كتاب | آشنايي با نماز |
------------------------------------------------------------------
-----------------------------------------------------------------
:: ادامه مطلب
به پایان جزوه رسیدیم.
ولى ... در آغاز راهیم.
راه انسان شدن، كمال یافتن، بندگى كردن، مسلمان زیستن، خدا را بر خود سرپرست و حاكم دانستن و خدا را خالصانه پرستیدن.
نماز، انس ما با پروردگارماست، آن را سست نگیریم.
نماز، سخن گفتن «بنده» با «خالق» است، آن را دوست بداریم.
نماز، غذاى روح ماست، فراموشش نكنیم.
حضور قلب و توجّه، روح و جان نماز ماست، در نماز خدا را به یاد داشته باشیم.
نماز، بازدارنده از فحشاء و منكر است، بیشتر از آن بهره بجوئیم.
نماز، برترین عبادت، مهمترین فریضه و عاشقانهترین نیایش و پرستش یك انسان با معبود خویش است، آن را یكى از اساسىترین «كار»هاى خود بدانیم.
بدون نماز، روح خسته مىشود، امیدها سست مىگردد و دل و جان انسان، بىنشاط و فرسوده مىشود.
... اگر تاكنون نسبت به نماز، كوتاهى و سستى كردهایم، راه حیران و توبه باز است، تصمیم بگیریم، «امّت محمّد»، «شیعه على»، «پیرو حسین» و «منتظر امام زمان» باشیم. این پیشوایان، رسالت و جهاد و شهادت و غیبتشان، براى احیاى دین و پیوند انسانها با خدا است.
«نماز» را جدّى بگیریم ... انشاءاللّه
:: ادامه مطلب
اصل نماز واجب است و به جماعت خواندن آن، مستحب مىباشد وبسیار به آن سفارش شده است. به جز نمازهاى واجب روزانه، نمازهاى مستحبى هم وجود دارد كه در شب و روز خوانده مىشود و به «نافله» مشهور است، نمازهاى مستحب دیگرى هم در ایّام و مناسبتهاى مختلف تأكید شده است.
عشق به عبادت، باید انسان موحّد و خداجوى را به نمازهاى مستحب و نافله و نماز شب بكشاند و تنها به واجبات، اكتفا نكند.
پاداشى كه براى نماز جماعت است، به توصیف نمىآید. آن هم حضور در جماعت مسلمین در مسجد كه خانه خداست.
نماز جمعه، كه هفتهاى یكبار برگزار مىشود، غیر از جنبه عبادى و پرستش، جنبه اجتماعى و سیاسى و فرهنگى هم دارد و صفوف مسلمانان را متّحد و توطئههاى تفرقهافكنان را خنثى و تبلیغات سوء دشمنان را بى اثر مىكند.
نماز جمعه و جماعت، رمز شكوه و عظمت مسلمین است.
نماز جماعت، زمینه شناخت افراد و نیازها و مشكلات، و همكارى براى حلّ مسائل مسلمین است.
نماز جماعت، هر چند كوتاه و با تأخیر خوانده شود، به مراتب از نماز به تنهایى، هر چند طولانى و در اوّل وقت باشد، ثواب و ارزش بیشترى دارد.
در صفوف جمعه و جماعت، همه همدل و هماهنگ و در كنار هم متحّد مىشوند.
خودخواهىها و خودمحورىها در «جمع»، ذوب مىشود.
رحمت خداوند نیز به جمع مؤمنان، بیشتر شامل مىگردد.
در حدیث آمده است: هر كه نداى نماز جماعت را بشنود ولى به آن اعتنا نكند، نمازش بى ارزش است.(50)
شركت دائم در نماز جماعت، انسان را از نفاق و دورویى بیمه مىكند.(51)
50) وسائل، ج 5 ص 375 .
51) من لا یحضره الفقیه، ج 1 ص 377 .
:: ادامه مطلب
نماز كه پایان یافت، خوب است انسان به دعا و نیایش و امور دیگرى بپردازد كه مكمّل نماز است، و فورى برنخیزد و نماز را رها نكند. این برنامههاى مستحبى پس از نماز را «تعقیبات» مىگویند.
در كتابهاى دعا، براى هر نمازى دعاها و تعقیبهاى خاصّى بیان شده، و نیز تعقیباتى كه میان همه نمازها مشترك است.(49)
خواندن قرآن پس از نماز، استغفار كردن، صلوات فرستادن، دعاهاى مختلف خواندن، از خداوند حاجت طلبیدن، تسبیحات حضرت زهراعلیها السلام، سجده شكر و ... جزء تعقیبات به حساب مىآید.
تسبیح حضرت زهرا علیها السلام كه زیاد به آن سفارش شده، آنست كه پس از هر نماز، 34 مرتبه اللَّه اكبر، 33 مرتبه الحمدللَّه و 33 مرتبه سبحان اللَّه گفته شود. این ذكر را كه ثواب بسیارى دارد، رسولخداصلى الله علیه وآله به دختر گرامىاش حضرت فاطمه علیها السلام یاد داد. از این جهت به تسبیحات حضرت زهرا مشهور است.
كسى كه شیفته نماز و دوستدار خداست، پس از نماز، این رابطه را فورى قطع نمىكند و همچنان به دعا و مناجات مىپردازد.
«سجده شكر» یكى دیگر از این تعقیبات است. سر بر سجده نهادن، الحمدللَّه و شكراًللَّه گفتن، العفو گفتن، یارب، یارب گفتن، از خدا مغفرت خواستن، از نعمتهایش سپاسگزارى كردن. این نیز ادب و معرفت نمازگزار را مىرساند.
البتّه سجده شكر، یك نمونه از سپاس نعمتهاست، وگرنه به شكلهاى مختلف مىتوان سپاسگزار نعمتهاى خدا بود. كه دورى از گناه، از بهترین نمونههاى شكر است.
49) به مفاتیح الجنان رجوع كنید.
:: ادامه مطلب
پس از نگاهى گذرا و سریع به نماز، به مراحل پایانى آن مىرسیم.
پس از آخرین سجده، دو زانو نشسته و با تشهّد، به رسالت و عبودیّت پیامبر و یكتایى خدا شهادت مىدهیم. بر آن حضرت درود مىفرستیم و سلام مىگوئیم.
سلام به بندگان شایسته خدا، به فرشتگان الهى و به هر كس كه شایسته سلام باشد.
سلامهاى نماز ما، پیوندى است با رسول خدا و مؤمنان راستین، پیمانى است با پاكىها و راستىها و پاكان و صادقان.
پیوند با رسول اللَّه و دودمان پاك او را همواره تكرار مىكنیم، حتّى در تشهّد نماز. دین بدون ارتباط با اهلبیت، ناقص است و نماز بدون درود بر آنان، باطل مىباشد. این اهمیّت پذیرى رهبرى صحیح را مىرساند. شهادت ما به رسالت حضرت محمد صلى الله علیه وآله و درود فرستادن بر امامان از اهلبیت او، بیعتى با خط صحیح رهبرى در مسیر خدا و قرآن است.
حضرت رسول، سلام ما را مىشنود و پاسخ مىدهد، هر چند ما آن را درك نكنیم، و چه موهبتى بالاتر از این، كه ما به برترین انسان عالم، یعنى حضرت محمد صلى الله علیه وآله سلام دهیم، و او سلام ما را جواب دهد!
سلام نماز ما، اظهار ادب به پیشگاه آن حضرت و قدردانى از زحماتى است كه براى هدایت ما كشیده است.
:: ادامه مطلب
سرمشق ما در زندگى، در معاشرت، در جهاد و در عبادت، پیشوایان معصومند.
نماز آنان نیز براى ما الگو است.
هر چه انسان خداشناستر باشد، عبادتش عمق بیشتر داشته و عاشقانهتر و عارفانهتر خواهد بود.
پیامبران و اولیاء خدا، بخاطر عشقى كه به خدا داشتند، بیش از همه عبادت مىكردند. همواره به یاد خدا بودند، سجدههاى طولانى، ركوعهایى مستمر، نماز شبهایى همراه با گریه و دعاهایى از دل برخاسته داشتند.
دلیل آنكه حضرت ابراهیم به مقام «دوستى خدا» رسید و «خلیل اللَّه» شد، سجدههاى طولانى او بود.(37)
حضرت موسى، پس از هر نماز، سمت راست و چپ صورت خود را بر خاك مىنهاد.(38)
امام كاظم علیه السلام بعد از نماز صبح، سر به سجده مىگذاشت و تا پاسى از روز، در حال سجده بود.(39)
امام سجاد علیه السلام در سجده به قدرى نام خدا را تكرار مىكرد و سجده را طول مىداد كه وقتى سر بلند مىكرد، بدنش خیس عرق بود.(40) به آن حضرت از آن جهت «سجّاد» گفتهاند كه سجدههایى طولانى داشت و آثار سجده در پیشانى و مواضع سجودش آشكار بود.(41)
حضرت على علیه السلام آن قدر ركوع طولانى داشت كه عرق، از ساق پاى او جارى مىشد.(42)
پیامبر خدا، شیفته نماز بود و چنان دلبسته به آن بود كه براى رسیدن وقت نماز، لحظه شمارى مىكرد و چون وقتش مىرسید، چنان بود كه گویا كسى را نمىشناسد، و به نماز مىشتافت.(43)
آن حضرت مىفرمود:
خداوند، نور چشم مرا در نماز قرار داده و آن را در نظرم محبوب ساخته است. انسان گرسنه و تشنه وقتى آب و غذا مىخورند، سیر و سیراب مىشوند ولى من هرگز از نماز، سیر نمىشوم.(44)
وقتى آن حضرت نماز مىخواند، دلش لرزان و هراسناك بود و از خوف خدا مىلرزید.(45)
رسول خدا، بخش عمدهاى از شب را به عبادت مىگذراند.
حضرت على علیه السلام در نماز، از خود بیخود مىشد و رنگ از چهرهاش مىپرید.
پیامبر صلى الله علیه وآله مىفرمود: من بهشت را براى شما ضمانت مىكنم، به شرط آنكه مرا با سجدههاى طولانى یارى نمائید.(46)
قرآن، سیماى یاران حضرت محمد صلى الله علیه وآله را چنین بیان مىكند:
«تراهم ركّعاً سجّداً یبتغون فضلاً من اللَّه و رضواناً سیماهم فى وجوههم من اثر السجود»(47)
همراهان پیامبر را مىبینى كه اهل ركوع و سجودند، رحمت و رضاى خدا را مىطلبند، و اثر سجود بر سیمایشان آشكار است.
امام صادق علیه السلام جز بر خاك مزار امام حسین علیه السلام سجده نمىكرد، و مىفرمود: سجده بر تربت حسین علیه السلام نورانیّتى دارد كه همه پردههاى مانع را پاره مىكند.(48)
روشن است كه سجده بر تربت سیدالشهداء، الهام دهنده فداكارى در راه دین و جهاد و شهادت در راه خدا است و نمازگزار را با فرهنگ شهادت و مبارزه كه در كربلا جلوه كرد، آشنا مىسازد.
درباره نماز اولیاء خدا و انسانهاى والا، نمونه بسیار است كه در این خلاصه نمىگنجد.
امید است كه حالات معنوى آن پیشوایان، سرمشق ما باشد.
37) مستدرك وسائل، ج 1 ص 329 .
38) قصارالجمل.
39) قصارالجمل.
40) بحارالانوار، ج 82 ص 137 .
41) وسائل، ج 4 ص 977 .
42) بحارالانوار 7 ج 82 ص 110 .
43) سنن النبى، ص 251 .
44) سنن النبى، ص 269 .
45) سنن النبى، ص 269 .
46) مستدرك وسائل، ج 1 ص 329 .
47) سوره فتح، آیه 29 .
48) بحارالانوار، ج 103 ص 135 .
:: ادامه مطلب
هر چیزى جسمى دارد و روحى.
روح نماز، «حضور قلب» است و نماز بى توجّه و حضور قلب، تنها یك سرى الفاظ و حركاتى است كه انجام مىگیرد.
حضور قلب آنست كه انسان در نماز، توجه قلبى به خدا داشته باشد و از یاد او غافل نشود و هر لحظه و در تمام جملات و حركات نماز، بداند چه مىگوید، چه مىخواهد، معنى حركات و افعالش چیست، رو به چه كسى ایستاده، قبلهاش كجاست، چرا نماز مىخواند و در برابر چه خداى عظیمى به نیایش و پرستش و حمد و ثنا و ذكر و دعا ایستاده است.
اگر ذهن انسان به مسائل دیگر مشغول باشد،
اگر حواس انسان پرت شود،
اگر هر صدایى، هر منظرهاى، هر رفت و آمدى، هر نوشته و خط و نقاشى و صحنهاى، او را به خود مشغول كند و یادش رود كه در حال نماز است و كجا ایستاده و چه مىگوید، معناى این نداشتن حضور قلب است.
یكى از راههاى كسب حضور قلب، دانستن معناى نماز و در نظر آوردن ترجمه كلماتى است كه انسان در نماز مىگوید.
راه دیگر، انتخاب مكانى براى نماز است كه رفت و آمدها و سر و صداها، صحبتها، عكسها و تابلوها، او را به خود مشغول نسازد.
راه دیگر، انجام مستحباتى است كه پیش از نماز و هنگام نماز، رعایت آنها به نمازگزار حالت توجّه بیشترى مىدهد و او را به یاد خدا و بندگى خویش مىاندازد.
وقتى به ملاقات یك شخصیّت برجسته مىروید، بهترین لباس را مىپوشید و مؤدّب در نزد او مىایستید و یا مىنشینید و از هر كارى كه برخلاف ادب باشد، پرهیز مىكنید، به سخنان او كاملاً گوش مىدهید و به آنچه خودتان مىگوئید، كاملاً توجّه دارید و در سراسر لحظه دیدار، آن شخص در نظرتان است.
خدا برترین موجود است و هستى همه موجودات به او بستگى دارد. ما، بندهاى نیازمند و ناتوان، كه از نعمتهاى او برخورداریم، به شكرانه نعمتهایش به عبادت و نماز مىایستیم.
توجّه به این «جایگاه» كه ما در مقابل «اللَّه» داریم، دل را نرم مىكند، خضوع و خشوع و فروتنى مىآورد.
نماز، «ذكر خدا» است. هر چه بیشتر دلمان حاضر و قلبمان متوجّه عظمت خدا و نیاز خودمان باشد، نمازمان سازندهتر است.
به یاد داشته باشیم، كه ركوع، خم شدن در مقابل عظمت آفریدگار است.
سجده ما، هماهنگى با همه هستى است كه در پیشگاه خدا تسلیم و خاضع و مطیعاند.
تسبیح ما، هم صدایى با همه ذرات عالم است كه خدا را تسبیح مىگویند و سجده مىكنند.
تسبیح گوى او نه بنى آدم است و بس
هر بلبلى كه زمزمه بر شاخسار كرد
نه تنها ما كه همه جهان، به زبان خاصّ خود، خدا را تقدیس و تسبیح مىكنند و وجود هر یك نشانه یكتائى، حكمت و قدرت اوست.
هر گیاهى كه از زمین روید
«وحده لا شریك له» گوید حضور قلب، جان نماز است.
بكوشیم كه در عبادتمان، هنگام نماز، جز به خدا نیندیشیم، و حواسمان و فكر و دلمان را جاى دیگرى نبریم.
هم به لطفش امیدوار باشیم. و هم از عذابش، هراسان. بین حالت بیم و امید (خوف و رجاء) باشیم.
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2895659
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396