| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
عوامل به وجود آمدن خشوع با گفتگوی تلفنی با دکتر عباس مقدم
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : چهارشنبه 9 اسفند 1391 

خضوع و خشوع مقدمه‌ی حضور قلب است
به گزارش سایت صلات: اصطلاح "خشوع" که برگرفته از "خشع" به معنی تضرع و زاری است،به معنای تاثیر خاصی است که به افراد مقهور دست می‏دهد، افرادی که در برابر سلطانی قاهر قرار گرفته‏اند، به طوری که تمام توجه آنان معطوف او گشته و از جای دیگر قطع می‏شود و ظاهرا این حالت حالتی است درونی که با نوعی عنایت، به اعضاء و جوارح نیز نسبت داده می‏شود.
با هدف بررسی عوامل به وجود آمدن خشوع و اینکه چگونه می توانیم در نماز خاشع باشیم، گفت و گویی انجام دادیم با "عباس مقدم" استاد دانشگاه کاشان. متن این گفت و گو به شرح ذیل است:
 سئوال : لطفا در ابتدا در خصوص معنی خضوع و خشوع و اینکه در نماز باید چگونه خضوع و خشوع داشته باشیم ؟
پاسخ: منظور از خضوع و خشوع که اصطلاحات و کلماتی قرآنی هستند، در واقع دو مفهومی است که البته کلمه خشوع بیشتر در قرآن آمده، و کلمه خضوع هم در احادیث آمده است.
 خضوع بیشتر به فروتنی قلب و آرامش آن توجه و عنایت دارد و خشوع بیشتر به فروتنی و تواضعی که در اعضاء و جوارح آنها است توجه می کند. در قرآن آیه ای تحت عنوان «خاشعة أبصارهم ..» داریم و یا مؤمنانی که در نمازشان خاشع هستند، اینها مفاهیمی است که در قرآن آمده و بیشتر به آرامش و تواضع قلب اشاره دارد. خضوع و خشوع به آرامش اعضاء و جوارح و به اصطلاح عدم تحرک زیاد آن و مشغول شدن آن به غیر خدا مربوط می شود.
این از مفهوم لغویشان، اما یکی از شرایطی که برای نماز مؤثر گفته اند همین خضوع و خشوع است و در واقع خضوع و خشوع سرچشمه و مقدمه‌ی همه کمالاتی است که برای نماز متصور است، همه‌ی آن کمالات مانند قبول شدن به درگاه خدا و بالا رفتن و اینکه می گویند نماز باید به سمت آسمان بالا رود تا اینکه مورد قبول وارد شود، قبول این عبادت منوط به این است، یا مثلا حضور قلب که یکی از کمالات نماز هست.
 سئوال : آیا حضور قلب با خضوع و خشوع تفاوت دارد ؟
پاسخ: به نظر می رسد که خضوع و خشوع مقدمه‌ی حضور قلب است یعنی وقتی قلب خاضع و خاشع شد آن وقت حضور قلب پیدا می کند، در محضر الهی و بعد کمالات دیگر برای آن حاصل می شود و ندایی که از جانب انسان بلند می شود در نماز این ندا به آسمان می رود و خداوند مورد پذیرش قرار می گیرد اما در مورد مهمترین عوامل و اینکه به چه طریقی می شود به خشوع و خضوع قلبی رسید، باید گفت که به نظر می رسد اولا باید نگاه کرد که چه عواملی مانع خضوع قلب و خشوع قلب در نماز است، وقتی که خوب توجه کنیم می بینیم که توجه به مسائل مختلف، اشتغال به مسائل و دغدغه های مختلف به خصوص دنیوی و مادی یکی از چیزهایی است که مانع خضوع قلب می شود.
وسوسه های شیطانی یا توجه به آن خواسته های نفسانی که انسان دارد اینها باعث از بین رفتن خضوع قلب و خشوع باطنی می شود، بنابراین برای اینکه انسان به خضوع و خشوع واقعی در نماز برسد که مقدمه‌ی همه‌ی کمالات بعدی است، لازمه اش این است که همه‌ی آن عوامل را از بین ببرد.
 اولی اش از زندگی مادی که شروع بکنیم این است که انسان دغدغه های مادی و دنیوی خودش را کم کند، این به این معنا نیست که از دنیا ببرد و جدا شود اما به این معناست که تعلقات خودش را از مسائل دنیوی کمتر بکند. یک وقت کسی تعلق و دغدغه‌ی زیادی دارد، یک موقع کسی هست که تلاش می کند، تلاش کردن اشکال ندارد ولی اینکه تمام هم و غم انسان دنیا باشد، این باعث جلوگیری از خضوع قلبی می شود پس یکی این است که دغدغه های دنیایی و مادی اش را کم کند و بیشتر به دغدغه های معنوی و اخروی بپردازد.
 دوم اینکه آن عواملی که در اثر هوای نفس باعث توجه انسان به یکسری از مسائل می شود معمولا انسان خواسته ها و آرزوهایی که دارد می آید جلوی چشمش و نمی گذارد انسان به مسائلی که عقلش می گوید تمرکز کند آن عوامل، خواسته ها و آرزوها و امیالی که در انسان هست و مانع تمرکز در مسائل اصلی می شود را باید جلویش را گرفت و باید کنترل کرد.
البته خود آرزو و میل بد نیست اما کنترل آن بسیار مهم است. به نظر می رسد کنترل امیال و آرزوها یکی از راه های خشوع باطنی است و همچنین وسوسه هایی که از بیرون انسان یعنی شیاطین جنی و انسی، مثلا انسان های دیگر که انسان را وسوسه می کنند و او را به مسائل و دغدغه های دیگر وا می دارند که خلاف مصلحت زندگی اوست، آنها را هم انسان باید کنترل کند، بالاخره در زندگی هر انسانی یک سری از این وسوسه ها وجود دارد، یکسری نداهایی وجود دارد که انسان را می کشد به سمت عواملی که خلاف خشوع باطنی است، خلاف معرفت نفس و معرفت خداست، اینها را باید کنترل کرد و کنترل اینها به این هست که انسان رفتارش در زندگی با دیگران رفتار کنترل شده ای باشد. عوامل آن رفتارهای بیرونی را هم کنترل کند و تحت تأثیر آن عوامل قرار نگیرد. اگر انسان رفتار و برخوردش با دیگران بر اساس عقل و شرع باشد، طبعا تحت تأثیر احساسات و برخورد دیگران نمی آید. رفتاری انجام دهد که باعث عدم تمرکز و خضوع قلبی شود. به هر حال این سه عامل به نظر من مؤثر است.
 زندگی مادی ما پر از دغدغه است اما لازم است در عین حال که با جدیت تلاش می کنیم، اما تمرکزمان بیشتر بر روی مسائل معنوی و اخروی باشد و در روایت آمده که هم شما بیشتر باید روی آخرت باشد، نگفته برای امور دنیا زحمت نکشید و کار نکنید، گفته اند تلاش کنید برای کسب روزی و خدمت به دیگران اما هم شما آخرت باشد یعنی تمرکز شما روی آخرت و معنویت و نماز باشد. در آیات قرآن هم هست که مؤمنین در نماز با تمام وجودشان نماز می خوانند، گویا در دنیای دیگری هستند.

سایت صلات



::
 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2904908
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396