آرى! فاطمه عليها السلام به تمامى عاشق و شيداى خداى خويش است و او را با همه ذرات وجودش مىپرستد و لذا اعبدالناس مىگردد.
سوالى كه وجود دارد اين است كه چرا فاطمه عليها السلام به اين مقام مىرسد؟
نگارنده را نظر بر اين است كه در تحقيق شخصيت هر فرد انسانى، امور ذيل تاثيرى انكارناپذير دارند:
1 - امور تكوينى
2 - شخصيت و افكار پدر و مادر در زمان نطفه فرزند و روحيه آنها.
3 - روح و رفتار مادر در دوران باردارى.
4 - تربيت
5 - انتخاب شخصى
از جهت تكوينى، در عالم ذر، نور فاطمه عليها السلام از نور پدر و از شجره طوبى و نطفه او از ميوه هاى درختان بهشتى كه خداوند متعال آن ها را توسط جبرييل براى پيامبر صلّى الله عليه و آله تحفه فرستاده است.
از جهت امور غير تكوينى، نيز ضرورت ندارد كه سخنى به درازا گفته شود، فقط همين مقدار كافى است كه بگويم:
فاطمه عليها السلام دختر خديجه و محمد صلّى الله عليه و آله است، خديجه كه يكى از چهار زن برتر در جهان است و خداوند به او مباهات مىنمايد، و محمد صلّى الله عليه و آله كه برترين پيامبر الهى و خاتم ايشان است، و فاطمه عليها السلام در دامان چنين پدر و مادرى پاى بر عرصه گيتى مىگذارد و پرورش مىيابد. او از همان روز اول كه چشمش گشوده مىشود و گوشش شنوا مىگردد و عرفان پدر و مادرش را مىبيند و در هر روز و شب عبادت خالصانه و تضرع آن ها را به درگاه ربوبى مشاهده مىكند و پدر را مىبيند كه در ميان شب بر مىخيزد و ساعت هاى متمادى با خداى جهانيان به راز و نياز مىپردازد، و...
و هنگامى كه قوه درك اين كودك به كمال مىرسد، ادراك مىكند كه آن چه از پدر و مادر خود مىبيند و مىشنود و آن چه پيامبر به آن عمل مىكند و توصيه مىنمايد حق حقيقى است كه از عمق جان بر مىخيزد و در عمق دل ها نفوذ مىكند، پس جز آن را بر خود نمى پسندد و پاى در جاى پاى پدر مىنهد، و از اين روست كه فاطمه، فاطمه مىشود و لياقت آن را پيدا مىكند كه سيدة نساء العالمين من الاولين و الاخرين خوانده شود.
پس بنابر عوامل تكوينى و تربيتى و خواست آگاهانه فاطمه است كه او را شخصيتى متكامل و برخوردار از همه صفات عالى، از آن جمله: زهد، ورع، عرفان و عبادت به بار مىآورد و الگوى كسانى مىسازد كه مىخواهند مقام واقعى انسانيت را بشناسند و چنان باشند. (33)
::
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2901080
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396