| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
سجود
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 6 اسفند 1391 

 سجده، نشان تذلّل و خاكسارى در برابر خداوند و عالیترین درجه عبودیّت است.
 انسان، با سجده، خود را همرنگ با هستى مى‏كند «وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مِا فِى السَّمَوَتِ وَمَا فِى الْأَرْضِ»(362)
 سجده، بهترین حالتى است كه انسان به خدا نزدیك مى‏شود.
 سجده، رمز دوران‏هاى چهارگانه زندگى انسان است، على علیه السلام مى‏فرماید: سجده اول، یعنى اینكه از خاكم، سر برداشتن، رمز زندگى دنیایى است. سجده دوم، رمز مردن و به خاك خفتن است، سر برداشتن، رمز محشور شدن است.(363) و این مضمون این آیه است كه: شمارا از خاك آفریدیم و به خاك برمى‏گردانیم و بار دیگر از خاك، بیرونتان مى‏آوریم.(364)
 چون سجده، نشان عبودیّت است، پس سجده برخوردنى‏ها و پوشیدنى‏ها ممنوع است. زیرا مردم در حال قرب به خدا، نباید به چیزى سجده كنند كه (در غیر حال نماز) بنده آنند...!(365)
 سجده براى غیر خدا جایز نیست.(366) اگر برادران یوسف هم در برابر او به سجده افتادند، در حقیقت عبادت براى خدا و سپاس به درگاه او بود كه یوسف را از قعر چاه به آن عزّت و شوكت رسانده بود.(367)

 سجود هستى براى خدا
 طبق بیان قرآن و جهان‏بینى الهى، همه كائنات و ذرّات، به نوعى داراى شعورند و به ستایش و تسبیح و سجود براى خداى متعال مشغولند. در قرآن، آیات زیادى بر این سخن گواه است. از جمله این آیه: «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَن فِى السَّمَوَتِ وَمَن فِى الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَآبُّ وَكَثِیرٌ مِّنَ النَّاسِ وَكَثِیرٌ حَقَّ عَلَیْهِ الْعَذَابُ»(368) آیا ندیدى كه تمام آنان كه در آسمان‏ها و زمین‏اند، براى خدا سجده مى‏كنند، و نیز، خورشید و ماه ستارگان و كوه‏ها و درختان و جنبدگان و بسیارى از مردم. و بسیارى هم (كه از سجده سرپیچى مى‏كنند) فرمان قهر و عذاب الهى درباره آنان قطعى است. مولوى نیز در اشعار خود، به شعور و نطق ذرّات عالم اشاره كرده، مى‏گوید:
 نطق آب و نطق خاك و نطق گل‏
هست مخصوص حواس اهل دل‏
 جمله ذرّات، در عالم نهان‏
با تو مى‏گویند روزان و شبان‏
 ما سمعیعیم و بصیر و باهُشیم‏
با شما نامحرمان ما خامُشیم‏
 از جمادى سوى جانِ جان شوید
غلغله اجزاى عالم بشنوید
 فاش تسبیح جمادات آیدت‏
وسوسه تأویل‏ها بزدایدت‏

 این جهان بینى، به نحوى در آیات قرآن هم مطرح است.
 خداوند، به بعضى از پیامبران، منطق و زبان پرندگان را تعلیم داد.(369) حضرت سلیمان، گفت و گوى موران را مى‏فهمید.(370)
 همه موجودات، تسبیح گوى خدایند ولى شما تسبیح آنان را نمى‏فهمید.(371) علامه طباطبائى پس از بیانى مفصّل در این باره، مى‏فرماید: «وَالحَّقُ انَّ التَّسبیحَ فِى الْجَمیِعِ حقیقىٌّ قالىّ»(372)
 حق آنست كه تسبیح موجودات، یك حقیقت است (نه مجاز) و با لفظ و صوت است (نه آفرینش).
 البته لازم نیست همه الفاظ و اصوات، یكسان باشند.
 گرچه تسبیح موجودات، به یك معنى به اینست كه با وجودشان، گواه ذاتِ بى عیب خداى متعال‏اند، ولى بالاتر از این را آیات قرآن و روایات، مى‏رساند. در حدیث است: به صورت حیوان، سیلى نزنید، چون تسبیح خدا مى‏گوید.(373) و نیز: لباس خود را بشویید، چون لباس كثیف، تسبیح خدا نمى‏كند.(374)
 قرآن، از گزارش دادنِ «هدهد» به سلیمان سخن مى‏گوید.(375)
 به هر حال، سجود و تسبیح نمازگزار، هم‏آوایى با اجزاى عالم وجود است كه همه در برابر فرمان وعظمت خدا، خاضع وساجدند.
 سجده اولیاء خدا
 آگاهى از سجده اولیاء الهى، الهام بخش خضوع و خشوع و عبادت است. اینك به چند نمونه اشاره مى‏كنیم:
 امام سجادعلیه السلام سجده‏هاى خود را به قدرى با توجّه وتكرار نام خدا انجام مى‏داد، كه هرگاه سربلند مى‏كرد، بدن مباركش خیس عرق بود.(376)
 امام كاظم علیه السلام بعد از نماز صبح، سر بر خاك مى‏نهاد و تا روز بلند مى‏شد، در حال سجود بود.(377)
 دلیل آنكه حضرت ابراهیم علیه السلام مقام «خلیل اللّهى» رسید، سجده‏هاى طولانى او بود.(378)
 سلمان فارسى مى‏گفت: اگر سجود نبود، من آرزوى مرگ مى‏كردم.(379) (یعنى از زندگى دنیا تنها سجده را دوست دارم)
 حضرت موسى علیه السلام پس از هر نماز نافله، سمت راست و چپ صورت خود را بر خاك مى‏مالید.(380)
 شخصى مى‏گوید: امام صادق علیه السلام را دیدم كه در حال سجده، پانصد مرتبه ذكر «سبحان الله» را تكرار مى‏كرد.(381)
 دلیل آن كه به امام چهارم، لقب «سجّاد» داده شده، این بود كه اثر سجود، در همه مواضع هفتگانه امام دیده مى‏شد.(382)
 قرآن، اصحاب رسول خدا علیه السلام را چنین توصیف مى‏كند كه: بر كافران، سخت و شدیدند، ولى با خود، نرم و مهربان. آنان را اهل ركوع و سجود مى‏بینى، در پى فضل و رضایت الهى هستند، اثر سجود، در سیمایشان آشكار است: «سِیَماهُمْ فِى وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ»(383)
 آثار سجده‏
 سجده، انسان را به خدا نزدیك مى‏كند، گناهان را مى‏ریزد، كمر شیطان را مى‏شكند و انسان را بهشتى مى‏سازد.
 اینك چند حدیث در این باره:
 شخصى خدمت پیامبر صلى الله علیه وآله آمد و گفت: گناهانم بسیار و عملم اندك است. فرمود: سجده‏هاى خود را زیاد كن، زیرا آنگونه كه باد، برگ درختان را مى‏ریزد، سجده هم گناهان را مى‏ریزد.(384)
 گروهى خدمت پیامبر صلى الله علیه وآله رسیدند و تقاضاى ضمانت بهشت رفتن خود را داشتند. حضرت فرمود: بشرطِ آنكه با سجده‏هاى طولانى، بر این كار مرا یارى كنید.(385)
 امام صادق علیه السلام فرمود: سجده‏هاى خود را طولانى كنید، زیرا سخت‏ترین ناراحتى را بر شیطان، سجده انسان وارد مى‏كند. چرا كه او خود، مأمور به سجده بر آدم شد و نافرمانى كرد ولى انسان، اطاعت كرد و رستگار شد.(386)
 پیامبر اسلام به یكى از یاران خود فرمود:
 «اِذا اَرَدْتَ اَنْ یَحشُركَ اللّهُ مَعىَ فَاَطِلِ السُجودَ بَیْنَ یَدَىِ اللّه»(387)
 اگر مى‏خواهى در قیامت با من باشى، در پیشگاه خدا سجده‏هاى طولانى داشته باش.
 سجده بر خاك كربلا
 گاهى برخى چیزهاى طبیعى و مادّى، یادآور مفاهیم بلند معنوى و ارزشى است. خاك شهید نیز اینگونه است.
 مستحبّ است انسان بر خاك قبر سیدالشهداء سجده كند. چرا كه سجده بر تربت پاك حسین علیه السلام، یادآور حماسه‏ها و معنویّت‏هاى كربلاست و انسان را با فرهنگ جهاد و شهادت، آشنا و مأنوس مى‏كند و از تربت امام، مى‏توان بوى ایثار و فداكارى را استشمام كرد و اینگونه از مكتب شهیدان، درسى هر روزه گرفت.
 امام صادق علیه السلام جز بر خاك قبر امام حسین علیه السلام سجده نمى‏كرد،(388) و مى‏فرمود: سجده بر خاك حسین علیه السلام نورانیّتى دارد كه پرده‏هاى مانع را پاره مى‏كند.(389)
 362) نحل، آیه 49.
363) بحارالانوار، ج 82، ص 139.
364) طه، آیه 55.
365) وسائل‏الشیعه، ج 3، ص 591.
366) جن، آیه 18.
367) یوسف، آیه 100.
368) حج، آیه 18.
369) عُلّمنا منطق الطّیر» نمل، آیه 16.
370) فتبسّم ضاحكاً من قولها...» نمل، آیه 19.
371) اسراء، آیه 44.
372) المیزان، ج 13، ص 117.
373) وسائل‏الشیعه، ج 8، ص 353.
374) تفسیر نمونه، ج 12، ص 140.
375) نمل، آیه 23.
376) اذا سجد لم یرفع حتى یرفض عرقاً» بحارالانوار، ج 82، ص 137.
377) كان یسجد بعد ما یصلى فلا یرفع رأسه حتى یتعالى النهار» قصارالجمل، «سجده».
378) قیل للصادق‏علیه السلام لِمِ اتّخذ اللّه ابراهیم خلیلاً؟ قال: لكثرة سجوده على الارض» مستدرك‏الوسائل، ج 1، ص 329.
379) لولا السجود للّه... لتمنیت الموت» بحار، ج 6، ص 130.
380) قصارالجمل، سجده.
381) وسائل‏الشیعه، ج 4، ص 979.
382) كان‏اثرالسجودفى‏جمیع‏مواضع‏سجوده‏فسمّى‏السجادلذلك» وسائل‏الشیعه، ج‏4، ص‏977.
383) فتح، آیه 29.
384) بحارالانوار، ج 82، ص 162 و مستدرك، ج 1، ص 329.
385) بحارالانوار، ج 82، ص 164 و مستدرك، ج 1، ص 329.
386) بحارالانوار، ج 82، ص 163.
387) بحارالانوار، ج 82، ص 164.
388) كان الصادق علیه السلام لایسجدُ الاّ على تربةِ الحسین تذللا له» وسائل‏الشیعه، ج‏3، ص 608.
389) بحارالانوار، ج 103، ص 135. روایات مربوط به تربت امام حسین علیه السلام، از ص 106 تا ص 140 است.



::
 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2898241
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396