و اذا ناديتم الى الصلوة اتخذوها هزوا ولعبا ذلك بانهم قوم لا يعقلون (138)
ترجمه : و چون به نماز ندا دهيد، به تمسخر و بازيچه اش مى گيرند زيرا مردمى بى خردند.
تفسير آيه
در آيات قبل در همين سوره خداوند درباره نهى از دوستى با منافقان و جمعى از اهل كتاب كه احكام اسلام را بياد استهزاء و مسخره مى گرفتند سخن مى گويد،اما در اين آيه شريفه اشاره به يكى از اعمال آنها به عنوان شاهد و گواه كرده و مى فرمايد.
((هنگامى كه شما مسلمانان را به سوى نماز دعوت مى كنيد، آنرا بباد استهزاء بازى مى گيرند. ( و اذا ناديتم الى الصلوة اتخذوها هزوا و لعبا) (139)
سپس علت عمل آنها را چنين بيان مى كند ((اين بخاطر آن است كه آنها جمعيت نادانى مى باشند و از درك حقايق بدورند )) (ذلك بانهم قوم لا يعقلون ) (140)
اذان شعار بزرگ اسلام
هر ملتى درهر عصر و زمانى براى برانگيختن عواطف و احساسات افراد خود و دعوت آنها به وظايف فردى و اجتماعى شعارى داشته است و اين موضوع در دنياى امروز به صورت گسترده ترى ديده مى شود.
مسيحيان در گذشته و امروز با نواختن صداى ناموزون ناقوس پيروان خود را به كليسا دعوت مى كنند،ولى در اسلام براى دعوت از اشعار اذان استفاده مى شود،كه به مراتب رساتر و موثرتر است ، جذابيت و كشش اين اشعار اسلامى به قدرى است كه به قول نويسنده ((تفسير المنار ))بعضى از مسيحيان هنگامى كه اذان اسلامى را مى شنوند،به عمق و عظمت تاثير آن در روحيه شنوندگان ،اعتراف مى كنند.
سپس نامبرده نقل مى كند كه در يكى از شهرهايى مصر جمعى از نصارى را ديده اند كه به هنگام اذان مسلمين اجتماع كرده تا اين نغمه آسمانى را بشنوند چه شعارى از اين رساتر كه با نام خداى بزرگ آغاز مى گردد و به وحدانيت و يگانگى آفريدگار جهان و گواهى به رسالت پيامبر او اوج مى گيرد و با دعوت به رستگارى و فلاح و عمل نيك و نماز و ياد خدا پايان مى پذيرد،از نام خدا ((الله )) شروع مى شود و با نام خدا ((الله )) پايان مى پذيرد،جمله ها موزون عبارات كوتاه ،محتويات روشن ،مضمون سازنده و آگاه كننده است .
و لذا در روايات اسلامى روى مساله اذان گويان در روز رستاخيز از ديگران به اندازه يك سر و گردن بلندترند! اين بلندى در حقيقت همان بلندى مقام رهبرى و دعوت كردن ديگران به سوى خدا و سوى عبادت همچون نماز است .
صداى اذان كه به هنگام نماز در مواقع مختلف از ماذنه شهرهاى اسلامى طنين افكن مى شود، مانند نداى آزادى و نسيم حيات بخش استقلال و عظمت گوشهاى مسلمانان راستين را نوازش مى دهد،و بر جان بد خواهان رعشه و اضطراب مى افكند،و يكى از رموز بقاى اسلامى است ،شاهد اين گفتار اعتراف صريح يكى از رجال معروف انگلستان است كه در برابر جمعى از مسيحيان چنين اظهار مى داشت :
(( تا هنگامى كه نام محمد در ماذنه ها بلند است و كعبه ها پا بر جاست و قرآن رهنما و پيشواى مسلمانان است امكان ندارد پايه هاى سياست ما در سرزمينهاى اسلامى استوار و بر قرار گردد.
اما بيچاره و بينوا بعضى از مسلمانان كه گفته مى شود اخيرا اين اشعار بزرگ اسلامى را كه سندى است بر ايستادگى آئين و فرهنگ آنان در برابر گذشت قرون و اعصار،از دستگاههاى فرستنده خود برداشته و بجاى آن برنامه مبتذل گذاشته اند،خداوند آنها هدايت كند و به صفوف مسلمانان باز گرداند.
بديهى است همانطور كه باطن اذان و محتويات آن زيبا است ،بايد كارى كرد كه به صورتى زيبا و صداى خوب ادا شود، نه اينكه حسن باطن به خاطر نامطلوبى ظاهر آن پايمال گردد.
اذان از طريق وحى به پيغمبر صلى الله عليه و آله رسيد
در پاره اى از روايات كه از طريق اهل تسنن شده مطالب شگفت انگيزى در مورد تشريع اذان ديده مى شود كه با منطقهاى اسلامى سازگار نيست از جمله اينكه نقل كرده اند كه :
پيامبر صلى الله عليه و آله بدنبال درخواست اصحاب كه نشانه اى براى اعلام وقت نماز قرار داده شود با دوستان خود مشورت كرد،و هر كدام پيشنهادى از قبيل يك پرچم مخصوص ،يا روشن كردن آتش ، يا زدن ناقوس مطرح كردند،ولى پيامبر صلى الله عليه و آله هيچكدام را نپذيرفت ،تا اينكه ((عبدالله بن زيد ))و (( عمر بن خطاب )) در خواب ديدند كه شخصى به آنها دستور مى دهد براى اعلام وقت نماز اذان بگويند و اذان را به آنها ياد داد و پيامبر صلى الله عليه و آله آن را پذيرفت . (141)
ولى اين روايت ساختگى و توهينى به مقام شامخ پيغمبر صلى الله عليه و آله محسوب مى شود كه بجاى تكيه بر وحى كردن ،روى خوابهاى افراد تكيه كند و مبانى دستورات دين خود را بر خواب افراد قرار دهد،بلكه همانطور كه در روايات اهل بيت صلى الله عليه و آله عليه السلام وارد شده است اذان از طريق وحى به پيامبر صلى الله عليه و آله تعليم داده شده ،امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
هنگامى كه جبرئيل اذان را آورد، سر پيامبر صلى الله عليه و آله در دامان على عليه السلام بود، جبرئيل اذان و اقامه را به پيامبر تعليم داد، هنگامى كه پيامبر سر خود را برداشت ،از على عليه السلام سوال كرد آيا صداى اذان جيرئيل را شنيدى ؟ عرض كرد:آرى پيامبر صلى الله عليه و آله بار ديگر پرسيد آيا آنرا به خاطر سپردى ؟ گفت : آرى ،پيامبر فرمود: بلال را (كه صداى رسائى ) داشت حاضر كن ،و اذان و اقامه را به او تعليم ده على عليه السلام بلال را حاضر كرد و اذان را به او تعليم داد. (142)
شان نزول
در شان نزول آيه بيان شده است كه جمعى از يهود و بعضى از نصارى صداى موذن را كه مى شنيدند و با قيام مسلمانان را به نماز مى ديدند شروع به مسخره و استهزاء مى كردند، قرآن مسلمانان را از طرح دوستى با اينگونه افراد بر حذر داشت . (143)
::
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2905487
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396