| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
چگونه عبادت كنیم؟
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 13 اسفند 1391 

مگر نه اینكه نشانى هر خانه را باید از صاحب خانه گرفت؟ و مگر نه اینكه در هر ضیافت و مهمانى، باید نظر میزبان را مراعات كرد؟
 عبادت، حضور در برابر آفریدگار است و نشستن بر سر مائده‏هاى معنوى كه او براى «بندگان» خود فراهم كرده است.
 پس، چگونگى عبادت را هم از او باید فراگرفت و به دستور او عمل كرد و دید كه او چه چیز را عبادت دانسته و عبادت را به چه صورت از ما طلبیده است؟
 غیر از شكل ظاهرى عبادات، به خصوص نماز كه بیشتر در چگونگى آن سخن خواهیم گفت، محتواى عبادت را باید از دید اولیاى دین و متن مكتب شناخت و به كار بست.
 بهترین عبادت‏ها آن است كه:
 1. آگاهانه باشد.
 دو ركعت نمازِ انسان آگاه و دانا، از هفتاد ركعت نماز شخص نادان برتر است. و عبادت كننده ناآگاه، همچون الاغ آسیاب است كه مى‏چرخد ولى پیش نمى‏رود.(6)
 امام صادق علیه السلام مى‏فرماید: كسى كه دو ركعت نماز بخواند و بداند با كه سخن مى‏گوید، گناهانش بخشیده مى‏شود.(7) در این صورت است كه نماز، معراج روح مى‏شود و عامل بازدارنده از فساد و موجب قرب به خدا مى‏گردد.
 2. عاشقانه باشد.
 آنچه موجب نشاطروح در عبادت مى‏شود وعابداز پرستش خود لذّت مى‏برد، عشق به اللّه و شوق به گفت‏وگوى با اوست.
 عبادت‏هایى بى روح و از روى كسالت و سستى و خمودى، نشانه نداشتن شور و شوق نیایش و نجوا با پروردگار است. در دعا مى‏خوانیم: «... وَ اجْعَلْ نِشاطِى فى عِبادَتِكَ»(8)
 خداوندا! نشاط مرا در عبادت خودت قرار بده.
 آنان كه از عبادت لذّت نمى‏برند، همچون بیمارانى هستند كه از غذاى لذیذ، لذّت نمى‏برند.
 اگر این شوق وعشق باشد، دیگر چندان نیازى به تبلیغ، تشویق و تحریك از بیرون نیست، بلكه انگیزه درونى انسان را به عبادت وامى‏دارد و آنگونه كه براى دیدار شخصیت معروف ومحبوبى، لحظه شمارى مى‏كنیم واز آن دیدار، مسرور مى‏شویم، از عبادت هم به وجد و نشاط مى‏آییم.
 براى عاشقان، شنیدن صداى «اذان» اعلام فرا رسیدن لحظه دیدار است. پیامبر اسلام به بلال مى‏فرمود: «اَرِحْنا یا بلال»(9) اى بلال! ما را از غم و تلخى نجات بخش. این شوق زاید والوصف آن حضرت را به نماز مى‏رساند.
 3. خالصانه باشد.
 هیچ چیز همچون «ریا» و خودنمایى و مردم فریبى، آفت عبادت نیست. از طرف دیگر، هیچ چیز چون خلوص، ارزش آفرین عبادت و نماز نیست. البتّه داشتن اخلاص در عبادت بسیار دشوار است، و دل و جان را از تهاجم وسوسه‏هاى ابلیسى رهاندن، رنجى بزرگ دارد و همتى بلند و اراده‏اى نیرومند مى‏طلبد. عبادت تا خالص نباشد، در درگاه الهى پذیرفته نیست و تنها پیشانى بر زمین سودن و قرائت صحیح داشتن و در صف اوّل جماعت ایستادن و ... ملاك نیست. باید نماز و بندگى از رنگِ ریا پاك و به رنگِ الهى «صبغةاللّه»(10) آراسته باشد تا به خدا برسد. تعبیر قرآن چنین است:
 «وَمَآ أُمِرُواْ إِلَّا لِیَعْبُدُواْ اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ»(11)
 هیچ دستور عبادى براى مردم نیامده مگر آنكه امر به اخلاص در آن شده است.
 4. خاشعانه باشد.
 خشوع، حالت قلبى انسان در عبادت و نتیجه توجّه كامل به مقام بندگى در آستانِ الهى است. آنكه نیاز و عجز خود را مى‏داند و عظمت و كمال الهى را مى‏شناسد و در عبادت، خود را در برابر آن خداى بى همتا و آگاه مى‏یابد. حالتى متناسب با این «حضور» پیدا مى‏كند، در این حالت قلب، خاشع مى‏شود، نگاه افتاده مى‏گردد و توجّه از هر چیز دیگر بریده و به معبود متوجّه مى‏شود.
 قرآن در توصیف مؤمنان و عبادت‏شان مى‏فرماید: «الَّذِینَ هُمْ فِى صَلَاتِهِمْ خَشِعُونَ»(12) در نمازشان خاشع‏اند.
 این حالت، محصول آن توجّه است، در حدیث مى‏خوانیم: «اُعبُدِ اللّهَ كَأَنَّكَ تَراهُ»(13) خدا را چنان عبادت كن كه گویا او را مى‏بینى. «فَصَلِّها لِوَقتِها صَلاةَ مُوَدَّعٍ»(14)
 چنان نماز را در وقت خودش بخوان كه گویا آخرین نماز است. یعنى همواره این حالت را داشتن كه گویا فقط براى همین یك نماز، فرصت باقى است.
 5 . مخفیانه باشد.
 رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: «اَعظَم العبادة اَجراً اَخفاها»(15) پاداش عبادتى بیشتر وبزرگتر است كه مخفى‏تر باشد. این براى آن است كه عبادت (به خصوص عبادت‏هاى مستحب) در حضور جمع، زمینه بیشترى براى تظاهر وریا دارد.
 البتّه این در مواردى است كه اسلام، خود امر به عبادت آشكار نكرده باشد، همچون نمازجماعت در مسجد كه از نماز فرادى‏ در خانه برتر است.

 شیطان، دشمن رستگارى انسان است و سوگند خورده است كه همواره در راه انسان، چاه گمراهى بكند و پرتگاه گناه پدید آورد و انسان را مانند خودش جهنّمى كند. از این رو، براى تباه ساختن عمل انسان، دام مى‏گسترد و عبادت او را فاسد مى‏كند. یا از راه ریا و خراب كردن نیّت. یا پدید آوردن عُجب و خودپسندى به خاطر عبادت. یا از طریق سلب توفیق از انسان. و ... یا از راه كشاندن به گناه، كه موجب تباه شدن و هدر رفتن زحمت انسان در طریق بندگى مى‏شود.
 همچون كشاورزى كه محصول زحمت‏هاى طاقت فرسایش، با جرقه‏اى مى‏سوزد و دود مى‏شود، و یا جامى از آب زلال كه با افتادن حشره یا ریختن خاك در آن، آلوده مى‏شود.


6) سفینةالبحار، ج 2، واژه «عبد».
7) وافى، ج 2، ص 10.
8) دعاى هفتم از مناجات خمسةعشر.
9) محجّةالبیضاء، ج 1، ص‏377.
10) بقره، آیه 138.
11) بیّنه، آیه 5.
12) مؤمنون، آیه 2.
13) مصباح‏الشریعه، ص 8.
14) بحارالانوار، ج 84، ص 233.
15) بحارالانوار، ج‏70، ص‏251.



::
 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2924556
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396