مقدمه
قرآن كتابي است براي تدبر و انقلابي است در تفكر قرآن كتاب بينش است و كتيبه آفرينش. پيامش پاينده وپوياست وكلامش پايدارو پايا. قرآن قاموس دلالت دراقيانوس ضلالت.پيوسته دردل شبهاي تاربرفرازمناره نار نور ميافروزد وگمشدگان گرداب سرگشتگي را راه عبورمي آموزد. قرآن درياي ژرف است و دل ما تنگناي ظريف هرچه ظريف عميقتر برداشت دقيقتر.(سيدعلي شفيعي مطهر1380، 5)
نماز در قرآن نيز از اهميت و منزلتي خاص برخورداراست آثار و بركات اين فريضه بزرگ درجاي جاي كتاب آسماني با تعابيري لطيف نغز و معجز بيان شده بگونهاي كه تعمق در آنها شور و جذبهاي وصف ناپذير در پويندگان طريق سعادت برميانگيزد. نداي (اقم الصلوة لذكري) (طه14) كه درآن وادي مقدس از مبدا فيض و رحمت برآمد و كليم خود را به التزام آن رهنمون گرديد، تكلم پراعجاز عيساي مسيح درگهواره كه با ترنم (واوصاني بالصلوة) (مريم31) حجت قاطع پروردگار را آشكار نمود، نجواي عاشقانه (رب اجعلني مقيم الصلوة و من ذريتي) (ابراهيم 40) كه آنرا قهرمان توحيد به منزله رمز آزادي وآزادگي براي همه دورانهاي تاريخ به ارمغان گذاشت، سرود جاويد (الذين يقيمون الصلوة ويوتون الزكوة وهم راكعون) (مائده/55) كه شكوهمندترين ودلانگيزترين صحنه بندگي بدان توصيف يافت و درعين حال نشان ولايت امام متقين را جلوهگرساخت ، مقام محمودي كه رب جليل درفرمان (ومن الليل فتهجد به نافلة لك عسي ان يبعثك ربك مقاما محمودا) (اسرا79) نيل به آنرا به خاتم پيامبران و فخر بندگانش وعده فرمود، ذكر(ان صلاتي ونسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين) (انعام162) كه مومنان پاكدامنش رابه زمره دائمي آن مفتخر فرمود تا مدارج اخلاص را با كوثر طهارت (واقم الصلوة ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنكر) (عنكبوت45) به شايستگي طي كنند و پرواز در ساحت ملكوتي(قد افلح المومنون) (مومنون1) را با دو بال (الذين هم في صلاتهم خاشعون) (مومنون2) (والذين هم علي صلواتهم يحافظون) (مومنون9) عينيت بخشيد و...نمونه هايي گويا از اين حقيقت هستند، و نيز در پهنه اجتماع كه موحدانش را با بانگ (واركعو مع الراكعين)(بقره43) به همگرايي وهمبستگي فراخواند و با سروش(اذا نودي للصلوة من يوم الجمعة فاسعواالي ذكرالله) (جمعه9) صفوفشان رامتحد و فشرده ساخت و با صلاي (واستعينوا بالصبر و الصلوة) (بقره45) عزم وقلبشان را استحكام بخشيد و...همه جلوههاي زيبا و پر رمز و رازي است كه خداوند رحمان كتاب هدايتش را ازآن آكنده ساخت. و از آنجاييكه دربسياري از آيات قرآنكريم بدون ذكر لفظ(صلوة) مطرح گرديده وآن آيات داراي نكات ارزندهاي در اين باره است براي بهرهگيري بيشتر از آنها كوشيديم تا با لفظ اصول وسبك وسياق اين مجموعه از معارف و روشنگريهاي آن آيات نيز بي¬نصيب نباشيم(پهلوان1379، 8) و چون دوران كودكي و نوجواني، دوراني حساس در شكلگيري عواطف، عقايد وتفكرات آدمي است و ورود به اجتماع از اين دوران شروع مي¬شود. نوجوان ترجيح مي¬دهند با تعلق پيداكردن به اجتماع از خانه و خانواده دور شده و حس استقلالطلبي خود را ارضا نمايد آنها ميخواهند تصورات و تخيلات خود را در محيطي خارج از خانه جامعه عمل بپوشانند سعي مي¬كنند بتوانند جامعه را تغيير داده و اصلاح كنند. جدا شدن از خانواده و پيوستن به گروه يكي از خصوصيات بارز آنهاست و اين جدا شدن قطعي و كاملا مستقل نيست، بلكه نوجوان ميخواهد آزادي عمل در كارها و رفتار و كردار خود داشته باشد اگر در اين زمان تاثيرات والدين و تربيت مذهبي آنان در خانواده قوي بوده و دچار تزلزل نشده باشد و همگام با قرآن پابه پاي فرزندان نماز را آويزه جان وروح عزيزانشان كرده باشند در هر شرايط و محيطي نقش عوامل بيگانه و نفوذي درآنها كمرنگ شده و يا جلوه¬اي اساسي نخواهد داشت آنچه مسلم است آميختگي زندگي انسان با معنويت راه و روشي جداي ازآلودگيهاي تربيتي بيگانگان و دخالت تهاجم فرهنگي به زندگي ميبخشد كه جز در سايه نماز وحضور در مساجد امكانپذير نخواهد بود در اين مقاله نقش نهادهاي فرهنگي و اجتماعي در جذب جوانان به نماز و مسجد تا حدودي با استفاده ازآيات قرآني و احاديث اهلبيت، با استفاده ازروش كتابخانهاي و از مجلات مختلف و كتب گوناگون بررسي شده است.
واژگان كليدي: نماز، مدرسه، روايات، امام، خدا، كودك و نوجوان، خانواده، پدر و مادر.
اهميت نماز
زماني كه آدمي به نداي(الست بربكم)حق لبيك گفت(اعراف/172)لاجرم جام بلا را سركشيد و سرمست از عنايت الهي در وادي عشق قدم نهاد و آن دلبرپرده نشين كيمياي مهر را در دل آدم نهاد و به گوهرعشق او را انسان نمود. هنگامه هجران آدم از آنجا آغاز شد كه رقيب رجيم با وسوسه او را از نعمت قرب محروم كرد و ابوالبشر در خراب آباد هجر از درد فراق ناليد و.. تا اينكه پيك رأفتي از محبوب بر او بال رحمت فكند و نيايش را به او آموخت تا با آن دل را از اين غربت خاكي به ملكوت گره زند و افلاكي شود و آدم با نيايش فرصت وصل و لياقت قرب يافت و با پرستش ازغربت به قرب رسيد پرستش همان آوايي استكه به جسم جان مي بخشد و دل وانديشه را از موهومات حيواني پاكيزه ميسازد كه بهترين صورت آن در قالب نماز و در مسجد شكل ميگيرد. نماز اقيانوس بيكران استكه گوهرهاي ثمين بندگي را ميتوان درآن يافت. نماز اوج بندگي وفلاح انسان وبهترين راه هم سخن شدن با محبوب است. نماز سر سعادت فرد و اجتماع و كليد گنجينه آرامش است. نماز بهترين حديث شيدايي است و تنها زماني حلاوت آنرا مي¬توان با تمام وجود احساس كرد كه اهل سعادت آباد دلدادگي و از ساكنان سرزمين وصل و اهل محله ركوع و ساكن قصر سجود و با مليت بندگي باشي و با لهجه خشوع سخن بگويي(سيد ميرزايي1382، 12). نماز قلعه محكمي است(امام علي ع) كه ايمان را از جور غير محفوظ مي¬دارد و بر وجود باران رحمت فرو مي¬فرستد و اهل نماز آن دلهاي سودايي و بيقراري هستند كه جز به نماز آرام نمي¬گيرند، هماناني كه سرمست از صهباي نياز ترانه ياد مي¬سرايند و آسماني ترين نيايش خويش را نثار حضرت دوست مي¬كنند و همه¬ي ناچيزي خود را با سجده¬اي تقديم آن كمال مطلق مي¬نمايند. نماز مملكتي است به وسعت دلهاي دريايي و پهناور چون انديشه هاي آسماني با آب و هوايي هميشه بهار كه ترنم دلباختگي روحي دلنواز به آن مي¬بخشد(سيد ميرزايي 1382، 13)نمازبزرگترين نيازانسان است نيازي ماوراي نيازهاي مادي وحيواني، پاسخي به فطرت بينهايت جوي نوجوان او كه همواره در جستجوي يك من برتر متعالي¬تر، دست طلب به هرسو و هركس مي¬گشايد ناشايد گمشده خويش را بيابد چراكه كاملترين پاسخ به مهمترين و مبرمترين نياز است. نياز از خود سفركردن و به او رسيدن، حركت از صفر به بينهايت، از خاك تا خدا،سر بر سجده و دل در آسمان. و انسان سر گشته و بي¬تاب و عاشق در راه دشوار طلب چه بيراهه رفته و چقدر در راه مانده و نرسيده(عطاري1380، 17) و نماز خواستني است. از سر عجزو نياز كه (اهدنا الصراط المستقيم، صراط الذين انعمت عليهم غيرالمغضوب عليهم ولاالضالين) (حمد/ 6) و اين خواستني مداوم و شبانه روزي عارفان نيازمند است، اما دامها گسترده است و انسان در محاصره شيطان، نفس هرلحظه در خطر ظلمت و گمراهي است كه (ان الانسان لفي خسر)(والعصر/3) و (الرحمن، علم القرآن، خلق الانسان، علمه البيان) (الرحمن/1تا4) خداي رحمان قرآن را تعليم داد، انسان را بيافريد، به او گفتن را آموخت. نماز پرچم عبادات و زيباترين فرم نيايش هر زمان همچون آب و هوا براي حيات انساني لازم است. به تعبير دكارت: در وجود انسان هيچ نشانهاي از جانب خداوند گوياتر از نامتناهي طلبي نهاده نشده است.(معاونت فرهنگي-هنري1370 ،100) بديهي است كه اساس وآموزش نماز از خانواده شروع ميشود و به مدرسه و اجتماع گسترش مييابد گرچه هنر و ابتكار اولياي تربيتي در هر محيط ايجادانگيزه و عادت به نماز و مسجد با استفاده از روشها و شيوههاي غيرمستقيم وپرورش عادات ومهارتهاي مذهبي درگرايش كودكان ونوجوانان به نماز بعد از شناختشان ميباشد(حدادعادل1383، 33) و تشكيل خانواده آثار مفيد فردي و اجتماعي بهدنبال داشته است (حيدري1386، 8 ) اما بررسيهاي علمي نشان ميدهند كه دوران كودكي نسبت به دورههاي ديگر زندگي نقش زيربنايي دارد(سادات1378، 18) و اساس گرايش به نماز و مسجد نخست در خانواده، آنگاه مدرسه وسپس در اجتماع است (قائمي1370، 425) ولي حقيقت آنست كه درمعرفي نماز كوتاهي شده و در نتيجه، نماز هنوز جايگاه خود را نه تنها در خانواده حتي درنظام اسلامي ما به دست نياورده (قرائتي1374، 11)درروايت است پيامبر(ص) روزي با گروهي ازكودكان روبرو شدند و فرمودند: واي براحوال فرزندان آخرالزمان از دست پدرانشان. ازحضرت سوال كردند يا رسول الله از دست پدران مشركشان؟ فرمودند: نه ازدست پدران مومن و مسلمانشان. زيرا چيزي از واجبات و فرائض را به فرزندانشان نميآموزند و اگر فرزند شخصا براي يادگرفتن احكام اقدام كرد او را از اينكار باز ميدارند و به بهره بسيار اندكي از دنيا براي آنها راضي ميشوند، من از آنها بيزارم و آنها نيز از من بيزارند (مهرمحمدي1385، 35) در عين حال برخي عقيده دارند خانواده بر دو گونه است خانواده شناس نامه¬اي و خانواده معنوي و اعتقادي، به عبارت روشنتركسيكه پدر شناسنامه¬اي فرد محسوب مي¬شود لزوما پدر معنوي و اعتقادي او نيست كما اينكه در قصه حضرت نوح(ع) و فرزندش در قرآن آمده: وقتي حضرت نوح ديد كه فرزندش در حال غرق شدن است احساس پدرياش تحريك شد اما خداوند فرمود: او ديگر فرزند تو نيست، او از نوع ديگر است لذا ما دو نوع رابطه پدري وپسري داريم: رابطه شناسنامه اي، زيستي و طبيعي و ديگري رابطه معنوي و اعتقادي رسولخدا(ص) مي¬فرمايد: (من وعلي(ع)پدراين امت هستيم).(بحار16/95) در زيارت عاشورا مي¬خوانيم: السلام عليك يا اباعبدالله ،يعني سلام برتو اي امامي كه همه كساني كه بندگي خدا را مي كنند فرزند تو هستند(ملكي1382، 11)پس لازمست تاثيري كه خانواده از قبل از تولد و حتي در ابتداي تولد كودك بعد از شناخت او مي¬تواند در گرايش به نماز و مسجد داشته باشد همچنين عوامل موثر ديگر نيز بررسي شود:
تاثير نماز بر اولاد قبل از تولد: در سوره آل عمران هنگامي كه زكريا سخن به ميان ميآيد و بيان ميشود كه چگونه زكريا از خداوند درخواست ذريه طيبه كرد، بشارت تولد يحيي درحالي به زكريا داده شدكه او ايستاده در محراب به گزاردن نماز مشغول است: ... در آنجا زكريا پروردگارش را خواند و گفت، اي پروردگار من از نزد خودت فرزندي پاكيزه به من عطا فرما، براستي كه تو شنواي دعاهايي. پس در حالي كه ايستاده بود و در محراب نماز و نيايش ميكرد فرشتگان او را ندا دادند كه خداوند تو را به يحيي مژده ميدهد فرزندي كه فيض خدا را باور دارد و مهمتر و خويشتنداري بيرغبت به زنان وپيامبري از شايستهكاران است. (آل عمران 37تا40) سپس فرمود: اي مريم براي پروردگارت قنوت بخوان و سجده كن و با ركوع كنندگان ركوع بجاي آور(آل عمران/43) و به زكريا در آن حاليكه از محراب (عبادت) بر قومش بيرون آمد و به آنان اشاره كرد همه صبح و شام به تسبيح او و نماز قيام كنيد (مريم/11) پس چون براي مريم نه پدري ناصالح بود و نه مادري بدكار(مريم/28) به عيسي درهمان سن كودكي مقام نبوت بخشيد(مريم/12) و او در حق پدر و مادر خود بسيار نيكي كرد و هرگز به احدي ستم نكرد(مريم/14) و فرمود: خداوند مرا به نيكويي با پدر و مادر توصيه نموده و مرا ستمكار و شقي نگردانيد (مريم/32) همچنين قرآن ضمن ستايش از اسماعيل ميگويد: افراد خانوادهاش را به نماز فرمان ميداد و نزد پروردگارش مورد خشنودي بود(مريم/54و55) در مورد تولد فاطمه زهرا نيز نماز بهترين نوع شكرگذاري مطرح شده است(عزيزي، 1376) تاثير والدين تا آنجايي است كه حضرت نوح بعد از دعوت قومش به خدا در مورد آنان چنين ميفرمايد: (اگر تو از آنها هر كه را باقي گذاري بندگان پاك و با ايمانت را گمراه ميكنند و فرزندي هم جز بدكار و كافر جز از آنان به ظهور نميرسد)(نوح/27) پس بار الها مرا و پدر و مادر من و هر كه با ايمان به خانه من داخل شود و همه مردان و زنان باايمان عالم را ببخش و بيامرز و ستمكاران را جز بر هلاك و عذابشان ميفزاي(نوح/28)و پس همانند حضرت ابراهيم(ع)كه فرمود:(پروردگارا من برخي فرزندانم را در سرزميني بيآب و علف، در جوار بيتالحرام تو، سكنا دادهام، تا نماز را به پا دارند، پس دلهاي مردمي را به آنان مهربان كن و از فرآوردهها روزيشان ببخش باشد سپاس بگزارند) (ابراهيم/37) و از آنجاييكه به طور صريح هر فرد مسئول نماز خود و اهلش ميباشد، خطاب به پيغمبر اكرم(ص) است كه: (اي پيامبرخاندان خودت را به نماز امر كن و خودت هم بر نماز صابر باش) (واعظي نژاد1374، 252) و حتي حضرت ابراهيم(ع) علاوه بر اين كه براي خاندانش اين چنين دعا ميكند: (پروردگارا من و ذريهام را از به¬پادارندگان نماز قرار بده)(ابراهيم/40)تنها به دعا كردن قناعت نكرد حتي براي اين آرزو قيام و هجرت كرده، آوارگيهايي را به جان خريده تا نماز را برپا دارد (.قرائتي 1377، 23) اين تكليف اختصاص به پيامبر ندارد همه به اين امر موظف هستند (واعظي نژاد1374، 252)
نداي نماز از زايشگاه تا قبرستان: آموزش نماز به طور غيرمستقيم از بدو تولد مورد تاكيد قرار گرفته، بهطوري كه پيامبر(ص) ميفرمايد: (هركس كه خداوند به او فرزندي داده در گوش راستش اذان و درگوش چپش اقامه بگويد كه عصمت و نگهداري از شيطان رجيم است) (عزيزي1379ج1، 379) علاوه براينكه هنگام تولد نوزاد اذان گفتن در گوش او سفارش شده، در قبرستان هنگام دفن او هم نماز واجب شده است و هيچ عبادتي از لحظه تولد تا لحظه دفن اين چنين ملازم انسان نيست(قرائتي 1374، 57) از طرفي كودكان بطور فطري ستايشگر ارزشها هستند. بايد طريقه ستايشگري را به آنها آموخت و آنها را در جهت عشق ورزيدن به خدا با شيوهاي خاص به نماز سوق داد(خزايي1384، 15) پس بايد درك فرزندان را نسبت به نماز و مسجد شناخت و بعد براي آموزش وگرايش آنها اقدام كرد.
دورههاي درك مفاهيم مذهبي دركودكان ونوجوانان
دوره اول (تولدتا4سالگي): كودك كاملا وابسته به مادر است تقليد در ماه چهارم ولادت به طور ضعيف آغاز ميشود و در پايان شديدا قوت ميگيرد كودك از مادر و بعد پدر خود تقليد ميكند به اعمال عبادي مادر، به خم و راست شدن اوحين نماز حساس است. مانند او لب بجنباند و ذكر بگويد و اين فرصت مقدماتي براي دعوت به مسجد و نماز است.(قائمي1375، 10)
دوره دوم(4-7سالگي): شامل پيش دبستاني و دو سال اول دبستان ميباشند تفكر كودكان در اين دوره بر اساس خودمحوري وتك كانوني استوار است بدين معنا كه داوريهاي كودك صرفا از نظرخود او صورت ميگيرد او نميتواند از چشم بقيه به قضيه بنگرد و يا يك جنبه از يك حادثه (نه جنبه مهم) را جدا ميكند. همچنين بسياري از واژههاي مذهبي را بكار ميبرند اما معني آن را در نمييابند(باهنر1371، 62)
در دوره كودكي سوم(7-9سالگي): كودك دركش از انديشههاي مذهبي كمتر رنگ خيال داشته و بههمان معناي تحتالفظي معنامي كند عشق به خداوند در آنها قوي ميشود آنها تدريجا دريافتهاند كه درعين محبت، حسابرسي كيفر هم دارد روايات والدين را به درخواست اقامه نماز در اين سنين دعوت مي كنند(قائمي 1375، 63)
دوره چهارم(9-12سالگي): اين دوره تحول تفكر درباره خدا را ميتوان عبور از تصوير فوقانساني بهفوق طبيعي دانست. ارتباط او با خدا با نوعي ترس در برابر گناهاني كه انجام داده، همراه است. مساجد به نظر آنان مفاهيم كودكانه خود را از دست داده به عنوان مكان عبادتي كه بزرگسالان براي شناخت بيشتر خدا و پيامبر و دستورات ديني به آنجا ميروند تبديل ميشود اين مكانهاي مقدس كودكان را جهت نيكوتر شدن مدد مينمايند (باهنر 1371،62) اگر درباره نماز و مسجد با كودك بحث شود ميتواند آنرا دريابد و باور كند يا اگر از پاداش و كيفر خداوند براي او گفته شود بهخاطر وصول به بهشت و دوري از عقابهاي احتمالي خداوند حاضر است نماز بخواند شور مذهبي با جنبه الگويي در كودك پديد ميآيد و اين شور در سنين بلوغ ميتواند با شعور درآميزد و پايه براي تمام عمر او باشد (قائمي1375، 66) مذهب نقش سازنده و مهمي درگرايش كودكان ونوجوانان به نماز و مسجد دارد به گفته يكي ازصاحبنظران بسياري از بالغان بر اثر پذيرش مذهب انقلابي در زندگي عاطفي آنان ايجاد گرديده و عشق بخود را تبديل به عشق بخدا و مقدسات كردند (قائمي1370، 425) ميبينيم علاقه به مذهب در4-7 سال نمايان ميشود و دنياي كودك پر از احترام به خدا و نيايش اوست. او دوست دارد نماز بخواند روزه بگيرد كه اين خود پلي است بهدنياي نماز كودك، او در 6-8 سالگي با خدا حرف ميزنند توقع بهشت دارد (قائمي،1377، 101) امامصادق(ع) معتقد است پاداش اعمال به ميزان خرد و عقل افراد است (ان الثواب علي قدر العقل)(كافي 1/11) در قرآن نيز به اين موضوع اينگونه اشاره شده: (انا معاشر الانبياء امرنا ان نكلم الناس علي قدرعقولهم)(كافي1/23) ما گروه پيامبران دستور يافتهايم كه با مردم به مقدار و ميزان عقلشان سخن بگوييم پس بايد(به فرموده رسول خدا(ص): فبقدر عقله تكون عبادته لربه) (مستدرك 11/207) كودك همانقدر كه عقل و خرد دارد به همان اندازه عبادت و پرستش او براي خدا تحقق خواهد يافت به قول ملاي رومي:
آنچه ميگويم بهقدرفهم توست مردم اندر حسرت فهم درست
ازطرفي در آموزش نماز به كودكان در ابتدا به شيوهاي گام به گام در روايات اشاره شده است:
نماز و شيوه آموزش گامبهگام: علاوه بر اينكه حضرت علي(ع) ميفرمايد: (نماز را به فرزندانتان بياموزيد) (نعيمي1375، 64) و لقمان نيز به فرزندش سفارش ميكرد: (كه پسرم نماز را به پادار و امر به معروف و نهي از منكر كن و در برابر مصائبي كه بر تو مي¬رسد با استقامت و شكيباباش كه اين از كارهاي مهم و اساسي است)(لقمان/17) و در جايي ديگر فرازي از كلام پر اعجاز عيسي(ع) در بدو تولدش از زبان نوزادي بازگو شده كه: (مرا هرجا كه باشم مبارك گردانيد و مرا مادام كه زنده باشم به نماز و زكات سفارش فرموده است) (مريم/31) و اين همان سخناني كه حجت حق و قدرت پروردگارش را آشكار نمود و براي هميشه تاريخ به ارمغان گذارد(پهلوان1379، 20) در روايات آموزش تدريجي نماز را چنين دستور ميدهد امام صادق(ع) ميفرمايد: (هنگاميكه كودك به سن 3 سالگي رسيد او را وادار كنيد، كه7 مرتبه بگويد: لاالهالاالله و همين كه 3سال، 7ماه، 20روز شد 7مرتبه محمد رسول الله بگويد سپس او را آزاد بگذاريد همينكه 4 سال تمام شد صلوات آموزش داده شود) (قرائتي1374، 67) كه صلوات موجب كمال نماز و زينت آن است (خمسهاي قزويني1385، 18). در 5سالگي كه او قدرت تشخيص دست راست وچپ رايافت، او را رو به قبله قرار داده و سجده بياموز. در پايان سال6، نماز و ركوع، سجود را آموزش بده. در پايان سال7 شستن دست و صورت را به او بياموز و به او بگويي كه نماز بخواند و در پايان سال 9 نماز را جدي گرفته و وضو يادش دهيد (قرائتي1374، 67) چرا كه به فرموده امام باقر(ع): (نماز بدون وضو نماز نيست) (وسايل، ج1، ص256) و از نتايج اين عمل آن است كه: هنگاميكه كودك وضو ميگيرد خداوند پدر و مادرش را ميآمرزد (امام صادق(ع) عزيزي1379، ج2، 111) همچنين در روايات اسلامي آمده هرگاه معلم به كودكي بگويد كه بگو بسمالله الرحمن الرحيم و كودك بگويد، خداوند يك فرمان رهايي از دوزخ براي كودك و يكي براي والدين او و يكي براي معلم وي مي نويسد (ديلمي1387) ما نيز با آموزشي از گام به گام فرزندانمان را به نماز متوجه سازيم. اما براي دعوت به نماز پدر و مادر بايد داراي ويژگيهاي زير باشند.
شرايط پدر و مادر و يا مربي براي دعوت كودك به نماز و مسجد:
الف)آگاهي و شناخت: آگاهي از رمز و راز مذهب و شرايط رواني، توان درك، دلبستگيها و انديشه كودك، استعدادهاي بالقوه نوجوان، آگاهي از وظايف او نسبت به خود و خدا، آگاهي ازشرايط جامعه كودك، آگاهي از روش پرورش و جلب كودك به آموزههاي ديني(افروز1371، 15) با اين شناخت ميتوان همواره خانواده خود را به نماز و زكات دعوت كند و همواره مورد رضايت پروردگارش قرارگيرد(مريم/55)
ب)ايمان و باور داشت: والدين و مربي بايد خود به آنچه ميگويد ايمان داشته باشد(افروز1371، 15)(يستمعون القول فيتبعون احسنه) حرفها را بشنويد و از بهترينشان پيروي كنيد. البته به شرط اينكه با مطالعه و حقجويي قدرت تشخيص بهترين را از بهتر بيابيد تا چه رسد به تشخيص خوب از بد.(سليماني 1377، 7)
ج)كردار نه گفتار: درروايت است: مردم را نه از طريق زبان بلكه از طريق عمل كردن به دين دعوت كنيدوالدين ومربي بايدبيش ازآنچه سخن بگويد عمل كند(افروز1371، 15)يكي از اين دروس عملي اين چنين در قرآن آمده است: (اي مومنان چون براي نماز (روزجمعه) بانگ(اذان) در داده شود، به سوي ذكر خدا بشتابيد و خريد و فروش را رها كنيد اگر بدانيد اين برايتان بهتر است سپس چون نمازگزارده شود در زمين پراكنده شويد و به راه خود برويد، از بخشش الهي بجوييد و خداي را بسيار ياد كنيد باشد كه رستگار شويد و غافلان چون داد و ستدي يا سرگرمياي ببينند بسوي آن بشتابند و تو را ايستاده رها كنند بگو آنچه نزد خداست از سرگرمي و داد و ستد بهتر است و خداوند بهترين روزي دهندگان است (جمعه/9و11) و بلكه ارزش و قيمت انسان بهشت است و انسان غير از بهشت خود را به هر چه بفروشد ضرر كرده است و بد تجارتي است كه انسان دنيا را بهاي خود قرار دهد (احزاب/4) چرا كه بهترين كارها عملي است كه انسان خود را عليرغم خواسته دل بر آن وادار كند (امامعلي(ع)، قصار الجمل، ج2ص74) آنها بايد هنگام نماز همه كارهاي خود را كنار نهند و با شنيدن اذان آماده نماز شوند (افروز1371، 15) قرآن از كسانيكه هنگام اذان كار و كسب را رها ميكنند ستايش كرده است.(نور/37) در مجمع ذيل آيه فوق از امام حسين(ع) و امام باقر(ع) اين روايت نقل شده است: اين رجال مردمي هستند كه وقتي هنگام نماز ميرسد، تجارت را رها كرده و بسوي نماز روانه ميشوند و اينان اجرشان عظيمتر است از كسانيكه اصلا تجارت نميكنند اين آموزش عملي دين به فرزندان خواهد بود و هيچگاه از فكرشان بيرون نخواهد رفت.(افروز1371، 15)
د) اخلاق خوش و انس گرفتن با او: از ديگر شرايط نفوذ در روح كودك ونوجوان خوگرفتن با او در پيش گرفتن رفتارهاي جذاب (در آغوش گرفتن، كنار بسترش نشستن، با او حرف زدن، به حرفهايش گوش كردن، براي جلب توجه او و نفوذ در قلب وجودش) لازم است (افروز 1371، 15) نمازگزار بايد با مردم با زبان خوش سخن بگويد (مريم/32) هنگام بيدار كردن او براي نماز محبت در دلبستگيش به نماز بسيار تاثيرگذار است چرا كه پايدارترين يادگيري غيرمستقيم يامشاهده اي است و يادگيرنده براساس انگيزه خودآگاهانه و بدون جبر و فشار همه حواس خود را متوجه رفتار مورد نظر ميكند(افروز1371، 15) به فرموده پيامبر(ص):محبوبترين و نزديكترين افراد به من در روز رستاخيز، كسي است كه خلقش نيكوتر و تواضعش بيش از ديگران باشد (معجم بحارالانوار،ماده وضع)والدين بايد از اين خصوصيات براي گرايش فرزندان به مساجد و نماز استفاده كند چرا كه فرزندان باكسي همانندسازي ميكنند كه با آنها پيوند عاطفي برقرار كرده و هرقدر پيوند بين آنها و الگو بيشتر باشد صفات بيشتري از آنها را در درون خود نهادينه ميكند به گفته موريس دبس: (كنجكاوي كودك رنگي از يگانگي عاطفي كه آن عبارت از گونهاي احساس يگانگي نموداري با فعاليتهاي ديگران است همدلي واكنش اثرپذيرانه و احساس يگانگي واكنشهاي حركتي است (دبس1353، 74)
اولياي تربيتي بايد قبل از درخواست تكليف موارد زير را در كودك و نوجوان بررسي كنند:
شرايط كودك در هنگام درخواست از او براي رفتن به مساجد و نماز:
الف) آمادگي و سلامت جسمي: نداشتن خوابآلودگي، خستگي مفرط، بيماري...، (قائمي 1375 ،29) اگرچه به فرموده پيامبراكرم(ص): قلم تكليف ازكودك وديوانه برداشته شده است، و درباره جبهه جنگ با دشمن هم (بر نابينا تكليفي نيست و بر لنگ تكليفي نيست و بر بيمار تكليفي نخواهدبود) (نور/61) حتي درقرآن اشاره شده: (براي زنان مومن فرض و واجب نيست كه زينت وآرايش خود را از كودك نابالغ و نرسيده بپوشانند چنانكه بقيه تكاليف اسلام نيز بر چنين كودكي لازم نيست) (نور/24) امام رضا(ع) ميفرمايد: (هنگاميكه پسر بچه به 9 سالگي رسيد به اندازه توانش روزه ميگيرد. اگر تا ظهر و پس از آن تاب آورد تا آنزمان را روزه بگيرد. پس هنگاميكه تشنگي و گرسنگي بر او چيره شد ميتواند افطار كند و هنگاميكه 3 روز روزه گرفت ميتواند ادامه ماه را روزه نگيرد (حيدري1386، 8) ولي برطبق آنچه در قرآن آمده است برايشان تكرار كنيد كه: (برنمازهاي پنجگانه مواظبت كنيد به ويژه نماز ميانه و فروتنانه در برابر خدا به نماز بايستيد) (بقره/238) منظور از توجه انسان به نماز و مواظبت وقت آنست تا چيزي او را از نماز باز ندارد و سرگرم نكند (امام صادق(ع)) و ميتوان به تقليد از فرموده امام صادق(ع) كه بيان داشته: (امام علي درخانه خود اتاق متوسطي براي نماز خود اختصاص داده بودند. شبها براي نماز خواندن طفل كوچكي را كه نميخوابيد با خود به آن اتاق برده، نماز ميخواند) (عزيزي 1379، ج2، 112) آنها را به نماز متمايل كنيم. چرا كه عبادتي كاملتر استكه همراه با نشاط و برخوردار از استمرار و پيوستگي باشد عمل اندك و بادوام برتر از كارهاي زيادي است كه انسان از آن ملول و خسته شود و دست بكشد. خداوند در توصيف عبادت فرشتگان فرموده است: (شب و روز بدون خستگي خدا را تسبيح ميگويند) (انبيا/20) چنين كسانيكه بر نماز مداومت ميورزند آنها در باغهايي گرامي خواهند بود (معارج/70) نماز تكراري خجسته و نشاطآور استكه عامل پويايي و رشد انسان است و تكرار آن در شبانه روز روزنهاي جديد به صبح بندگي ميگشايد هر نمازي پناهگاهي در مقابل وسوسههاي رقيب است (سيد ميرزايي1382، 19) و مساجد سنگر است.
ب) آمادگي براي سخن گفتن بهاندازهاي كه بتواند عبارتهاي نماز را هر چند بهگونهاي ناقص بگويد( قائمي1375 ،29) پس به فرموده امام علي(ع): (هرگاه كودك به حدي از رشد برسد و مقداري از قرآن را بخواند به او نماز بياموزيد (كرميان زياراني1380، 172) عمل ميكنيم.
ج)آمادگي عاطفي: او در آنحال از پدر و مادر يا ديگران خشمگين نباشد (قائمي1375 ،29) با زباني عاطفي به او بگوييم: تا ديروز بچهاي بيش نبودي، قدرت چنداني نداشتي، مقام بزرگي نداشتي عقل كاملي نداشتي. ولي امروز شما بزرگ شدهاي به حد بلوغ و تكليف رسيدهاي، بدنت قوي شده، عقلت بزرگ و كامل و مقام مخصوص و رسمي پيش خدا پيدا كردهاي. نامه ويژه خدا(قرآن) و فرستاده بزرگوار او(پيامبر)به خاطر شما فرستاده شده¬اند. مواظب باش كه بانافرماني به خدااين مقام را از دست ندهي امروز لياقت اسم نويسي در آموزشگاه نماز را پيداكردي (قدوسي 1374، 7) و چه بهتر كه پروازت را از مسجد آغاز كني و از خانه دوست رو به سمت محبوب بروي و در حلقه نمازگزاران حديث عشق زمزمه كني(سيدميرزايي1382، 15) با چنين بياني و در آرامش از او خواسته شود پس با مخاطب خويش پسنديده و با ادب سخن گوييم تا او نيز با احترام پاسخ گويد(امام علي(ع) مكارم1385، 7) و طبق كلام نبوي كه ميخوانيم وقتي نام فرزندتان را ميبريد، او را گرامي بداريد، جاي نشستن براي او باز كنيد و ترشرويي نكنيد (مكارم 1385، 7) همانند لقمان كه به فرزندش ميفرمايد فرزند عزيزم! مبادا خروس از تو هشيارتر و به اوقات نماز از تو مراقبتر باشد آيا نميبيني كه بههنگام هر نماز رسيدن وقت آنرا اعلام ميكند و سحرگاهان به آواي بلند ندا سر ميدهد درحاليكه تو در خوابي؟ (عزيزي 1379،ج2، 186) او را براي انجام اين فريضه راغب گردانيم. علاوه بر موارد ذكر شده كاركردهاي خانواده آثار و نتايجي استكه كوچكترين واحد اجتماعي براي جامعه در پيدارد موارد ذيل از مهمترين كاركردهايي استكه خانواده براي دعوت فرزندان به نماز ميتواند ارائه دهد.
كاركرد و روشهاي دعوت كودكان ونوجوانان به مسجد در خانواده
1-تشويق و تحسين كلامي: آنان براي مشتاق شدن به كاري بيش از هرچيز به تشويق و تاييد نياز دارند زماني كه كودكي صورتش را به مهر ميچسباند بجاي اينكه حالتش را به سجده بزرگسالان در آوريد بايد همان رفتار كودكانه را تحسين كنيد، اين سبب ميشود رفتار بارها تكرار شود و هم زمان بار شد ذهني و حركتي زمينه يادگيري سجده درست نيز فراهم ميشود باگذشت زمان هنگاميكه كودك به نوجواني مي¬رسد به عبادت خو ميگيرد او را بهعنوان كودكي نمازخوان به همه معرفي كرده و كارهاي او را به اسم نماز بستاييد همچنين نوجواناني كه به سن تكليف نرسيدهاند هم تشويق و تاييد كنيد.
2-الگو آفريني مناسب: نقش الگو بسيار مهم است كودكان و نوجوانان هنگاميكه ميبينند الگوهايشان نسبت به موضوعي توجه بيشتري دارند نسبت به آن واكنش مثبت دارند. بهترين الگو رفتار پدر و مادر است. كارهايشان در نگاه تيزبين كودك جلوه ميكند. همان زمانكه پدر و مادر فكر ميكنند كه اوچيزي نميفهمند كودك درحال الگو برداري است. اسلام نيز بر مراقبت پدر و مادر در اوقات خلوت با يكديگر تاكيد ورزيده است (حيدري 1386، 9) بنا به حساسيت موضوع قرآن ميفرمايد: (اي زنان پيامبر هريك از شما اگر فحشاي آشكاري را انجام دهد عذاب او دو چندان خواهد شد) (احزاب،آيه29). سپس پدر و مادر بايد درپي پيدا كردن دوستان خوبي براي فرزند خود باشند زيرا نقش(حيدري1386، 9) مثبت و منفي دوست در انسان بر كسي پوشيده نيست ميتوان مسجد را بهترين مركز دوستيابي دانست درحديث است: يكي از بركات مسجد و نماز پيدا كردن دوست خوب است(قرائتي1374، 77)چراكه نااهلان حق تعمير مساجد را هم ندارند(توبه/17) تربيت ديني بمانند تربيت براي انجام عمليات خاص، ورزش معين ياكارهاي هنري معين نيست كه امري دشوار باشد و تحمل تمريناتش بر او ناگوار آيد در انسان زمينههايي موجود است كه بر اثر آن به مذهب و دستوراتش حاضر است گردن نهد (قائمي 1363، 125) و نوجوانان تا به دوره بزرگسالي منتقل نشدهاند بهترين شرايط براي پرورش حس ديني باورها و اعتقادات مذهبي را دارند (كريمي1382، 4) هنگام فراخواندن كودك به نماز و مسجد بهنكات زير توجه شود:
ويژگي دعوت كودك و نوجوان به مسجد و نماز:
1) آمادگي محيطي: درخانه و مدرسه و مسجد محيط بايد بوي عطر نماز دهد(حيدري1386، 14). اي فرزندان آدم زينتهاي خود را نزد هر مسجدي برگيريد(اعراف/31) منظور اين آيه پوشيدن لباسهاي مناسب و تمييز و زيبا هنگام نماز است. خصوصا در نمازهاي جماعات و جمعه و اعياد و حتي پوشيدن ردا و شانه زدن موي سر و خوشبو كردن خود...(تفسيرصافي ج1 ص572)كه باعث جذبه بيشتر نماز در ذهن فرزندانمان ميشود.
2)آمادگي عقيدتي: پدر و مادر بايد براي شكوفايي سرشت مذهبي كودكان ازخردسالي برنامه ريزي كنند و همراه با رشد او اين برنامه ها نيز رشد تكاملي يابند. و در زمانيكه درآنها گرايشي ايجاد شد زمينه ايجاد برخي مستحبات را برايش فراهم سازند(حيدري1386، 14) چرا كه هرگاه نماز مستحب به نمازهاي واجب ضرر برساند ديگر آن نافلهها موجب قرب بخدا نخواهد شد(امام علي، الحياه ج1، 318 )
3) ميانهروي: ...و نماز را نه بلند بخوان و نه آهسته، و راهي ميانه برگزين (اسرا/110) يكي از سفارشهاي اسلام ميانه روي در عبادت است (حيدري1386، 14) امام رضا(ع) عبادت واقعي را نه زيادهروي نماز و روزه، كه تفكر در كار خداوند متعال و اسرار جهان آفرينش ميدانند (بحارالانوار ج 68). بهويژه در مورد كودك و نوجوان به مسجد و نماز و ديگراعمال عبادي براي او نبايد خسته كننده شود. و بايد از سرزنش و مقايسه آنان با ديگر كودكان و نوجوانان در امر عبادت به ويژه نمازجلوگيري شود (حيدري1386، 14). بيعلاقگي كودكان نسبت به مكانهاي مذهبي در 8 سالگي به اوج خود ميرسد به طوري كه از گوش دادن به دعاها و شركت در مراسم عبادي طولاني اظهار ناراحتي ميكنند بههمين سبب اگر مايليم كه كودكان زير 10سال به مراسم و مكانهاي مذهبي علاقمند شوند بايد از مجبور كردن آنان به شركت در مراسم طولاني عبادي خودداري كنيم پژوهش گلدمن نشان ميدهد:كه كودكان تاقبل از10سالگي نسبت به كودكان بزرگتر از مكانهايي مثل كليسا مسجد و حسينيه كمتر لذت ميبرند يكي ازعلل آن خستگيهاي بدني ناشي از نشستن يا ايستادنهاي طولاني است كه براي آنها رنجآور است. (مهر محمدي 1385 ، 15)
4-آسانگيري: بايد با كودك به گونهاي برخورد شود كه احساس جبر و خستگي نكند و نبايد نماز را براي او امري كسل كننده و رنجآور تبديل كرد سختگيري حتي براي نوجوانان نيز ممكن است زيانبار باشد از اينرو بايد به اندازه توانايي كودك به او تكليف كرد (حيدري1386، 14) كودكي كه به سن تكليف نرسيده و ناتوانيهاي آنها را به رخشان كشاندن، در مورد نماز سختگيري كردن و آنچه راكه انجام ميدهند بهدرستي تشويق نكردن، نسبت به نماز احساسي ناخوشايند پيدا خواهند كرد(همان،8) در حديث است: نماز بر كودك زماني كه عقلش رسيد لازم است (كرميان زياراني1380، 172). حضرت سجاد(ع) كودكانشان را دستور ميداد تا نماز مغرب و عشا را با هم بخوانند و نماز ظهر و عصر را نيز با هم بخوانند و در مورد اينكه هرنمازي را در وقت فضيلت و مخصوص خودش بخوانند برآنان سخت نميگرفت به آن حضرت عرض شد: آنها نماز را در غير وقت فضيلتش ميخوانند فرمود: اينكار براي آنان بهتر است از اينكه بخوابند و نماز نخوانند (عزيزي 1379، ج2، 112) كاربرد خشونت و شدت عمل آخرين راه حلي استكه بايد مورد استفاده قرار گيرد تجربه نشان ميدهد فرزنداني از پدران خشن كه تنها با خشونت و تنبيه آنها را وادار به انجام تكاليف ديني ميكردهاند پس از بزرگ شدن از دين فاصله گرفته و علت جز كينه و نفرتي كه نسبت به خشونت پدر در دل داشتهاند نبوده است(سادات،1378، 127) امام باقر(ع) از رسول اكرم(ص) نقل ميكند: اسلام آيين محكم و استوار الهي است و دين سهل و خالي از مشقت است با مدارا در آن قدم برداريد و عبادت خدا را بربندگان خدا تحميل نكنيد و همانند سواري نباشيد كه مركب خود را خسته و فرسوده ميكند و در نتيجه نه راه سفر را پيموده و نه راه مركبش سالم مانده است (نرم افزار جامع احاديث نور1383)
5-بهرهگيري از قصه و شعر در نماز: موضوع نماز و مسجد در قالب شعر و داستان موضوعي ابتكاري است كه استفاده ازآن ميتواند سبب كشش بيشتر كودك بسوي نماز شود (حيدري1386، 14) زيرا بيان هنري برخلاف نظمهاي خشك و بيمايه با برخورداري از احساس وعواطف قوي زيبايي شناختي تكنيك و ديگر جنبههاي هنري بهتر ميتواند در قاب و ذهن آدمي موثر افتد و با القاي حيواني و برانگيختن عواطف منظور خود را به زيباترين شكل بيان كند و ما معتقديم براي شناخت بيشتر هستي و آفريننده هستي تقرب به باورهاي ديني وشخصيتهاي بزرگ مذهبي، شعر واقعي شعر جوشيده از بستان هنر، موثرتر است(پوروهاب1380، 10) حتي بايد قرآن راه آهنگها و اصوات عرب بخوانيد و از آهنگهاي اهل فسق گناهان كبيره بپرهيزيد(رسول اكرم(ص))
6-بيان آثار نماز و مسجد: براي دلبسته ساختن نوجوانان به نماز و مسجد بايد از آيات و رواياتي بهره گيريد كه در اينباره وارد شده تا هرچه بيشتر به عبادت گرايش پيدا كند (حيدري1386، 14) برخي از آثار آن عبارتند از:
الف- آمرزش گناهان: نماز مقبول موجب عفو گناهان ميشود پيامبر اكرم (ص) ميفرمايد: (نماز همچون نهر آبي است كه انسان خودش را در آن شست و شو ميدهد و گناهانش را ميريزد چنانچه حج مقبول باعث بخشيده شدن انسان ميشود نماز مقبول نيز باعث بخشش گناهان ميگردد(حيدري1386، 14)خدا يا تو آنچنان رحيم و مهرباني كه بديهاي ما را هم به حسنات تبديل ميكني(فرقان/70) تو همهي گناهان را ميبخشي مايوس شدن از رحمت تو گناه است(زمر/53) چراكه: پرهيزگاران، كساني هستند كه وقتي كار زشتي انجام ميدهند يا به خود ستم ميكنند، به ياد خدا ميافتند و از گناهان خويش آمرزش مي طلبند و چه كسي جز خدا گناهان را ميآمرزد؟(آل عمران/129)
ب-پيشگيري از خودبيني: نمازگزاري كه در نمازش در مقابل حق تعالي ميايستد و اعتراف ميكند كه همه چيز در عالم ملك اوست و او خالق ملك هستي است و حمد را مخصوص او قرار ميدهد و در مقابل او به خضوع و خشوع ميافتد و سر به خاك ميمالد نه تنها كسي را به غير خداوند متعال لايق عبادت نميداند بلكه تكبر و خودپسندي و خود محوري را نيز از دست ميدهد و مييابد كه من در كار نيست و هرچه هست از جانب او و در اختيار اوست (حيدري1386، 14) اما بايد با تربيت صحيح او را از زيادهخواهي و تجاوز به حقوق ديگران و خودخواهي نيز پرهيز داد. خداوند انسان را خليفه خود در روي زمين قرارداد و ضمن تكريم نوع انسان آن درجه از خودخواهي را كه لازمه كرامت اوست محترم شمرده و از حيات و حق بيان حق تغذيه، حق تفكر... براي او دفاع نموده است(مكارم1385، 6) در سوره بني اسرائيل ميفرمايد:(لقدكرمنا بني آدم وحملناهم في البروالبحر)(اسرا/70) اما خداوند نماز را واجب كرد تا انسان از تكبر و خودخواهي پاك ومنزه باشد (امام علي(ع) قدسي46، 1374) در آياتي از قرآنكريم آمده است:... و نماز را بر پادار، كه نماز از ناشايستي و زشتي كاري باز ميدارد و ذكر خدا از هركاري مهمتر است و خداوند ميداند كه چه ميكنيد(عنكبوت/45) پس از خدا بخواهيم كه پروردگارا، پس از آنكه ما را هدايت كردي، دلهايمان را دستخوش انحراف مگردان(آل عمران/8)
پ-تمركز عالي فكر: پل ژاگو روانشناس فرانسوي معتقد است تمركز فكري عبارتست از متوجه ساختن و ثابت نگهداشتن فكر بر يك تصوير يا مجموعهاي از انديشهها و افكار. نماز موقعيتي ميآفريند كه ذرات پراكنده فكر آدمي حول محور ياد خدا تمركز مييابد زيرا در نماز پيوسته انديشه متوجه خداست وميزان قبولي نماز آن مقداري استكه با حضور قلب همراه باشد چنانچه در نماز آدمي چشم بهمحل سجدهاش بدوزد از نگاه به اطراف خود باز ميماند و اگر قبل از آغاز نماز بينديشد كه ميخواهد در محضر چه بزرگي حاضر شود بر تمركز فكرش خواهد افزود و اينها همه زماني حاصل مي¬شود كه نماز نزد انسان بزرگ و عظيم تلقي شود(شرفي 1379)در اينصورت خانواده¬اش را نيز به نماز فرمان داده و در اين راه استقامت خواهد نمود(طه/132)
ت- تعمق دقت: چنانچه فكر يا عملي كه فرد را به خود مشغول ميكند از جاذبه مناسبي برخوردار باشد به ميزان كافي دقت وي را به خود معطوف خواهد كرد اگر نماز و مسجد در ديد نمازگزار عملي جذاب به نظر آيد، ميتواند در جذب دقت او موثر واقع شود بگونهاي كه در حال نماز به هيچ موضوع ديگري توجه وي معطوف نشود. همانند زمانيكه تيري در پاي مبارك حضرت علي(ع) رفته بود و آنرا در حال نماز بيرون آوردند. و او متوجه نشد و يا به گفته سعيدبن جبير كه ميگويد: چهل سال نماز خواندم و در حال نماز كسي را كه در جانب راست و يا چپم بود نشناختم.( شرفي1379)
ث- تعلق به عالم هستي: ارتباط با خداي متعال آدمي را از سرگرداني و احساس بيوزني در عالم رها ميسازد (شرفي1379) چرا كه علت و فلسفه نماز اعتراف به پروردگاري خداوند است (امام رضا(ع) قدسي1374، 48) و فلسفه آفرينش انسان بندگي وعبادت و عبوديت است (ذاريات/56) نماز احساس اتكا به خالق هستي را در وجود انسان لبريز ميسازد. نماز پاسخي است به نياز امروز و انساني كه ميكوشد ميان خود و عالم هستي رابطهاي اقناع كننده برقراركند(شرفي1379) در اينصورت به يادخداست تا خداوند نيز به ياد او باشد و خدا را شكر كرده و به او كفر نميورزند(بقره /152) و نماز موجب نزديكي هر پرهيزگار به خداست(امام رضا(ع) قدسي1374، 47) و خداوند، فقط از اهل ايمان تقوا ميپذيرد(مائده/27)
ج- سپر دفاعي: مسجد و نماز يكي ازموثرترين و مطمئنترين شيوههاي مقابله با آسيبهاي اخلاقي است. زيرا گناه به معناي شكستن حدود و حريم الهي است و از سوي ديگر چون خود را از همه ابعاد نيازمند به خداوند ميبيند سعي دارد تا رابطه خويش با خدا را با ارتكاب به گناه از بين نبرد(شرفي 1380، 17) چرا كه كساني نماز را ضايع و تباه كردند كه تابع خواهشهاي نفس شدند(مريم/59) و زماني كه آنان را به نماز دعوت ميشوند، نماز را به مسخره و بازي ميگيرند(مائده/58) ولي نميدانندكه اولين چيزي كه از بنده سوال ميشود نماز است پس اگر نماز مورد قبول واقع شود اعمال ديگرش هم قبول ميشود و اگر نماز مردود شود اعمال ديگرش هم مردود ميشود (امام صادق(ع) قدسي1374، 47) و نماز است كه شيطان را روسياه ميكند (پيامبر اكرم(ص)قدسي1374، 48) همچنين شفاعت ائمه نيز به كسي نميرسد كه نماز را سبك بهشمارد(امام صادق(ع)، كامراني1376، 20) در عين حال اگر خداوند از كسي دو ركعت نمازش را قبول كند او را عذاب نمي¬كند (امام صادق(ع)قدسي1374، 47)
چ- برپايي نماز جماعت: و نماز را بر پا داريد و زكات را بپردازيد و با نمازگزاران نماز كنيد (بقره/43) برگزاري نمازهاي روزانه واجب به صورت جماعت يكي از برنامه هايي است كه افزون برجنبه اجتماعي آن، ثواب معنوي دارد. اگر مربيان، پدران و مادران در اين جماعتها شركت كنند و در برابر شاگردان و فرزندان به نماز بايستند، الهام بخش خواهد بود (حيدري1386، 14) امامخميني(ره) حتي در روزي كه فرزند عزيزش آقا مصطفي(ره) به شهادت رسيده بود و منزل ايشان در نجف پر از جمعيتي بود كه براي عرض تسليت آمده بودند، هنگام ظهر به مسجد رفت و نمازظهر را ترك نكرد (ديلمي1383، 15) همراه بردن كودكان به مسجد هر چند در نماز جماعت شركت نكند يا مراسم عزاداري در ماه محرم، شركت در نماز عيد فطر و جشنهاي مذهبي كه معمولا مورد علاقه كودكان هستند(سادات1378، 162) علاوه بر اين كه نشستن در مسجد به انتظار نماز، عبادت است(پيامبر(ص) كامراني1376، 17) براي پرورش عواطف ديني آنها نيز بسيار مفيد است (سادات1378، 1
زهره بیدگلی
حسین ملك پوریان بیدگلی
منبع : پایگاه مذهبی صلات
::
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2943586
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396