| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
ثروت يا نماز جماعت
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 13 اسفند 1391 

يكي از صحابه رسول خدا صلي‏ الله ‏عليه‏ و‏آله‏ وسلم مردي است به نام سعد كه، هر پنج وقت نماز به مسجد مي‏آمد و نمازهاي يوميّه خود را پشت سر پيغمبر اكرم صلي ‏الله ‏عليه ‏و‏آله ‏وسلم با جماعت به جا مي‏آورد و اهتمام زيادي به نماز اول وقت داشت.

او مرد تنگدستي بود كه گاه‏گاهي به رسول اللّه‏ از فقر و تنگدستي شكايت مي‏كرد و از آن حضرت مي‏خواست كه برايش دعا كند تا خداوند او را ثروتمند نمايد.

رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مي‏فرمود: اي سعد بقدري كه بتواني در دنيا زندگي كني و دين خود را نگهداري، بهتر است از ثروتي كه دين خود را از دست بدهي!

ولي او همچنان براي ثروتمند شدن اصرار مي‏ورزيد.

تا اينكه روزي جبرئيل نازل شد و دو درهم به آن حضرت داد و عرض كرد:

يا رسول اللّه‏ اين مبلغ را به سعد بدهيد و بفرمائيد كه تجارت كند!

رسول خدا صلي‏ الله ‏عليه‏ و‏آله‏ وسلم بعد از نماز جماعت او را طلبيد و فرمود:
اي سعد: حاضري تجارت كني عرض كرد يا رسول اللّه‏ تجارت بدون سرمايه ممكن نيست. دو درهم را به او لطف كردند او شروع كرد به تجارت كردن، كم كم سرمايه او زيادتر شده. هر چه مي‏خريد دو برابر مي‏فروخت كارش به جايي رسيده بود كه يك دكّان درب مسجد گرفته اموالي فراوان جمع نمود و مشغول معاملات كلّي گرديد.

گاهي كه بلال اذان مي‏گفت و مردم را براي اداء فريضه الهي دعوت مي‏كرد و رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم به مسجد مي‏آمدند. سعد را مي‏ديدند كه همچنان مشغول كار است و به نماز حاضر نشده حضرت نماز را خوانده بر مي‏گشتند و مي‏فرمودند: اي سعد دنيا تو را زياد مشغول كرده. عرض مي‏كرد: يا رسول‏اللّه‏ چه كنم كه نه شريك دارم و نه شاگرد. جنسي فروختم به نسيه كه بايد پولش را بگيرم و متاعي خريدم از ديگري كه بايد وي بيايد و پولش را بستاند.

به اين ترتيب اگر به نماز مسجد حاضر شوم تأثير فراواني در كارم پيدا شده ضرر كلي متوجّهم خواهد شد.

پيامبر اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم از اين حالت سعد بسيار متأثر شدند. ساعتي گذشت، جبرئيل نازل شد، عرض كرد يا رسول اللّه‏ خداي تعالي به غم دل شما مطّلع شده به جهت غفلت سعد از عبادت و شما كدام حال وي را دوست داريد؟ حالت سابق وي يا حالت امروز او را؟

فرمود: حال گذشته او كه به نماز حاضر شده و به ياد خدا بوده و از نظر من با ارزشترين اوقاتش بود.
عرض كرد: آن مبلغي را كه به او داديد، پس بگيريد!
هنگام ظهر شد، پيامبر اكرم براي نماز به مسجد آمدند.

سعد را ديدند كه مشغول كاسبي است و دقيقه‏اي از معاملات غفلت نمي‏كند حضرت فرمود: سعد حال وضع درآمدت خوب شده اگر ممكن است آن دو درهم را به ما پس بده، عرض كرد يا رسول اللّه‏ اجازه دهيد پنجاه درهم تقديم كنم. فرمودند: نه همان دو درهم ما را بس است.

دو درهم را به حضور پيغمبر خدا تقديم نموده حضرت از مقابل دكّان او گذشتند روزگار وضع زندگاني او را چنان عوض كرد كه هر چه به هزار درهم مي‏خريد به پانصد درهم، مي‏فروخت به طوري كه با گذشت زمان به مدت كوتاهي دچار پريشاني و تنگدستي شد! مجدّداً سعد رو به مسجد آورد و در اول وقت در نماز جماعت پشت سر پيغمبر اكرم صلي‏ الله‏ عليه‏ و‏آله‏ وسلم حاضر مي‏شد و نمازهاي خود را به جا مي‏آورد، رسول خدا صلي ‏الله ‏عليه‏ و‏آله‏ وسلم و نمازگزاران از اينكه سعد را دوباره در جمع خود مشاهده كردند خشنود شده خدا را شكر كردند.

اي كاش اغنياء و ثروتمندان، در مساجد و مجالس و نمازها شركت مي‏كردند و شكر نعمت پروردگار را به جا مي‏آوردند.1
 

1 ـ داستانها و حكايتهاى نماز، ص 165 / نماز اوّل وقت، ص 139.



::
 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2895498
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396