اصل تشهد، در معراج به شكل كنونى درآمد، چون وقتى رسول خدا در نمازخواست بپا خیزد، گفته شد: اى محمد بنشین ، پیامبر صلى الله علیه و آله نشست ،
دراین هنگام وحى آمد: اى محمد! چون نعمت خویش بر تو ارزانى داشتم نام مرا ببر، از این رو به پیامبر صلى الله علیه و آله الهام شد بگوید: بسم الله و بالله و لا اله الاالله و الاسماء الحسنى كلها لله ؛ به نام و كمك خدا، و هیچ خدایى جز خداى یكتا نیست و نامهاى نیك همه از آن خداست .
سپس خداوند به او وحى فرمود كه اى محمد بر خود واهل بیت خویش درود بفرست ، پیامبر صلى الله علیه و آله گفت : صلى الله على و على اهل بیتى " 1 ". ؛ درود خدا بر من و اهل بیت من .
تاءویل تشهد بنابر آنچه درروایت جابر بود، عبارت است از تجدید ایمان ، بازگشت به اسلام ، و اقرار به برانگیخته شدن پس از مرگ ؛ و تاءویل گفتن درودها گرامى داشت خداى سبحان و بزرگداشت اوست از آنچه ستمگران گفته اند، والحاد پیشگان وصف كرده اند.
قبلا این نكته گذشت كه تكرار سجده ها، اقرار به آغاز آفرینش انسان از خاك و بازگشت به آن و پراكنده شدن و برخاستن از آن است .
بنابراین ، وقتى نمازگزار براى تشهد مى نشیند،گویا از خوابگاه گور به پا خاسته و به برانگیخته شدن پس از مرگ اقرار مى كند، و دراین دنیا - به تعلیم خداوند - از آنچه پس از مرگ و برانگیخته شدن از گور مشاهده كرده ، سخن مى گوید.
بنابراین ، همان گونه كه قرآن داراى تاءویلى است كه در روزقیامت خواهد آمد - چنان كه خداوند متعال به آن خبر داده " 2 ". - تشهد نیز داراى راز خارجى و تاءویل تكوینى است كه در روز قیامت آن راز تجلى مى نماید،
زیرا در روزقیامت همه پرده ها بالا مى رود و رازها بر ملا مى شود، چنان كه با گسترده شدن نظام حقیقى تومار نظام اعتبارى درهم پیچیده مى شود.
نحوه نشستن در حال تشهد كیفیتى استحبابى است و آن تورك است ؛
تورك یعنى بر نشیمن گاه و ران چپ نشستن و پاى راست رابر كف پاى چپ قرار دادن .
تاءویل این گونه نشستن - چنان كه در روایت كتاب من لایحضره الفقیه آمده - این است كه اللهم امت الباطل و اقم الحق " 3 ". ؛ خدایا باطل را بمیران و حق را بر پا دار.
زیرا راست مظهر حق و راستى ، و چپ كنایه از باطل و دروغاست .
مسئله راست و چپ در آداب و سنتها رعایت شده تا كلمه الله همان كلمه برترباشد، وگرنه انسان مؤ من هر دو پایش مبارك و راست است ، چنان كه دو دست او نیزخجسته و راست است ؛ زیرا او از اصحاب یمین و مبارك است و غیر مؤ من هر دو پا ودستهاى او چپ است .
اصل در این راست و چپ ، روایتى است در حق خداوند سبحان كه هر دودست خدا راست و مبارك است ، با این كه خداوند را نه دست است و نه هیچ عضو دیگر؛زیرا او منزه است از آن كه عضوى او را درك كند و حسى او را بیابد.
2- سوره اعراف ، آیه 53
3- جامع احایث الشیعة ، ج 5، ص 340
::
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2923852
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396