روحیه الگوپذیری و تقلید ، انعطاف پذیری در تربیت ، تأثیر پذیری زیاد ، به دین گرایش داشته و تقصیر بسیار اندکی از علل بی توجهی به باورها و اعمال دینی خاصه نماز را به خود مربوط می سازد .
درحالی که والدین ، جامعه و مدرسه به دلیل داشتن نقش کلیدی در ترغیب یا دوری و غفلت آنان نسبت به نماز مسئولیت بیشتری دارند .
 در هر صورت شناخت علل واقعی بی توجهی کودکان و نوجوانان نسبت به نماز و اتخاذ راه حل های مناسب برای هر یک ، از ضروریات تربیت دینی می باشد.

عوامل مهم سبک شمردن نماز:
عدم گرایش برخی از نوجوانان به نماز،معلول عوامل مختلفی است که مورد بحث قرار می گیرد.
یافته های تحقیقی نشان می دهد که بسیاری از نوجوانان به اصل نماز نگرش مثبت داشته اما در انجام آن سستی و کوتاهی می ورزند.

لذا مهمترین عوامل موثرسبک شمردن نماز عبارتند از:
1- نداشتن انگیزه ای قوی برای نماز خواندن
2- عادت نداشتن به نماز از دوران کودکی
3- آگاه نبودن از فلسفه و اسرار نماز
4- ترجیح دادن تفریح و سرگرمی(به علت جاذبه بیشتر در نزد نوجوانان)
5- داشتن سوال و ابهام نسبت به بعضی از مسائل اعتقادی مانند:خدا،معاد و...

یافته های پژوهشی نشان می دهد که میزان رفتار و پایبندی دانش آموزان به نماز با توجه به اینکه به اصل نماز نگرش مثبتی دارند ولی میزان و کیفیت تقید به نماز در بین آنان پایین تر از حد متوسط است یعنی عواملی مانع  از انجام نماز در آنان شده و از کیفیت و پایبندی آنان کاسته است.

علاوه بر علل فوق، عوامل موثر دیگری نیز وجود دارند که می توانند باعث بی توجهی نوجوانان به فرایض دینی از جمله نماز گردند.

علل فردی عدم گرایش به نماز:
1- آگاه نبودن نسبت به معارف نماز،نوجوانی که نسبت به معارف،احکام و مسائل مربوط به نماز آگاهی کافی،لازم و درستی نداشته باشد،به طبع نسبت به نماز بی اهمیت است.
زیرا فکر و درک او در این باره نارسا و محدود است. این نارسایی فکری و ادراکی باعث می شود که رفتار او به سوی نماز هدایت نشود.
2- خستگی و بی حوصلگی،گاهی کودک و نوجوان در طی روز به دلایلی همچون کلاس درس،ورزش زیاد،تماشای تلوزیون،داشتن سرگرمی های متعدد،پیش از اندازه تلاش نموده، خسته و بی حوصله شده یعنی  از نظر جسمی و روانی آمادگ یپذیرش کارهای فکری و معنوی را ندارد.
مسئولیت و نقش الهی والدین اقتضا می کند که با مراقبت و برنامه ریزی صحیح نگذارند کودک و نوجوان تا حدی خسته شود که آمادگی انجام نماز و عبادت را نداشته باشد.
3- اشتغال زیاد و غفلت؛ واگذاری انجام کارهای متعدد به کودک و نوجوان نیز باعث می شود که آنان به صورت ناخواسته از نماز غفلت نمایند. لذا والدین باید توجه داشته باشند که کمتر از توان و ظرفیت کودک و نوجوان به او کار واگذار کنند و با تذکر به موقع او را از میان کارها به نماز دعوت نمایند.
4- خودنمایی و تعرض؛ یکی از خصوصیات نوجوانان در بین جمع دوستان ،همسالان و یا در جمع خانوادگی  مطرح نمودن و خودنمایی است.
د رچنین وضعیتی،لازم است زمینه هایی فراهم شود تا نوجوان خود را محبوب جمع ببیند.
دادن مسئوولیت برخی از کارها و مانند آن،کمک مفیدی در این زمینه است.
از خصوصیات دیگر نوجوانان این است که بسیاری از اوقات نسبت به کاری که از آنها خواسته می شود تعرض می کنند .
والدین آگاه با هوشیاری و دادن شخصیت و احترام گذاشتن م یتوانند او را از چنین تعرض هایی دور نمایند.
اگر موفق نشوند،با متانت و گذشت،محبت کردن به مرور زمان به اهداف تربیتی نایل خواهند شد.

5- احساس گناه: برخی از نوجوانان و جوانان ممکن است خطا و گناهی مرتکب شده باشندو این عمل آنها
 آشکار شده و دیگران نیز از آن باخبر باشند.
در چنین وضعیتی،والدین به یاری نوجوان و جوان شتافته و با بیان جلوه های بیکران رحمت الهی و باز بودن راه نجات از طریق توبه و اینکه خداوند جوان توبه کننده را بسیار دوست دارد و امثال این ها ،آنان را امیدوار کرده و از کید شیطان برهانند.

علل خانوادگی بی توجهی به نماز:
خانواده مهمترین جایگاه تربیت انسان است .
بسیاری از علل عدم گرایش نوجوانان و جوانان به نماز ریشه در محیط تربیتی خانواده ای که در آن رشد نموده اند، دارد . برخی از مهمترین علل آن به شرح ذیل است :
1-نداشتن  الگوی مناسب ؛ والدینی که به وظایف الهی و شرعی خود پای بند هستند ، به یقین فرزندانشان از آنان الگو گرفته و به نماز می ایستند و هیچ عبادتی – از جمله نماز – را سبک نمی شمارند .
اما کودکی که از این نعمت معنوی محروم است و والدینش به نماز علاقه نشان نمی دهند ، آیا الگوی مناسب برای عبادت دارند ؟

2- بی توجهی نسبت به تربیت دینی ؛ به یقین والدین خواهان سعادت دنیا و آخرت فرزندان خویش اند و در این راه از هیچ گونه فداکاری دریغ نمی ورزند . به همین دلیل لازم است والدین شرایط تربیت دینی از جمله نماز  را مهیا نموده تا کودک و نوجوان در محیط و فضایی قرار بگیرد  که به نماز مأنوس گردد.
بردن آنان به اماکن مذهبی ، تهیه کتب و مجلات  مفید درباره معارف دینی و نماز ، ایجاد جاذبه های مورد پسند  کودک ، تشویق و رفتار محبت آمیز و مانند آن ، می توانند عواملی باشند که شرایط تربیت دین را فراهم نموده  تا والدین در انجام این رسالت انسانی و الهی خویش موفق گردند .

3-عادت و تمرین ندادن ؛ یکی از علل موفقیت در هر کاری ، تمرین کردن و عادت نیکو است .
انجام امور عبادی از جمله نماز نیز نیازمند تمرین است ، و بهترین ایام تمرین امور معنوی دوران کودکی و نوجوانی می باشد .
تحقیقات نشان می دهد ، نوجوانان و جوانانی که نماز را سبک می شمارند ، کسانی اند که دوران کودکی عادت  به امور عبادی نداشته اند .

4-مال حرام و شبهه ناک ؛ در فرهنگ اسلامی بین تغذیه حلال و طیب و عمل صالح و بین رذایل اخلاقی و آثار سوء تغذیه می توان رابطه هایی را دریافت .
حرام خواری می تواند آثار و نتایج سوء دیگری نیز به دنبال داشته باشد از جمله اینکه برکت را از مال می برد ، مانع قبولی عبادات شده ، دعای فرد مستجاب نمی شود و قسوت قلب ایجاد می کند
« دلی که از لقمه حرام روئیده باشد کجا و قابلیت انوار عالم قدس کجا؟ و نطفه ایی را که از مال مردم به هم رسیده باشد با مرتبه انس با پروردگار چه کار ؟

چگونه پرتو لمعات (روشنی های ) عالم نور به دلی که بخار غذای حرام آن را تاریک کرده ؟

و کی پاکیزگی و صفا از برای نفسی حاصل می شود که کثافات مال مشتبه آن را آلوده و چرک نموده  باشد ؟

در این باره سالار شهیدان در روز عاشورا سخنرانی خود خطاب به دشمنان فرمودند:

«در اثر هدایای حرامی که به دست شما رسیده و در اثر غذاهای آلوده و لقمه های غیر مشروعی که شکم های شما از آن انباشته شده است که خدا این چنین بر دل های شما مهر زده است.

 5- تقویت نکردن ایمان کودک و نوجوان ؛ لازم است والدین راه های مختلف خداشناسی را برای آنان بیان کنند  تا میل به پرستش درآنان شکوفا و آثار ایمان نمایان گردد.

کودک و نوجوانی که معنی و مفهوم ایمان به خدا را دریابد و در سایه عمل به تکالیف الهی ، شخصیت معنویش  رشد یابد ، به یقین انس و ارتباط با خدا و عبادت برایش حاصل خواهد شد.

6- بهره نگرفتن از روش ها و ابزارها؛ در دنیای امروزه بهره گیری از روش ها و ابزارهای مختلف در امر تربیت از جایگاه ویژه ای برخوردار است . تا حدی که بدون آنها امر تربیت مختل خواهد شد .

به همین دلیل در تربیت دینی از جمله نماز ، ضرورت دارد که والدین از ابزارها و روش های مفید و سازنده  که با فرهنگ اسلامی نیز تطبیق و هماهنگی دارد بهره گرفته تا در نهایت بتوانند فرزندانشان را به سوی  اعمال صالح ترغیب نمایند.

منبع : وبلاگ وصال پروانه ها



:: ادامه مطلب
چگونه کودکانی متدین تربیت کنیم
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 11 اسفند 1391 

در ارتباط با تربیت دینی و رشد اخلاقی کودکان، باید خود والدین عامل به واجبات و دوری کننده از محرمات باشند. با زبان ساده و کودکانه و به تدریج، نگرش دینی مطلوب را در آنها بوجود آورند و توجـه آنها را به جهان آفرینش و آفرینندۀ عالم جلب کنند. در این زمینه توجه به نکات  زیـر ضروری به نظر می‏رسد: 

1ـ خانواده در تفکر اسلامی، جایگاهی بسیار رفیع دارد. برخی امور در خانواده مهم و بعضی اهم‏اند؛ اما اموری است که با واژه اهم نیز نمی‏توان جایگاه آن را معلوم کرد که از جملۀ این امور تربیت دینی است. تربیت دینی قبل از عوامل دیگر از درون خانواده ریشه می‏گیرد و از طریق تاثیر گذاری خانواده تکوین می‏یابد. 

2ـ صفاتی که بویژه به وسیلۀ مادر به فرزند منتقل می‏شود، اکتسابات بعدی او را در زندگی جهت می‏دهد، در واقع بخش سخن بر ذات و تکوین و نوع رحمی است که کودک در آن شکل پیدا کرده است.

3ـ آغاز خلقت انسان که در کرۀ زمین با خانواده شروع شده، در واقع نشانگر این است که خانواده رکن عالم هستی بوده و خانواده است که به کل هستی جهت می‏دهد.

"""از نکات فــوق در می‏یابیم که در طـول زندگی انسان، هیچ یک از نهادها، سازمان‏ها و عوامل اثـرگذار بر انسان، نمی‏توانند با خانواده و اثرگذاری آن بر کودک (انسان) برابری کنند. والـدین به اندازۀ قابلیت‏ها و شایستگی‏های خود می‏توانند محصول با ارزشی از جهات مختلف به خصوص رشــد دینی، تربیتی و اعتقادی به یادگار بگذراند.

خداوند در قرآن به پاس این ارزش و اهمیت، حقوق والـدین را در کنـار توحید و خداشناسی قرار داده است."""

(سورۀ اسراء، آیۀ24)

با توجه به ارزش و قداست خانواده در می‏یابیم که خانه اولین مدرسۀ تربیت اخلاقی و دینی است و کودک به تدریح بر اساس مشاهدات روزمره، پایه‏های اخلاقی خود را پی ریزی می‏کند.

در محیط خانه کودک تعالیم خـوب و بــد را فرا گرفته و به این ترتیب زیر بنای اخلاقی او شکل می‏گیـرد. کودک همانند نهال تازه‏ای است که هر طور او را پرورش دهیم، همان گونه رشد می‏یابد.

(سادات محمد علی (رفتار والدین با فرزندان) انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، سال1382)

خانه، پرورشگاه اطـفال است؛ بنابراین اگر والدین و سایر اعضای خانواده دارای روش صحیح و اخلاق نیک باشند، کودکان خوب و به دنبال آن انسان‏های بزرگ، افــراد متعهد و فعال تربیت شده و به جامعه تحویل داده می‏شود و بالعکس.

لازم به ذکر است که اسلام پدران و مادران را در امر تربیت دینی و اخلاقی فرزندان خویش مسئول می‏داند.

پیامبر اکرم(ص) در اینباره می‏فرماید:

"ادبوا اولادکم فانکم مسئولون"."( سفینةالبحار ـ ماده ادب)"

حضرت علی(ع) نیز فرموده‏اند:

"اکرموا اولادکم و احسنوا آدابهم." "بحارالانوار، جلد23، صفحه 114"

تربیت دینی کودک در دوران قبل از دبستان، محدود به ایجاد انس به مسائل دینی است. به این معنا که کودک آنچه به طور منظم در محیط خانواده می‏بیند، نسبت به آن انس پیدا می‏کند و همین انس اولیــه، زمینه را بـرای پدید آمدن عادت و انجام فرایض دینی در مراحل بعــدی فــراهم می‏آورد.

مشاهدۀ آداب دینی و عبادات مذهبی بویژه نماز که در هر شبانه‏روز به طور منظم از طرف بزرگترها در محیط خانه انجام می‏شود، در ذهن و روان کودک نقش می‏بندد و با توجه به حس تقلید در او، مشاهده می‏شود که کودک از سال دوم زندگی از حـرکات والدین تقلید می‏کند. اگر انجام این حرکات با نوازش و تشویق والدین همراه باشد، بر رغبت کودک می‏افزاید.

همین تأثیرات روحی و خاطرات شیرین است که در آیندۀ کودک و جهت‏گیری بعدی او بسیار مؤثر خواهد بود.

"""نکتۀ قابل تأکید در اینجا این است که بنا به علایق دینی خود والدین، آنها نباید فرزندانشان را به زیـاده‏خواهی در این زمینه وا دارند. این یک روش صحیح نیست. بلکه بایــد زمینۀ انجـام داوطلبانۀ برخی آداب دینی را برای فرزندان خود فراهم کنند."""

(زرهانی/1385) در زمینۀ رشد عواطف دینی کودکان، می‏توان از ایجاد احساسات مذهبی در آنها استفاده کرد. احساسات مذهبی یکی از عمیق‏ترین گرایش‏های فطری در انسان است که اگر زمینۀ شکوفایی دینی را با دلایل ساده‏ای که برای فرزند قابل فهم باشد فراهم کنیم، قانع و راضی می‏شود.

هرگز نباید ذهن او را با استلال‏هایی که فراتر از درک ذهنی او هستند آشفته ساخت؛ زیرا ظرفیت ذهنی کودک از طریق ارائه دلایل مورد قبولش، جهان بینی او را شکل داده و بینش دینی او را هـدایت می‏کند.

ملکی حسن (تعلیم و تربیت کودک و نوجوان)، تهران، انتشارات مدرسه

 



:: ادامه مطلب
رابطه تربیت کودکان با نماز
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 11 اسفند 1391 

اگر انسان صبورانه نماز خوانده خشوع و خضوع داشته باشد، در زندگی نیز صبور شده و دچار عصبانیت نمی‌شود.

به گزارش نقدنیوز به نقل از مرکز خبر حوزه، خانم‌ دکتر سیما فردوسی در همایش مهارت‌های فرزند‌پروری که با موضوع ارتباط با فرزند در سالن همایش‌های اداره کل تبلیغات اسلامی قم برگزار شد، با بیان اینکه تربیت فرزند و ارتباط با آن یکی از مسائل مهم جامعه امروزی  است،‌اظهار داشت: برای این که بتوانیم در تربیت فرزندان موفق باشیم، در ابتدا باید بدانیم با آنها چگونه رفتار نماییم.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، صبوری را نخستین گام در ایجاد ارتباط با فرزندان معرفی و بیان کرد: والدین برای این که بتوانند فرزندان خوبی تربیت کنند، باید صبور بوده و زود عصبانی نشوند؛ برای تحقق این امر باید اصول این کار را  بدانیم و آن را تمرین کنیم.

*نماز با حوصله، تمرین صبر

وی صبورانه نماز خواندن را یکی  از راه‌های جلوگیری از عصبانیت برشمرد و اذعان داشت: اگر انسان صبورانه نماز بخواند و با خضوع و خشوع اعمال آن را به جا بیاورد، در زندگی نیز صبور می‌شود و زود عصبانی نخواهد شد.

دکتر فردوسی با بیان این که در تربیت کودک انسان باید ابتدا خود را تربیت نماید، خاطرنشان کرد: ما نمی‌توانیم به یک باره به کودک خود بگوییم که این کار را بکن یا آن کار را  نکن! اگر ما پرخاشگر و عصبانی باشیم، کودک ما نیز با چنین روحیه‌ای تربیت می‌شود.

*تربیت بیانی به تنهایی پاسخگوست

وی با تأکید بر این که در جامعه امروزی دیگر تربیت بیانی نمی‌تواند به تنهایی پاسخ‌گویی نیازهای کودکان باشد، بیان کرد: ما باید اصول تربیتی را بیشتر در رفتارمان به کودکان ارائه نماییم تا آنها رفتار ما را الگویی برای علمکرد خود قرار دهند.

این کارشناس امور تربیتی، همسو و هماهنگ‌بودن والدین را از دیگر ضروریات تربیتی برای کودکان معرفی و اظهار  کرد: والدین باید پیش از تربیت کودکان با هم صحبت کرده و قوانینی را برای کودک در نظر بگیرند  و هر دو بر اساس آن پیش روند. اگر هر کدام از والدین حرفی را بزند، کودک به سوی کسی می‌رود که امور  را ساده‌تر می‌گیرد.

وی با بیان این که مادر به تنهایی نمی‌تواند کودک را تربیت کند،‌ خاطرنشان کرد: این که مادر فکر کند، باید به تنهایی تربیت کودک را عهده‌دار باشد،‌ اشتباه است؛ هرچند که در سال‌های ابتدایی زندگی بتواند موفقیت‌هایی را کسب کند، ولی در سال‌های نوجوانی او دیگر به تنهایی نمی‌تواند فرزندش را تربیت نماید.

دکتر فردوسی در ادامه سخنان خود به دیگر ضرورت‌های تربیت کودکان اشاره و خاطرنشان ساخت:‌والدین در تربیت کودکان باید مهربان،‌ جدی و منطقی عمل کنند؛ نباید نسبت به کودکان خود سرد باشند یا حرف‌هایی غیر منطقی به آنها بگویند.

منبع : وبلاگ وصال پروانه ها

 



:: ادامه مطلب
والدین چگونه باید كودك را برای نماز خواندن آماده كنند؟
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : جمعه 11 اسفند 1391 

 

روایات نسبتاً زیادی در رابطه با نماز و سن شروع به آن وارد شده است.

در اینجا فرصت پرداختن به تك تك آنها نیست، اما می توان با دسته بندی و ذكر چند نمونه از هر كدام به نتایج  مطلوبی رسید. این روایات به لحاظ عبارات به كار رفته در آن به سه دسته تقسیم می شوند.

دسته اول روایاتی كه در آنها از لفظ «وجوب» برای شروع نماز استفاده كرده است.

دسته دوم روایاتی هستند كه لفظ «امر» به نماز و «مؤاخذه» برای آن را به كار گرفته است.

دسته سوم روایاتی هستند كه در آنها، اجازه تنبیه بدنی كودكان برای اقامه نمازشان داده شده است.

با جمع بندی روایات، برای آموزش نماز سه مرحله باید به ترتیب طی شود.

اگر او را پیش از تكلیف برای این مهم عادت ندهیم، به جا آوردن آن در ابتدای تكلیف، سخت، تكراری و به

 خصوص برای نماز صبح درد سرساز است. به خصوص اگر نوجوان در این رابطه با اصرار زیاد والدین

 مواجه شود منجر به لجبازی یا دروغگویی وی می شود و آن زمان، برای هدایت این نهال سركش كمی دیر  شده است و مشكل چند برابر!

اول: از زمانی كه كودك قدرت فهم نماز را پیدا می كند، باید آموزش نماز را آغاز كرد.

اگرچه این فهم به صورت اجمالی باشد. این مرحله تقریباً از پنج یا شش سالگی شروع و به شش تا هفت سالگی  ختم می شود.

 در این سنین نباید اجباری در كار باشد و فقط كودك را با نماز آشنا می كنیم.

شاید بتوان این اختلافی را كه در سن ابتدای شروع نماز است را به تفاوتهای رشد عقلی كودكان برگرداند.

دوم: این مرحله از شش یا هفت سالگی شروع و به نه الی ده سالگی ختم می شود.

 در این مرحله، آموزش نماز به صورت جدی و به روش مستقیم است.

دراین روش والدین نماز آنان را تحت نظر می گیرند و در صورت اهمال كاری آنان را مؤاخذه می كنند.

سوم: این مرحله آخر از نه یا ده سالگی شروع شده و تا بلوغ ادامه دارد. نماز خواندن برای كودك در این سنین  امری كاملاً جدی محسوب شده و تا آنجا بر آن تأكید می شود كه برای ترك نماز ممكن است، تنبیه بدنی شود.

 این مرحله ای است كه كودك كاملاً با احكام و فواید و آثار نماز هم آشنا می شود و استدلالهای بزرگترها در او  كارگر می افتد.


این روایات به صورت كلی سنین شروع به آموزش نماز را مطرح و به صورت خیلی اجمالی حدود انتظار  والدین را در هر مرحله بیان كردند.

 اما اینكه آموزش به چه صورتی باید شروع شود را روشن نكرده اند. به عبارت دیگر، در این روایات بیان  نشده است كه ایا به كودك پنج، شش ساله، نماز كامل آموخته شود یا آموزش به صورت گام به گام باشد.

در روایتی كه عبدالله بن فضاله از امام صادق (علیه السلام)نقل می كند، روش این آموزش با لحاظ سن به تفصیل بیان شده است و ذكر آن روایت و بررسی آن خالی از لطف نیست.

آنگاه كه پسر سه ساله شد به او می گویند، هفت بار بگو «لا اله اله الله»، وقتی سه سال و هفت ماه و بیست روز شد به او می گویند هفت بار بگو «محمد رسول الله» وقتی چهار ساله شد به او می گویند هفت بار بگو «صلی الله علی محمد و آل محمد».

آنگاه كه پنج سالش تمام شد از او می پرسند، دست چپ تو كدام و دست راست تو كدام است؟

 اگر جواب صحیح داد او را رو به قبله كرده و می گویند: سجده كن و رهایش می كنند تا شش ساله شود.

وقتی كه شش سالش تمام شد، ركوع و سجود را به او می آموزند و به نمازش وامی دارند تا هفت ساله شود.

 وقتی هفت ساله شد به او می گویند: دو دست و صورتت را بشوی؛ آن وقت به او می گویند: نماز بخوان تا نه

 سالش تمام شود. در آن هنگام وضو و نماز را به او می آموزند و برای آن او را می زنند.

هرگاه وضو و نماز را آموخت، خداوند والدینش را مشمول رحمت خود می كند.

این روایت مراحل شروع آموزش نماز را از مبانی اعتقادی آن آغاز می كند، یعنی این مبانی زمینه ساز آموزش  نماز كودك تا چهار سالگی است. مرحله بعدی وقتی است كه كودك قدرت تشخیص دست چپ و راستش را  دارد و این سن پنج سالگی معرفی شده است.

 به او در این سن سجده كردن را كه اصل این عبادت است می آموزند.

مرحله سوم از شش سالگی شروع شده كه صورت نماز را یك سال تمرین می كند.

سپس با تمام شدن هفت سالگی ، علاوه بر صورت نماز، شستن دست و صورت را هم بر تمرینات  او می افزایند.

بالاخره در مرحله نهایی، به كودكی كه چهار سال به تمرین اعمال و حركات نماز پرداخته، آموزش كامل وضو و نماز داده می شود و او را برای ترك این كار مؤاخذه می كنند و ممكن است در صورت لزوم از تنبیه بدنی  هم استفاده كنند و به این صورت این عبادت، عادتی پایدار در كودك خواهد شد.(1)

پی نوشت: سوره ابراهیم /۴۰

منبع : وبلاگ وصال پروانه ها



:: ادامه مطلب
 

 


 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894199
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396