اگر در نماز حسين عليه السلام بودم، در نماز يزيد نبودم، و در اين نگارش مى گويم آه در نماز حسين عليه السلام بودن و در نماز يزيد نبودن و غيبت از نماز يزيد يعنى چه. براى دانستن اين معنا ابتدا بايد حسين را شناخت و بايد دانست که يزيد چه آسى است و در نماز يكى بودن، نبودن در نماز ديگرى است و نبودن در نمازِ هيچ يك، غيبت .از صحنه حق و باطل، و وقتى از صحنه حق و باطل زمان خويش غايبى هر آجا خواهى باش اما نماز صورت تنها نيست. اين نماز را اولى و آخرى است و هر چيز را آه اولى و آخرى باشد، آن قالب باشد، زيرا تكبير، اول نماز است و سلام، آخر نماز. اين نماز آخر براى آن است آه همه روز قيام و رآوع و سجود آنى، غرض اين است آه مى بايد آن حالتى در نماز ظاهر م ىشود پيوسته با تو باشد. اگر در خواب باشى و اگر .بيدار باشى و اگر بنويسى و اگر بخوانى، در جميع احوال خالى از ياد حق نباشى از ابتداى خلقت تا ظهر عاشورا نمازهاى زيادى گزارد هاند. آخر از دور آدم تا دور مصطفى صلى الله عليه وآله وسلم نماز و روزه به اين صورت نبود. قبل از آفرينش انسان، ملائك، خداوند را تقديس مى آردند به گواهى خود.
ابليس شش هزار سال با پرستش خدا زيست. آدم عليه السلام براى رهايى از سياهى هبوط خود، پنج بار نماز گزارد. ابراهيم عليه السلام از خداوند خواست آه او و ذريه اش را نمازگزار گرداند. خداوند به موسى و برادرش وحى آرد که نماز بپا دارند. عيسى عليه السلام در گهواره از توصيه خداوند به نماز و زآات خبر داد. اسماعيل عليه السلام هميشه اهل بيت خود را به اداى نماز و زآات امر م ىآرد. نور چشمان محمدصلى الله عليه وآله وسلم در نماز بود. حسين عليه السلام تا روز عاشورا بسيار نمازگزار بود. صبح روز عاشورا عمر بن سعد نيز با يارانش در طرف ديگر به نماز صف آشيده بودند، آخر در نماز عاشوراى حسي نعليه السلام چه بود آه او را از ديگران بالاتر نشاند و خودنمايى آرد و به ديدگان آمد؟
::
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2901150
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396