| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
تفسیر نماز » نیتّ به كار ارزش مى‏ دهد
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 

فرض كنید شخصى از روى ظلم و تجاوز یك نفر را كشت و بعداً معلوم شد كه مقتول نیز یك انسانِ جنایتكار بوده كه باید اعدام مى‏شده است. در اینجا با اینكه كار قاتل مفیده بوده است، امّا مردم قاتل را ستایش نمى‏كنند، زیرا قصد او كشتن یك انسان بى‏گناه بود، نه كشتن یك مفسد فى‏الارض.
 پس مفیدبودن یك عمل كافى نیست تا آن عمل صالح باشد بلكه لازم است با انگیزه‏اى پاك نیز همراه باشد.
 قرآن، در همه جا روى قصد قربت تكیه مى‏كند، چه در خمس و زكوة و انفاق‏هاى مالى و چه در جنگ و جهاد با دشمنان. اینكه قرآن روىِ كلمات «فى‏ سَبیلِ اللَّهِ»(109)، «لِوَجْهِ اللّهِ»(110)، «اِبْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ»(111) تكیه مى‏كند، نشان دهنده اهمیت قصد قربت است.
 كسانى كه با ساختن مدرسه و بیمارستان و راه و خوابگاه براى مردم كارهاى مفید انجام مى‏دهند، اگر قصد الهى نداشته باشند به خودشان ظلم كرده‏اند زیرا خود از آن عمل هیچ بهره‏اى ندارند گرچه دیگران از آن بهره‏هاى فراوان مى‏برند.
 اینكه قرآن همواره عمل صالح را در كنار ایمان مى‏آورد و مى‏فرماید: «الَّذینَ آمَنوُا وَ عَمِلوُا الصَّالِحاتِ» و یا مى‏فرماید: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ اَو اُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِن»(112)، بخاطر آنست كه حُسن فعلى به تنهایى كفایت نمى‏كند، بلكه حُسن فاعلى نیز لازم است.
 دو خاطره‏
 بلال حبشى كه مؤذّن پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله بود در گفتنِ جمله «اَشهَد ان لااله الاّ اللّه» بجاىِ شین، سین مى‏گفت، زیرا زبانش گیر داشت. مردم این را عیب مى‏گرفتند، اما پیامبر فرمود: سینِ بلال در نزد خدا شین است.(113)
 گرچه در ظاهر كارش ناقص است، اما چون قصد قربت وحُسن نیّت دارد پاداش دارد.
 عبداللّه‏بن مكتوم، یكى از یاران مخلص پیامبر و شخصى نابینا بود. روزى این صحابى بزرگ وارد مجلسى شد كه پیامبر و عده‏اى مشغول گفتگو بودند. او كه افراد جلسه را نمى‏دید با صداى بلند مشغول صحبت شد. یكى از افراد جلسه به او عبوس كرد و ناراحت شد.
 با آنكه براى شخص نابینا، عبوس‏كردن و لبخندزدن فرقى نمى‏كند زیرا او نمى‏بیند، امّا قرآن براى همین عبوس كردن یك سوره نازل كرد و در ده آیه پى‏درپى شخص عبوس‏كننده را كوبید.
«عَبَسَ وَ تَوَلّى‏ اَنْ جاءَهُ الْاَعْمى‏ وَ ما یُدْریك لَعَلَّه یَزَّكّى‏...»(114)
 پس ملاكِ عمل، مفید بودن یا مضر بودن نیست كه عمل را با دیگران بسنجیم و بگوییم: اگر عمل به دیگران فایده‏اى رساند، عمل صالح و اگر ضررى رساند عمل غیرصالح است. بلكه باید رابطه عمل را با خود شخص هم بسنجیم كه او عمل را به چه هدفى انجام داد و آیا عمل فى نفسه حتى اگر به دیگران هم فایده‏اى نرساند و یا ضررى نزند، چگونه است؟
 آرى در مكتب انبیا، اخلاق ارزش ذاتى دارد نه عَرَضى، مانند اخلاق بشرى كه براى جذب مشترى و بالابردن تولید و جمع‏كردن مردم به دور خود است. در سوره عبس، انتقاد براى آن است كه چرا تو براى نابینا عبوس كردى، گرچه نابینا ترا نمى‏بیند، زیرا عبوس كردن بر مؤمن به خودى خود عمل زشتى است.
 به هرحال قصد قربت، یعنى همه كارها را با معیار الهى انجام بده و كارى به بازتاب‏هاى سیاسى و اجتماعى و خوشامدِ دیگران نداشته باش.
 قصد قربت، یعنى كار را براى خدا انجام بده و از نیش و نوش‏ها نهراس. قرآن در وصفِ مؤمنان واقعى مى‏فرماید: «یُجاهِدوُنَ فى‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ لایَخافُونَ لَوْمَةَ لائمٍ»(115) در راه خدا جهاد مى‏كنند و از سرزش ملامت‏كنندگان هراسى ندارند.
 قصد قربت، یعنى حق را بگو و از احدى جز او پروا نداشته باش. چنانكه قرآن مبلّغین الهى را چنین توصیف مى‏كند: «اَلَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ اَحَداً اِلاَّ اللَّه»(116) آنانكه پیامهاى الهى را تبلیغ مى‏كنند و از او خشیت دارند و از كسى جز خدا نمى‏ترسند.
 خاطره‏
 روزى در حرم امام رضاعلیه السلام مشغول دعا و زیارت بودم و حالى داشتم. یكى از زائران در كنارم قرار گرفت و بخاطر بحث‏هاى شب جمعه در تلویزیون مرا شناخت و اسكناسى را كه چند تا كرده بود به من داد و گفت: آقاى قرائتى این پول را به فقیر بدهید. گفتم: من هم مثل شما براى زیارت آمده‏ام و در مشهد فقیرى را نمى‏شناسم خودتان آنرا به فقیرى بدهید.
 لحظاتى گذشت و دوباره حرف خود را تكرار كرد و من نیز همان جواب را دادم و به دعا مشغول شدم. بار سوّم حرفش را تكرار كرد، من ناراحت شدم و گفتم: شما امروز با یك بیست‏تومانى سه بار حواس مرا پرت كرده‏اى، خواهش مى‏كنم مزاحم نشوید و این پول را خودتان به فقیرى بدهید. او گفت: آقاى قرائتى بیست تومانى نیست، هزار تومانى است.
 من كه تا آن زمان فكر مى‏كردم یك اسكناس بیست‏تومانى براى فقیر مى‏دهد، لحظاتى تأمل كردم و از ناراحتى‏ام كاسته شد. گفتم: در اینجا مؤسسه‏اى است براى كمك به بچه‏هاى یتیم، گفت: اختیار با شماست هر كجا كه صلاح دیدید مصرف كنید، او پول را داد و رفت.
 من كتاب دعا را كنار گذاشتم و به فكر فرو رفتم كه اگر براى خداست، چه فرقى میان بیست تومانى و هزار تومانى است؟ فهمیدم كه این صحنه براى من آزمایشى بود تا بدانم هنوز قصد قربت در من زنده نشده است.
 یكى از نشانه‏هاى اخلاص آنست كه انسان میان مقدار و افراد ومناطق و نوع كار وشرائط فرقى نگذارد وفقط به فكر رضاى خدا باشد، مردم بفهمند یا نفهمند، طرفدارى بكنند یا نه، درآمدى داشته باشد یا نداشته باشد.
 البتّه انسان‏دوستى و كار را براى مردم انجام دادن از خودپرستى برتر است، ولى بدون هدفِ الهى ارزش الهى ندارد.
 به قول علاّمه شهید مطهّرى، قصد قربت یك شرط ذاتى است نه قراردادى و اعتبارى، شرط تكوینى است نه تشریفاتى. اگر گفتیم شرط رسیدن به مكّه پیمودن راه مكّه است، این شرط طبیعى و ذاتى است نه قراردادى، و شرط رسیدن به مقام قرب الهى، داشتن قصد قربت است و این شرط ذاتى است.


109) سوره بقره، آیه 190.
110) سوره انسان، آیه 9.
111) سوره بقره، آیه 207.
112) سوره نحل، آیه 97.
113) مستدرك الوسائل، حدیث 4696.
114) سوره عبس آیات 1 تا 10.
115) سوره مائده، آیه 54.
116) سوره احزاب، آیه 39.



::
 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2924341
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396