| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
داستان آيه 80 : برخوردى مهربان
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

برخوردى مهربان  
حضرت محمد صلى الله عليه و آله نماز مى خواند و مردمى كه از آنجا مى گذشتند، مى ديدند، نوه عبدالمطلب دارد با خويش ‍ كلماتى فصيح و زيبا بيان مى كند و ركوع و سجود مى رود و بدون اينكه بتى پيش رويش باشد به خاك مى افتد و نام خدا را بر زبان مى آورد يكى از كفار شهر مكه جسارت كرد و در حالى كه پيامبر سر به سجده نهاده بود، امعاء و احشاء شتر را برگردن و كتف مباركشان گذاشت .
دختر كوچكش فاطمه عليه السلام گريه كنان برخاست و آن كثافات را از گردن مبارك پيامبر برداشت و به كنارى انداخت پيامبر با حوصله عجيب ، نمازش را با طماءنينه و وقار خاصى ادامه داد و نماز كه تمام شد، جبرئيل و ميكائيل پيش روى حضرت ايستاده بودند سلام كردند و گفتند، ((خداوند سبحان سلام مى رساند و ما را فرمان داده است كه آنچه به ما دستور دهى ، انجام دهيم ، و هر خدمتى كه از دست ما بر آيد، كوتاهى نكنيم .))
پيامبر فرمود: (( مرا در اين كار كه خواهيم كرد، يارى دهيد و دعايى كه خواهم خواند، با آمين مدد نماييد)) جبرئيل و ميكائيل ترسيدند كه اگر همين لحظه از خداوند متعال بخواهد سنگ يا آتش بر اهل مكه ببارد، يا كفار مسخ شده ، يا به زمين فرو روند، هر آينه به اجابت خواهد رسيد دستهاى مبارك بالا رفت و لبهاى آن عزيز جنبيد: بار الها! قوم مرا به راه راست هدايت فرما، كه ايشان نمى دانند...)) جبرئيل و ميكائيل شگفت زده شدند ديده بودند همين كفار بارها و بارها آزارش داده بودند متواضعانه گفتند: (( اى رسول خدا! به درستى كه تو رحمت عالميان هستى !)) پيامبر صلى الله عليه و آله دستهاى كوچك دخترش را در دست گرفت و با قدمهاى آرام و شمرده به سوى خانه خديجه عليه السلام گام بر داشت . (479)
ببينيد پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله اين همه سختيها و مشكلات را در صدر اسلام متحمل شدند تا دين اسلام و قرآن پا بر جا بماند و حتى در موقع عبادت و نماز و راز و نياز بدرگاه خداوند وى را مورد آزار واذيت قرار مى دادند گاهى اوقات صورت مبارك پيامبر صلى الله عليه و آله را خون آلود مى كردند، گاهى دانهاى مبارك آنحضرت را مى شكند، و گاهى زباله هاى آشغال را بر روى آن حضرت مى ريختند همانطور كه در اين داستان آنرا نقل كرديم ، اما با وجود اين ، آن بزرگوار در برابر همه مشركان ايستادگى كرد، و اسلام را به جهانيان معرفى نموده ، آيا درست است در شرايطى فعلى كشورمان انقلاب اسلامى نام گرفته ، و امنيت در آن حكمفرماست و مقدمات و وسائل نماز در آن مهيا است انسان نسبت به نماز بى تفاوت باشد يا اصلا نماز نخواند! پس جاى دارد كه خود و ديگران را به اين فريضه دينى و الهى دعوت كنيم انشاء الله .



::
 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2901301
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396