| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
تفسیر نماز » «اَلرَّحْمنِ الرَّحیمِ»
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 

ترجمه این دو كلمه به «بخشنده مهربان» ترجمه كامل و رسائى نیست، زیرا به قول علاّمه شهید مطهّرى، بخشنده مهربان ترجمه جواد و رئوف است، نه رحمن و رحیم و اصولاً براى این دو كلمه، واژه معادلِ فارسى یافت نشده است.
 گرچه «رحمن» و «رحیم» هر دو از ریشه «رحمة» گرفته شده‏اند، امّا «رحمن» به رحمتِ گسترده الهى گفته مى‏شود كه ابتدائى است و همه انسان‏ها را شامل مى‏شود، ولى «رحیم» رحمتى است كه به عنوان پاداش و نتیجه كارهاى خوب تنها بر نیكوكاران نازل مى‏شود. لذا به فرموده امام صادق‏علیه السلام خداوند نسبت به تمام مخلوقات «رحمن» است، اما تنها به مؤمنان رحیم است. خداوند رحمت را بر خود واجب كرده است: «كَتبَ عَلى نَفسِهِ الرَّحمَة»(197) چنانكه پیامبر و كتاب او نیز براى هستى، رحمت است: «رَحْمَةً لِلْعالَمینَ»(198)
 پرورش و تربیت او بر اساس رحمت است و كیفر و عقوبت او نیز همچون چوب معلّم لازمه تربیت است. بخشیدن گناهان و قبول توبه بندگان و عیب‏پوشى آنان و دادن فرصت براى جبران گذشته همه مظاهر رحمت فراگیر او هستند.
 اصولاً هستى  جلوه رحمت اوست و هرچه از جانب او به هر موجودى برسد لطف و رحمت است، لذا همه سوره‏هاى قرآن با «بسم‏اللّه الرحمن الرحیم» آغاز مى‏شود.
 «الرحمن ‏الرحیم» در كنار «ربّ‏ العالمین»، یعنى تربیت الهى بر اساس لطف و رحمت است، چنانكه تعلیم او نیز بر پایه رحم و مهربانى است: «اَلرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرآنَ»(199) خداىِ مهربان قرآن را به بشر تعلیم كرد. و این خود درسى براى ما انسان‏هاست كه معلّم و مربّى باید همواره مهربان و رحیم باشد.


197) سوره انعام، آیه 12.
198) سوره انبیا، آیه 107.
199) سوره الرحمن، آیه 2.



:: ادامه مطلب
تفسیر نماز » «اَلْحَمدُ لِلَّهِ»
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 

كلماتِ «حمد»، «مدح» و «شكر»، گرچه در ظاهر یك معنى دارند، اما هركدام در جاى خاصى بكار مى روند. مثلاً: كلمه «مَدح» به معناى ستایش است، چه ستایش به حق باشد و چه از روى چاپلوسى و ناحق، چه بخاطر كمالاتِ فرد باشد و چه از ترس و طمع و یا اغفال و خودشیرینى.
 كلمه «شكر»، سپاس در برابر خیر و نعمتى است كه از دیگران به انسان رسیده است.
 اما در كلمه «حَمد»، علاوه بر ستایش و سپاس، معناى دیگرى نیز نهفته و آن پرستش است. سپاس و ستایشى كه به حدّ پرستش برسد، حمد است و لذا مدح و شكر دیگران جایز است، اما حَمد مخصوص خداست، زیرا پرستش مخصوص اوست.
 گرچه بعد از «الحمدلِلَّه» چهار وصف براى خدا آمده است: «ربّ‏العالمین»، «الرّحمن»، «الرّحیم»، «مالك یوم‏الدین» كه نشان مى‏دهد انسان باید بخاطر این الطاف و عظمت الهى، حمدگوىِ خدا باشد، اما قبل از هر چیز كلمه «لِلَّه» آمده است، یعنى حمد تنها براى اوست چون تنها او شایسته حمد است، بر فرض هم كه چنین اوصافى در كنارش نیامده باشد.

 گر از دوست چشمت به احسان اوست‏
تو در بند خویشى نه در بند دوست‏



:: ادامه مطلب
تفسیر نماز » «رَبِّ العالَمینَ»
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 

خداوند، پروردگار همه هستى است. آنچه در آسمانها و زمین و میان آنهاست، پروردگارشان اوست: «رَبُّ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما»(191) و «هُوَ رَبُّ كُلِّ شَى‏ءٍ»(192)
 حضرت على‏علیه السلام در تفسیر «عالَمین» مى‏فرمایند: «من الجمادات و الحیوانات» یعنى او پروردگار جماد و حیوان، جاندار و بى‏جان است.
 گرچه گاهى مراد از «عالَمین» در قرآن، انسان‏ها هستند، امّا بیشتر موارد، عالَم به معناى مخلوقات و عالمین به معناى تمام مخلوقات استعمال شده است. از این آیه فهمیده مى‏شود پروردگار تمام هستى اوست و آنچه در جاهلیت و در میان بعضى ملّت‏ها اعتقاد داشتند كه براى هر نوعى از موجودات، خدائى مستقل است كه «ربّ‏النّوع» آن پدیده است، فكرى باطل است.
 خداوند براى همه موجودات پس از آفرینش، مسیرى براى رشد و تكامل تعیین نموده و تربیت الهى همان مسیر هدایت اوست. «رَبُّنَا الَّذى‏ اَعْطى‏ كُلَّ شَى‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏»(193) پرودگار ما كسى است كه به همه موجودات نعمت وجود بخشیده و سپس آنها را به سوى كمال هدایت نموده است. اوست كه به زنبور عسل یاد داده از چه گیاهى بمكد و به مورچه آموخته چگونه قوت زمستانى خود را ذخیره كند و بدن انسان را چنان آفریده كه بطور خودكار خون‏سازى كند.
 آرى چنین خداوندى شایسته سپاس وستایش است. یكى از ویژگى‏هاى انسان آن است كه در برابر جمال و كمال و زیبائى، ستایش و در برابر نعمت‏ها و احسان‏ها تشكر مى‏كند. خداوند متعال، بخاطر كمال و جمالش شایسته ستایش و بخاطر احسان و اِنعامش لایق شكرگزارى است. البتّه تشكر از خدا، منافاتى با سپاسگزارى از مخلوق ندارد، به شرط آنكه به امر خدا و در مسیر خدا باشد. گرچه درواقع هر كس با هر زبانى هرگونه ستایشى از دیگران مى‏كند، در حقیقت منشأ و سرچشمه آن را حمد مى‏كند.
 «ربّ العالَمین» یعنى رابطه خداوند با مخلوقات رابطه‏اى دائمى و تنگاتنگ است.
 «ربّ العالَمین» یعنى امكان رشد و تربیت براى همه وجود دارد. نه‏تنها خوبان كه بدها نیز در حال بهره‏گیرى از نعمت‏هاى الهى هستند. «كُلاًّ نُمِدُّ هؤلاءِ وَ هؤُلاءِ»(194) خداوند مى‏فرماید: ما همه را كمك مى‏كنیم و میدان را براى همه باز گذاشته‏ایم تا هركس به هر هدفى كه دارد برسد. البتّه چون دنیا دار تزاحم و موانع است، طبیعى است كه همه كس به همه آرزوهایش نمى‏رسد.
 «ربّ العالمین» یعنى خداوند هم مالكِ هستى است هم مدبّر آن. كلمه «ربّ» یا از ریشه «رَبَىَ» به معناى رشد و تربیت گرفته شده و یا از واژه «رَبَّ» به معناى صاحب. خداوند هم صاحب جهان است هم مربّى و مدبّر آن. «لَهُ الْخَلْقُ وَالْاَمر تَبارَك اللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ»(195) هم آفرینش از اوست هم اداره آن و هم پرورش‏دهنده همه اوست.
 طبق روایات كلمه «الحمدلِلّه ربّ العالمین» بهترین تشكر از نعمت‏هاى خداوند است و لذا سفارش شده قبل از هرگونه دعا و درخواستى از خدا، حمد خدا كنید وگرنه دعا ناقص است. نه تنها در آغازِ دعا و نیایش، بلكه اهل بهشت در پایان كار همان شعار را تكرار مى‏كنند كه: «وَ آخِرُ دَعْویهُمْ اَنِ الْحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ»(196)


191) سوره مریم، آیه 65.
192) سوره انعام، آیه 164.
193) سوره طه آیه 50.
194) سوره اسراء، آیه 20.
195) سوره اعراف، آیه 54.
196) سوره یونس، آیه 10.



:: ادامه مطلب
تفسیر نماز » واژه اللّه‏
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 

 بعضى ریشه «اللّه» را از «اَلِهَ» به معناى «عَبَدَ» دانسته ‏اند و «اللّه» را به معبود واقعى معنى كرده ‏اند كه تمام كمالات را دارا باشد.
 امّا بعضى ریشه آنرا «وَلِهَ» دانسته‏اند كه بمعناى دلباختگى و عشق و حیرت است. بنابراین كلمه «اللّه» یعنى ذات مقدسى كه جذبه او همه را متحیر و شیفته خود ساخته است.
 باید توجه داشت كلمه «خدا» یا «خداوند» ترجمه‏اى كامل براى كلمه «اللّه» نیست، زیرا «خدا» در اصل «خودآى» بوده كه در فلسفه، واجب‏الوجود گفته مى‏شود و كلمه «خداوند» نیز بمعناى صاحب است. چنانكه در ادبیات فارسى مى‏گوییم: «خداوندِ خانه» یعنى صاحبِ خانه.
 و ناگفته پیداست كه معناى صاحب یا وجودِ واجب براى ترجمه اللّه كوتاه و نارساست. بلكه «اللّه» یعنى ذاتى كه شایسته عشق و پرستش است، زیرا همه كمالات را در بر دارد.
 در قرآن حدود صد نام براى خدا آمده است كه «اللّه» جامع‏ترین آنهاست. اصولاً نام‏هاى خداوند هر كدام اشاره به صفتى از صفات خدا دارد، نه آنكه فقط یك علامت و نشانه‏اى براى خدا باشد. نام‏هاى افراد بشر مختلف است، بعضى نامها فقط علامت‏اند و هیچ نظرى به معناى لفظ و مطابقت آن معنى با صفات آن شخص ندارند، بلكه گاهى هم مخالفت دارند مثل آنكه اسم شخص بسیار دروغگویى، صادق باشد!
 اما گاهى نام یك شخص علاوه بر آنكه اسم اوست، وصف او نیز هست و اشاره به صفات و كمالات او دارد مثل، اسم صادق براى انسان راستگو.
 بعضى نامها مثل صداى زنگ ساعت تنها علامت فرارسیدن زمان است، اما بعضى نامها نظیر صداى مؤذّن هم علامت است و هم محتوا دارد.
 قرآن مى‏فرماید: «وَ لِلّهِ الاَسْماءُ الحُسنى‏»(189) یعنى نام‏هاى نیكو و بهترین نامها مخصوص خداست. در روایات 99 نام براى خدا ذكر شده كه به عنوان اسماء حسنى‏ معرفى شده‏اند و آمده است هركس خدا را با این نامها بخواند دعایش مستجاب مى‏شود.(190) و در دعاى جوشن‏كبیر خدا را با هزار نام و صفت مى‏خوانیم.
 آمدن دو كلمه «رحمن» و «رحیم» بدنبالِ «اللّه» رمز آن است كه انسان كار خود را با امید به لطف و رحمت الهى آغاز كند و بداند كه منشأ همه امیدها و رحمتها خداست.
 شروع كار با الفاظ رحمت، رمز آن است كه اصل و بناى الهى بر لطف و رحمت است و سزاوار است كه انسان از سرچشمه رحمت الهى استمداد كند.
 رحمن، نام مخصوص خداست زیرا تنها رحمت او گسترده و فراگیر و همیشگى است. دیگران یا رحمتى ندارند و یا گسترده نیست، علاوه بر آنكه دیگران اگر هم چیزى مى‏بخشند توقع پاداش دنیوى یا اخروى دارند، علف مى‏دهند تا شیر بدوشند!
 در مورد دو واژه «الرّحمن» و «الرّحیم» در ذیل آیه «الرّحمن الرّحیم» بیشتر سخن خواهیم گفت.


189) سوره اعراف، آیه 180.
190) تفسیر نمونه، ج 7، ص 27.



:: ادامه مطلب
تفسیر نماز » بسم‏ اللّه‏
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 

 بسم اللّه، نشانگر رنگ وصبغه الهى وبیانگر جهت‏گیرى توحیدى ماست.
 بسم ‏اللّه، رمز توحید و به نام دیگران رمز كفر و به نام خدا و دیگران نشانه شرك است. نه دركنار نام خدا، نام دیگرى را ببریم و نه به جاى نام او نام دیگرى قرار دهیم. معناىِ «سَبِحّ اسْمَ رَبّك» آن است كه حتى اسم پروردگار نیز باید از هر شریكى منزّه باشد.
 
بسم ‏اللّه، رمز بقا و دوام است و هرچه رنگ خدایى نداشته باشد فانى است.(188)
 بسم ‏اللّه، رمز عشق به خدا و توكّل به اوست.
 
بسم ‏اللّه، رمز دورى از تكبر و اظهار عجز به درگاه خداست.
 بسم ‏اللّه، رمز بیمه‏كردن كارها با نام خداست.
 
بسم ‏اللّه، رمز قداست بخشیدن به كارهاست.
 
بسم ‏اللّه، رمز ذكر و یاد همیشگى خداست كه خدایا ترا در هیچ حال فراموش نمى‏كنم.
 بسم‏ اللّه، بیانگر هدف انسان است كه خدایا هدفم تو هستى، نه مردم، نه دنیا و نه هوسها.
 بسم‏ اللّه، یعنى فقط و فقط از او استمداد مى‏جویم نه دیگران.
 
بسم ‏اللّه، بیانگر آن است كه محتواى سوره از مبدأ حق و مظهر رحمت نازل شده است.


188) كُلُّ شَئ هالِكٌ اِلاّ وَجْهه». سوره قصص، آیه 88.



:: ادامه مطلب

 گرچه بعضى افراد، بسم ‏اللّه را جزء سوره ندانسته و یا قرائت آن را در نماز ترك كرده‏اند، اما مورد اعتراض مسلمین واقع شده ‏اند. چنانكه معاویه روزى در نماز بسم ‏اللّه را نگفت، مردم به او اعتراض كرده و گفتند «اَسَرَقْتَ اَمْ نَسیتَ؟!» آیه را دزدیدى یا فراموش كردى؟(186)
 فخر رازى در تفسیر خود شانزده دلیل مى‏آورد كه بسم‏اللّه جزء سوره حمد است و آلوسى نیز در تفسیر خود این اعتقاد را دارد. احمدبن حنبل نیز در مُسند خود آورده است كه بسم ‏اللّه جزء سوره است.
 به اعتقاد اهل بیت رسول‏ اللّه صلوات ‏اللَّه ‏علیهم‏ا جمعین، كه صد سال سابقه بر رهبران فقهىِ مذاهب اهل تسنّن دارند و در راه خدا به شهادت رسیده و در قرآن نیز بر عصمت و پاكى آنها تصریح شده است، جمله «بسم‏اللّه‏الرّحمن‏الرّحیم» خود آیه‏اى مستقل و جزء سوره است.
 امامان معصوم‏علیهم السلام اصرار داشتند كه در نماز «بسم‏اللّه» را بلند بگویند و امام باقرعلیه السلام در مورد كسانى كه آیه بسم‏اللّه را در نماز نمى‏خواندند و یا جزء سوره نمى‏شمردند فرمود: «سَرقوا اَكرم آیة»(187) بهترین آیه قرآن را به سرقت بردند!
 علامه شهید مطهرى در تفسیر سوره حمد، ابن‏عباس، عاصم، كسائى، ابن‏عمر، ابن‏زبیر، عطاء، طاووس، فخر رازى و سیوطى را از جمله كسانى معرفى مى‏ كند كه بسم‏اللّه را جزء سوره مى‏ دانسته‏اند. البتّه در ابتداى سوره برائت (سوره توبه)، بسم‏اللّه نیامده است كه به فرموده حضرت على‏علیه السلام بخاطر آن است كه بسم‏اللّه كلمه امان و رحمت است و با اعلام برائت از مشركین سازگار نیست.


186) مستدرك حاكم، ج 3، ص 233.
187) مسند احمد، ج 3، ص 177 و ج 4، ص 85.



:: ادامه مطلب
تفسیر نماز » چرا هر كارى را با «بسم ‏اللّه» شروع كنیم؟
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 
 همانگونه كه محصولات یك كارخانه آرم و علامت مخصوص آن كارخانه را دارد و مثلاً یك كارخانه چینى‏سازى علامت خود را روى تمام ظروف مى‏زند، چه ظرفهاى بزرگ و چه كوچك، و یا هر كشورى پرچمى مخصوص به خود دارد كه هم بر فراز ادارات و پادگانها برافراشته است و هم بر فراز كشتى‏ها و هم بر روى میز ادارى كارمندان، نام خدا و یاد خدا نیز آرم و نشانه مسلمانى است و جمله «بسم‏اللّه» علامت و رمز این مسلمانى است و در هر كارى، چه بزرگ و چه كوچك و در هر مكانى، چه مسجد و چه كارخانه و در هر زمانى، چه صبح و چه شام، این كلام مبارك بر زبان مسلمان جارى است و لذا در حدیث مى‏خوانیم: «بسم‏اللّه» را فراموش نكن، حتى در نوشتن یك بیت شعر. روایاتى نیز در پاداش كسى كه براى اوّلین بار «بسم‏اللّه» را به كودك یاد دهد، وارد شده است.(185)

185) تفسیر برهان، ج 1، ص 43.

 



:: ادامه مطلب
 

 


 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894273
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396