به یاد قائد عظیم الشان و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)
بسم الله الرحمن الرحیم
"الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوراة والانجیل یامرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر و یحل لهم الطیبات و یحرم علیهم الخبائث و یضع عنهم اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم فالذین آمنوا به و عزروه و نصروه و اتبعوا النور الذی انزل معه اولئک هم المفلحون ا قل یا ایها الناس انی رسول الله الیکم جمیعا الذی له ملک السموات والارض لا اله الا هو یحیی و یمیت ف آمنوا بالله و رسوله النبی الامی الذی یومن بالله و کلماته واتبعوه لعلکم تهتدون (1) :
آنانکه آن رسول، پیغمبر ناخوانده درسی را پیروی کنند که وصف وی را در تورات و انجیل هم که نزدشان است، نوشته می یابند. پیغمبری که امر به معروف می نماید و از منکر و ناروا بازشان می دارد و امور پاکیزه را حلالشان می کند و پلیدیها را حرامشان می نماید و تکالیف شاقه و غل و زنجیرهایی که از اعتقادات و روشهای باطل بر آنها بوده است برمی دارد و فرومی نهد و نوری را که به او نازل شده است، پیروی نمودند: قرآن را; آنها رستگار هستند. بگوای مردم من فرستاده خداوند به سوی همگی شما اهل زمین هستم "و این دین به عدل، مساوات، تقوا، استقامت و عمل صالح دستور می دهد و از جهل و فساد منع می نماید." فرستاده کسی که همه آسمانها و زمین در زیر سیطره و قدرت اوست. نیست خدایی جز او. زنده می کند و می میراند پس ایمان به خداوند و رسول او محمد (ص) که درس ناخوانده است، بیاورید که او ایمان به خداوند و آنچه بر او نازل نموده ایم، آورد. او را پیروی کنید، باشد کههدایت یابید."
و اما هرگاه از حضرت امام خمینی - رضوان الله تعالی علیه - این اقتداکننده صادق به راه پیامبران الهی و محمد (ص) سخنی به میان می آید، در ذهن انسان شخصیت والای مردی تداعی و مجسم می شود که: متوکل و متوسل الی الله، منادی احکام الهی قرآن مجید در زمان، مقاوم و پرصلابت در برابر کافران اهل کتاب و مشرکان، صمیمی و با محبت و رحمت در برابر مسلمانان و مظلومان و مستضعفان بود. برای اینکه به ماهیت عقیدتی و رمز کیفیت استواری او نیز در مقابل مستکبران بیشتر پی ببریم. مناسب است این مهم را از زبان و بیان خود آن رادمرد درک کنیم; امام در نوشته ای که بیش از پنجاه سال قبل در دفتر یادبود کتابخانه ملی یزد از خود به جای گذاشت نظر خود را با آیه ای از قرآن مجید شروع نمودند و از جمله چنین مرقوم فرمودند: بسم الله الرحمن الرحیم قال الله تعالی: قل انما اعظکم بواحدة ان تقوموا لله مثنی و فردای: خدای - تعالی - در این کلام شریف از سرمنزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده و بهترین موعظه هایی است که خدای عالم از میانه تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده. این کلمه، تنها راه صلاح دو جهان است; قیام برای خداست که ابراهیم خلیل الرحمان را به منزل
خلت رسانده و از جلوه های گوناگون طبیعت رهانده.
خلیل آسا در علم الیقین زن
ندای لااحب الافلین زن
قیاملله است که موسی کلیم را با یک عصا بر فرعونیان چیره کرده و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صعق کشاند، قیام برای خداست که خاتم النبیین - صلی الله علیه و اله - را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و به جای آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام "قاب قوسین او ادنی" رساند. خودخواهی و ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشوری
اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده است، قیام برای منافع شخصی است که روح وحدت و برادری را در ملت اسلامی خفه کرد...
بدین ترتیب رمز خلوص راه این رادمرد را می فهمیم که او با احساس وظیفه و تکلیف و به قصد نجات امت اسلام با توکل به خداوند، حرکتش را آغاز نمود و در امتداد راه انبیای الهی موسی و عیسی و خاتم پیامبران محمد (ص) و برای استقرار احکام اسلام قیام نمود و قدرت آن نور الهی که با او همراه بود; چون آهن ربا و میدان مغناطیسی بسیار قوی همه براده های آهن، قلبهای جستجوگران حقیقت دین مبین اسلام را به سوی خود جلب و جذب نمود و فطرتهای آلوده شده به زنگارهای زمان رژیم
ستمشاهی; اما قابل بازگشت را نیز به شستشو در زلال قرآنی واداشت و به توبه و بازگشت بدان دعوت نمود.
در وجود و کلمات پربار و در حنجره امام بلندگویی را می دیدیم که ندای سروش الهی را در زمان منعکس می کرد و خواهد کرد. امام مظهری جهانی و آیینه تمام نمای یک مسلمان معتقد و دارای نبوغ الهی برخاسته از متن قرآن مجید بود که موجب انعکاس
گرمای حیات بخش اسلام در میهن اسلامی و در کل جهان شد.
امام شجره طیبه قرآنی با میوه های پایان ناپذیر و ثمربخش بود: "توتی اکلها کل حین باذن ربها... (2) " او یک فرد نبود، هدفهای او بالاتر از خواستهای ملی یک ملت بود. سخن و اعمال او فرهنگ و نظام ارزشی 14 قرنه مرتبط با وحی را تداعی می کرد و بدین ترتیب
این عبارت معنی پیدا می کند که: عشق به امام خمینی، عشق به نظام ارزشی اسلام است.
او پیوسته شهیدی شاهد و میزان حق و باطل در زمان بود. از قول محمد باقر صدر که از رهبران بزرگ مذهبی مسلمانان عراق
بود، بیان شد که: "ذوبوا فی الامام کما ذابوا فی الاسلام" در امام ذوب شوید، همچنان که ایشان در اسلام ذوب شدند.
او با جذب نور از خورشید پرفروغ اسلام و قرآن خود تبدیل به نور و راه هدایت شده بود; کلامش صلابت سخن مولا علی - علیه السلام - را در برابر دشمنان، و رافت و محبت آن حضرت را در برابر مسلمانان حقیقی و مستضعفان داشت; او رهرو راستین راه امام حسین - علیه السلام - بود و به تکلیف عمل کرد و با همیاری ملت مسلمان و بیداردل ایران، عوامل طاغوت را شکست داد و
پیروزی او، پیروزی اسلام و قرآن بود و به قول آن خبرنگار:
در انقلاب اسلامی ایران، پیامبر یک بار دیگر در تاریخ پیروز شد.
از جمله سخنان امام این است که: "بازوی قوی; قلب مطمئن و عشق به لقاءالله است که پیروزی می آفریند" آری، نیروی فکری و نظامی همراه با ایمان، تکیه و توکل به قدرت لایزال خداوند و آماده هرگونه ازخودگذشتگی - حتی فدا شدن - در راه اهداف الهی است که پیروزی می آفریند و حیثیت ملی و اسلامی را از دستبرد بیگانگان نجات می بخشد و حفظ می کند; و نیز به بسیجیان و مدافعان میهن اسلامی فرمود: "من دست و بازوی شما را - که دست خداوند بر بالای آن است - می بوسم و به این بوسه افتخار می کنم." آری، دست و بازویی که در مسیر اهداف الهی و دفاع از میهن اسلامی حرکت کند، قابل بوسیدن توسط امام می شود; زیرا
آنگاه است که: "و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی... (3) "
سخنان امام عطر و بوی سخنان پیامبران الهی را داشت و گویی از همان منبع نشات می گرفت و با اینکه در ترکیب ساده و قابل فهم برای همه مردم بیان می شد; اما از نظر محتوا دارای عمق خاص بود و جذب دلها و باطن مردم می شد، گویی آن سخنان با نیرویی درونی که خداوند در باطن مردم قرار داده است، با فطرت پاک انسانها سخن می گفت و آنها را متحول می کرد. تحولی بنیانی که افراد حاضر می شدند در راه اجرای فرمانهای حضرت امام جانشان را با افتخار فدا کنند. صلابت سخنان او دل مستکبران
و امپریالیزم و صهیونیزم را به لرزه درمی آورد و قلب مسلمانان حقیقی را شاد می کرد.
در سخنان امام، آراستگی خاص، صداقت و استحکام نهفته بود. ساعاتی بعد از ورودشان به میهن اسلامی که برای ملاقات و زیارت شهدای انقلاب از فرودگاه مهرآباد مستقیما به بهشت زهرای تهران آمده بودند، در مورد دولت مزدور بختیار ملعون فرموده بودند: " من به کمک این ملت توی دهن این دولت می زنم، من دولت تشکیل می دهم" اما همین سخنان به ظاهر ساده، در باطن، نیروی
یک ملت را برای اجرا، در خود داشت.
تصمیمات تاریخی و تعیین کننده حضرت امام برای حیات انقلاب سرنوشت ساز بود، از جمله چند روز بعد از ورود مبارکشان، هنگامی که دولت بختیار و نظامیان وابسته به طاغوت و رژیم ستمشاهی حکومت نظامی اعلام کردند و قصد بازداشت چهره های اصلی انقلاب مرتبط با امام را داشتند، با دستور تاریخی حضرت امام مردم به خیابانها ریختند و حکومت نظامی را شکستند و پیروزی نهایی مرحله ای از انقلاب را در یوم الله 22 بهمن 1357 به ثبت رسانیدند و بدین ترتیب ملت از زنجیر استعمار غرب و شرق به نیروی اسلام، رهایی یافت... امام مردی بود که مصالح درازمدت اسلام و مسلمانان را بسیار برتر از منافع موضعی یک ملت می دانست و فتوای تاریخی او در مورد واجب القتل بودن سلمان رشدی مرتد - این مزدور صهیونیزم بین الملل به دلیل اهانت به پیامبر عظیم الشان اسلام در کتاب خود - با این دید قابل شناخت است. استقلالی که امام می فرمود و آنقدر بر "نه شرقی، نه غربی" بودن و حفظ آن، تکیه داشت; همان معنا و مفهوم آیه قرآنی است که می فرماید: "یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا الیهود و النصری اولی آ
بعضهم اولی آ بعض و من یتولهم منکم فانه منهم ان الله لایهدی القوم الظالمین (4) :
ای کسانی که ایمان آورده اید، یهود و نصارا را ولی و سرپرست خود قرار ندهید و با آنها چنان دوستی و رابطه ای برقرار ننمایید که سبب تسلط آنها بر شما گردد; زیرا آنها اولیای یکدیگر هستند (دست یهود در دست نصاراست) و هر کس از شما با آنها چنان رابطه ای برقرار کند که زمینه ساز تسلط آنها بر حیات اجتماعیتان شود، پس از آنها است و خداوند گروه ستمکاران را هدایت
نخواهد کرد".
حضرت امام در پیامی که به مناسبت شهادت حدود چهارصد نفر از برادران و خواهران مسلمان ما توسط رژیم مزدور آل سعود در جریان راهپیمایی برائت از مشرکان در مکه معظمه مراسم حج سال 1364 ارسال فرمودند، مساله استقلال را نیز مورد تاکید قرار
داده بودند و از جمله فرموده بودند:
"یقینا امریکا و عربستان از شرایط خلع سلاح مسلمانان در حرم خدا و احترام مومنین به احکام قرآن و پرهیز از جدال در کنار خانه خدا سؤاستفاده کرده و با وسائل از پیش فراهم شده و نقشه های دقیق روبه صفتانه به صفوف شیرمردان و شیرزنان ما حمله
نموده وآنان را غافلگیر کردند.
حکومت سعودی مطمئن باشد که امریکا لکه ننگی بر دامنش نهاده است که تا قیام قیامت با آب زمزم و کوثر پاک نمی شود و چشمه ای که از دل اقیانوس بزرگ ملت ما در سرزمین حجاز جاری شده است، زمزم هدایتی برای تشنگان سیاست ناب اسلام گردیده است که ملتها و نسلهای آینده از آن سیراب، و ستمکاران در آن غرق و هلاک می شوند و ما همه این جنایتها را به حساب امریکا گذاشته ایم و به یاری خدا در موقع مناسب به حساب آنها خواهیم رسید و انتقام خون فرزندان ابراهیم را از نمرودها و شیاطین و قارونها خواهیم گرفت و مجددا تاکید می کنم که اینها بهای گران حاکمیت نه شرقی و نه غربی و استقلال و آزادی و
اسلام خواهی ماست."
و اما خاطراتم: منهم این افتخار را داشتم که با جمعی از برادران و در معیت جناب آقای طبسی تولیت محترم آستان قدس رضوی، دقایقی چند به محضر حضرت امام به طور مستقیم برسیم و از نزدیک در اتاق کوچکش او را ملاقات نمائیم. در آن ملاقات فرزند فداکار و گرامی حضرت امام، حجة الاسلام والمسلمین مرحوم سید احمد خمینی نیز حضور داشتند. در آن دقایق دیدم همه از این ملاقات خجسته حالت خوشحالی زایدالوصف توام با تاثر دارند و از شوق شروع به گریه نمودند، چنین دیدم که این گریه
شوق برای تجلیل از امام این مرد الهی کافی نیست بدین جهت آیاتی از سوره مبارکه نحل را در حضورشان قرائت نمودم که:
ان ابراهیم کان امة قانتا لله حنیفا ولم یک من المشرکین ا شاکرا لانعمه اجتباه وهداه الاصراط مستقیم ا و اتیناه فی الدنیا حسنة
و انه فی الاخرة لمن الصالحین ا ثم اوحینا الیک ان اتبع ملة ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین (5)
بدرستی که ابراهیم بت شکن و پیامبر الهی به تنهائی امتی بود. او حق گرای و در برابر دستورات الهی خاضع بود و از مشرکین نبود و از اینکه او را مقام نبوت عطا کردیم و به راه راست هدایت نمودیم شکرگزار بود. پس به تو (یا محمد (ص » وحی کردیم که [در
دعوت به خداپرستی و توسعه معارف الهی] راه ابراهیم را پیروی کن که او حق گرای بود و هرگز به خداوند شرک نورزید.
و نیز این موضوع را بیان داشتم که یا امام. از اینکه اکنون در حضور شما هستیم احساس نزدیکی نمی کنیم و وقتی از نظر مکانی از شما دور باشیم احساس دوری نمی نمائیم زیرا شما سمبل یک مکتب الهی و بیان کننده و انعکاس دهنده نور قرآن مجید و اهداف آن در زمان هستید. اگر ما به این کتاب الهی نزدیک باشیم احساس نزدیکی با شما می نمائیم هر چند از نظر مکانی دور
باشیم اما اگر از آن کتاب و عمل به آن خدای ناکرده دور باشیم از شما نیز فرسنگها فاصله داریم هر چند در اتاقتان باشیم.
البته قبل از این ملاقات نیز در سال 1361 با تعدادی از برادران و خواهران گروه پزشکی ستاد انقلاب فرهنگی ازجمله برادر دکتر سید حسین فتاحی موفق به بوسیدن دست حضرت امام شدیم که منهم به این بوسه بر دست مردی الهی و عظیم الشان افتخار
می کنم.
از خاطرات دیگرم این است که در روزهای قبل از تشریف فرمائی امام که برادران مبلغین مذهبی ما در مسجد دانشگاه تهران در اعتراض به جلوگیری از ورود حضرت امام به ایران تحصن داشتند. در جمع آنها و مردم من هم سخنرانی برعلیه دولت مزدور بختیار داشتم. در روز تشریف فرمائی ایشان به میهن اسلامی (12 بهمن 1357) . در معیت حضرت آیت الله خامنه ای (رهبر معظم کنونی انقلاب)، به استقبال حضرت امام در فرودگاه مهرآباد و با جمعیت میلیونی به بهشت زهرا رفته و آنگاه چند روزی در مدرسه
رفاه و علوی تهران محل اقامت اولیه حضرت امام اینجانب نیز افتخار حضور داشتم.
چگونگی استقبال میلیونی مردم مسلمان ایران از حضرت امام خمینی در فرودگاه مهرآباد و سرودها و شعارها و گلباران مقدم او تا بهشت زهرا همان گونه که می دانید، در وصف نمی گنجد. بعد از سخنرانی معروف و تاریخی در بهشت زهرا، در اولین بیاناتشان در مدرسه رفاه در حالی که روی پله ها نشسته و از آن به عنوان موضع سخنرانی استفاده کرده بودند و در هنگام سخنرانی، ورانیت خاصی در چهره شان پدیدار شده بود، فرموده بودند که: "اگر این انقلاب توانسته باشد فقط بین حوزه و دانشگاه اتحاد برقرار
نموده باشد، همین برای ارزش انقلاب کافی است".
در مدرسه علوی که در سمت پزشک کشیک خدمت می کردم، موفق می شدم نماز صبح را به حضرت امام اقتدا نمایم و در این اقتدا از افرادی که می شناختم: شهید آیت الله دکتر بهشتی، شهید آیت الله مطهری، آیت الله خلخالی، آیت الله منتظری، آیت الله خسروشاهی و آقای هادی غفاری نیز حضور داشتند. آیت الله طالقانی نیز به طور متناوب در آن مدرسه خدمت حضرت امام می رسیدند، جناب آقای ناطق نوری که بیشتر در مدرسه رفاه بودند، به مدرسه علوی نیز می آمدند; همچنین شهید محلاتی و
مرحوم دکتر کاظم سامی و...
اکنون دیگر جسم امام در میان ما نیست و این نفس مطمئنه پس از ده سال بعد از استقرار نظام اسلامی در ایران و گذراندن مخاطرات اساسی مراحل استقرار آن و سکانداری کشتی انقلاب در امواج حوادث، به لقاء الله پیوسته است و اکنون حدود شت سال از آن فراق می گذرد; اما می دانیم که قرآن مجید می فرماید: "و ما محمد الا رسول قدخلت من قبله الرسل افاین مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضرالله شیئا و سیجزی الله الشکرین (6) : محمد (ص) نیست مگر پیغمبری از طرف خداوند که پیش از او نیز پیامبرانی بودند و از این جهان درگذشتند و اگر او نیز به مرگ و یا شهادت درگذشت، آیا شما به گذشته و یا به دین جاهلیت می گروید; پس هر کس که مرتد شود و به گذشته برگردد، به خداوند ضرری نمی رساند، بلکه خود زیانکار خواهد شد و هر کس شکر نعمت دین گزارد و در اسلام پایدار بماند، البته خداوند جزای نیک اعمال را به شکرگزاران عطا
خواهد کرد".
بدین جهت اکنون که در فضای ایجاد شده از رهبری و توفیق الهی امام بزرگوار و ایثارگریها و خون پاک شهیدانمان و پیروزی در جنگ تحمیلی تنفس می کنیم و دست امپریالیزم امریکا و صهیونیزم اسرائیل و رژیم مزدور ستمشاهی بر بالای سر ما نیست و شرافت ملی ما به واسطه دریوزگی عوامل استعمار و پذیرش قانون کاپیتولاسیون و کنسرسیوم و صدها مورد مشابه، لکه دار نیست و منابع ملی ما را بیگانگان به طور مستقیم به غارت نمی برند، باید شکرگزار نعمتهای الهی انقلاب باشیم و اهداف قرآنی را آنچنان که "بما انزل الله" هست تا حد ممکن پی گیری و اجرا کنیم و به عدالت اجتماعی در ابعاد مختلف; از جمله در بعد اقتصادی هر چه بیشتر بگرویم و حاصل سرمایه های ملی; از جمله نفت را به طور عمده در اموری که پایه های اقتصاد جامعه را قوام و استحکام بیشتر بخشد، به مصرف برسانیم تا نسلهای آینده نیز از ثمرات آن بهره مند گردند و در امور غیرضروری و خدای ناکرده به حالت تبذیر مصرف نشود که در آن صورت علاوه بر ایجاد ضعف اجتماعی در پیشگاه الهی نیز مسئول خواهیم بود. و بدانیم که مسائل اقتصادی نیز یکی از ستونهای مهم نگهبان حیات جامعه اسلامی در قرآن مجید تلقی شده و توجه بدان از نظر چگونگی و کیفیت مصرف نیز توصیه شده است: "ولا توتوا السفه آ اموالکم التی جعل الله لکم قیاما و ارزقوهم فیها و اکسوهم و قولوا لهم قولا معروفا (7) " و تعادل بخشی آن بین مردم در همدلی اجتماعی تاثیر مشخص دارد; و نیز رعایت و رسیدگی حال کسانی که به دلیل بیماری، بی سرپرستی و موارد مشابه توانایی اداره عادی زندگی خود را ندارند و انفاق فردی و اجتماعی در مورد آنها جزو دستورهای قرآن مجید بوده و نمودی از ایمان افراد مسلمان به دستورهای الهی تلقی شده است (8) . و سعی نماییم با کوشش و خلاقیت و جهت دادن استعدادهای جوانان کشور در دانشگاهها و مراکز تعلیم و تربیت در بعد علمی، صنعتی، کشاورزی و نظامی نیز به خودکفایی نزدیک شویم و پایه های استقلال میهن اسلامیمان را هر چه مستحکمتر سازیم و به صورت امتی نمونه آنچنان که قرآن مجید خواسته است، درآییم و همیشه آمادگی خود را برای مقابله با عوامل هجوم استکبار حفظ کنیم و روحیه یاوری و کمک به برادران و
خواهران مسلمان در نقاط مختلف دنیا را بر مبنای اخوت اسلامی پیوسته تقویت سازیم و برای رفع استضعاف از آنها بکوشیم.
خدایا وجدانمان را پیوسته بیدار و آگاه و در جهت اهداف و عمل به دستورهای قرآنی ات نگهدار، خدایا روح مطهر حضرت امام خمینی - قدس سره - را با پیامبر عظیم الشان اسلام محشور فرما و ملت ما را به استقلال هر چه بیشتر و امت نمونه شدن در ابعاد مختلف حیات اجتماعی رهنمون فرما و سلطه استکبار جهانی امپریالیزم و صهیونیزم را از حیات مسلمانان قطع فرما و با نیروی منسجم و افزایش یابنده امت اسلام، آنها را به خذلان بکشان و زمینه اتحاد بین ملتهای مسلمان را برای ادامه راه قرآنی ات در تاریخ
فراهم ساز.
آمین یا رب العالمین
پاورقی ها:
1. سوره مبارک اعراف; آیات 157 و 158.
2. قسمتی از آیه 25، سوره مبارک ابراهیم.
3. قسمتی ازآیه 17، سوره مبارک انفال.
4. سوره مبارک مائده; آیه 51.
5. سوره مبارک نحل; آیات 120 و 121 و 122 و 123.
6. سوره مبارک آل عمران; آیه 144.
7. سوره مبارک نسا; آیه 5.
8. سوره مبارک الزاریات; آیه 18 و سوره مبارک معارج; آیات 23 و 24.
حضور > زمستان 1375، شماره 18
پدید آورنده : خاطرات دکتر فرهودی ، صفحه 324
::
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2904130
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396