مگر نه اینكه نشانى هر خانه را باید از صاحب خانه گرفت؟ و مگر نه اینكه در هر ضیافت و مهمانى، باید نظر میزبان را مراعات كرد؟
عبادت، حضور در برابر آفریدگار است و نشستن بر سر مائدههاى معنوى كه او براى «بندگان» خود فراهم كرده است.
پس، چگونگى عبادت را هم از او باید فراگرفت و به دستور او عمل كرد و دید كه او چه چیز را عبادت دانسته و عبادت را به چه صورت از ما طلبیده است؟
غیر از شكل ظاهرى عبادات، به خصوص نماز كه بیشتر در چگونگى آن سخن خواهیم گفت، محتواى عبادت را باید از دید اولیاى دین و متن مكتب شناخت و به كار بست.
بهترین عبادتها آن است كه:
1. آگاهانه باشد.
دو ركعت نمازِ انسان آگاه و دانا، از هفتاد ركعت نماز شخص نادان برتر است. و عبادت كننده ناآگاه، همچون الاغ آسیاب است كه مىچرخد ولى پیش نمىرود.(6)
امام صادق علیه السلام مىفرماید: كسى كه دو ركعت نماز بخواند و بداند با كه سخن مىگوید، گناهانش بخشیده مىشود.(7) در این صورت است كه نماز، معراج روح مىشود و عامل بازدارنده از فساد و موجب قرب به خدا مىگردد.
2. عاشقانه باشد.
آنچه موجب نشاطروح در عبادت مىشود وعابداز پرستش خود لذّت مىبرد، عشق به اللّه و شوق به گفتوگوى با اوست.
عبادتهایى بى روح و از روى كسالت و سستى و خمودى، نشانه نداشتن شور و شوق نیایش و نجوا با پروردگار است. در دعا مىخوانیم: «... وَ اجْعَلْ نِشاطِى فى عِبادَتِكَ»(8)
خداوندا! نشاط مرا در عبادت خودت قرار بده.
آنان كه از عبادت لذّت نمىبرند، همچون بیمارانى هستند كه از غذاى لذیذ، لذّت نمىبرند.
اگر این شوق وعشق باشد، دیگر چندان نیازى به تبلیغ، تشویق و تحریك از بیرون نیست، بلكه انگیزه درونى انسان را به عبادت وامىدارد و آنگونه كه براى دیدار شخصیت معروف ومحبوبى، لحظه شمارى مىكنیم واز آن دیدار، مسرور مىشویم، از عبادت هم به وجد و نشاط مىآییم.
براى عاشقان، شنیدن صداى «اذان» اعلام فرا رسیدن لحظه دیدار است. پیامبر اسلام به بلال مىفرمود: «اَرِحْنا یا بلال»(9) اى بلال! ما را از غم و تلخى نجات بخش. این شوق زاید والوصف آن حضرت را به نماز مىرساند.
3. خالصانه باشد.
هیچ چیز همچون «ریا» و خودنمایى و مردم فریبى، آفت عبادت نیست. از طرف دیگر، هیچ چیز چون خلوص، ارزش آفرین عبادت و نماز نیست. البتّه داشتن اخلاص در عبادت بسیار دشوار است، و دل و جان را از تهاجم وسوسههاى ابلیسى رهاندن، رنجى بزرگ دارد و همتى بلند و ارادهاى نیرومند مىطلبد. عبادت تا خالص نباشد، در درگاه الهى پذیرفته نیست و تنها پیشانى بر زمین سودن و قرائت صحیح داشتن و در صف اوّل جماعت ایستادن و ... ملاك نیست. باید نماز و بندگى از رنگِ ریا پاك و به رنگِ الهى «صبغةاللّه»(10) آراسته باشد تا به خدا برسد. تعبیر قرآن چنین است:
«وَمَآ أُمِرُواْ إِلَّا لِیَعْبُدُواْ اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ»(11)
هیچ دستور عبادى براى مردم نیامده مگر آنكه امر به اخلاص در آن شده است.
4. خاشعانه باشد.
خشوع، حالت قلبى انسان در عبادت و نتیجه توجّه كامل به مقام بندگى در آستانِ الهى است. آنكه نیاز و عجز خود را مىداند و عظمت و كمال الهى را مىشناسد و در عبادت، خود را در برابر آن خداى بى همتا و آگاه مىیابد. حالتى متناسب با این «حضور» پیدا مىكند، در این حالت قلب، خاشع مىشود، نگاه افتاده مىگردد و توجّه از هر چیز دیگر بریده و به معبود متوجّه مىشود.
قرآن در توصیف مؤمنان و عبادتشان مىفرماید: «الَّذِینَ هُمْ فِى صَلَاتِهِمْ خَشِعُونَ»(12) در نمازشان خاشعاند.
این حالت، محصول آن توجّه است، در حدیث مىخوانیم: «اُعبُدِ اللّهَ كَأَنَّكَ تَراهُ»(13) خدا را چنان عبادت كن كه گویا او را مىبینى. «فَصَلِّها لِوَقتِها صَلاةَ مُوَدَّعٍ»(14)
چنان نماز را در وقت خودش بخوان كه گویا آخرین نماز است. یعنى همواره این حالت را داشتن كه گویا فقط براى همین یك نماز، فرصت باقى است.
5 . مخفیانه باشد.
رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: «اَعظَم العبادة اَجراً اَخفاها»(15) پاداش عبادتى بیشتر وبزرگتر است كه مخفىتر باشد. این براى آن است كه عبادت (به خصوص عبادتهاى مستحب) در حضور جمع، زمینه بیشترى براى تظاهر وریا دارد.
البتّه این در مواردى است كه اسلام، خود امر به عبادت آشكار نكرده باشد، همچون نمازجماعت در مسجد كه از نماز فرادى در خانه برتر است.
شیطان، دشمن رستگارى انسان است و سوگند خورده است كه همواره در راه انسان، چاه گمراهى بكند و پرتگاه گناه پدید آورد و انسان را مانند خودش جهنّمى كند. از این رو، براى تباه ساختن عمل انسان، دام مىگسترد و عبادت او را فاسد مىكند. یا از راه ریا و خراب كردن نیّت. یا پدید آوردن عُجب و خودپسندى به خاطر عبادت. یا از طریق سلب توفیق از انسان. و ... یا از راه كشاندن به گناه، كه موجب تباه شدن و هدر رفتن زحمت انسان در طریق بندگى مىشود.
همچون كشاورزى كه محصول زحمتهاى طاقت فرسایش، با جرقهاى مىسوزد و دود مىشود، و یا جامى از آب زلال كه با افتادن حشره یا ریختن خاك در آن، آلوده مىشود.
6) سفینةالبحار، ج 2، واژه «عبد».
7) وافى، ج 2، ص 10.
8) دعاى هفتم از مناجات خمسةعشر.
9) محجّةالبیضاء، ج 1، ص377.
10) بقره، آیه 138.
11) بیّنه، آیه 5.
12) مؤمنون، آیه 2.
13) مصباحالشریعه، ص 8.
14) بحارالانوار، ج 84، ص 233.
15) بحارالانوار، ج70، ص251.
::
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2924540
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396