مقدمه
خداوند تبارك و تعالي انسان را كه آفريد راه سعادت و خو شبختي را نيز توسط انبياء گرامش همراه با كتب آسماني به انسانها نشان داد تا آنها فريب دشمن قسم خورده خود ( ابلیس) را نخورند.
پيامبراني كه همه آنان مردم را به علم و ايمان دعوت مي كردند تا جائي كه خاتَم و خاتِم پيامبران حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم با معجزه ی جاويد خود قرآن، كراراً تاكيد مي فرمايد كه همه انبياء آمده اند تا " يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة" باشند.(1) يعني فلسفه بعثت آنان تعليم و تعلم بوده است.
به همين دليل خود آن بزرگوار كه اسوة حسنه هستند بعنوان "طبيب دوار بطبه"(2)
به سراغ مردم مي رفتند و مردم را به علم و ايمان دعوت مي نمودند.
از طرف ديگر، مساجد هم محل عبادت بود و هم محل تحصیل علم .
چنانچه روزی حضرت وقتي وارد مسجد شدند و مشاهده نمودند كه يك گروه مشغول به عبادت و گروهي هم مشغول به تعليم و تعلم بودند، ايشان وارد حلقه دوم شدند و فرمودند: هر دو دسته كار نيك مي كنند و بر كار خير و سعادتند، لكن من براي تعليم و دانا كردن فرستاده شده ام و سپس وارد حلقة دوم شدند(3).
(در قدیم استاد در حلقهاي كه به شكل نیم دایره ایجاد شده بود به تدریس ميپرداخت، همانند كلاسهایی كه در حوزههای علمیه متداول است در این نوع كلاس ارتباط بهتری با دانش آموز برقرار ميشد و معمولاٌ خارج از صحن مسجد تشكیل ميگردید تا مزاحم عبادات مردم نگردد).
بنابراين مساجداز صدر اسلام هم محل تحصيل علم بوده و هم محل عبادت و سازندگي روح.
لكن پس از گذشت زمان، تغیير شرائط مكان، زمان، موقعيتها، گسترش علوم و تعدد مشتاقان به تحصیل علم و البته مقاومت بعضی دینداران در مقابل بعضی از علوم علت مضاعفی شد برای جدایی حلقههای علمی از مساجد كه این مشكلات منجر به جدایی روحانیون از مباحث علمی شد و باعث گردید كم كم بحث تحصيل علم از مساجد به مكتب خانهها و از آنجا به مو سسات گوناگون آموزشي انتقال پيدا كند و در حال حاضر مهمترين و عمده ترين اين مراكز آموزش و پرورش مي باشد.
اگر چه اين دو مركز مهم سازندگي يعني مسجد و مدرسه از جهتي با هم فرق دارند لكن مشتركاتي نيز دارند كه با در نظر گرفتن آن مشتركات و نيز تعامل بين آن دو مركز مهم، نقش موثر و سازندهاي در كمالات انساني داشته باشند .
به عبارت ديگر هر انساني براي پرواز و رسيدن به سعادت به دو بال علم و ايمان نياز مند است كه بدون هر كدام پرواز ممكن نخواهد بود.
آمار نشان ميدهد كه بیش از 70000 مسجد در سراسر كشور وجود داردیعنی تقریبا در ازاءهر 1000 نفر یك مسجد ساخته شده است .
آمار مد ارس در سراسر كشور نیز بیش از 100000 باب برای حدود 15000000 دانش آموزوجود دارد كه بعضا دو شیفت ميباشد .
بنا بر این حدود یك پنجم جمعیت ایران دانش آموز هستند و هر خانواده بطور متوسط یك دانش آموز دارد(4) .
حال سوال این است كه برای تعامل این دو مركز مهم چه كاری صورت گرفته است ؟
متاسفانه سازمانها ارگانها و مسوولین مربوطه فقط به برگزاری همایش، سخنرانی و حداكثر چند نشست تخصصی بسنده كرده اند .
البته چند مسجد و مدرسه بصورت مقطعی چند مورد برنامه اجراء نموده اند كه نام آن فعالیت مشاركتی است نه تعامل .(5)
این مقاله تجربه ی 23 سال اشتغال به امور فرهنگی و در راس آن تدریس و اقامه ی نماز جماعت است كه منجر به تعامل مسجد و مدرسه شده است.
اگر چه موانعی كه دوست و دشمن بوجود ميآورند كم نیست لكن امیدوارم نقطه ی عطفی باشد برای تحقق این آرزوی مهم یعنی تعامل مسجد و مدرسه .
حال گذري داريم بر مواردي كه مسجد و مدرسه ميتوانند با هم تعامل داشته باشند و به طور ويژه مسئلهاي كه بايد گفت ريشه و اصلي ترين بحث و دغدغه ی هر مسلمان است يعني " نماز " كه عمود دين است (6) ابتداء براي آنكه بتوانيم راهكارهاي تعامل در خصوص نماز را بيان كنيم، بهتر است نيم نگاهي داشته باشيم به این كه اساساً كودكان و نوجوانان كه حضور مستمر در مدارس دارند در مساجد چه جايگاهي دارند ؟
وقتي دريافتيم كه حضور آنان باعث ايجاد شور و نشاط در مساجد مي شود و نیز براي خود آنان فوايد دنيوي و اخروي دارد آن وقت به دنبال تعامل بيشتر بین آن دو مركز خواهيم بود.
چرا كه مكاني كه اين عزيزان بيشتر در آن رفت و آمد دارند مدرسه است و به مكاني كه بسيار نياز مند هستند مسجد است.
خدمات متقابل كودكان، نوجوانان و مساجد
حضور كودكان و نوجوانان در مساجد باعث شادابی و پر رونق شدن فعالیتهای مسجد ميباشد لذا در اين بخش فقط بصورت فهرست وار خدمات "متقابل" آنان ذكر ميگردد:
الف-خدمات كودكان و نوجوانان به مساجد
1- مكبرین و موذنین
2- كمك در پذیرائی نمازگزاران (پخش چای،قند، شیرینی و غیره ...)
3- كمك در نظافت مسجد
4- كمك در برپائی عزاداریها(حمل پرچم و غیره)
5- مولودی خوانی، نوحه سرائی
6- اجراء برنامههای فرهنگی، سرود، نمایش، تعزیه و...
7- پخش قرآن هر شب (تلاوت نور )و پخش كتاب دعا (شبهای چهارشنبه و شبهای جمعه )
8- شركت در راهپیمائیها و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی(دهه فجر، انتخابات و غیره)
9- كمك در دفاع مقدس(اعم از كمكهای مالی، بسته بندی، بدرقه ی رزمندگان، كمك به خانواده شهداء و ... )
ب- خدمات مساجد به كودكان و نوجوانان
1- اذان و اقامه گفتن در گوش نوزادان توسط امام جماعت
2- مهد كودكهائی كه در مساجد دائر ميگردد
3- مهد قرآنها و آشنایی با قرآن
4- كلاسهای تقویتی و درسی و جبرانی
5- كلاسهای هنری، آموزشی، مهارتی، مشاوره اخلاقی و .....
6- امور ورزشی
7- اردوهای تفریحی- زیارتی- سیاحتی یك روزه یا چند روزه
8- تشویق نمونههای علمی-فرهنگی
حال پس از اینكه دریافتیم كه چه نقش مهمی و بسیاری بین مساجد و كودكان و نوجوانان ميباشد باید به سراغ مكانهائی برویم كه حضور آنان در آنجا بیشتر است.
اگر چه ورزشگاها، پاركها و خیلی مكانهای دیگر هم هستند كه نوجوانان، حضور با نشاطی دارند.
لكن مدارس عمدهترين و مهم ترين مكانی است كه میتوان با آن تعامل داشت .
پس سزاوار است اول مزایای مدارس را با هم مرور داشته باشیم وبعد به نحوه تعامل و لزوم تعامل بپردازیم.
مزایا و ویژگیهای مختص مدارس
مزایای مدارس نسبت به دیگر مكانها از قبیل فرهنگسراها، كتابخانههای عمومی، ورزشگاهها، پاركها و ... عبارت است از:
1- وجود دانش آموزان با تعداد بالا (كمیت):
در هیچ موسسه و آموزشگاهی حتی در مساجد نمیتوان یكجا و حداقل 200 تا 500 نفر دانش آموز را به راحتی پیدا نمود. اما در مدارس این امر به سهولت امكان پذیر است.
2- حضور مستمر و روزانه و حداقل 5 ساعت در روز (ظرفیت):
فقط مدارس هستند كه چنین ظرفیت و توانایی را دارند كه در هفت روز هفته 5 تا 6 روزدانش آموزان را در مدرسه جمع كنند آن هم روزی حداقل چهار ساعت و نیم .
3- وجود مخاطبینی با شرائط سنی و جنسیت یكدست (كیفیت ):
دختر یا پسر بودن، كودك و نوجوان بودن و یكپارچگی در مدارس در هیچ كجا یافت نمیشود كه اگر هم بشود حتماً با تعامل مدارس بوده است.
4- حضور نیروهای موظف تحصیل كرده در كادر آموزشی و تربیتی:
كه البته هزینههای مربوط به آن از سازمان مربوطه تامین ميگردد.
ضرورت تعامل مساجد و مدارس
1- توجه بسیار به آموزش
اگر چه مدارس تحت پوشش سازمانی به نام " آموزش و پرورش " هستند لكن 80% فعالیتها و دغدغههای متولیان مدرسه در بحث آموزش فرزندانشان ميباشد و 20% الباقی به بحث ورزش، بهداشت و نهایتاً مسائل پرورشی و روحی دانش آموزان معطوف ميشود.
متاسفانه، حتی اولیاء دانش آموزان نیز چنین شده اند.
بعنوان مثال اگر یك هفته معلم و یا دبیر فارسی، علوم و یا عربی در كلاس حاضر نشود، حتی اگر معلم ورزش نداشته باشند همه لب به اعتراض باز ميكنند، از مراجعه به مدیر گرفته تا اداره آموزش و پرورش و حتی گاهی وزارتخانه.
بعضی مواقع نامه مينویسند و پی گیر مسئله هستند و حتی گاهی كار به صدا و سیما و مطبوعات هم كشیده ميشود.
البته این حق آنان است كه نگران وضع درسی فرزندان خود باشند لكن بحث اینجاست كه آیا این حساسیت و این احساس را در موارد دیگر دارند؟
مثلاً اگر معلم دینی و قرآن نداشته باشند، اگر نماز جماعت در مدرسه برگزار نشود آیا باز هم اینگونه دلسوز هستند؟!!!
2-تقسیم اوقات دانش آموزان
اگر وقت دانش آموزان را به سه قسمت تقسیم كنیم: 1
- وقتی برای خواب و استراحت
2- وقتی برای حضور در مدرسه
3- وقتی برای تفریح و یا رسیدگی به امور بعد از مدرسه؛
ميبینیم كه عملاً بیشترین زمان یك دانش آموز یا دانشجو مستقیم یا غیر مستقیم، با مركز آموزشی خودش ميباشد.
پس عملاً وقت كمتری برای حضور در مساجد و ارتباط با مسجد خواهد داشت پس لازم است متولیان مساجد خصوصاً روحانیون در مراكز علمی حضور فعال داشته باشند تا آن خلاء معنوی را پر نمایند.
3- ضعف معلمین و مدرسین در مسائل دینی
متاسفانه در مراكز آموزشی خصوصاً در پایههای ابتدایئ مشاهد گردیده است كه معلم و مربی در روانخوانی قرآن مشكل جدی دارد و تسلط كامل به قرائت و روخوانی قرآن ندارد.
حضور جوانان و بزرگترهای مسجدی در مدارس میتواند این خلا ء و ضعف را جبران كند.
البته گاهی هم تسلط كامل دارد اما وقت كلاس قرآن و دینی را با كلاس ریاضی و زبان و ... پر ميكند و دلیل هم ميآورد كه این واجب تر است، بچهها ضعف دارند و ... . آیا در هفته یكساعت (یك زنگ) برای قرآن و دینی زیاد است كه آن را هم فدای درسهای دیگرميكنند؟!!
4- آمادگی كودكان و نو جوانان در جذب و یاد گیری
كودكان و نوجوانان آمادگی دریافت بهتر و بیشتری برای مطالب علمی و دینی دارند، اگر در محیط نامناسبی شخصیت آنان شكل گیرد، اصلاح افكار و عقاید و اعمال آنان در بزرگسالی، كار بسیار مشكل خواهد بود.
وقتی نهالی در زمین كاشته ميشود ممكن است با انواع آفات روبرو شود یا بر اثر تند بادها آسیب ببیند حضور روحانی مانند همان تكیه گاه و عمودی است كه در كنار نهال ميگذارند تا او را از طوفانهای سخت در امان نگه بدارد.
5- شاید بتوان گفت نمونه ی بارز این جدائی مساجد با مدارس و اینكه فقط صرفاً مشغول درس خواندن باشند
همین باشد كه مشاهد ميكنیم بعضی از جوانان دانشگاهی ما كه تمام عمر و تحصیل خود را بعد از انقلاب سپری نموده اند، حتی از روانخوانی قرآن و اطلاع از مسائل ابتدائی شرعی خود غافل هستند.
اگر جوانانی با نشاط و شاداب، هم در عرصة علمی و هم در عرصة فرهنگی و مذهبی مشاهده ميكنیم قطعاً آن هم به خاطر اولیاء با ایمان و حضور و ارتباط آنان با مساجد بوده است.
6-اداره امور حكومت
نو جوانان و جوانان امروز كه در مراكز علمی تحصیل میكنند، مدیران فردای همین جامعه خواهند بود.
حال اگر فقط به درس خواندن مشغول باشند و از اخلاق و معنویت به دور باشند چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
حضرت امام خمینی رحمه الله علیه ميفرماید: خدا نكند انسان قبل از آنكه خودش را بسازد جامعه به او روی آورد كه خودش را گم میكند و خودش را ميبازد.(7)
موارد تعامل مساجد و مدارس
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، توجه به قشر آسیب پذیر و مستضعف بیشتر شد و چند عامل دیگر نیز سبب شد تا در شهرهای بزرگ خصوصاً تهران شهرك سازی به اوج خود برسد.
در ساخت این شهركها تخصیص فضاهای فرهنگی، مذهبی در كنار یكدیگر باعث شد تا اكثر مدارس و موسسات فرهنگی، در كنار مساجد و یا نزدیكی آن قرار گیرد كه این امر سبب ميشود متولیان فرهنگی مساجد و مدارس سریع تر و راحت تر با هم ارتباط برقرار نمایند و طبیعی است، دور ماندن از همدیگر ضررهای غیر قابل جبران برای هر دو مركز مهم در پی خواهد داشت.اگر بنا بود مساجد فقط به بحث تبلیغ و روضه اكتفا كنند، پس چرا انقلاب اسلامی صورت گرفت ؟
انقلاب اسلامی برای آن بوجود آمد تا به همه بفهماند كه اسلام و قرآن برای همه ی صحنهها و مسائل انسانی برنامه دارد و مسلمانان نیز قادر به انجام آن هستند و مسجد به عنوان محور این تشكلها و فعالیتها ميباشد .
به عبارت دیگر مسجد به عنوان مركز اصلی تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش بوده است )و مخارج جانبی آن از طریق موقوفات و كمكهای مردمی تامین ميشده است .
1- شناسایی افراد بی بضاعت
یكی از موارد تعامل بین مسجد و مدرسه شناسائی و رسیدگی به افراد و خانوادهای بی بضاعت ميباشد.
گاهی ممكن است به دلائلی این افراد در مدرسه از نظر مسولان بدور باشند و با متدینین و نمازگزارن مساجد در ارتباط باشند و نیز گاهی بالعكس این افرد به مساجد مراجعه نكنند و در مدارس توسط اولیاء و مربیان شناسائی بشوند.
2- بهره گیری بهتر نیروی انسانی
افرادی كه شبها در مساجد حضور دارند توانائیها و استعدادهائی دارند كه ميتوان از آنها، هم برای مسجد و هم برای مدارس اطراف استفاده نمود و بالعكس كسانی هم در قالب انجمن اولیاء و مربیان، كادر آموزشی و تربیتی و حتی اولیاء دانش آموزان توانمندی هائی دارند كه مدارس آنها را بهتر شناسائی و جذب می نمایند. لذا در این امر هم ميتوانند تعامل داشته باشند.
3-ایجاد رقابت بین دانش آموزان
رقابت یك اصل تربیتی برای پیشرفت دانش آموزان ميباشد.
چه از لحاظ علمی و كسب رتبههای بالا و چه از جهت فعالیتهای دینی و حضور در مساجد كه تشویق این دانش آموزان در مساجد و مدارس باعث رقابت و ایجاد شور و نشاط در دیگر دانش آموزان خواهد شد.
به عبارت دیگر تشویق نمونههای علمی و مذهبی كه ميتوان با هزینة كمتر و نیز مشاركت اولیاء، مدارس و مساجد هزینه را سرشكن كرد.
4- برگزاری جشن تكلیف، جشن عبادت، روزه كله گنجشكی (تصویر 6)
معمولاً اكثر مدارس و مساجد برای دانش آموزان دختر و پسر جشنهائی برگزار ميكنند مثل: جشن تولد، جشن الفباء، جشن عاطفهها و .... اما جشن عبادت، جشن تكلیف و امثال آن مسئله مهمی است كه خواسته یا ناخواسته حضور یك روحانی و یا مسجدی را در مدرسه ميطلبد و اگر مساجد متولی برگزاری آن باشند احتیاج به همكاری مدارس منطقه خود دارند.
كه تعامل در این امر باعث ميشود تا از اسراف، دوباره كاری، موازی كاری جلوگیری شود.
5- برگزاری كلاسهای آموزشی، تفریحی و تقویتی
در طی سال خصوصاً تابستان هر دو مركز برای جذب دانش آموزان در كلاسهای مختلف فرهنگی، هنری، تفریحی و ... فعالیتهائی دارند.
پس چه بهتر با تقسیم كار، بعضی از امور و كلاسها در مدارس تشكیل گردد و بعضی از فعالیتها كه متناسب با مساجد باشد، در مساجد برگزار گردد.
كه در هزینه، وقت و نیروی انسانی صرفه جوئی نیز ميگردد.
اما متاسفانه كمتر توجه به این موضوع شده است لذا مشاهده ميگردد در آخر تابستان هر سال وقتی متولیان فرهنگی مناطق و شهرستانها آمار و گزارشهای خود را بیان ميكنند، جمع آمار و تعداد دانش آموزان در مجموع چند برابر بیشتر از آمار واقعی كل دانش آموزان است.
6-برگزاری مناسبتهای ملی و مذهبی
هر سال حداقل 10مناسبت مذهبی و ملی مهم را مساجد با مدارس ميتوانند تعامل داشته باشند .
مثل هفته دفاع مقدس، دهه فجر، ماه محرم، ولادت اهل بیت علیهم السلام و... حتی ایجاد نمایشگاهها به مناسبتهای مختلف،كه فضای مناسب، امكانات، نیرو و سالن اجتماعات و .... همه ی این موارد را با تعامل میتوان به راحتی انجام داد و به نوعی در الگوی مصرف، اصلاح ایجاد كرد.
7- شاید فكر كنیم این تعامل مسجد و مدرسه فقط به خاطر دانش آموزان است:
اگر چه فائده اصلی آن به خود دانش آموزان بر ميگردد لكن باید این نكته را هم فراموش نكنیم كه متولیان آموزش مدارس هم نیاز به ارشاد و نصیحت و كمك دارند و حتی اولیاء دانش آموزانی كه به مدرسه ميآیند نیز از این تعامل بی نصیب نخواهند بود.
وقتی یك معلم مدرسه و یا ولی دانش آموزی با ظاهری غیر اسلامی در مدرسه رفت و آمد ميكند آیا غیر مستقیم به فكر و روحیه بچهها اثر نميگذارد؟!
همانگونه كه رفتارها و پوششها اثر نامطلوب ميگذارد حضور یك روحانی یا نمازگزار محجبه و یا مردانی با ظاهر اسلامی قطعاً تاثیر مثبت در محیط مدرسه خواهد گذاشت و ميتواند دانش آموزان ما را در مقابل هجمه شیاطین كمك كند و تا حدی بیمه نماید.
8- پیوند علم ودین
یكی از شعارهای انقلاب اسلامی ایران پیوند علم و دین ميباشد، پیوند حوزه و دانشگاه است.
در سطح پائین تر اگر بخواهیم این وحدت و تعامل را پیدا كنیم و بستر آن را آماده نمائیم در همان سطح مدرسه و مسجد ميباشد كه صد البته ریشهاي تر و مهم تر است از هر تعامل و وحدتی است .
در حقیقت پیوند علم و دین را ميتوان در این تعامل پیدا نمود و به دشمن نشان داد كه اسلام نه تنها مخالف علم و دانش نیست بلكه مروج و مشوق به علم است، بر خلاف بعضی از ادیان دیگر. در حقیقت این تعامل باعث ميشود تا مدرسه و مسجد مكمل یكدیگر باشند . همانگونه كه ارزش علم و عالم در اسلام برای همه مشخص است همانگونه برای مساجد و بندگی و مناجات قداست خاصی قائل است و دستوراتی ویژه برای مومنین بیان نموده است.
9- با توجه به اینكه مراكز آموزشی خصوصاً مدارس بهترین مكان برای رفع نابسامانیهای "علمی" میباشد:
و باعث تقویت بنیه ی علمی فرزندان ميگردد، بهترین مكان برای رفع نابسامانیها، معضلات پزشكی و اجتماعی نیز ميباشد.
خیلی از مواقع خانوادهها خبر ندارند كه فرزند آنان از لحاظ شنوائی، بینائی و یا ... دچار مشكل است.
اما با مراجعه یك پزشك به مدارس این معضل حل شده و از همان كودكی شروع به معالجه دانش آموز شده است.
حالا ببینیم كه آیا روحانی هم در مدارس حضور داشته است؟
آیا مردم ميدانند كه فرزند آنها دچار چه بیماریهای روانی و فكری و عقیدتی ميباشد؟!
آیا دروغ گفتن، فحش دادن، حتی تقلب در امتحان و .... از معایب شخصیتی فرزندان به حساب نميآید؟!
پس چرا برای معالجة آن هیچ قدمی برنداشته ایم؟
و حتی اگر قدمی هم دیگران برداشته اند با اعتراض بعضی اولیاء مواجه شده اند؟!
متاسفانه همین رفتارهای ناهنجار در سنین كودكی در بزرگسالی به رفتارهای خشونت آمیز و یا مسائل حاد جنسی منجر شده است.
حال اگر به هر دلیلی این قشر به مساجد كمتر ميآیند آیا تكلیف از ما ساقط ميشود؟!!!
پس ميبینیم یكی از دلائل مهم تعامل بین مسجد و مدرسه بیمه كردن فرزندان از جهت اخلاقی و عقیدتی ميباشد.
یك خاطره:
در سال 1387 وقتی از خیابانی عبور ميكردم جوانی به من سلام كرد.
پس از احوالپرسی گفت: حاج آقا مرا به یاد داری ؟
با لبخند گفتم متاسفانه خیر،
یكی از علائم پیری میتواند فراموشی باشد.
گفت من در راهنمائی شاگرد شما بودم .
اگرچه الان فرد چندان مذهبی نیستم لكن سخنی از شما در خاطرم هست كه هر وقت بخواهم گناه كنم آن سخن برایم مجسم میشود و نزدیك گناه نمیشوم( اگرچه خودم هم یادم نیست كه چه گفتهام!)
10- تعامل در امور سیاسی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی مساجد و مدارس با كمك هم بهترین و پرشورترین انتخاباتها را در جهان برگزار نموده اند، انتخابات ریاست جمهوری، مجلس، شوراها و .... كه اگر همكاری از لحاظ زمان، مكان و حتی نیروها نبود این انتخابات سالم و پرشور در جامعه ممكن نبود.
11- تعامل در مسائل اجتماعی، اقتصادی، نظامی و ...
دولت جمهوری اسلامی چون مردمی است لذا در تمام صحنهها از مردم كمك خواسته است از مسائل اقتصادی كه خصوصاً در اوائل انقلاب بیشتر نمود داشت ( دفترچهها ، سهمیه بندیها و . . . ) تا مسائل اجتماعی و پزشكی.
مدارس و مساجد همدوش هم پذیرای مراجعه كنندگان بوده است.
حتی در بحث كمكهای مردمی به جبهههای نبرد حق و باطل و نیز اعزام نیرو، همواره دو سنگر مدرسه و مسجد بطور فعال سهم داشته است.
حتی ایجاد پناهگاهها در مدارس باعث شده بود وقتی احساس خطر ميشد مردمی كه برای اقامة نماز به مسجد آمده اند یا در خیابانها هستند برای پناه گرفتن به داخل پناهگاهها بروند.
بعد از جنگ نیز این سولهها و نیز مساجد، مكانی امن برای سامان دهی آورگان و آسیب دیدگان از حوادث طبیعی ( سیل، زلزله و ... ) بوده است و هیچكدام به تنهائی جوابگوی مراجعات مردم نميتواند باشد.
12 - ایجاد كتابخانهی مشترك
:با توجه به گران بودن قیمت كتاب، تنوع كتب، مخازن حجیم كتابخانهها، نیاز به كتابدار متخصص و همچنین قرائت خانه، تعامل خوبی در این زمینه میتوان انجام داد.
تعامل مدارس و مساجد در اقامه نماز جماعت
( اگرچه " اقامه نماز " با " برگزاری نماز " بسیار متفاوت است لكن در این بحث هر كجا سخن از " اقامة نماز جماعت " ميشود منظور همان برپائی و " برگزاری نماز " جماعت ميباشد. )
یكی از موارد مهم تعامل مسجد با مدرسه در خصوص اقامة نماز جماعت ميباشد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مدارسی كه ساخته شده، تقریباً همه آنها دارای سالنی مجزا برای اقامه نماز ميباشد.
اگرچه گاهی نوع ساخت یا قرارگرفتن آن در زیرزمین و امثال آن باعث شده كه خود نوعی بی احترامی به این مكان باشد لكن در چند سال اخیر به سبب دلسوزی بعضی بزرگان و شخصیتها خصوصاً حضرت حجه الاسلام و المسلمین قرائتی باعث شده تا این امر احیاء گردد.
هم اقامةي نماز در مدارس و هم ترمیم و ساخت نمازخانههای مناسب.
لكن هنوز دچار كمبودهای فراوانی هستیم كه مهمنرين آن تامین یك روحانی مستمر و مناسب با روحیات دانش آموزان برای مدارس است.
اگرچه راه بسیاری برای اقامة نماز پیموده شده است لكن راه نرفتة آن بیشتر است.
راهكارهای تعامل
با عنایت به اینكه تعطیلی مدارس ( نوبت صبح ) و یا شروع كار نوبت بعد از ظهر حدود نیم تا یكساعت بعد از اذان ظهر ميباشد باعث بروز یكسری معایب و مشكلات و در ضمن محاسنی ميشود.
چرا كه وقتی فرزندان در نوبت صبح تعطیل ميشوند همه به فكر رفتن به منزل، رسیدن به سرویس مدرسه و ... ميباشند و حتی اگر هم بخواهند از نمازخانه استفاده كنند با مسئولین و دانش آموزان نوبت بعد از ظهر مواجه ميشوند.
اینجاست كه مساجد و روحانیون ميتوانند اولین قدم را برای تعامل و برگزاری نماز جماعت بردارند.
1- هماهنگی اولیاء مدرسه با مسجد برای نوبت صبح:
مسئولین پرورشی مدرسه ميتوانند با هماهنگی و رضایت اولیاء، دانش آموزان را هر روز یا حداقل هفتهاي دو روز بعد از تعطیلی مدرسه به مسجدی كه در نزدیكی محل تحصیل ميباشد ببرند.
یا حتی در هفته یكبار زنگ آخر هر كلاس را اختصاص به نماز و قرآن بدهند. یعنی در حقیقت اقامة نماز و قرآن در مسجد مستمر خواهد بود لكن هر روز مختص به یك كلاس ميباشد.
و اگر مسجدی در نزدیكی مدرسه نیست حداقل این كار در نمازخانة مدرسه انجام گیرد.
2- امام جماعت مسجد ميتواند پس از اقامة نماز در مسجد به مدارس نزدیك رفته و نماز جماعت برپا نماید كه این كار چند حسن و امتیاز دارد:
الف - صرفه جوئی در وقت:
اگر قرار باشد شخص دیگری از محل یا مكانی دیگر به این مدارس برود مستلزم صرف حداقل دو ساعت وقت خواهد بود .
در صورتی كه استفاده از روحانی محل ( و به اصطلاح محلی و بومی) این زمان را به حداقل 20 دقیقه ميرساند.
ب - صرفه جوئی در هزینة ایاب و ذهاب:
قطعاً با توجه به بعد مسافت باید برای امام جماعتی كه در مدرسه حضور پیدا ميكند هزینه رفت و آمد در نظر گرفته شود كه با توجه به كمبود بودجه و ضعف مالی اغلب مدارس به نظر ميرسد با حداقل هزینه ميتوان از روحانی مسجد محل استفاده نمود.
ج - نظم و حضور دائمی:
وقتی یك روحانی در مسجد موظف به اقامة نماز شد حتی اگر به مسافرت هم برود و یا بدلیلی نتواند در نماز شركت كند نائبی برای اقامه نماز قرار ميدهد به عبارت دیگر نائب برای آن مدرسه هم در نظر گرفته است و نیز مشكلاتی مثل ترافیك، بارندگی، خرابی وسیله نقلیه و ... وجود ندارد در نتیجه نظم و ترتیب بیشتری در برپائی نماز به چشم ميخورد.
د - محلی بودن امام جماعت:
به اصطلاح بومی بودن امام جماعت باعث ميشود تا روحانی از جهت لهجه، فرهنگ، وضع معیشت، روحیات اخلاقی، آداب و رسوم و حتی با معضلات فرهنگی آن منطقه تناسب و نیز آشنائی كامل داشته باشد و در جذب دانش آمو.زان موفق تر باشد تا اینكه كسی كه با فرهنگ آن محله یا منطقه آشنا نباشد و یا از لحاظ معیشتی بسیار متفاوت باشد .
وقتی در خیابان پاسداران تدریس داشتم، برای جوانان دبیرستان خیلی مهم بود كه آیا من با ماشین شخصی خود ميآیم یا با تاكسی و .... و بالعكس در مدارس جنوب شهر كه وقتی ميدیدند با ماشین خودم ميآیم ميگفتند: حاج آقا وضعش خوب است و ....
3- ضعف بعضی از مربیان پرورشی:
متاسفانه گاهی در مدارس مشاهده شده كه مربی پرورشی بیشتر وقتش صرف مسائل اداری، نامه نگاری، مسابقات و ... ميشود و وقت و انرژی كافی برای برپائی نماز جماعت ندارد و یا با دلسوزی و احساس مسئولیت به این امر نميپردازد.
متاسفانه حقیر شاهد بوده، یك مربی كه اقامة نماز داشته حمد و سوره خودش غلط بوده است و حتی در یك دبیرستان دخترانه خود مربی به احكام جماعت واقف نبوده و مسئله شرعی را اشتباهی به دانش آموزان گفته بود.
آیا با این اوصاف، وظایف مساجد و متولیان مساجد مشكل تر نخواهد شد ؟
4- فرصت و مكان آماده:
گاهی از مواقع باید ساعتها تبلیغ كرد تا بتوانیم عدهاي را جمع كنیم و نماز جماعت بخوانیم.
وجود چنین مدارسی كه هم محل مناسبی برای اقامة نماز دارند و هم تعداد كثیری جوان و نوجوان آماده برای نماز دارند فرصت خوبی را برای روحانیون و متولیان فرهنگی فراهم كرده است تا نماز جماعت با شكوهی را اقامه نمایند.
و حتی اگر مكان مناسبی را مهیا ندارند با هماهنگی لازم با اولیاء آنان، دعوت به مسجد شوند و این واجب شرعی را در مسجد به جا آورند.
5- تاثیر مسجد و مكانهای مذهبی:
اگر فرض بگیریم كه تمام مدارس دارای نمازخانة مرتب و مناسبی هم باشند و نیز یك روحانی منظم و مرتب برای اقامة نماز هم برود.
لكن لازم است حداقل در سال چند مرتبه نوجوانان و جوانان را به فضای مسجد ببریم .
چرا كه اولاً مكانهای مذهبی تاثیر خاصی از لحاظ روحی و روانی بر انسان دارد كه دیگر مكانها ندارد .
چه از جهت سبك معماری مساجد، چه از جهت انتخاب رنگها و یا دیگر عواملی كه باعث ایجاد آرامش در انسان ميشود.
دوم اینكه با بعضی از احكام مسجد آشنا ميشوند چرا كه حرمتها و آدابی كه برای ورود و خروج و ماندن در مسجد از سیره اهل بیت وارد شده است در خصوص دیگر مكانها جاری نیست.
سوم اینكه نماز خواندن در مساجد باید از همان نوجوانی در برنامه ی زندگی قرار بگیرد و یاد بگیرند ثوابی كه برای اقامة نماز در مساجد هست در مدارس، منازل و هیچ كجای دیگر وجود ندارد.
چهارم اینكه آشنائی با بعضی مسائل شرعی شخصی ممكن است در بعضی مكانها سخت تر باشد و یا دانش آموز درگیر نمره و خجالت و ... امثال آن باشد اما وقتی با روحانی، مسجد آشنا شد ميتواند بعداً بصورت فردی مراجعه كند و مساله خود را بپرسد بدون آنكه مورد بازخواست دیگر دوستان قرار گیرد.
حسن آخوندپور
6 سال تحصیل در درس خارج فقه و تفسیر قرآن، نويسنده و شاعر
پایگاه مذهبی صلات
::
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2900718
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396