| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
روشهای پرورش دینی کودک 2
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : سه شنبه 8 اسفند 1391 

• الگوآفريني مناسب
نقش الگوهاي رفتاري بسيار مهم است.
كودكان هنگامي كه مي‏بينند الگوهايشان نسبت به برخي موضوع‏ها، توجّه بيش‏تري دارند، آنان نيز به آن موارد، واكنش مثبت نشان مي‏دهند.
بنابراين، بهترين الگو در درجه اول، رفتار و منش پدر و مادر است.
آنان پيش از آن‏كه به امر و نهي بپردازند، كارهايشان در نگاه تيزبين كودك جلوه مي‏كند.
همان زماني كه پدر و مادر فكر مي‏كنند فرزندانشان چيزي را نمي‏فهمند، كودك در حال الگوبرداري است.
افزون بر اين، اسلام نيز بر اين امر تأكيد ورزيده و مراقبت بيش‏تر پدر و مادر را در اوقات خلوت با يكديگر گوشزد كرده است.

در درجه دوم، پدر و مادر بايد در پي پيدا كردن دوستان و هم‏بازي‏هاي خوبي براي فرزند خود باشند؛ زيرا نقش دوست

و هم‏سال در پرورش كودك از اهميّت شاياني برخوردار است.

• ويژگي‏هاي الگو يا پيام دهنده
الگوهاي رفتاري فرزند بايد چه شرايطي داشته باشند؟

 فرستنده پيام، پدر است يا مادر يا آموزگار.
آنان هركس كه باشند، اگر بخواهند عهده‏دار تلقين آموزه‏هاي مذهبي ـ مانند نماز ـ به فرزندان شوند، بايد داراي صفات و شرايطي باشند كه مهم‏ترين آن‏ها عبارتند از: آگاهي و شناخت، ايمان و باورداشت، عمل كردن، داشتن  اخلاق خوب و انس گرفتن با كودك.

الف ـ آگاهي و شناخت
آگاهي گسترده شامل جنبه‏هاي زير است:

1. آگاهي از فلسفه و رمز و راز مذهب.
2. آگاهي از شرايط ذهني و رواني، توان درك و اراده، دل‏بستگي‏ها و ديدگاه و انديشه كودك درباره امور و مسايل جاري و نيز استعداد و زمينه‏هاي بالقوه كودك و نوجوان.
3. آگاهي از وظايف انسان نسبت به خود، خدا، مذهب و... .
4. آگاهي از شرايط جامعه‏اي كه كودك در آن زندگي مي‏كند.
5. آگاهي از روش پرورش، كشش و جلب كودك به آموزه‏هاي ديني.

ب ـ ايمان و باورداشت
مربّي بايد خود به آن‏چه مي‏گويد و ديگران را به آن فرا مي‏خواند، ايمان داشته باشد؛ زيرا «سخني كه از دل برآيد، لاجرم بر دل نشيند».

ج ـ كردار نه گفتار
يك مربّي بايد بيش از آن كه سخن بگويد، اهل عمل باشد.
در دين اسلام و در بسياري از آيات قرآن، همواره پس از ايمان، به عمل دستور داده شده و ايمان و دعوت بدون عمل، كاري بيهوده و بي‏حاصل به شمار آمده‏است.

امام علي عليه‏السلام فرموده‏است:
الدّاعي بِلا عَملٍ كَرّامي بِلا وَتَرٍ.( من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 416. )
دعوت كننده بي‏عمل مانند تيرانداز بدون تير است.

مربّي بايد الگوي عملي سخني باشد كه از آن دفاع مي‏كند.
طبيعي است كه عمل او بايد شايسته، محكم و استوار باشد.
براي نمونه، پدر و مادر و مربيان بايد هنگام نماز همه كارهاي خود را كنار نهند و با شنيدن اذان، به سرعت آماده نماز شوند. اين رفتار، زمينه‏ساز آموزش عملي دين به كودكان و نوجوانان خواهد شد و هيچ‏گاه از فكر و جانشان بيرون  نخواهد رفت.

د ـ اخلاق خوش و انس گرفتن با كودك
از ديگر شرايط موفقيت براي نفوذ در روح كودك و نوجوان، اخلاق خوش، خو گرفتن با او و در پيش گرفتن رفتارهاي جذّاب است.

در آغوش گرفتن كودك، به هنگام خواب در كنار بستر او نشستن، همراه با نوازش به تنهايي با او حرف زدن و با دقت به حرف‏هايش گوش سپردن، براي جلب توجه او و نفوذ در قلب و ژرفاي وجودش لازم است.

هم‏چنين هنگام بيدار كردن كودك و نوجوان براي نماز صبح، دست كشيدن بر سر و صورت او و بيدار كردنش در نهايت  محبت، در دل‏بستگي او به نماز بسيار تأثيرگذار است.

پايدارترين و خوشايندترين يادگيري‏ها، يادگيري غيرمستقيم يا مشاهده‏اي است.

فراموش نشود كه در اين نوع يادگيري، يادگيرنده بر اساس انگيزه‏هاي خود، آگاهانه و بدون هيچ‏گونه جبر و فشار رواني و كم‏ترين فشار ذهني و خستگي، همه حواس خود را متوجّه رفتار مورد نظر مي‏كند.

(روشهاي پرورش احساس مذهبي نماز در كودكان و نوجوانان، ص 15 )
يكي از عوامل مهمّ پرورش ديني، همانندسازي و الگوسازي است.
گفتني است فرد با كسي همانندسازي مي‏كند كه با او پيوند عاطفي برقرار كرده‏باشد.
پس هرقدر پيوند عاطفي ميان فرد و الگو بيش‏تر باشد، ويژگي‏ها و صفات بيش‏تري از او را در درون خود نهادينه مي‏كند.

ناگفته نماند كه اين همانندسازي، ممكن است فرد را در سير بهنجاري يا نابهنجاري هدايت كند. در مجموع بايد گفت:
الگو، اصلي براي شدن است.
( تربيت مكتبي، ص 17. )

كودكان نسبت به رفتار الگوهاي دلخواهشان، دل‏بستگي و كنجكاوي ژرفي دارند، ولي بايد توجه داشت كه به گفته موريس‏دبس: «كنجكاوي كودك، داراي رنگي از يگانگي عاطفي است و آن عبارت از گونه‏اي احساس يگانگي نموداري با فعاليت‏هاي ديگران است.

ساده‏ترين نمونه اين احساس يگانگي در تماشاگران فوتبال ديده مي‏شود.

كساني كه به گونه‏اي ژرف، جريان بازي را دنبال مي‏كنند، هنگام تماشاي بازي، بدون اراده، حركت پا و بدن بازيكنان را با پا و بدن خود در هوا مجسّم مي‏كنند.
در اين‏جا همدلي، واكنش اثرپذيرانه و احساس يگانگي، واكنشي حركتي است».
(مراحل تربيت، موريس دبس، برگردان: علي محمد كاردان، ص 74. )
درباره تأثير مثبت الگو در شكل‏گيري شخصيّت انسان، سخنان فراواني گفته شده‏است.
 در اين‏جا يادآوري خاطره‏اي مربوط به يكي از عارفان بزرگ مي‏تواند نمونه‏اي نيكو براي اين موضوع باشد:
«روزي از سهل شوشتري كه از عارفان بزرگ و اهل كرامت بود، پرسيدند: چگونه به اين مقام رسيدي؟
او در پاسخ گفت: من در كودكي نزد دايي‏ام زندگي مي‏كردم. هنگامي كه هفت‏ساله بودم، نيمه شب به دستشويي رفتم. در برگشت، دايي‏ام را ديدم كه رو به قبله نشسته، عبايي به دوش كشيده، عمامه‏اي دور سرش پيچيده وسرگرم نماز خواندن است.
از حالت او خوشم آمد. كنارش نشستم تا نمازش تمام شد.
آن‏گاه از من پرسيد: پسر چرا نشسته‏اي؟
برو بخواب. گفتم: از كار شما خوشم آمد و مي‏خواهم پهلوي شما بنشينم.
گفت: نه! برو بخواب.
رفتم و خوابيدم. شب بعد نيز از خواب بيدار شدم.
هنگامي كه از دستشويي بر مي‏گشتم، باز هم دايي‏ام را در آن حال ديدم و كنارش نشستم.
به من گفت: برو بخواب.

گفتم: دوست دارم هرچه شما مي‏گوييد، من نيز تكرار كنم.

او گفت: يك مرتبه بگو «يا حاضر و يا ناظر». من هم تكرار كردم، سپس به من گفت: براي امشب كافي است، حالا برو بخواب.

اين كار چند شب تكرار شد و من هر شب عبارت «يا حاضر و يا ناظر» را چند بار تكرار مي‏كردم.
كم كم وضو گرفتن را هم آموختم و پس از وضو مي‏نشستم و هفت مرتبه «يا حاضر و يا ناظر» را مي‏گفتم.
سرانجام كار به جايي رسيد كه من بي‏آن كه نزد دايي‏ام بروم، خودم پيش از اذان صبح بيدار مي‏شدم.
پس از نماز، تسبيح در دست مي‏گرفتم، پيوسته ذكر را تكرار مي‏كردم و از اين كار خود لذت روحاني مي‏بردم
تاكنون»

(روش‏هاي پرورش احساس مذهبي، نماز در كودكان و نوجوانان، ص 19. )

گفتيم كه كودك به اشخاصي هم‏چون دايي، خاله، عمه و پدر و مادر خود توجه دارد و از نظر رفتار عاطفي كه با او  داشته‏اند، به كارهاي آنان سخت كنجكاو و دل‏بسته مي‏شود و همانندسازي مي‏كند.

چهره گشاده ايشان همراه با لبخند، مايه كشش كودك به آنان مي‏شود و نتيجه آن در نوجواني، در دل‏بستگي به
عبادت، دين‏داري و رفتن به مسجد نمايان خواهدشد.

مربّي بزرگوار با اين آگاهي كه دوره كودكي، دوران بازي، آقايي و مهرخواهي است و طولاني شدن نماز، ممكن است از خوشايندي آن بكاهد، به كوتاه‏ترين زمان بسنده مي‏كند و كودك هم با احساس زيبا و لطيف خود، آرزوي تكرار دوباره

همين تجربه خوشايند را دارد. (روش‏هاي پرورش احساس مذهبي، نماز در كودكان و نوجوانان، ص 20. )

• ويژگي‏هاي كودك يا پيام گيرنده (نماز)
مربيّان پرورشي يا پدر ومادر در آغاز بايد چند عامل را در كودك جست‏وجو كنند، سپس از او تكليف بخواهند.

اين عوامل عبارت است از:

1. آمادگي و سلامت جسمي، نداشتن خواب‏آلودگي و خستگي مفرط پس از بازي و بيماري‏هايي چون سرگيجه، دل‏درد و... .
2. آمادگي براي سخن گفتن به اندازه‏اي كه بتواند عبارت‏هاي نماز را هرچند به گونه‏اي ناقص بگويد.
3. آمادگي عاطفي؛

يعني كودك در آن حال از پدر و مادر يا ديگران خشمگين نباشد.

اگر كودك درحال ترس، اضطراب، كينه و تهديد از كتك خوردن يا ترس از حمله حيوانات باشد، نماز برايش لذّت‏بخش نخواهدبود

• چگونه كودك و نوجوان را به نماز فرا خوانيم؟
هنگام فراخواندن كودك و نوجوان به نماز بايد به نكات زير توجه شود:
(مقاله «اقامه نماز در دوران كودكي و نوجواني»، علي قائمي، مجله پيوند، شماره 186، صص 28، 29 و 46.)

الف ـ آمادگي محيطي
همه مكان‏هايي كه نماز در آن برپا مي‏شود، محيط به شمار مي‏آيد.
در خانه و مدرسه، شعارها و آراستن‏ها بايد عطر و بوي نماز دهند؛ زيرا در محيط نامناسب، گرايش به نماز ايجاد  نخواهدشد.

ب ـ آمادگي عقيدتي
پدر و مادر بايد براي شكوفايي سرشت مذهبي كودكان، از خردسالي برنامه‏ريزي كنند و همراه با رشد او، اين برنامه‏ هاي پرورشي نيز رشد تكاملي يابند.

پدر و مادر و مربيان بايد پيش از رسيدن كودكان به سن تكليف، آنان را در فراگيري احكام و شرايط برپايي نماز ياري

كنند و زماني كه در دل آنان گرايشي ايجاد شد، زمينه انجام برخي مستحبات را برايشان فراهم سازند.

ج ـ ميانه‏روي
يكي از سفارش‏هاي اسلام، ميانه‏روي در عبادت است.

به‏ ويژه در مورد كودك و نوجوان، نماز و ديگر اعمال عبادي براي او نبايد خسته‏كننده شود.

امام صادق عليه‏السلام فرمود:

اِجْتَهَدْتُ في العِبادةِ وَ اَنَا شابٌ فَقالَ لي ابي يا بُني دُونَ ما اراك تصنع فَاِنّ لِلّهِ عَزّ و جَلّ اذا اَحَبَّ عبدا رَضِي مِنهُ  بِاليَسيرِ  (اصول كافي، ج 2، صص 86 ـ 87. )

هنگامي كه جوان بودم و در عبادت بسيار مي‏كوشيدم، پدرم به من فرمود: كم‏تر از اين اندازه عبادت كن؛ زيرا هنگامي  كه خداوند بنده‏اي را دوست بدارد، با عبادت كم نيز از او راضي مي‏شود.

افزون بر آن، بايد از سرزنش و نكوهش كودكان و نوجوانان در امر عبادت ـ به‏ويژه نماز ـ و مقايسه آنان با كودكان ديگر جلوگيري شود.

هم‏چنين نبايد نماز خواندن ديگران را به رخ فرزند بكشيم؛ زيرا اين امر سبب پيدايش احساس حسادت و خودكم‏بيني در آنان مي‏شود.

گفتني است در صورت سستي ورزيدن فرزندان در اقامه نماز، بايد با آرامش و يادآوري به‏هنگام، ايشان را به نماز فراخوانيم.

پایگاه مذهبی صلات



::
 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2946930
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396