و لا تجهر بصلاتك و لا تخاف بها وابتغ بين ذلك سبيلا (277)
ترجمه :نمازت را نه بسيار بلند بخوان و نه چندان آهسته حد وسط اين دو گروه را برگزين .
تفسير آيه
در اين آيه شريفه مورد بحث گفتگوى مشركان در مكه در رابطه با نماز پيامبر صلى الله عليه و آله واينكه مى گفتند:او نماز خود را بلند مى خواند و ما را ناراحت مى كند،اين چه عبادتى است ؟ اين چه برنامه اى است ؟ خداوند به پيامبر صلى الله عليه و آله دستور مى دهد ((نمازت را زياد بلند مخوان زياد هم آهسته مخوان بلكه ميان اين دو را، راه اعتدال را انتخاب كن (و لا تجهر بصلاتك تو لا تخاف بها و ابتغ بين ذلك سبيلا)
بنابراين آيه فوق كارى به مساله نمازهاى ((جهريه ))و ((اخفايه )) به اصطلاح معروف فقهى ندارد، بلكه ناظر به افراط و تفريط در بلند خواندن و آهسته خواندن است ، مى گويد نه بيش از حد بلند بخوان و نه فرياد بزن ،و نه بيش از حد آهسته كه تنها حركت لبها مشخص شود و صدائى به گوش نرسد و شان نزولى كه بعدا ذكر مى شود بسيارى از مفسران از ابن عباس نقل كرده اند نيز مويد همين معنى است .
روايات متعددى كه از طريق اهل بيت از امام صادق عليه السلام در ذيل اين آيه آمده است اشاره به همين تفسير مى كند. (278)
بنابراين اين تفسيرهاى ديگرى كه براى اين آيه ذكر شده است همگى بيگانه از مطالب به نظر مى رسد اما اينكه حد اعتدال در اينجا چگونه است ،و جهر و اخفاتى كه از آن نهى شده چه باشد؟ ظاهر اين است كه ((جهره )) به معنى فرياد كشيدن و ((اخفاف )) به معنى آهسته خواندن آنچنان كه خود انسان هم نشنود مى باشد.
در تفسير ((على بن ابراهيم )) از امام صادق عليه السلام چنين نقل شده كه در تفسير آيه فرمود ((الجهر بها رفع الصوت ،و التخافت بها ما لم ،تسمع نفسك ،واقرا بين ذلك )) ((جهر اين است كه زياد صدا را بلند كنى ،و اخفات آن است كه حتى خودت نشنوى ، هيچ يك از اين دو را انجام نده بلكه حد وسط ميان آن دو را در انتخاب كن . (279)
و اما ((اخفات ))و ((جهره )) در نمازهاى روزانه ، و شبانه - همانگونه كه در بالا اشاره كرديم - حكم ديگرى است ،با مفهوم ديگر،كه دلائل جداگانه دارد،و فقهاى ما (رضوان الله عليهم ) مدارك آن را در كتاب الصلاة آورده اند.
نكات در آيه
اين حكم اسلامى يعنى اعتدال در جهر و اخفات از دو نظر به ما ديد و درك مى بخشد.
نخست :از اين نظر كه مى گويد:عبادت خود را آنچنان انجام ندهيد كه بهانه به دست دشمنان بدهيد ،آنها را به استهزاء و ايرادگيرى وا دارد،چه بهتر كه توام با متانت و آرامش و ادب باشد كه تنها نتوانند بر آن خرده گيرى كنند بلكه نمونه اى از شكوه و ادب اسلامى و ابهت و عظمت عبادت گردد آنها كه سعى دارند در مواقعى كه مردم استراحت كرده اند با صداى بلند گوشخراشى كه از بلند گوهاى پر غوغا راه مى اندازند موجوديت جلسات خود را نشان دهند و به پندار خود با اين عمل صداى اسلام را به گوش ديگران برسانند،اين نه تنها صداى اسلام نيست ، بلكه باعث پراگندكى مردم از اسلام و در نتيجه ضربه اى با تبليغات دينى .
ديگر اينكه : اين بايد الگوئى باشد براى همه اعمال ما و تمام برنامه هاى اجتماعى و سياسى و اقتصادى بايد همه اينها دور از افراط ى وكاريها و تندرويها،و تفريط كارى و مسامحه و سهل انگارى باشد، و اصل اساسى ((و ابتغ بين ذلك سبيلا ))كه در آيه فوق آمده همه جا رعايت گردد. (280)
شان نزول
مفسران در شان نزول آيه فوق از (( ابن عباس ))چنين نقل كرده اند كه پيامبر صلى الله عليه و آله شب در مكه در حال سجده بود و خدا را با نام ((يا رحمان و يا رحيم ))مى خواند،مشركان بهانه جو از فرصت استفاده كرده و گفتند ببينيد اين مرد(ما را سرزنش مى كند كه چرا چند خدائى هستيم اما) خودش و خدا را پرستش مى كند در حال كه مى پندارد موحد است و يك معبود بيشتر ندارد، آيه فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت (كه اين اسمهاى متعدد از يك ذات پاك خبر مى دهد. (281)
::
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2908298
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396