کتاب | تفسیر نماز |
---------------------------------------------------------
نماز در كلام على علیه السلام
چرا هر كارى را با «بسم اللّه» شروع كنیم؟
آیا «بسم اللّه الرحمن الرحیم» جزء سوره حمد و یك آیه مستقل است؟
«اِیَّاك نَعْبُدُ وَ اِیَّاك نَسْتَعینُ»
«اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم»
«وَ لَمْ یَكُنْ لُهُ كُفُواً اَحَدٌ»
----------------------------------------
:: ادامه مطلب
سلام، نامى از نامهاى خداست
سلام، تحیّت اهل بهشت به یكدیگر است.
سلام، تحیت فرشتگان بهنگام ورود به بهشت است.
سلام، پیام پروردگار رحیم است.
سلام، پذیرایى شب قدر است.
سلام، اولین حق هر مسلمان بر دیگرى است.
سلام، كلید شروع هر كلام و نوشتهاى است.
سلام، امان نامه از هرگونه ترس و شرّى است.
سلام، سادهترین عمل نیك است.
سلام، نشانه تواضع و فروتنى است.
سلام، عامل محبت والفت است.
سلام، اظهار صلح و مسالمت است.
سلام، اولین تحفه و هدیه دو انسان است.
سلام، آرزوى سلامتى براى بندگان خداست.
سلام، دعوت به صلح جهانى است.
سلام، امیددهنده و نشاطآور است.
سلام، برطرف كننده كدورتهاى گذشته است.
سلام، اعلام حضور و اجازه براى ورود است.
سلام، بهترین كلام بهنگام ورود و خروج است.
سلام، كلامى است در زبان سبك، اما در میزان سنگین.
سلام، راهگشاى مصلحان براى اصلاح جامعه است.
سلام، كلامى است كه مخاطبش مردگان و زندگانند.
سلام، عامل تعظیم و تكریم است.
سلام، سبب جلب رضاى خدا و غضب شیطان است.
سلام، وسیله ادخال سرور در قلوب است.
سلام، كفّاره گناهان و رشددهنده حسنات است.
سلام، پیامآور انس و دوستى است.
سلام، عامل تكبرزدایى و خودخواهى است.
سلام، ادب الهى است.
سلام، استقبال از هر خیر و خوبى است.
سلام، كمالى كه ترك آن نشانه بخل و تكبر و انزوا و قهر و قطع رحم است.
سلام، ابر رحمتى است كه بر سر مردم مىافكنیم و لذا مىگوییم: «اَلسَّلامُ عَلَیْكُم» نه «اَلسَّلامُ لَكُم». پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله مىفرمود: من تا آخر عمر سلامكردن بر كودكان را ترك نمىكنم.(397) گرچه سلامكردن مستحب است و پاسخ آن واجب، اما پاداش كسى كه ابتدا به سلام كند دهها برابر جوابدهنده است.
در روایات مىخوانیم سواره بر پیاده، ایستاده بر نشسته و وارد بر حاضرین مجلس سلام كند.(398) و قرآن مىفرماید: هرگاه مورد تحیت قرار گرفتید، پاسخى گرمتر بدهید: «اِذا حُییِّتُمْ بِتَحیَّةٍ فَحَیُّوا بِاَحْسَنَ مِنْها»(399)
397) بحار، ج 16، ص 98.
398) بحار، ج 84، ص 277.
399) سوره نساء، آیه 81.
:: ادامه مطلب
پس از ذكر صلوات، سه سلام مىدهیم: یكى به رسول خدا، یكى به اولیاى خدا و یكى به مؤمنان و همكیشان خود.
خداوند در آیه «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً» بدنبال صلوات، دستور سلام بر پیامبر مىدهد، لذا در نماز پس از صلوات بر آن حضرت، بر او سلام مىدهیم: «اَلسَّلامُ عَلَیْك اَیُّهَا النَّبِىُّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُه»
با تكبیرةالاحرام از خلق بریدیم و به خالق پیوستیم. در پایان نماز نیز ابتدا به گل سرسبد هستى، یعنى پیامبراكرمصلى الله علیه وآله سلام مىكنیم. سپس به بندگان صالح خدا سلام مىكنیم:
«اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَ عَلى عِبادِ اللَّهِ الصَّالِحینَ» شامل همه انبیا و اوصیاى گذشته و امامان معصوم مىشود.
خداوند نیز خود بر پیامبرانش سلام و درود مىفرستد: «سلام علىالمرسلین»(393)، «سلام على نوح»(394)، «سلام على ابراهیم»(395)، «سلام على موسى و هارون»(396)
با اسلام خود را با بندگان صالح خدا پیوند مىدهیم. پیوند و رابطهاى فراتر از مرزهاى زمان و مكان، با همه پاكان و صالحان در طول تاریخ در همه عصرها و نسلها.
آنگاه به مؤمنانِ همراه و همكیش خود در زمان حاضر مىرسیم، به آنان كه در جماعت مسلمین شركت كردهاند و با ما در یك صف واحد قرار گرفتهاند. به آنان و فرشتگان حاضر در جمع مسلمین و دو فرشته مأمور خود سلام مىكنیم: «اَلسَّلامُ عَلیْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُه»
نماز را با نام خدا آغاز كردیم و با سلام به خلق خدا پایان مىبریم.
در این سلامها، سلسله مراتب مراعات شده است، ابتدا رسول خدا، بدنبال او انبیا و اولیا و صالحان و پس از آنها مؤمنان و پیروان.
393) سوره صافات، آیه 181.
394) سوره صافات، آیه 79.
395) سوره صافات، آیه 109
396) سوره صافات، آیه 120.
:: ادامه مطلب
در كتب اصلى اهل سنت از پیامبراكرمصلى الله علیه وآله نقل شده است كه بهنگام صلوات، حتماً نام آل محمّد را در كنار پیامبر بیاورید وگرنه صلوات شما ابتر و ناقص است.(385)
در تفسیر در المنثور از كتابهاى صحیح بخارى و مسلم و ابىداود و ترمذى و نسائى و ابنماجه كه از مهمترین كتب اهلتسنن است نقل شده است، كه شخصى به پیامبراكرم گفت: ما مىدانیم چگونه بر تو سلام كنیم، امّا صلوات بر تو چگونه است؟
پیامبر فرمودند: چنین بگوئید: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ عَلى آلِ مُحَمَّدَ كَما صَلَّیْتَ عَلى اِبْراهیم وَ آلِ اِبْراهیم اِنَّك حَمیدٌ مَجیدٌ»(386)
شافعى امام مذهب شافعیان این مطلب را به شعر درآورده و مىگوید:
یا اَهْلَ بَیْتِ رَسُولِ اللَّهِ حُبُّكُمُ
فَرْضٌ مِنَ اللَّهِ فِى الْقُرآنِ اَنْزَلَه
كَفاكُمْ مِنْ عَظیمِ الْقَدْرِ اَنَّكُم
مَنْ لَمْ یُصَلِّ عَلَیْكُمْ فَلا صَلوةَ لَه(387)
اى اهل بیت پیامبر! كه محبت شما از طرف خداوند در قرآن آمده است، در بزرگى شما همین بس كه هركس در نماز بر شما صلوات نفرستد نمازش باطل است.
آرى یاد آل محمّد در هر نماز، رمز آن است كه باید پس از پیامبر به سراغ اهل بیت او برویم نه دیگران. وگرنه بردن نام كسانى كه نیاز به تداوم راهشان نیست آنهم در هر نماز، كارى لغو مىشود.
شخصى خود را به كعبه چسبانده بود و صلوات مىفرستاد، اما نام آل محمّد را نمىبرد، امام صادقعلیه السلام فرمود: این ظلم به ماست.(388)
پیامبر خدا فرمود: كسانى كه آل مرا از صلوات محروم كنند در قیامت از بهشت بوئى نمىبرند.(389) چنانكه جلساتى كه نام خدا و یاد پیامبر و آل او در آن نباشد، موجب حسرت در قیامت خواهد بود.(390)
جالب آنكه در روایات آمده است: هرگاه نام پیامبرى از پیامبران خدا برده شد، ابتدا بر محمّد و آل او صلوات بفرستید و سپس بر آن پیامبر درود و ثنا بفرستید.(391)
پیامبر خدا فرمود: بخیل واقعى كسى است كه نام مرا بشنود اما بر من صلوات نفرستد. او جفاكارترین و بىوفاترین مردم است.(392)
385) به نقل از تفسیر نمونه، ج 17، ص 420.
386) به نقل از تفسیرالمیزان، ج 16، ص 365، صحیح بخارى، ج 6، ص 151.
387) الغدیر.
388) وسائل، ج 4، ص 1218.
389) وسائل، ج 4، ص 1219.
390) كافى، ج 2، ص 497.
391) بحار، ج 94، ص 48.
392) وسائل، ج 4، ص 1220.
:: ادامه مطلب
«وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدَهُ وَ رَسُولُه» و گواهى مىدهم كه محمّد بنده و رسول اوست.
بندگى بالاترین مقام انبیا، بلكه مقدمه مقام رسالت و نبوّت است: «عَبْدُهُ وَ رَسوُلُه»
عبودیت است كه پیامبر را به معراج مىبرد: «سُبْحانَ الَّذى اَسْرى بِعَبْدِهِ»(367) و وحى آسمانى را بر او نازل مىكند: «نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا»(368)
خداوند نیز پیامبرانش را به بندگى خود ستایش مىكند، در مورد حضرت نوح علیه السلام مىفرماید: «اِنَّهُ كانَ عَبْداً شَكُوراً»(369) و درباره حضرت داودعلیه السلام «نِعْمَ الْعَبْدُ»(370)
یكى از تفاوتهاى انبیا با نوابغ و مخترعین آنست كه آنها نبوغ و خلاقیت خود را در اثر تیزهوشى و پشتكار و تمرین بدست آوردهاند، امّا انبیا معجزات خود را در اثر بندگى خدا و در سایه لطف خدا پیدا كردهاند و بندگى منشأ همه مقامات انبیاست.
اقرار به عبودیّت پیامبران، ما را از هرگونه غلوّ و افراط و زیادهروى در مورد مقامات اولیاى خدا بازمىدارد، تا بدانیم پیامبر هم كه برترین فرد خلق است، بنده خداست.
ناگفته پیداست این شهادت باید از روى صدق و حقیقت باشد وگرنه منافقین هم در نزد پیامبر شهادت به رسالت مىدادند و قرآن مىفرماید: خداوند شهادت مىدهد كه تو رسول او هستى، اما منافقان دروغ مىگویند، زیرا گواهى آنان صادقانه نیست.(371)
367) سوره اسراء، آیه 1.
368) سوره بقره، آیه 23.
369) سوره اسراء، آیه 3.
370) سوره، ص، آیه 30.
371) سوره منافقون، آیه 1.
:: ادامه مطلب
بدنبال شهادت به توحید و رسالت، بر محمّد و آل او صلوات مى فرستیم.
صلوات، نشانه محبّت، مؤدّت و وفادارى به خاندان پیامبر گرامى اسلام است، كه قرآن آنرا اجر رسالت پیامبر دانسته است.(372)
صلوات، صیقلدهنده روح زنگار گرفته انسان است(373) و نفاق را از بین مىبرد.(374) صلوات، عاملى براى محو گناهان(375)، وسیلهاى براى گشایش درهاى آسمان(376)، سبب استفغار و دعاى فرشتگان در حق انسان(377)، وسیلهاى براى تقرّب به پیامبر در قیامت و دریافت شفاعت اوست.(378) خوش عاقبت كسى است كه آخرین كلامش در دنیا صلوات باشد.(379)
خداوند ابتدا خود بر پیامبر صلوات مىفرستد و سپس به ما دستور صلوات مىدهد: «اِنَّ اللَّهُ وَ مَلائكَتَهُ یُصَلُّونَ عَلىَ النَّبِى یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً»(380) یعنى همانا خداوند و فرشتگان بر محمّد صلوات مىفرستند، اى كسانى كه ایمان آوردهاید شما نیز بر او صلوات و سلام بفرستید و تسلیم محض او باشید.
از این آیه و روایات ذیل آن نكاتى در مورد صلوات بدست مىآید:
الف: صلوات، احترام زبانى است ولى مهمتر از آن اطاعت عملى است كه جمله «سَلِّمُوا تَسْلیماً» به آن اشاره دارد.
ب: صلواتِ خدا و فرشتگان دائمى است: «یُصَلُّون»
ج: صلواتِ خداوند كرامت و صلوات فرشتگان رحمت و صلوات مردم دعاست.
د: در روایات آمده: خداوند به حضرت موسى خطاب كرد بر محمّد و آل او صلوات فرست، زیرا كه من و فرشتگانم بر او صلوات مىفرستیم.(381)
ه: رسول خدا فرمود: یاد خدا عبادت است و یاد من نیز عبادت است، چنانكه یاد جانشین من علىبن ابیطالبعلیهما السلام نیز عبادت است.(382)
و: در روایات آمده: براى استجابت دعا قبل از دعا صلوات بفرستید.(383) نه تنها گفتن صلوات بهنگام شنیدن نام آن حضرت بلكه نوشتن آن، بدنبال نام آن حضرت ثواب دارد و پیامبر مىفرمود: كسى كه در كتاب خود بر من صلوات بفرستد، تا زمانى كه نام من در این كتاب است فرشتگان براى او استغفار مىكنند.(384)
372) سوره شورى، آیه 23.
373) وسائل، ج 4، ص 1216.
374) كافى، ج 2، ص 492.
375) بحار، ج 94، ص 54.
376) وسائل، ج 4، ص 1220
377) مرآة العقول، ج 12، ص 109.
378) بحار، ج 94، ص 63.
379) وسائل، ج 4، ص 1216.
380) سوره احزاب، آیه 55.
381) تفسیر نورالثقلین، ج 4، ص 305.
382) بحار، ج 94، ص 69.
383) بحار ج 94 ص 64.
384) بحار، ج 94، ص 71.
:: ادامه مطلب
«لا اله الاّ اللّه»، اولین شعار همه انبیاست.
«لا اله الاّ اللّه» آن گواهى است كه همه صاحبان علم همگام با فرشتگان به آن اقرار دارند: «شَهِدَ اللَّهُ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ وَالْمَلائكَةُ وَ اوُلُوا الْعِلْمِ»(356)
«لا اله الاّ اللّه»، كلمهاى است كه هر مسلمانى بهنگام تولد در گوش خود مىشنود و بهنگام مرگ با آن تشییع و در قبر به او تلقین مىشود.
«لا اله الاّ اللّه»، محبوبترین كلمات در نزد خداوند و سنگینترین عمل در میزان است.(357)
«لا اله الاّ اللّه»، دژ محكم الهى است كه هركس در آن داخل شد از عذاب در امان است. «كَلِمَةُ لا اِلهَ اِلاَّ الَّهُ حِصْنى دَخَلَ حِصْنى اَمِنَ مِنْ عَذابى»(358)
«لااله الاّ اللّه»، مرز میان كفر و اسلام است و هر كافرى با گفتن آن در امان اسلام درمىآید. پیامبراكرم از مسلمانى كه به گفتنِ «لا اله الاّ اللّه» یكى از سربازان دشمن اعتنایى نكرد و او را كشت، انتقاد كردند و فرمودند: با اظهار این كلمه هر كسى در امان است، گرچه ندانیم در بیان آن صادق است یا نه.(359)
«لا اله الاّ اللّه»، شعار مسلمین بهنگام عبور از صراط قیامت است.(360)
در تاریخ مىخوانیم كه ابوجهل به پیامبر گفت: آیا ما 360 بت را رها كنیم و یك خدا را بپذیریم؟ ما حاضریم 10 كلمه بگوییم اما این یك جمله را نگوئیم. ولى پیامبر فرمود: همین جمله است كه شما را به عزت و قدرت مىرساند و شما را بر تمام امّتها برترى مىدهد.(361)
نگاهى به دعاى عرفه امام حسینعلیه السلام و خطبه امام سجادعلیه السلام در شام، این حقیقت را بهتر روشن مىكند كه اولیاى خدا با تمام وجود این شهادت را مىدادند و حتى زمین و زمان را بر این شهادت خود، گواه مىگرفتند.
در تشهد به جمله «لا اله الاّ اللّه» اكتفا نمىكنیم بلكه مىگوییم: «وَحْدَهُ لا شَریكَ لَه» یعنى احدى با او شریك نیست، نه در آفریدن، نه در اداره كردن و نه در قانونگذارى: «وَ لَمْ یَكُنْ لَهُ شَریك فِى الْمُلْك»(362)
بندگى خدا بالاترین افتخار براى اولیاى خداست: «كَفى بى عِزّاً اَنْ اَكوُنَ لَك عَبْداً»(363)
بندگى خدا برابر است با آزادگى انسان از همه قیود و وابستگىها و دلبستگىها، و لذا چنان قدرتى به انسان مىدهد كه از هیچ ابرقدرتى نمىهراسد. همسر فرعون بخاطر آنكه بنده خدا بود، به چنان عنصر نفوذناپذیرى تبدیل شد كه زر و زور فرعونى در او اثر نكرد و با آنكه فرعون، همه را به بردگى كشیده بود، اما او تنها بنده خدا بود و كارش بجائى رسید كه الگوى همه مردان و زنان مؤمن تاریخ گشت:
«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنوُا امْرَأَةَ فِرْعَوْن»(364)
به هرحال شهادت به عبودیتِ پیامبر، مقدم بر شهادت به رسالت آن حضرت است و این خود درسها و پیامها دارد. «اشهد انّ محمّداً عبده و رسوله»
شهادت به رسالت، به معناى نفى تمام مكاتب بشرى است. به معناى قبول جاودانگى و جهانىبودن رسالت خاتم پیامبران است. به معناى نفى همه از طاغوتهاست.
شهادت به رسالت حضرت محمّدصلى الله علیه وآله، پیمانى است كه خداوند از همه پیامبران گرفته است كه اگر رسالت او را نمىپذیرفتند به نبوّت نمىرسیدند.(365) بنابراین تنها من نیستم كه مىگویم: «اشهد ان محمداً عبده و رسوله» بلكه همه انبیا به آن قرار دارند.
356) سوره آلعمران، آیه 18.
357) بحار، ج 93، باب التهلیل و فضله.
358) بحار، ج 3، ص13.
359) اشاره به، آیه: «ولا تقولوا لمن القى الیكم السّلام لست مؤمناً». سوره نساء، آیه 94.
360) جامع الاحادیث، ج 1، ص 188.
361) فرازهایى از تاریخ اسلام، ص 111.
362) سوره اسراء، آیه 111.
363) بحار، ج 77، ص 402.
364) سوره تحریم، آیه 11.
365) سوره آلعمران، آیه 81.
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2895529
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396