فرهنگ مجموعه اى از عقايد و باورهاى درونى است که در قالب آداب و رسوم نمود پيدا می کند. فرهنگ زمانه .در هر زمان و عصرى منشأ بسيارى از حرآات و جريانات مرسوم زمان خود است
فرهنگ گاه تا حدود وسيعى ادامه م ىيابد و ريشه در دين و آيين مى دواند. به عنوان مثال، قرآن آريم در مواردى از فرهنگ معاصر متأثر شده است. وجود نمونه هايى مانند احكام امضايى اسلام، آمك گرفتن از تشبيهات رايج بين عرب، به آار بردن الفاظى قرضى و عجمى، به کار بردن واژه هايى چون جنّ و مجنون و چشم زخم و... آه ريشه .در فرهنگ آن زمان دارد، از اين نمونه هاست
فرهنگ از آن جايى که سرچشمه حرآات است، نقش به سزايى در پيشرفت يا پسرفت جامعه دارد. از اين روست آه جامعه اگر پاى بند خرافات دروغين و فرهنگ پوچ و تحميلى باشد، هر روز بيش از پيش به سوى ضلالت و نيستى پيش مى رود و بالعكس، اگر اين زاويه از جامعه صواب باشد، جامعه در مسير مستقيم و صعود پيش مى رود.
شاهد و نمونه عينى آن، فرهنگ زمانه خود ما است. روزگارى جوانان ما با فرهنگ استعمارى و غربى رنگ گرفته بودند و عارى از هر گونه مسؤوليت و تعهد بودند؛ اما روزگارى هم آمد آه فرهنگ ما، منطبق بر فرهنگ اسلامى و دينى شد و جوانان غيور و سلحشور اين وادى با فرهنگ، حماسه ها و شورها آفريدند و شعرهاى حماسى .در شعورهاى احساسى سرودند. و از اين قبيل است حال عرب جاهليت بعد و قبل از ظهور اسلام فرهنگ را بايد جزء امور لاينفك براى هر جامعه اى دانست، لكن بحث در اصلاح و پيشرفت آن است. به قول :صائب تبريزى
غفلت نگر، آه پشت به محراب آرد هايم
در آشورى آه قبل هنما، موج م ىزند
.در اين بخش از نوشتار بر آنيم آه نقش نماز را در اصلاح فرهنگ تعقيب آنيم
:نماز و فرهنگ استعانت . 1
مسلماً در هر جامعه اى، شرايطى به وجود مى آيد آه مستلزم پايدارى و مقاومت است و در اين رهگذر بايد به چيزى استعانت جست، استعانت جستن به چيزى ماوراى علل ظاهرى، عامل ظفر و رهايى است،چرا آه بعضى اوقات،شرايطى به وجود مى آيد آه عوامل طبيعى ديگر راهگشا نيستند. اين جاست آه ماديوّن تسليم م ىشوند و فريادنمى دانيم و ناتوانيم سرمى دهند؛امامؤمنان در چنين اوضاعى، به معدن ذات الهى پناه مى برند و پايدارى .مى کنند
حافظ از دست مده دولت اين آشتى نوح
ور نه طوفان حوادث ببرد بنيادت
:خداوند رحيم در قرآن آريم به نماز به عنوان معين اشاره مى آند
(يا ايهاالذين آمنوا استعينوا بالصبر و الصلاة.( 147
.اى آسانى آه ايمان آورديد، از نماز و صبر يارى و آمك بجوييد
اميرالمؤمنين، عل ىعليه السلام هر گاه مسئله مهمى برايشان رخ مى داد، به « : آما اين آه در روايات آمده است
(نماز مى ايستادند و اين آيه را تلاوت مى آردند.( 148
:مرحوم امي نالاسلام طبرسى - رحمةاللّه تعالى - در ذيل آيه مورد بحث مى فرمايد
و بالصلاة لما فيها من الذآر والخشوع للّه و تلاوة القرآن الّذى يتضمن ذآرالوعد والوعيد و الهدى و البيان و ما ...
.هذه صفته يدعو الى الحسنات و يزجر عن السيئات
و اما امر به صلات به اين خاطر است آه صلات مشتمل بر ذآر و خشوع براى خداوند متعال و تلاوت قرآن آريم
است؛ قرآنى آه متضمن ذآر وعده ها و وعيدها و هدايت و بيان آن چيزهايى است آه به حسنات فرا مى خواند و از
(سيئات و زشت ىها باز مى دارد.( 149
(150)» ان الصّلاة تنهى ع نالفحشاء والمنكر « البته نماز بايد سازنده باشد تا بتوان از آن استعانت جست و مشمول
.شد
نماز با توجه، انسان را به ياد قدرت بى نهايت مى اندازد و غير او را هر چه باشد آوچك جلوه مى دهد. مهر او را
در دل زياد مى آند؛ روحيه را تقويت مى آند؛ از وابستگى هاى مادى انسان م ىآاهد و همه اين آثار در برابر
(مشكلات براى انسان آارساز است.( 151
پيش تر گذشت آه حضرت اميرعليه السلام در مهمات و شدائد، به حصن حصين نماز، پناهنده مى شدند. اين رفتار
.اميرمؤمنان عليه السلام براى همگان در تمامى اعصار و اقطار حجت است
:ابن خلكان در تاريخ خود، در شرح حال شيخ الرئيس مى نويسد
و آان اذا أشكَلتْ عليه مسألة توضّا و قصد المسجد الجامع و صلّى و دعااللّه )عزّوجلّ( ان يُسَهّلها عليه و يفتح
.مغلقها له
چون بر بوعلى سينا مسأله مشكلى پيش مى آمد، برمى خاست و وضو مى ساخت و قصد مسجد جامع مى آرد و نماز
مى گزارد و خدا را مى خواند آه آن مسأله مشكل را بر وى آسان آند و آن بسته و پوشيده را به رويش
(بگشايد.( 152
از آن چه گذشت معلوم و مسجّل مى شود آه نماز را بايد چون آهفى دانست آه بدان پناه برد و در پيشرف تاموربدان
.استعانت جست
شايد بتوان گفت آه گذشته از بُعد معنوى و حقيقى نماز و پرستش و عبادتى آه مخلوق براى خالق مى آند، سرّ اين
آه امام حسين عليه السلام و پدر بزرگوارش اميرالمؤمنين عليه السلام در ميدان جنگ و آارزار اقامه نماز مى آردند
و يا آن نماز نشسته اى آه ام المصائب، زينب آبرى)س( در شام غريبان آربلا خواند، همين استعانت و يارى
.جستن از نماز بود
اياك نعبد و اياك « مطلب ديگرى آه بايد به آن توجه داشت اين است آه مرتبه اى از استعانت در آيه شريفه
153 ) تبلور يافته است. همان طورى آه بر اهل ذوق و ادب پوشيده نيست، تقديم مفعول در اين آريمه، )» نستعين
بر فعل، مفيد حصر است، و خداوند متعال، بدان وسيله از لسان عبد اعلام مى دارد آه تنها استعانت و مدد از جانب
.خداوند است و ديگران دخلى در اين موضوع ندارند
حصر عبادت و استعانت در خداى سبحان گاهى تنها در محدوده لفظ و مفهوم است و « : توضيح بيش تر آن آه
.گاهى فراتر از آن و همه شؤون اعتقادى، اخلاقى و عملىِ گوينده اياك نعبد و اياك نستعين، را در بر مى گيرد
راه آزمودن استعانت راستين اين است آه انسان همه شؤون هستى خود را محاسبه آند. اگر در هيچ يك از شؤون
اياك نعبد و اياك نستعين. اما اگر در هر « : خود به غير خدا تكيه نكرد، او در نماز نيز صادقانه و به حق مى گويد
پيشامد، ابتدا به غير خدا نظر داشت و پس از سرخوردگى و نااميدى، از همه راه ها، به فكر دعا و نيايش افتاد.
معلوم مى شود او در نماز و دعا نيز صادق نيست و اگر در بين دعا نيز عاملى او را فريب دهد، دست از نيايش
154)». (برمى دارد
استعانت به معناى واقعى آن بسيار راهگشاست، و اين معنا نيز حاصل نمى شودمگر درسايه استعانت واقعى،يعنى
از غير خدا بريدن و به درگاهش التجا بردن، از اين روست آه در روايات، از ظلم آردن به آسى آه دادرسى به
.غير خداوند متعال ندارد،شديداً نهى شده است
:امام باقرعليه السلام مى فرمايد
لمّا حضر على بن الحسي نعليه السلام. الوفاة ضمّنى الى صدره، ثم قال: يا بنى! اوصيك بما اوصانى به أبى عليه
:السلام حين حضرته الوفاة و بما ذآر أن أباه أوصاه به، قال
155)». (يا بنى! ايّاك و ظلم من لايجد عليك ناصراً الاّاللّه
هنگامى آه وفات پدرم عليه السلام نزديك شد، مرا به سين هاش چسباند و چنين وصيت فرمود: اى پسرآم! سفارشت
مى آنم به همان آه پدرم هنگام وفاتش بدان مرا سفارش آرده بود و آن اين آه فرمودند: از ظلم آردن به آسى آه
.ناصر و ياورى جز خداوند متعال ندارد بپرهيز و بر حذر باش
:در تحليل و توضيح اين بيان وزين بايد گفت
» از وصاياى امامان معصوم عليهم السلام به عزيزترين بازماندگانشان در آستانه ارتحال، پرهيز از ستم به
مظلومانى است آه پناهگاهى جز خدا براى خود نمى بينند و اولين برقى آه در ذهنشان مى جهد برق استعانت از
خداى سبحان است و قلب خود را به فكر استعانت از بيگانه نمى آلايند. ايّاك و ظلم من لايجد عليك ناصراً الاّللّه.
چنين متوآلى چون دعايى خالص دارد، يقيناً دعايش مستجاب است. آه مظلومِ بى پناه، بى هيچ مانعى تا ساحت مقدس
ربوبى بالا مى رود، و از اين روست آه حضرت امام حسن عليه السلام در خردسالى در پاسخ به پرسشى درباره
:فاصله زمين و آسمان فرمودند
دعوةالمظلوم و مَدُّالبصر
اگر پرسش تو درباره فاصله زمين با آسمان ظاهرى است، تا آن جا آه چشم مى بيند، و اگر از غيب آسمان ها
مى پرسى، دعا و آه مظلوم آه تا ساحت ربوبى پيش مى رود. اگر آسى، جز از خدا چيزى طلب نكرد به يقين خداوند
156)». (ناصر اوست
خلاصه آن آه بايد استعانت جست؛ آن چنان استعانتى آه مظلوم و مضطرى آه راه و يارى جز خداوند ندارد،
مى جويد. جامعه مسلمانان براى رسيدن به آمال و فضائل بايد استعانت بجويند و فرهنگ نماز عهده دار اين
.معناست
:پايان اين بخش را با اعتراف يك دانشمند شرقى پايان م ىدهيم
» مهاتما گاندى فقيد آه پس از بودا بزر گترين پيشواى هندوستان بود، چنان چه از نيروى استقامت بخش دعا و
عبادت الهام و مدد نمى گرفت، به طور يقين از پا درآمده بود. من اين مطلب را از آجا م ىدانم؟ از آن جايى آه
157)». (خودش مى گفت: اگر دعا و نماز نبود، من مدت ها قبل ديوانه و مجنون شده بودم
نقش اصلاح گرايانه نماز در اين بخش مى تواند بسيار شگرف و ژرف باشد. شگرف باشد از اين جهت آه اآسيرى
است آه مس ناآارآمد وجود را چون طلا قيمتى و با ارزش م ىآند و موجب پايدارى مى شود، و اما ژرف و عميق
است از اين رو آه بايد از پوسته نمازگذشت وبه باطن نمازرسيد، و آن تفسيراستعانت است. گويى نماز عصايى
پولادين و آب ديده است آه هرآه بر آن تكيه زند، به عافيت و سلامت م ىتواند طى طريق آند، والا پيروز معرآه،
.مشكلات و شدائد است. از اين رو نماز نقش مهمى در اصلاح جامعه دارد
:نماز و اعتدال جوانان . 2
اگر ديده مى شود احاديث و روايات شديد و سديدى درباره جوان وارد شده است، به خاطر آن است آه اين قشر از
.جامعه، اهميت خاصى در سازندگى و بالندگى و فرزانگى جامعه دارند
جوان آانون شهوات و اميال خاصى است و از اين جهت نيز در نوك پيكان توجهات است. رسول اآرم صلى الله
:عليه وآله وسلم فرمودند
(ان اللّه تعالى يباهى بالشاب العابد على الملائكه. يقول: انظروا الى عبدى! ترك شهوته من أجلى.( 158
خداوند تعالى بر ملائكه به جوان عابد مباهات م ىآند و به ايشان مى گويد: نگاه آنيد به بنده ام آه به خاطر من ترك
.شهوت آرده است
:واز اين روست آه حضرت ابراهيم عليه السلام آن هنگامى آه موى سفيد در محاسنش ديد چنين شكر آرد
(الحمدللّه رب العالمين الذى بلغنى هذاالمبلغ و لم أعص اللّه طرفة عين.( 159
.پروردگار جهانيان را حمد و سپاس آه مرا به اين مرحله رساند و چشم بر هم زدنى معصيت خداوند را نكردم
شخصيت سازى و شخصيت دهى براى جوان ب هعنوان يك آار فرهنگى مطرح است، چرا آه ثمر هاش در سطح
.فرهنگ يك امت و مملكت ظاهر مى شود
پس اگر مشاهده مى شود آه به تعليم و تعلم جوانان در ايام جوانى سفارش شده، از همين رو است. رسول
:اآرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمودند
(من تعلّم فى شبابه آان بمنزلة الرسم فى الحجر و من تعلّم و هو آبيرآان بمنزلةالكتاب على وجه الماء( 160
آسى آه در جوانى تعلم آند، مانند اين است آه بر روى سنگ، نقش ترسيم آند. و آسى آه در آهن سالى تعلّم آند
.مانند اين است آه بر روى آب آتابت آند
با ذآر اين مقدمه م ىرسيم به اين بحث آه نماز چه تأثيرى در اعتدال جوانان و شخصيت دهى آنان مى تواند داشته
باشد؟
نخست بايد به اين نكته توجه آرد آه شارع مقدس، چه زمانى نماز را براى مكلف واجب آرده است؟ اگر دقت
.شود، معلوم مى شود آه هم زمان با اوج گرفتن غرايز و اميال، نماز نيز واجب م ىگردد
هر چند آه حكمت آلى عبادات مشخص نيست، ولى چه بسا عبادات، عموماً، و نماز، خصوصاً ،در اين مرحله از
.سن وظيفه دارند جلوى سرآشى غرايز را بگيرند و مانند مسكّنى عمل آنند
آودك همگام با آغاز بلوغ و وارد شدن به مرحله اى جديد از زندگى، حجم وسيعى از افكار و آرا و عقايد در
ذهنش پديدار مى شود. اين جا وظيفه والدين است آه سؤالات آنان را در قالبى نو و ساده پاسخگو باشند و اين مهم
مى تواند در قالب نماز و تشريح بخشى از احكام و فلسفه نماز باشد، اجزا و شرايط نماز هر آدام تأويل و تفسيرى
.دارد آه مى تواند سازنده باشد
در روايات آمده است آه آودآانتان را به نماز تمرين دهيد تا هنگام بلوغ و واجب شدن نماز بر آن ها دشوار
.ننمايد، چرا آه در اين سن، مداومت بر نماز پيدا نكنند، در آينده بسيار سخت است
:امام خمينى )ره( در اين زمينه م ىفرمايد
» قلب جوان لطيف و ملكوتى است و انگيزه هاى فساد در آن ضعيف مى باشد. ليكن هر چه سن بالا مى رود، ريشه
161)». (گناه در قلب قوى تر و محك متر مى گردد تا جايى آه آندن آن از دل ممكن نيست
:حضرت اميرعليه السلام نيز مى فرمايد
(انّما قلب الحدث آالارض الخالية ما ألقى فيها من شى ء الا قبلته.( 162
.قلب جوان نورس مانند زمين خالى است آه هر چه در آن القا شود قبول م ىآند
شمار فراوانى از مشكلات و بزهكارى ها ثمره بى نمازى و آ ماعتنايى و بى اعتنايى به نماز است. حضرت امام
:خمينى - قدس سرّه - چنين مى فرمايد
بعضى از اين جوان هاى ما نسبت به اين احكام ظاهرى اسلام مثل نماز آه بسيار در اسلام اهميت دارد، اين ها
خيلى آن چنان تمام و تام عمل نم ىآنند و اين مسأله، مسأله اى است آه اسباب تأسف ماست آه شما جوان هاى مسلم
به نسخه هايى آه اطبّاى روح داده اند عمل، خداى نكرده نكنيد و بعد در عاقبت يك وقت پشيمانى براى شما پيدا بشود
(آه آن وقت دستتان ديگر آوتاه باشد.( 163
نماز در سينه جوان - آه به واسطه آم تجربگى و ناآگاهى در نوسان و لرزش است - اگر بنشيند، آششى وجود او
را سنگين مى آند و اجازه نمى دهد در طوفان شديد حوادث غرق شود، والا در ايام جوانى، پشت جوان خم خواهد
.شد
به فريادم برس اى پير خرابات
به يك جرعه جوانم آن آه پيرم
حافظ
.جوان اگر آن طور آه بايد و شايد از لحاظ معنوى تغذيه نشود، به خلاء درونى و پوچى مى رسد
:يكى از دانشمندان غربى چنين اعتراف م ىآند
ما بايستى اعتراف آنيم آه در مورد پرورش ايمان و عقيده در جوانان خود، سخت آوتاهى نمود هايم. يك روز يكى
از دوستان من با اندوهى فراوان و دلى شكسته به من مراجعه نموده و ماجراى اندوه خود را با من چنين در ميان
:گذاشت
پسرم به طور ناگهانى نزد من آمده و گفت آه ميل ندارد به مدرسه برود. گفتم: چرا؟ جواب داد: پدر، حقيقت اين
است آه من از تو نفرت دارم. من آه از اين حرف يكه خورده و مغزم تير م ىآشيد، گفتم: چرا پسرم؟! من آه به تو
همه چيز داده ام. جواب داد: بلى تو به من همه چيز داد هاى، همه چيز، به جز آن آه بتوانم به آن ايمان داشته باشم،
(يعنى خدا.( 164
بله، اعتقادات دينى و مذهبى مانند لنگرى عمل مى آند آه آشتى وجود آدمى را ثابت و پابرجا و بدون رنگ
:گرفتن از رنگ هاى غيرخدايى نگه مى دارد.رهبر استقلال هند،گاندى درباره اعتقادبه نماز و دعا م ىگويد
من در تجارب زندگى عمومى و خصوصى خود تلخ آامى هاى بسيار سخت داشته ام آه مرا دستخوش نااميدى
مى ساخت. اگر توانسته ام بر اين نااميدى ها چيره شوم به خاطر دعا و نمازهايم بوده است...هرچه زمان
مى گذشت،اعتقاد من به خداوند افزايش م ىيافت و نياز من به دعا و نماز بيش ترمى گشت و صورتى مقاومت ناپذير
(به خود مى گرفت و بدون آن، زندگى برايم سرد و تهى بود.( 165
.بازگو آردن چنين اعترافاتى مايه اعتقاد بيش تر در جوان درباره نماز م ىشود و بايد آن ها را نقل آرد
:نماز و واقع بينى . 3
گاهى از اوقات برنامه ريزى هاى نادرستى انجام مى شود و طبق آن تصميماتى اخذ مى گردد آه بعداً در مقام عمل با
شكست و ناآامى مواجه م ىشود. در نظر بگيريم آه آودآى قدرت بلند آردن 30 آيلوگرم بار را دارد. او را به
گمان اين آه وزن هبردارى ايده آل است با خرج هزينه بسيار، عازم مسابقات بين المللى مى آنيم. آن گاه مى بينيم آه از
عهده چنين آارى برنمى آيد. تنها چيزى آه در اين صورت براى ما باقى م ىماند خرج هاى هنگفتى است آه متحمل
.شده ايم
بسيارى از مشكلات جامعه ما نيز از اين قبيل است. مثلاً ما سد بتونى مى سازيم، در جايى آه رودخانه فصلى
دارد، قيمت پايه فروش بشكه هاى نفت را مافوق عادت محاسبه مى آنيم، محصل براى ادامه تحصيل به خارج آشور
...مى فرستيم در رشته اى آه در آشور زمينه بهره بردارى از آن را نداريم و
در فرهنگ نماز، نمازگزار فرا مى گيرد آه واقع بين باشد. از لفظ بگذرد و به معنا برسد. پوسته را وانهد و به
هسته برسد. در روايات بر حثّ و تحريض نماز با حضور قلب و توجه داشتن بسيار، تكيه شده است. رسول
(اآرم صلى الله عليه وآله وسلم مى فرمايند: لا يقبل اللّه صلاة عبدٍ لا يحضر قلبه مع بدنه.( 166
خداوند متعال نماز بند هاى را آه قلبش با بدنش حاضرنيست قبول نم ىآند.)يعنى قلبش توجه به معانى اى آه زبانش
).ارائه مى آند ندارد
هم چنين در روايت وارد شده است آه امام سجادعليه السلام در حين نماز ردايشان از روى يكى از دوش هايشان
:افتاد و حضرت آن را برنگرداند. هنگامى آه از حضرت راجع به اين آار سؤال آردند، در جواب فرمودند
(و يحك أتدرى بين يدى من آنت؟ ان العبد لا يقبل من صلاته الا ما أقبل عليه منها بقلبه.( 167
واى بر تو آيا م ىدانى آه در مقابل چه آسى بودم؟بنده نمازش قبول نمى شود مگر آن چه را آه با حضور قلب
.بخواند
:خداوند متعال در قرآن آريم مى فرمايد
(يا أيهاالذين آمنوا لا تقربوا الصلاة و أنتم سكرى حتّى تعلموا ما تقولون.( 168
.اى آسانى آه ايمان آورده ايد! در حال مستى به نماز نزديك نشويد تا بدانيد چه مى گوييد
در نماز، تنها الفاظ و حرآات آافى نيست، توجه و شعور لازم « : از اين آريمه چنين مى توان نتيجه گرفت
169)». (است
چنين مى نويسند » آداب الصلوة « :حضرت امام خمينى - قدس سره - در آتاب شريف
پس اى عزيز! اگر ايمان به آن چه ذآر شده آه گفته انبياعليهم السلام است آوردى و خود را براى تحصيل سعادت
و سفر آخرت مهيا نمودى و لازم دانستى حضور قلب را آه آليد گنج سعادت است تحصيل آنى، راه تحصيل آن،
(آن است آه اولاً رفع موانع حضور قلب را نمايى و خارهاى طريق را از سر راه سلوك ريشه آن آنى...( 170
اين بيانات حضرت امام خمينى - قدس سره - درباره حضور قلب بود آه گذشت و آن هم احاديث و روايات از
خيل بسيار بود و از سوى ديگر آن هم آيه شريفه بود آه نقل شد؛ لكن ما در اين مجال در پى تحصيل حضور قلب و
اسباب آن نيستيم، بلكه در صدد اين هستيم آه بگوييم فقط نمازِ با حضور قلب، اعتبار و قيمت دارد و اين مطلب م ا
را به اين نكته دلالت مى آند آه واقع بينى ارزش دارد، والا اگر نماز چنين نباشد، در واقع خودپرستى است نه
خداپرستى. آخر اين چه نمازى است آه ذهن دائماً از اين شاخه به آن شاخه پر م ىآشد؟
به مى پرستى از آن نقش خود بر آب زدم
آه تا خراب آنم نقش خود پرستيدن
حافظ
نماز واقعى با حضور و توجه است. الهام گرفتن از آن در زندگى بسيار راهگشاست. آارها را آن طور آه هستند،
به دور از هر گونه دغل و غشّ » آن چنان آه هست بايد نمود « : .ببينيم و همان طور معرفى آنيم
نماز و تعجيل در آار خير . 4
من همّ بخير فليعجلّه و لا يؤخرّه فان العبد ربّماعمل العمل فيقول اللّه تبارك و « : امام صاد قعليه السلام مى فرمايد
تعالى: قد غفرت لك و لا أآتب عليك شيئاً ابداً و من همّ بسيئة فلا يعملها. فانّه ربّما عم لالعبد السيئة فيراه اللّه سبحانه
171)» (فيقول: لا و عزتى و جلالى لا أغفر لك بعدها أبداً
هر آه آهنگ خيرى آند بايد عجله آند و تأخيرش نيندازد، زيرا بنده گاهى عملى انجام مى دهد آه خداى تبارك و
:تعالى مى فرمايد
» تو را آمرزيدم و ديگر چيزى عليه تو نمى نويسم .«
و هر آه آهنگ گناهى مى آند، آن را انجام ندهد، زيرا گاهى بنده گناهى مى آند و خداى سبحان او را مى بيند و
به عزت و جلالم سوگند آه تو را پس از اين هرگز نيامرزم « : مى فرمايد .«
:شارح اصول آافى در ذيل حديث مشابهى مرقوم مى دارد
مقصود از اين روايت اين است آه عبادتى آه موجب آرامش بنده و تقرب آاملش به جناب حق تعالى مى شود، از او
مستور و پوشيده است و نمى داند چگونه عملى است. از اين رو بايد نسبت به هر آار خير و عمل نيكى آه تصميم
گرفت، فورى اقدام آند و تأخير نيندازد آه مبادا آن عمل موجب آمرزشش باشد و از او فوت شود؛ چنان آه
:پيغمبرصلى الله عليه وآله وسلم مى فرمايد
انّ لرّبكم فى أيّام دهرآم نفحات الا فتعرّضوا لها
براى پروردگار شما در دوران عمرتان، نسيم هاى رحمتى است. به هوش باشيد و خود را در معرض آ نها
(درآوريد.( 172
.و احاديث مشابه ديگرى وجود دارد آه جملگى دلالت دارند بر اين آه بايد در آار خير عجله آرد
بسيارى از معضلات فرهنگى جامعه در نتيجه اهتمام فورى نداشتن به وجود مى آيد. آارى را آه امروز با صرف
اندآى هزينه و وقت م ىتوان انجام داد، در نتيجه به تأخير انداختن، حادّ و دشوار مى شود و همان آار را بايد ب ا
صرف هزينه هاى هنگفت و اوقات بسيار انجام داد. اگر آار، آار خير است، بايد در آن مبادرت و عجله آرد و
.آُندى و تأخير در آن جايز نيست
تمرين عملى اين نظريه در مكتب نماز، بر شاگردان آن مكتب ميسور است؛ چرا آه در بحث نماز، به نماز اول
و همين » حىّ على الصلاة « : وقت اهميت به سزايى داده شده است. مصلى در اذان و اقامه نمازش ندا در م ىدهد
:تعجيل و شتاب يكى از مصاديق آيه شريفه است آه خداوند - عزّوجلّ - فرمود
(فاستبقوا الخيرات.( 173
.به خيرات و نيكى ها سبقت و پيشى بگيريد
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: لكل صلاة وقتان: اول و آخر: فأول الوقت أفضله و ليس لأحدٍ أن يتّخذ آخرالوقتين
وقتاً الاّ من علّةٍ و انّما جعل آخرالوقت للمريض والمعتل و لمن عذر و او لالوقت رضوان اللّه و آخرالوقت
(عفواللّه.( 174
هر نمازى دو وقت اول و آخر دارد. اول وقت أفضل است و آسى نبايد آخر وقت نماز بخواند، مگر به خاطر علتى. خداوند متعال آخر وقت را براى مريض و عليل و آن آه عذرى دارد قرار داده است. اول وقت، رضوان و .خشنودى خداوند است و آخر وقت عفو و مغفرت الهى است
اگر هيچ روايت و حديث ديگرى درباره لزوم نماز اول وقت خواندن نبود، به غير از همين حديث، آفايت مى آرد که همگان نمازشان را در اول وقت به جاى آورند
شاهين بلنداى آسمان عرفان، استاد سير و سلوك و استاد صاحب تفسير گرا نقدر الميزان، آقا سيدعلى قاضى -
اگر آسى نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عاليه نرسد، مرا لعن آند و ي ا « : قدس سره - مى فرمايد
175)». (فرمودند به صورت من تُف بيندازد
نماز با آن نظم پنجگان هاش و با آن تعجيل در ادايش، روح عجله آردن در خيرات را در جامعه رواج مى دهد. هم چنان که اشاره شد، پار هاى از مشكلات و مبهمات جامعه، مولود سريع اقدام نكردن است. نماز در اين معضل نيز بر اساس تعاليمش، فرد - و نهايتاً جامعه فرهنگى - را مجبور مى آند آه تعجيل در خيرات آند و آارها را به روزهاى بعد محول نكند، چرا آه هر روز و هر فرصت جديد، خود مقتضى افعال و امور جديد است و فرصتى .براى گذشته باقى نمى گذارد
حديث عشق نداند آسى آه در همه عمر
به سر نكوفته باشد در سرايى را
سعدى
::
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2898514
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396