استوارى دين
1 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : نماز، ستون دين شماست.
2 ـ امام علىّ عليه السّلام : خدا را! خدا را!در باره نماز،كه ستون دين شماست.
3 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : برپادارنده دين، نماز است.
4 ـ نماز، مانند ستون خيمه است؛ اگر ستون بر پا باشد، ريسمانها و ميخها و پرده سود مى رساند و هنگامى كه ستون بشكند نه ريسمان سودى دارد و نه ميخ و پرده.
5 ـ جايگاه نماز در دين، مانند سر در كالبد است.
6 ـ معاذ مى گويد : پيامبر به من فرمود: آيا تو را از سر امر ( اسلام )و ستون آن خبر نكنم؟ گفتم: چرا اى پيامبر خدا. حضرت فرمود: سر امر و ستون آن، نماز و قلّه اش جهاد است.
7 ـ امام صادق عليه السّلام : مردى به خدمت پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله رسيد و گفت: اى پيامبر خدا، مرا از اسلام آگاه كن،از اصل و فرع و قـلّه و اوج آن.
پيامبر فرمود: اصل آن، نماز و فرع آن، زكات و قلّه و اوجش ، پيكار در راه خداوند متعال است.
8 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : نشانه ايمان، نماز است[1].
9 ـ هر چيز، سيمايى دارد و سيماى دين شما، نماز است.
10 ـ امام علىّ عليه السّلام : شش چيز از پايه هاى دين است: يقين خالص، نصيحت مسلمانان و بر پا داشتن نماز ...
11 ـ امام باقر عليه السّلام : اسلام بر پنج چيز بنا شده است: نماز و زكات و روزه و حجّ و ولايت و به هيچ چيز چون ولايت دعوت نشده است.
12 ـ امام صادق عليه السّلام : سه چيز، سنگ بناى اسلامند: نماز و زكات و ولايت و هيچيك جز به همراه بقيه درست نيست.
5 / 2
بهترين دستور
13 ـ ابوذر : به پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله عرض كردم : شما مرا به نماز امر كردى، نماز چيست؟ حضرت فرمود: بهترين موضوع است، هر كه خواهد كم و هر كه خواهد زياد بخواند.
14 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : خود را نجات دهيد، عمل كنيد و بهترين عملهايتان، نماز است.
15 ـ ابو امامه: مردى از انصار خدمت پيامبر اسلام رسيد و گفت: فلانى زراعت كرده و محصولش دو برابر شده است (يا شبيه چنين چيزى). حضرت فرمود: چه مى گويى ؟ دو ركعت نماز مختصر، از همه اين و از دنيا و آنچه در آن است براى تو، بهتر است.
16 ـ ابو هريره: پيامبر بر قبر شخصى تازه دفن شده، گذشت . پس فرمود: اگر اين شخص بتواند دو ركعت نماز مختصر ـ از همانها كه كوچك و اضافى مى شمريد ـ بر اعمالش بيفزايد، برايش محبوب تر از بقيه دنيايتان است.
17 ـ عبدالله بن عمرو: مردى به خدمت پيامبر آمد و از برترين كارها پرسيد؟ پيامبر خدا فرمود: نماز. سپس گفت: ديگر چه ؟ فرمود : نماز. باز گفت : ديگر چه ؟ گفت : نماز ـ تا سه بار ـ . پس از آن كه همچنان بر پرسش خود پاى فشرد، پيامبر گرامى فرمود: پيكار در راه خدا.
18 ـ امام علىّ عليه السّلام : برترين وسيله اى كه متوسلان بدان چنگ زده اند: ايمان به خدا و پيامبرش، پيكار در راه خدا ، كلمه اخلاص كه فطرت است، و كامل خواندن نماز كه دين مى باشد.
19 ـ خدا را! خدا را! در باره نماز، كه بهترين كار و ستون دين شماست.
20 ـ امام صادق عليه السّلام : محبوبترين كارها نزد خداى جلّ جلاله ، نماز است و آن آخرين سفارش همه پيامبران است.
21 ـ از سفارشهاى لقمان به پسرش اين بود: روزه اى كه تو را از نماز بازمى دارد، نگير؛ چون نزد خدا، نماز محبوبتر از روزه است.
22 ـ فرمانبردارى خداى جلّ جلاله ، خدمت او در زمين است و هيچ خدمتى برابر با نماز نيست. از اين روست كه فرشتگان، زكريّا را در حالى ندا دادند كه در محراب به نماز ايستاده بود .
23 ـ معاوية بن وهب: از امام صادق عليه السّلام پرسيدم: برترين وسيله تقرب بندگان به خدايشان و محبوبترين آن نزد خدا چيست؟ حضرت فرمود: پس از معرفت، برتر از اين نماز، چيزى نمى شناسم. نمى بينى كه بنده شايسته خدا ، عيسى بن مريم عليه السّلام ، گفت: «خدا مرا تا زنده ام به نماز و روزه سفارش كرده است.»
5 / 3
روشنى چشم پيامبر صلّى الله عليه و آله
24 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : روشنى چشم من، در نماز نهاده شده است.
25 ـ جبرييل به من گفت: نماز را محبوب تو ساخته اند. پس هر اندازه مى خواهى از آن، برگير.
26 ـ خداوند متعال، روشنى چشم مرا در نماز نهاده است و آن را محبوب من ساخته، همانگونه كه خوراك براى گرسنه و آب براى تشنه گوارا گشته است. همانا گرسنه پس از خوردن غذا سير و تشنه پس از نوشيدن آب، سيراب مى گردد، ولى من از نماز سير نمى شوم.
27 ـ هنگامى كه آيه «نماز را در دو سوى روز به پا دار» نازل شد ـ فرمود: دوست ندارم به جاى نماز، آنچه خورشيد بر آن مى تابد، داشته باشم.
5 / 4
نخستين واجب الهى
28 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : نخستين چيزى از دين، كه خدا بر مردم واجب كرد و آخرين چيزى كه باقى مى ماند، نماز است.
29 ـ نخستين چيزى كه خدا بر امتم واجب كرد، نمازهاى پنجگانه است.
30 ـ ابن اثير: نخستين دستور اسلام كه خداوند مقرّر كرد، پس از اقرار به يگانگى خداوند و دورى از بتها، نماز بود . هنگامى كه نماز بر پيامبر واجب شد، جبرييل نزد او در بالاى شهر مكّه آمد وبرايش پاشنه پا را در گوشه اى از درّه بر زمين كوبيد، چشمه اى جوشيد و جبرييل پيش روى پيامبر وضو گرفت، تا چگونگى طهارت براى نماز را نشان دهد. پس پيامبر همچون او وضو گرفت. سپس جبرييل برخاست و با آن [ وضو نماز خواند و پيامبر هم با او نماز گزارد.
31 ـ ابن شهر آشوب: در مدتى كه پيامبر در مكّه بود، هيچ عبادتى تشريع نشد مگر طهارت و نماز كه بر او، واجب و براى امت، سنّت (مستحب مؤكّد) بود. پس از معراج و در سال نهم بعثت، نمازهاى پنجگانه واجب شد. هنگامى كه پيامبر به مدينه هجرت كرد ، در شعبان سال دوّم هجرت، روزه واجب گشت، قبله تغيير كرد و زكات فطريه و نماز عيد نيز واجب شدـ فريضه نماز جمعه در سال نخست هجرت جايگزين نماز ظهر شده بود ـ سپس زكات دارايى ها واجب شد. پس از آن حج و عمره و حلال و حرام و منع واجازه و استحباب و كراهت و نيز جهاد و ولايت امير مؤمنان مقرر شد.
32 ـ هنگامى كه پيامبر سى و هفت ساله شد، خواب مى ديد، كسى او را فرستاده خدا خطاب مى كند، امّا نمى توانست بپذيرد. مدتى طولانى اين چنين سپرى شد تا روزى در ميان كوهها، هنگام شبانى گله ابوطالب، نگاهش به شخصى افتاد كه او را فرستاده خدا خطاب مى كرد. از او پرسيد: كيستى؟ گفت: من جبرييل هستم. خداوند مرا به سويت روانه كرده تا تو را فرستاده خود قرار دهد. پس پيامبر خديجه را از موضوع آگاه كرد. خديجه گفت: اى محمّد. اميدوارم كه اينگونه باشد. سپس جبرييل بر پيامبر نازل شد و براى او آبى از آسمان آورد و به او وضو و ركوع و سجود را آموخت و آنگاه كه پيامبر چهل ساله شد، چگونگى نماز را بدون وقتهاى آن به او ياد داد. پس پيامبر در هر وقت ، نمازهاى دو ركعتى مى خواند.
33 ـ جبرييل پيام خداوند را به پيامبر رساند ... سپس جبرييل نزد پيامبر مى آمد و جز با اجازه اش به او نزديك نمى شد. روزى نزد پيامبر در بالاى مكّه آمد، پاشنه پايش را در گوشه اى از درّه به زمين كوبيد. چشمه اى جوشيد . جبرييل وضو ساخت و پيامبر طهارت گرفت و نماز ظهر را خواند و آن نخستين نمازى بود كه خداوند واجب كرد.
5 / 5
نخستين آموزش واجب
34 ـ ابو مالك اشجعى از پدرش: نماز، نخستين چيزى بود كه پيامبر به افراد تازه مسلمان، مى آموخت.
35 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله ـ هنگام فرستادن معاذ به يمن ـ فرمود : تو بر كسانى وارد مى شوى كه اهل كتابند . پس بايد نخستين چيزى كه آنان را بدان مى خوانى، بندگى خداوند باشد. سپس هنگامى كه خدا را شناختند، آگاهشان كن كه خداوندپنج نماز در شبانه روز بر ايشان واجب كرده است.
5 / 6
نخستين مورد باز خواست
36 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : نماز ستون دين و نخستين عمل انسان است كه در آن مى نگرند. پس اگر صحيح بود، اعمالش را مى بينند و اگر صحيح نبود، بقيه كارهايش ديده نمى شود.
37 ـ نخستين چيزى كه در روز قيامت، بازخواست مى شود، نماز است. پس هر كس پاسخ داد، مرحله هاى بعد بر او آسان مى شود و هر كس پاسخ ندهد، بر او سخت مى گردد.
38 ـ روز قيامت كه در رسيد، بنده را مى خوانند و نخستين چيزى كه از او مى خواهند، نماز است. اگر آن را درست بياورد [ كه رستگار شده است ] و گر نه در آتش انداخته مى شود .
39 ـ نخستين عمل انسان كه در روز قيامت محاسبه مى شود، نماز است. پس اگر نيكو بود، رستگار و كامياب مى گردد و اگر باطل بود، محروم و زيانكار مى شود.
40 ـ هنگامى كه بنده در پيشگاه خداوند مى ايستد، نخستين چيزى كه از او مى خواهند نماز است. پس اگر پاكيزه بود بقيه اعمالش هم پاكيزه مى گردد و اگر پاكيزه نبود، اعمال ديگرش هم پاكيزه نمى شود.
41 ـ امام باقر عليه السّلام : نخستين چيزى كه از بنده بازخواست مى شود، نماز است. پس اگر پذيرفته شد، بقيه [ اعمال ] هم پذيرفته مى شود[2].
(1) در نقل تاريخ بغداد به جاى «ايمان» «اسلام» است.
(2) همين حديث از امام صادق عليه السّلام نقل شده و دنبال آن چنين آمده است:« و اگر برگردانده شد، ديگر اعمالش هم برگردانده مى شود».
::
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2899350
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396