طليعه
در اين بخش به اهميت و برکات نماز صبح و جماعت صبح مي پردازيم؛ باشد که مساجد کشور عزيزمان همزمان با «طلوع فجر» شاهد حضور مؤمنان و اقامه نماز جماعت صبح باشد. ان شاء الله
الف) از نظر قرآن
در قرآن مي خوانيم: (أَقِمِ الصّلاهَ لِدُلُوکِ الشّمسِ إِلي غَسَقِ اللّيلِ وَ قُرآنَ الفَجرِ إِنّ قُرآنَ الفَجرِ کانَ مَشهُوداً)(1)؛ «نماز را از زوال خورشيد، تا نهايت تاريکي شب، (نيمه شب) بر پادار و همچنين قرآن فجر (نماز صبح) را؛ چرا که قرآن فجر، مورد مشاهده (فرشتگان شب و روز ) است».
طبق رواياتي در ذيل آيه شريفه وارد شده است، مقصود از «قرآن الفجر» نماز صبح است و اين روايات را دانشمندان شيعه و اهل تسنن نقل کرده اند.
زراره از امام باقر (عليه السلام) نقل مي کند که مراد از «قرآن الفجر» نماز صبح است.
و نيز امام باقر و امام صادق (عليها السلام) فرمودند: منظور از «قرآن الفجر» نماز صبح است.(2)
آيه شريفه، نکات زيادي را در بر دارد؛ از جمله:
1. اهميت و جايگاه ويژه نماز صبح نسبت به ساير نمازها (ان قرآن الفجر کان مشهوداً).
2. مطلوبيت و فضيلت اقامه نماز صبح در اول وقت (طلوع فجر).
با اينکه وقت نماز صبح نيز موسع (طلوع فجر تا طلوع آفتاب) است ولي اضافه شدن «قرآن» به واژه «فجر» اهميت و فضيلت اول وقت را مي رساند.
3. نماز صبح در اول فجر، مورد شهود و نظاره ويژه «ملائکه شب و روز» است و هر دو گروه ثواب نماز صبح را مي نويسند.
4. اهتمام به اقامه نماز صبح همراه با جماعت.
احتمال دارد که ذکر صفت مشهود براي نماز صبح، نوعي تشويق به اين باشد که شايسته است انجام آن در معرض شهود و ديد همگان باشد.(3)
علامه طباطبايي مي فرمايد: «روايات از طرق عامه و خاصه متفقاً جمله «ان قرآن الفجر کان مشهودا» را تفسير کرده اند به اينکه: نماز صبح را هم ملائکه شب (در موقع مراجعت و هم ملائکه صبح (در موقع آمدن) مي بينند»(4).
و نيز در بحث روايتي، پس از نقل اخبار در ذيل آيه شريفه مي فرمايد: «تفسير مشهود بودن «قرآن فجر» در روايات شيعه و سني، به اينکه چون ملائکه شب و روز آن را مي بينند، آن قدر در اين دو طايفه بسيار است که نزديک است به حدّ تواتر برسد و در بعضي از آنها همان طور که گذشت، شهادت خدا و ديدن مسلمين نيز اضافه شده است».(5)
5. نماز تنها عبادتي است که به نام «قرآن» توصيف شده است (قرآن الفجر).
6. قرآن و تلاوت آن در نماز، محور اصلي است. (قرآن الفجر) (6)
7. «قرآن الفجر» در آيه عطف است به کلمه «الصلوه» که تقديرش چنين مي شود: «و اقم قرآن الفجر» که مراد از آن، نماز صبح است و چون مشتمل بر قرائت قرآن است، آن را «قرآن صبح» خوانده؛ چون روايات همه متفق اند بر اينکه مراد از «قرآن الفجر» همان نماز صبح است.
ب) از نظر روايات
شيخ حر عاملي، در «وسائل الشيعه» يکي از باب هاي جماعت را اين عنوان قرار داده: «باب تأکّد استحباب حضور الجماعة في الصبح و العشائين؛ حضور در نماز جماعت صبح و مغرب و عشا، مستحب مؤکد است» و در اين رابطه سه حديث را ذکر کرده است. علامه مجلسي نيز در بحارالانوار، رواياتي آورده است.
امام صادق (عليه السلام) فرمود: «اما انه ليس من صلاه اشدّ علي المنافقين من هذه الصلاة اشد علي المنافقين من هذه الصلاة و العشاء».
رسول خدا (صلي الله عليه وآله و سلم) روزي پس از اداي نماز صبح در مسجد، رو به اصحاب کرده و از حال مردمي که نامشان را يک به يک برد، پرسيد که آيا اينان به جماعت حاضر شده اند؟ اصحاب عرض کردند: نه يا رسول الله! حضرت با تعجب پرسيد: آيا غايب اند؟ بعد فرمود:
«به راستي که هيچ نمازي بر منافقان از اين نماز صبح و نماز عشا، دشوارتر نخواهد بود»(7).
امام صادق (عليه السلام) از رسول خدا نقل مي کند که فرمود: «من صلّي الغداه و العشاء الاخره في جماعه فهو في ذمه، فمن ظلمه فانما يظلم الله و من حقره فانما يحقر الله عزوجل؛ هر کسي نماز صبح و عشا را با جماعت به جا آورد، در تحت نگهباني و ذمه خدا قرار مي گيرد و هر کس به او ستم کند، گويا خدا را ستم کرده است و هر کسي او را تحقير کند، همانا خدا را تحقير کرده است»(8).
پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) فرمود: «و لو علموا الفضل الذي فيهما (صلاه الغداه و العشاء) لا توهما و لو حبوا؛ اگر بدانند فضيلت خواندن نماز صبح و عشا [با جماعت] را، به (سوي) آن مي آيند هر چند با زانوها و دست ها باشد مانند راه رفتن کودک با نشستنگاه خود»(9).
و در حديثي ديگر فرمود: «من صلّي المغرب و العشاء الاخره و صلاه الغداه في المسجد في جماعه فکانما احيي الليل کله؛ هر کس نماز مغرب و عشا و صبح را در مسجد با جماعت بخواند، گويا تمام شب را احيا نگه داشته» (10).
و نيز فرمود: «لان اصلي الصبح في جماعه احب اليَّ من ان اصلّي ليلتي حتي اصبح؛ اگر نماز صبح را به جماعت بخوانم، در نظرم محبوب تر از عبادت و شب زنده داري تا صبح است»(11).
علت وجوب نماز صبح
پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) راجع به علل وجوب نمازهاي پنج گانه فرمود: «... اما نماز صبح، پس هنگامي که آفتاب طلوع کرد مثل اينکه بر شاخ هاي شيطان طلوع مي کند. پروردگارم، مرا امر نموده که قبل از طلوع خورشيد و قبل از آنکه کافر براي آفتاب سجده کند، نماز صبح بخوانم تا آنکه امتم براي خداوند، سجده نمايند و زود به جاي آوردن آن، در پيشگاه خداوند محبوب تر است. اين نمازي است که ملائکه شب و روز شاهد آن مي باشند».(12)
آثار حضور در نماز جماعت صبح
روايات وارده در مورد آثار حضور در نماز جماعت، به طور يقين با توجه به مطلق بودن اکثر آنها، تمام نمازهاي واجب، به ويژه نماز صبح و نماز عشا را در برگرفته و شامل مي شود و بعضي از روايات نيز آثار حضور در نماز جماعت صبح را بيان فرموده اند.
اصولاً در مکتب اسلام بين دنيا و آخرت، جسم و روح، ماده و معنا، ارتباط تنگاتنگي وجود دارد که غير قابل انکار است و بحث از آثار مادي و معنوي جماعت نيز فرع بر آن بحث است.
الف) آثار مادي حضور
1. ميزان و معيار تصديق مردم
پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: «اذا سئلت عمن لا يشهد الجماعه فقل: لا اعرفه؛ هنگامي که از شما راجع به کسي که در نماز جماعت شرکت نمي کند، بپرسند، بگوييد: او را نمي شناسم».(13)
و در حديثي مي فرمايد: «و لو لا ذالک لم يمکن احداً ان يشهد علي احد بالصلاح؛ اگر حضور در نماز جماعت نبود، ممکن نبود کسي براي به صلاح و شايستگي کسي شهادت و گواهي دهد»(14).
2. خوش گماني و پذيرش گواهي
امام صادق (عليه السلام) فرمود: «من صلي خمس صلوات في اليوم و الليلة في جماعه فظنوا به خيراً و اجيزوا شهادته؛ هر که پنج نماز شبانه روز خود را به جماعت مي خواند، به او خوش گمان باشيد و گواهي اش را بپذيريد».(15)
3. حرمت غيبت و اثبات عدالت
پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: «و من لزم جماعه المسلمين حرمت عليهم غيبته و ثبت عدالته؛ کسي که بر نماز جماعت مداومت داشته باشد، غيبت او بر مسلمانان حرام و عدالتش ثابت مي شود».(16)
و نيز فرمود: «کسي که بدون عذر موجهي با مسلمين در مسجد نماز جماعت نمي خواند، نمازش کامل نيست و کسي که در منزلش نماز مي خواند و نسبت به جماعت مسلمين بي توجه است، غيبتش جايز است و کسي که نسبت به جماعت مسلمين بي توجه است، از عدالت ساقط است و واجب است دوري کردن از او»(17)
4. بهره مند شدن از امور اجتماعي
به اميرمؤمنان (عليه السلام) خبر رسيد که گروهي براي نماز در مسجد حاضر نمي شوند. حضرت خطبه اي خواند و فرمود: «به درستي که گروهي براي نماز در مساجد ما حاضر نمي شوند! پس با ما نه غذا بخورند، نه آب بياشامند، نه مشورت کنند، نه از ما (زن بگيرند) و از غنايم ما چيزي اخذ نکنند تا اينکه در نماز جماعت با ما حاضر شوند».
در واقع حضرت مي فرمايد که حاضر نشدن در جماعت مسلمين و بي اعتنايي به آن، موجب محروميت از امور اجتماعي خواهد شد و با توجه به ذيل حديث «او يحضروا معنا صلاتنا جماعه» حاضر شدن در جماعت، موجب برخورداري از امور اجتماعي خواهد شد.
5. خيرخواهي و تعاون
امام رضا (عليه السلام) در روايتي که علل وضع شدن «نماز جماعت» را بيان مي کند، يکي از آثار و برکات آن را کمک کردن به يکديگر در راه نيکي و تقوا و بازداشتن از بسياري از معاصي و گناهان مي شمارد.(18)
با تأملي در «نماز جماعت» در طول تاريخ، آنها را پر از امور خير مشاهده مي نماييم. نمازهاي جماعت، يکي از فعال ترين و زيباترين صحنه هاي «تعاون و همکاري» در جامعه بشري بوده است. آمار کارهاي خيريه اي که به برکت نمازهاي جماعت در طول صدها سال انجام شده، قابل مقايسه با موارد ديگر نيست. بديهي است که انجام اين امور خيريه، از برکت اقامه نماز جماعت و از آثار آن است و اگر افراد به اقامه نماز به صورت فرادا مي پرداختند، اين خيرات تحقق نمي پذيرفت. مسلمانان با شرکت در نماز جماعت و در مسجد، با يکديگر ارتباط برقرار کرده و از مشکلات يکديگر با خبر شده و همفکري و همکاري در حل مشکلات پيدا مي کنند.(19)
قرآن کريم، اهل ايمان را به لزوم تعاون و همکاري در نيکي ها و دوري جستن از تعاوت و همکاري در راه گناه و تجاوز به حقوق يکديگر، دستور مي دهد:
(و تعاونوا علي البر و التقوي و لا تعاونوا علي الاثم و العدوان).(20)
و بدون ترديد، جماعت، يکي از زمينه هاي اين نوع تعاون و همکاري داشتن را در دعوت به نيکي ها و مبارزه با بدي ها، فراهم مي کند و موجب همبستگي و همگرايي اجتماعي در جهت صحيح مي گردد.
6. دست خدا با جماعت است
عنوان فوق، مضمون احاديثي است که از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل شده است؛ مانند:
«يدالله مع الجماعه؛ دست خدا با جماعت است».(21)
«الجماعه رحمه و الفرقه عذاب؛ جماعت، رحمت و تفرقه، عذاب است»(22).
«يدالله علي الجماعه فاذا اشتذا الشاد منهم اختطفه الشيطان کما يختطف الذئب الشاه الشاذه من الغنم؛ دست خداوند بر سر جماعت است، هرگاه کسي از آنها از جماعت جدا شد، شيطان او را مي ربايد، همان طور که گرگ ، گوسفند جدا شونده از گله را مي ربايد»(23).
«ان الشيطان ذئب الانسان کذئب الغنم يأخذ الشاه القاصيه و الناحيه، فايّاکم و الشعاب و عليکم بالجماعه و العامه المسجد؛ شيطان، گرگ انسان است همانند گرگ گوسفندان که هميشه ميش هاي دور افتاده و کناره گير را مي گيرد. پس، از دسته بندي ها (گروه گرايي و خط بازي) بپرهيزيد و بر شما باد حضور در جماعت و مجالس عمومي و مسجد» (24).
با توجه به احاديث فوق، به طور يقين مي فهميم که «نمازهاي جماعت» مشمول اين احاديث پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) خواهند بود و دست رحمت پروردگار به دست نمازگزاران در جماعت، مستدام خواهد بود؛ چون در چنين جماعاتي محور، ارتباط با خدا و تمسک به حبل الله است(25) نه نژاد، زبان، مليت، اقتصاد و سياست. و درباره چنين اجتماعات و جماعتي است که پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد:
«من فارق الجماعه شبراً خلع الله رقبه الاسلام من عنقه؛ هر کس يک وجب از جماعت جدا شود، خدا طوق مسلماني را از گردنش مي برد».(26)
ب) آثار معنوي حضور
از نظر قرآن، «معنويت» پايه تکامل است. اين همه عبادات که در اسلام روي آن تکيه شده است، براي تقويت جنبه معنوي روح انسان است.(27) و نماز که فلسفه اصلي آن ارتباط با خداست- به ويژه نماز جماعت- در تقويت معنويت و آثار معنوي، بسيار کارساز است و مي تواند معنويت را در فضاي جامعه حاکم سازد.
1. تبلور و نمود ارزش هاي ديني
امام رضا (عليه السلام) فرمود: «انما جعلت الجماعه لئلا يکون الاخلاص و التوحيد و الاسلام و العباده لله الا ظاهراً مکشوفاً مشهوراً؛ همانا نماز جماعت براي اين به وجود آمده که اخلاص و يگانگي و اسلام و عبادت براي خداوند آشکار و ظاهر و شناخته شده باشد» (28).
2. شکوه و عظمت اسلام
امام صادق (عليه السلام) فرمود: «فضيلت هر يک رکعت از نماز جماعت بر نماز فرادا، برابر با دو هزار رکعت است» (29).
در ضمن روايتي، رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) از قول جبرئيل و او هم از خداوند متعال فرمود: «هر گاه تعداد افراد (در جماعت) از ده نفر گذشت، در اين صورت اگر آسمان، صفحه و کاغذ و درختان، قلم و جن و انس و ملائکه، نويسنده باشند، نمي توانند ثواب يک رکعت آن را بنويسند».
به يقين اين همه تأکيد به ثواب حضور و شرکت در جماعت و توبيخ و سرزنش شديد شرکت نکردن در آن و قطع رابطه با شرکت نکنندگان در جماعت توجه و تأکيد به تنظيم صفوف جماعت، دليل بر اين است که «نماز جماعت» موجب وحدت مسلمين، اقتدار، عزت شکوه و عظمت اسلام خواهد بود.
حديث امام رضا (عليه السلام) نيز گوياي همين جهت است: «لانّ في اظهاره حجه علي اهل الشرق و الغرب لله وحده»(30).
3. جلوگيري از گناه
به فرموده قرآن «نماز، انسان را از فحشا و منکر باز مي دارد»، که به طور قطعي اين اثر در نماز جماعت، ظهور و برجستگي بيشتري دارد و از اين روست که در ذيل حديث امام رضا (عليه السلام) يکي از فلسفه هاي نماز جماعت، باز داشته شدن از بسياري از گناهان شمرده شده است: «و الزجر عن کثير من معاصي الله عزوجل»(31)
و نيز در حديث آمده است: نماز، وسيله شستشوي از گناهان و مغفرت و آمرزش الهي است، چرا که خواه و ناخواه نماز، انسان را به توبه و اصلاح گذشته دعوت مي کند و در برابر گناهان آينده سدي ايجاد مي کند؛ زيرا روح ايمان را در انسان تقويت مي کند و نهال تقوا را در دل پرورش مي دهد و مي دانيم «ايمان» و «تقوا» نيرومندترين سد در برابر گناه است و اين همان چيزي است که در آينه فوق به عنوان «نهي از فحشا و منکر» بيان شده است و همان است که در احاديث متعددي مي خوانيم: افراد گناهکاري بودند که شرح حال آنها را براي پيشوايان اسلام بيان کردند، و آن پيشوايان در جواب فرمودند: «غم مخوريد، نماز آنها را اصلاح مي کند». و آنها عاقبت به خير شدند.(32)
4. برائت از آتش و دوزخ و نفاق
پيامبر خدا (صلي الله و عليه و آله و سلم) فرمود: «من صلّي اربعين يوماً جماعه يدرک الکبيره الاولي کتب له برائتان برائه من النار و برائه من النفاق؛ کسي که نماز خود را با جماعت و با درک تکبير اول نماز چهل روز انجام دهد، خداوند دو برائت را براي او مقدر مي سازد: برائت از آتش دوزخ و برائت از نفاق». (33)
و در حديث ديگري مي فرمايد: «من صلّي اربعين يوماً الصلوات في جماعه الايفوته تکبيره الاحرام کتب له برائتان برائه من النفاق و برائه من النار؛ کسي که نمازهايش را چهل روز با جماعت بخواند به نحوي که تکبيره الاحرام از او فوت نشود (تکبير اول را درک کند)، خداوند بيزاري از نفاق و آتش جهنم را براي او ثبت مي کند».(34)
و در روايتي مي خوانيم: خداوند نماز جماعت را به اين جهت واجب کرده که فرد منافق و کسي که نماز را سبک مي شمارد، مشخص شود که به آنچه اظهار مي کند، عمل مي کند و مواظبت دارد يا نه؟ (35)
و يا در حديث آمده است که: هر کسي سه جمعه پي در پي نماز جمعه را ترک کند، منافق محسوب مي شود.(36)
و نيز پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: «هيچ نمازي به اندازه نماز جماعت صبح و عشا بر منافقين سنگين تر نيست»(37).
5. بهره مندي از پاداش
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) در وصيتي به علي (عليه السلام) فرمود: سه چيز موجب درجه و قرب به خداست: يکي از آن سه چيز «المشي بالليل و النهار الي الجماعات؛ شب و روز به طرف نماز جماعت قدم برداشتن است».(38)
پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: «کسي که به قصد شرکت در نماز جماعت به سوي مسجد گام بر مي دارد، خداوند متعال در مقابل هرگامي که بر مي دارد، هفتاد هزار حسنه به او پاداش مي دهد و به همين ميزان نيز درجات او بالا خواهد رفت و اگر در چنين حالي بميرد، خداوند متعال هزار فرشته را مأمور مي نمايد تا در قبر به ديدار او رفته، وي را بشارت دهند و در تنهايي قبر، انيس او باشند و تا روز قيامت، برايش طلب آمرزش کنند».(39)
و نيز مي فرمود: «من صلّي الفجر في جماعه ثم جلس يذکرالله عزوجل حتي تطلع الشمس کان له في الفردوس سبعون درجه؛ هر کس نماز صبح را با جماعت بخواند و سپس تا طلوع خورشيد به ذکر خدا مشغول باشد، خداوند در بهشت هفتاد درجه به او مي دهد».(40)
6. کفاره گناهان
امام هادي (عليه السلام) فرمود: «انتظار الصلوه جماعه من جماعه الي جماعه کفاره کل ذنب؛ انتظار نماز جماعت از نماز جماعتي تا نماز جماعت ديگر، کفاره همه گناهان است» (41)
و نيز در حديثي از امام باقر (عليه السلام) رفتن به جماعات در شب و روز، از کفارات گناه محسوب شده است.(42)
7. استجابت دعا
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: «ان الله يستحيي من عبده اذا صلّي في جماعه ثم سأله حاجه ان ينصرف حتي يقضيها؛ هنگامي که بنده اي نمازش را به جماعت بخواند، خداوند از او حيا مي کند و هنگامي که از خداوند طلب حاجت کرد، منصرف نشود مگر اينکه حاجتش را برآورد».(43)
8. برخورداري کامل از پاداش الهي
پيامبر خدا (صلي الله عليه وآله و سلم) فرمود: «من صلّي الخمس في الجماعه و حافظ علي الجمعه فقد اکتال الاجر بالمکيال الاوفي و قال تعالي: (ثم يجزيه الجزاء الاوفي) (44) کسي که نماز پنج گانه خود را به جماعت بخواند و به نماز جمعه حاضر شود، پس به تحقيق اجر خود را به حد کافي دريافت کرده است. و خداوند مي فرمايد: «پس جزا داده شود بر آن، جزاي کامل تر » (45).
9. ورود به بهشت و داشتن شفاعت
پيامبر خدا (صلي الله عليه وآله و سلم) فرمود:
«همانا خدا به سه گروه وعده داده بدون حساب وارد بهشت شوند و هر يک از اين سه گروه (روز قيامت) مي توانند هشتاد هزار نفر را شفاعت کنند و آنها عبارت اند از:
1. مؤذن
2. امام جماعت.
3. کسي که وضو بگيرد سپس داخل مسجد شود و نماز جماعت به جاي آورد» (46).
10. قرار گرفتن در جرگه پارسايان
امام علي (عليه السلام) فرمود: «من صلي الفجر في جماعه رفعت في صلاه الابرار و کتب يومئد في وفد المتقين؛ کسي که نماز صبح را به جماعت بخواند، نماز در ميان نماز نيکان بالا برده مي شود و آن روز [نامش] در جرگه پارسايان نوشته شود» (47).
11. نجات از سختي هاي قيامت
رسول خدا (صلي الله عليه وآله و سلم) فرمود: «خداوند در روز قيامت همه انسان ها را براي حساب جمع مي کند و هيچ مؤمني که در نماز جماعت شرکت نموده، نمي ماند مگر آنکه خداوند روز قيامت دشواري ها را برايش آسان مي کند و سپس دستور مي دهد که او را وارد بهشت کنند».(48)
12. عبور از صراط
رسول خدا (صلي الله عليه وآله و سلم) فرمود: «و من حافظ علي الجماعه حيثما کان مرّ علي الصراط کالبرق الخاطف اللامع في اول زمره مع السابقين؛ کسي که محافظت و مداومت بر نماز جماعت کند، مانند برق سريع و درخشان، همراه نخستين گروه بهشتيان از روي پل صراط مي گذرد» (49).
13. مهر و محبت دل ها
رسول خدا (صلي الله عليه وآله و سلم) فرمود: «استووا تستوي قلوبکم و تماسوا تراحموا؛ صف هاي نماز جماعت را هماهنگ و تنظيم نمايند تا دل هايتان متعادل شود، و با هم در تماس باشيد تا مهرباني افزوده شود».(50)
14. جوانمردي و بلند همتي
امام علي (عليه السلام) فرمود: «مروّه الحضر قرائه القرآن و مجالسه العلماء و النظر في الفقه و المحافظه علي الصلاه في الجماعات؛ جوانمردي در حضور در وطن، قرآن خواندن، همنشيني با علما، نگريستن در احکام دين و مواظبت بر نماز خواندن در جماعت هاست».(51)
با استفاده از اين حديث شريف به اين نکته پي مي بريم که: انسان به طور يقين با انس و الفت برقرار کردن با قرآن و آشنا شدن با معارف بلند آن در عرصه هاي مختلف و با حضور در محضر انديشمندان و با استفاده از خرمن فيض وجود آنها و در رأس همه، با برقراري ارتباط با خدا که در نماز- به ويژه نماز جماعت- جلوه گر است، روحيه بخشندگي و بلند همتي خود را تقويت کرده و در نتيجه در طريق خوشبختي خود و ديگران قدم برداشته و به کار ديگران اهتمام مي ورزد.
15. بهره مندي از ثواب شب زنده داري
پيامبر خدا (صلي الله عليه وآله و سلم) فرمود: «هر کس نماز مغرب و عشا و صبح را با جماعت در مسجد بخواند، گويا تمام شب را شب زنده داري نموده است».(52)
پي نوشت ها :
1- اسراء / 78.
2- تفسير نو ر الثقلين ، عبدالعلي حويزي، ج3، ص 201 و 202، ح 376 و 378.
3- تفسير راهنما، اکبر هاشمي رفسنجاني، ج 10، ص 208.
4- الميزان، علامه طباطبايي، ج 13، ص 176-178.
5- همان، ص 191.
6- تفسير نور، محسن قرائتي، ج 7، ص 104.
7- وسائل الشيعه، شيخ حر عاملي ، ج 5، ص 378؛ ثواب الاعمال عقاب الاعمال، شيخ صدوق، ص 275؛ بحارالانوار، ج85، ص 9.
8- بحار الانوار، ج 85، ص 12 و 13، ح 22؛ محجه البيضاء، فيض کاشاني، ج1، ص 343.
9- همان.
10- وسائل الشيعه، ج5، ص 378.
11- کنز العمال، علاء الدين هندي، ح 22792.
12- وسائل الشيعه، ج3، ص 9، ح7.
13- بحار الانوار، ج 85، ص 5.
14- همان، ص 376 و 377.
15- بحار الانوارف ج 85، ص 35. و در وسائل الشيعه نيز با مختصري تفاوت، ج 5، ص 371 و 372 ، ح 4 و 5؛ بحار الانوار، ج5، ص 6، ح 30.
16- وسائل الشيعه، ج 5، ص 394، ح13.
17- همان، ص 394؛ بحارالانوار، ج 85، ص 5.
18- مع ما فيه من المساعده علي البر و التقوي؛ (وسائل الشيعه، ج5، ص 372، ح9).
19- نماز زيباترين الگوي پرستش، بحث نماز جماعت، غلامعلي نعيم آبادي.
20- مائده/2.
21- رهگشاي انسانيت (نهج الفصاحه)، هاشم صالحي، ص 133، ش 1009.
22- همان.
23. کنز العمال، ج1، ص 266.
24- همان، ج 7، ص 581؛ مسند احمد بن حنبل، ج5، ص 232.
25- آل عمران / 103.
26- رهگشاي انسانيت (نهج الفصاحه)، ص 132، ش 1005.
27- تعيم و تربيت در اسلام، شهيد مطهري، ص 185.
28- وسائل الشيعه، ج5، ص 372، ح 9؛ بحار الانوار، ج 85، ص 12.
29- وسائل الشيعه، ص 374، ح 18.
30- همان، ح9.
31- همان.
32- تفسير نمونه، مکارم شيرازي، ج16، ص 307 و 308.
33- بحار الانوار، ج 85، ص 4.
34- محجه البيضاء، ج 1، ص 344.
35- وسائل الشيعه، ج5، ص 372، ح9.
36- محجه البيضاء ، ج1، ص 341.
37- همان، ص 343.
38- وسائل الشيعه، ج5، ص 372، ح7؛ بحار الانوار، ج 85، ص 10، ح 15.
39- وسائل الشيعه، ج 5، ص 372، ح7.
40- همانف ص 373، ح 11.
41- جامعه احاديث الشيعه، ج6، ص 387، ص 388.
42- بحارالانوار، ج 85، ص 10، ح 15.
43- همان.
44- نجم/ 41.
45- وسائل الشيعه، ج 5، ص 374، ح 10691؛ بحارالانوار، ج 85، ص 4.
46- مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج1، ص 488.
47- دعائم الاسلام ، قاضي ابي حنيفه بن محمد بن منصور، ج 1، ص 153؛ بحار الانوار، ج 85، ص 17.
48- بحار الانوار، ج 85، ص 17.
49- ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 343.
50- کنزالعمال، ج7، ص 623.
51- بحار الانوار، ج 85، ص 10، ح 14؛ خصال، شيخ صدوق، ج 1، ص 28.
52- وسائل الشيعه، ج 5، ص 378، ح 10710.
نويسنده: احمد نادري عفيف
پایگاه مذهبی صلات
::
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2944636
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396