در روايت وارد است : «الصَّلَوةُ مِيزَانْ؛ مَن وَفَي اسْتَوْفَي» (محجة البيضاء). نماز ميزان براي ترقّي و تکامل و وصول به درجات قرب و کمال انسانيّت است. کسي که حقّ آنرا ادا کند و آن را بتمامه بجاي آورد و بر آن مواظبت و محافظت نمايد، حقّ خود را بتمامه و کماله از آن ميگيرد و به مقاصد خود از درجات قرب نائل ميگردد و لذا در روايت صحيحه از حضرت باقر عليه السلام از حضرت رسول الله (ص) وارد است که : «مَا بَيْنَ الْمُسْلِمِ وَ بَيْنَ أَن يَکْفُرَ إلاَّ أَنْ يَتْرُکَ الصَّلَوةَ الْفَرِيضَةَ مُتَعَمِّدًا أَوْيَتَهَاوَنَ بِهَا فَلاَ يُصَلِّيهَا؛ بين مسلمان و بين اينکه کافر شود هيچ فاصله اي نيست کوتاهتر و نزديکتر از اينکه نماز واجب خود را عمداً ترک نمايد و يا دربار آن سستي و تکاهل ورزد و بجاي نياورد» (محجة البيضاء).
صدوق در کتاب «فضآئل الشّيعة » با إسناد خود از حضرت باقر عليه السّلام از پدرانش عليهم السّلام روايت کرده است که : «قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَهِ صَلَّي اللَهُ عَلَيْهِ وَءَالِهِ وَسَلَّمَ حُبِّي وَ حُبُّ أَهْلِ بَيْتِي نَافِعٌ فِي سَبْعَةٍ مَوَاطِنَ أَهْوَالُهُنَّ عَظِيمَةٌ: عِنْدَ الْوَفَاةِ، وَ فِي الْقَبْرِ، وَ عِنْدَ النُّشُورِ، وَ عِنْدَ الْکِتَابِ، وَ عِنْدَ الْحِسَابِ، وَ عِنْدَ الْمِيَزانِ، وَ عِنْدَا لصِّرَاطِ. ؛ رسول خدا صلّي الله عليه وآله وسلّم فرمودند: محبّت من و محبّت اهل بيت در هفت جا فائده دارد؛ آن هفت جائي که دهشت و وحشت در آن مواقف عظيم است : نزد وفات ، و در قبر، و در هنگام نشور، و در وقت رؤيت نام اعمال ، و در هنگام حساب ، و در نزد ميزان ، و هنگام عبور از صراط» (بحارالانوار ج7 ص 248 ).
معلوم ميشود که محبّت رسول الله و اهل بيتش موجب تقويت و سنگيني اعمال ميگردد تا موجب ثقل و توزين ميزان، و به حال انسان فائده مي بخشد. در توحيد صدوق با إسناد خود از أبي معمّر سعداني از حضرت علي عليه السلام در ضمن حديث، کسي که ادّعا ميکرد در بين آيات قرآن تناقض هست چنين وارد است که حضرت فرمودند: و امّا گفتار خداي تعالي که ميفرمايد ما در روز قيامت ميزانهاي قسط را قرار ميدهيم پس به هيچ نفسي ظلم نميشود، مراد ميزانِ عدل است که در روز قيامت مردم را با آن ميزان مورد مؤاخذه قرار ميدهند و خداوند تبارک و تعالي خلائق را پاداش ميدهد در اثر تجاوز بعضي نسبت به بعض ديگر، بواسط موازين عدل .
در اينجا مرحوم صدوق استطراداً فرموده است : در غير اين حديث چنين آمده است که مراد از موازين ، انبياء و اوصياء عليهم السّلام هستند و سپس بدين طريق دنبال حديث را ذکر کرده است که : و امّا گفتار خداوند متعال که فرموده است پس ما براي آنان در روز قيامت ميزاني برپاي نميداريم ، اين حکم اختصاص به طائفه اي دارد (و منافات با آن حکم عمومي و کلّي ندارد) و امّا گفتار خداي تعالي که ميفرمايد پس آنان داخل در بهشت ميشوند و بدون حساب در بهشت روزي ميخورند، براي کساني است که رسول الله دربار آنان گفته است که خداوند عزّ وجلّ فرموده است : کرامت من ـ يا مودّت و محبّت من ـ ثابت و برقرار شد براي کساني که مراقبت مرا بجا آورند، و آنانکه يکديگر را دربار صفت جلال و عظمت من دوست داشته باشند؛ و تَحابُب و مِهرورزي به يکديگر دربار عظمت من کنند. چهره آنان در روز قيامت از نور است و آنان در منبرهائي از نور بالا ميروند و بر تن هاي خود لباسهاي سبز رنگ دارند.
از رسول الله سؤال شد: اي رسول خدا! آنان چه کساني هستند؟! حضرت فرمودند: آنان جماعتي هستند که نه از پيامبرانند و نه از شهيدان ، وليکن مردمي هستند که دربار جلال خدا و براي عظمت حضرت او جلّ و علا همديگر را دوست دارند و به يکديگر محبّت مي ورزند، و مهر و وَدادِشان با هم بر اساس و بر محور خداست . اينان کساني هستند که در بهشت بدون حساب وارد ميشوند و از خدا ميخواهيم که به فضل و رحمت خود ما را از آنها گرداند.
و امّا گفتار خدا که ميفرمايد: کساني که موازين آنها سنگين است و کساني که موازين آنها سبک است ، از اين جملات خداوند حساب را اراده کرده است . هر يک از حسنات و سيّئات توزين ميشوند و حسنات سنگيني ميزان است ، و سيّئات سبکي ميزان». باري ، از آنچه در اين روايت آمده است علاوه بر آنکه بيان کرديم که سيّئات وزن ندارند و سبک هستند، علّت عدم ميزان براي کساني که در بهشت بدون حساب داخل ميشوند استفاده ميشود. زيرا تحاببِ في الله و في جلال الله يعني مودّت و صميميّت و اخوّت و قضاء حوائج يکديگر فقط و فقط بر اساس خدا، و براي خدا، و براي ذکر خدا، و وصول به لقاء و معرفت خدا؛ و بنابراين چنين افرادي که در اعمال شخصي خود هيچ غرض و منظوري جز خدا ندارند و ثمنِ معامل آنان جز خدا چيزي نيست ، فدائي براي آنان جز خدا نيست ؛ خود خدا خونبهاي آنهاست و جمله «فَأَنَا دِيَتُهُ؛ من خودم دي او هستم» به خوبي معناي خود را روشن ميکند. آنانند که در بهشتِ لقاء و جنّتِ ذات حضرت احديّت بدون حساب داخل ميشوند، و محو در انوار حضرت او ميگردند. و نيز در مقابل اين افراد، بعضي از جهنّمي ها هستند که بدون ميزان و حساب داخل در جهنّم ميروند.
در «کافي » از حضرت سجاد عليه السلام در ضمن کلامي که دربار زهد فرموده اند وارد است که : «وَاعْلَمُوا عِبَادَ اللَهِ أَنَّ أَهْلَ الشِّرْکِ لاَ يُنْصَبُ لَهُمُ الْمَوَازِينُ وَ لاَ يُنْشَرُ لَهُمُ الدَّوَاوِينُ، وَ إنَّمَا يُحْشَرُونَ إلَي جَهَنَّمَ زُمَرًا. وَ إنَّمَا نُصِبَ الْمَوَازِينُ وَ نُشِرَ الدَّوَاوِينُ لاِهْلِ الإسْلاَمِ؛ وَاتَّقُوا اللَهَ عِبَادَ اللَهِ! ـ الْخَبَرَ؛ اي بندگان خدا بدانيد که براي مشرکين در روز بازپسين ميزان هاي عملي نصب نميشود، و نام اعمالي باز نميگردد و نشان داده نميشود؛ و آنها دسته دسته بدون ميزان و بدون حساب و کتاب به جهنّم رهسپار ميگردند. نصب ميزان هاي عمل و ارائه و نشر نام عمل ، براي اهل اسلام است ؛ پس اي بندگان خدا تقواي خدا را در پيش گيريد! الخبر» (رساله الانسان بعدالدنيا).
و بنابراين ، بين آيه فَلاَ نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَـمَةِ وَزْنًا و بين آيه وَ مَنْ خَفَّتْ مَوَزِينُهُ و تنافي نيست . زيرا آي اوّل راجع به مشرکين و منکرين لقاء خداست و آي دوّم راجع به مؤمناني که اعمالشان ضعيف و سبک است ، و يا به عبارت ديگر آي دوّم عامّ است و آي اوّل نسبت به آن ، حکم مخصِّص دارد. باري ، و از جمله چيزهائي که موجب سنگيني ميزان ميشود، اخلاق خوب است . در «کافي » از حضرت علي بن الحسين عليه السلام روايت کرده است که : «قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَهِ صَلَّي اللَهُ عَلَيهِ وَءَالِهِ وَ سَلَّمَ: مَا يُوضَعُ فِي مِيزَانِ امْرِئ ٍ يَوْمَ الْقِيَمَةِ أَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ الْخُلْقِ؛ رسول خدا صلّي الله عليه وآله وسلّم فرمودند: در ميزان کسي در روز قيامت چيزي بهتر و با فضيلت تر از اخلاق نيکو گذاشته نميشود» (اصول کافی )
::
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2896303
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396