روزى ملاّ عبدالله شوشترى به ديدن شيخ بهايى (953 - 1030 ه .ق ) رفت ساعتى با وى به گفتگو پرداخت . در اين موقع صداى اذان بلند شد. شيخ بهائى فرمود: در همين جا نماز بخوانيد تا ما هم به شما اقتدا كنيم و از فيض نماز جماعت بهره مند گرديم .
ملاّ عبدالله مقدارى تاءمل كرد، پس از جا برخاسته بدون آنكه در منزل شيخ نماز جماعت بخواند به خانه خود رفت . يكى از دوستان و شاگردان خاص او كه حضور داشت ، پرسيد: شما كه اين قدر مقّيد هستيد نماز را اول وقت بخوانيد چرا خواسته شيخ را اجابت نكرديد و همانجا نماز نخوانديد؟
پاسخ داد: در آن موقع كه شيخ چنين پيشنهادى كرد با خود فكر كردم ، آيا هرگاه شيخ پشت سر من نماز بخواند تغييرى در من ايجاد نمى شود. ديدم چنان نيست كه نفس من تغييرى در خود احساس نكند، لذا نماز نخوانده از خانه او بيرون آمدم .(68)
::
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2915566
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396