با همه اهمیّتى كه نماز در نزد خداوند و اولیا دارد، امّا برخورد مردم با آن متفاوت است:
الف: عدّهاى ایمان ندارند ونماز نمىخوانند: «فلا صدّق و لاصلّى»(17)
ب: عدّهاى مانع نماز دیگران مىشوند: «ارایت الذى ینهى عبداً اذا صلّى»(18)
در شأن نزول آیه آمده است كه ابوجهل تصمیم گرفت هنگامى كه پیامبر براى نماز به سجده مىرود با لگد، گردن حضرت را در هم بشكند. مردم او را دیدند كه رفت ولى منصرف شد. گفتند: چرا چنین نكردى؟!
گفت: چون خواستم چنین كنم، خندقى از آتش دیدم كه در پیش روى من شعلهور شد.(19)
ج: عدّهاى نماز را مسخره مىكنند: «و اذا نادیتم الى الصلوة اتخذوها هزواً»(20)
د: عدّهاى بىنشاط نماز مىخوانند: «واذا قاموا الى الصلوة قاموا كُسالى»(21)
ه : عدّهاى گاهى مىخوانند و گاهى نمىخوانند: «فویل للمصلّین الّذینهم عن صلوتهم ساهون»(22)
و: عدّهاى به خاطر رسیدن به دنیا، از نماز كم مىگذارند: «و اذا رأوا تجارة او لهواً انفضّوا الیها و تركوك قائما»(23) هرگاه لهو و تجارتى دیدند به سوى آن روانه شده و تو را در حالى كه به خواندن خطبه نماز ایستادهاى وامىگذارند.
این آیه اشاره به ماجرائى است كه پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله مشغول خواندن خطبههاى نماز جمعه بود كه كاروانى تازه وارد، براى فروش اجناس خود شروع به طبل زدن كردند. مردم از پاى سخن پیامبر بلند شده و به سراغ تجارت و معامله رفتند و حضرت را تنها گذاشتند.
17) قیامت، 31.
18) علق، 40.
19) تفسیر نمونه، ذیل آیه.
20) مائده، 58.
21) نساء، 142.
22) ماعون، 4 - 5.
23) جمعه، 10.
::
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2912905
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396